دودمه
تنور خولی
وای از غم عظیم ِ/نور دو عین زهرا
کنج تنور خولی/سر حسین زهرا
حرکت از کربلا به سمت کوفه
بر خاک قتلگاهت/فتاده نور عینم
ای کربلای پر غم/جان تو و حسینم
