هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
#سرود_امام_هادی_علیه_السلام
🌺🌺🌺🌺🌷🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷
از عرش خدا بوی گل زهرا میاد
خورشید هُدی میتابه رو دست جواد
با نغمه ی شادی پیچیده صدای منادی
می خونه سرود ولادت که اومده حضرت هادی
امشب آسمون دل بی تابه
نور ازلی می تابه به ظلمت دنیا
بارون تا دم سحر می باره
سمانه رو دستهاش داره یک غنچه زیبا
از عرش خدا بوی گل زهرا میاد
خورشید هُدی می تابه رو دست جواد
دریای کرم تو نگاه آسمونیش
عالم اسیر سخاوت و مهربونیش
مهتاب سعادت، طلیعه ی نور هدایت
یه روزی میشه عاشقها رو میبره برای زیارت
هستی بیقرار و خاطرخواشِ
دلها میون دستاشه که یوسف زهراست
تو عین بهاری یه عالمه دیوونه داری
سائلای تو همه میگن برای ما کم نمی ذاری
از عرش خدا بوی گل زهرا میاد
خورشید هُدی میتابه رو دست جواد
♡♡♡♡♡♡♡♡□○
#آموزش_مداحی
#شعر_مداحی
#شعر_و_سبک_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
#سرود_امام_هادی_علیه_السلام
🌸⚘🌿🌷🍀🌺
افتخار نوکریت آبرومه
عشق توی سینمون ناتمومه
زندگی بدون عشق تو حرومه
رفته دلم تا سامرا و یه زائره
تو حرمت اومده گدای سامره
ناچیزم ، از عشقت لبریزم
قلبم کبوتر بام تو
زیباتر از همه نام تو
یا هادی یا هادی
یا مولا یا مولا یا هادی
غم نداره و دل شیعه شادِ
چهارمین علی این خانواده
از سر شبی تو آغوش جوادِ
گل بریزید اومده امام عاشقا
کف بزنید شده نوه دار امام رضا
باز امشب می خونم یا مهدی
تو سینم عشق بی حدّتِ
آقا تولد جدّتِ
یا هادی یا هادی
یا مولا یا مولا یا هادی
♡♡♡♡♡♡♡□○
#شعر_و_سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
#سرود_امام_هادی_علیه_السلام
🌺🌻🍃⚘🌿🌷
شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علیَ النقی
سفری کنم و سری زنم به سرات یا علیَ النقی
به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس
برسم به مأمن آسمانِ رهات یا علیَ النقی
هله ای قلم تو شروع کن، ز درون دراو طلوع کن
بنویس سر در مشق های سیات یا علیَ النقی
بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت
شود آب های جهان اگر که دوات یا علی النقی
علی ، علی ، علی، علی ....
تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی
و سروده ای غزل از زبان خدات یا علیَ النقی
بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم
که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علیَ النقی
و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت
شده اید رب جلی ولی به صفات یا علیَ النقی
ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن
و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علیَ النقی
نبُوَد به بودن تو غمم، به خدا که حُرِ جهنمم
که گرفته ام به ولات برگِ برات یا علیَ النقی
علی ، علی ، علی، علی ....
♡♡♡♡♡♡♡♡♡□○
#آموزش_مداحی
#شعر_مداحی
#شعر_و_سبک_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
عیدقربان
امام هادی(علیه السلام)
عیدغدیر
پاینده اگر جلال قربان و غدیر،
تابنده وگر جمال قربان و غدیر،
میلاد تو نازیم! که در بین دو عید
شد حلقهی اتّصال قربان و غدیر
🌹
از خاور و باختر به نظّارهی او
صف بسته ملک به گرد گهوارهی او
دامان سمانه، بانوی مغربیّه
شد مشرق آفتاب رخسارهی او
🌺تقدیم به والدهی ماجدهی حضرت، صلوات🌺
#حضرت_امام_هادی_علیهالسلام
#جواد_هاشمی_تربت
#دو_آفتاب_و_دو_ماه
Notes_240604_234943.pdf
7.55M
نوحه های محرم
✍محسن غلامحسینی
#نجف
#کوفه
#مدح_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
وزن عروضی:مستفعلن مستفعلن - مستفعلن مستفعلن
👇👇👇👇👇
بر کوفه و خاک علی، ای باد صبح ار بگذری
آنجا به حق دوستی کز دوستان یادآوری
خوش تحفهای ز آن آب و گل، بوسیده، برداری به دل
تا زان هوای معتدل پیش هواداران بری
با او بگویی: کای ولی، وی سِرّ احسان و یَلی
زان کیمیای مُقبِلی درده، که جان میپروری
ای قبلهٔ روح و جسد، وی بیشهٔ دین را اسد
ذات تو خالی از حسد، نفس تو از تهمت بری
هستی نبی را ابنعم، از روی معنی لحم و دم
زان گونه بودی لاجرم، زین گونه داری سروری
از جام علمت با طرب، جوشیده مغزان عرب
دربسته صد مَعدی کَرِب، پیشت میان چاکری
بوذر وکیل خرج تو، سلمان رسیل درج تو
گردون چه داند ارج تو؟ تو آفتاب خاوری
هم کوه حلمش را کمر، هم چرخ خُلقش را قمر
هم شاخ شرعش را ثمر، هم شهر علمش را دری
علم از تو گشت اندوخته، شرع از تو گشت افروخته
از ذوالفقارت سوخته، آیین کفر و کافری
یاسین ز نامت آیتی، طاها ز علمت رایتی
کشف تو از مه غایتی، برداشت مهر دختری
شمعی و ماهت هم نفس، پیشی نگیرد بر تو کس
هرچند شمع از پیش و پس، فارغ بود، چون بنگری
رُمحت شهاب و مه سپر، خوانت بهشت و کاسهخور
پای تو را کرده به سر، گردون گردان، منبری
هم میر نحل و هم نحل، ای خسرو گردون محل
کاخ تو ایوان زحل، هم تخت کاخ مشتری
هم تیغ داری، هم عَلَم، هم عِلم داری، هم حِکَم
هم زهد داری هم کرم، دیگر چه باشد مهتری؟
از مهر در هر منزلی، مهری نهادی بر دلی
همچون سلیمان ولی، دیوت نبرد انگشتری
خط تو را نقاش چین، مالیده بر چشم و جبین
کلک تو از روی زمین، گم کرده نقش آزری
رای تو دشمن مال را، رویت مبارک فال را
نهج تو اهل حال را، کرد از بلاغت یاوری
از بهر حکم و مال و زر، هرگز نجستی شور و شر
نفسی که چندینش هنر باشد، چه جوید داوری؟
روزی که یاران دگر، از دور کردندی نظر
از خیبر و باروش در، کندی، زهی زور آوری
عصمت شعار آل تو، ایمان و تقوی مال تو
کشف حقیقت حال تو، سیر طریقت بر سری
پیش از کسان بودت کسی، بعد از نبی بودی بسی
پیشی تو، هرچند از پسی، ای نامدار گوهری
ای مکیان را پیش صف، وی شحنهٔ نجد و نجف
هستی خلافت را خلف، از مایهٔ نیک اختری
گر با تو کین ورزد خسی، نامش نمیماند بسی
و آنجا که گم گردد کسی، علم تو داند رهبری
رای تو جفت تیر شد، چون مهر عالمگیر شد
عقل بلندت پیر شد، در کار معنی گستری
ای گنج صد قارون تو را، گفته نبی هارون تو را
زان دشمن وارون تو را، منکر شود چون سامری
گردون گردان جای تو، خورشید خاک پای تو
ای پرتوی از رای تو، آیینهٔ اسکندری
نام وجودت «لافتی» منشور جودت «هل اتی»
«یا مُنیَتی حَتّی مَتی، اَنا فی اَسا و تحسری»
من بستهٔ بند توام، خاک دو فرزند توام
در عهد و پیوند توام، با داغ و طوق قنبری
پر شد دل از بوی گلت، زان (اوحدی) شد بلبلت
ای خاک نعل دُلدُلت، بر فرق چرخ چنبری
اندر بیابانش مهل، غلتان میان خون و گل
جامی فرو ریزش به دل، ز آن باده های کوثری
————————————-
✍️رکنالدین اوحدی مراغهای (۶۷۳-۷۳۸ قمری) عارف و شاعر پارسیگوی ایرانی
باحذف سه بیت
مَعدی کَرِب:یکی از پادشاهان یمن
یا مُنیَتی حَتّی مَتی، اَنا فی اَسا و تحسری:ای آرزوی من، تا کی؟ من در غم و حسرت (دوری از شما هستم)
رَبِّ اَنعمتَ فَزِد(خدایا تو نعمت دادی پس بیفزا)
ای دو جهان از قلمت یک رَقَم
بی رَقَمت لوح دو عالم عدَم
در کف من مشعل توفیق نِه
رَه به نهان خانۀ تحقیق ده
شمع زبانم سخن افروز ساز
شامِ من از صبحِ سخن، روز ساز
✍️مرحوم جلال الدین همایی
در مقدمۀ کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی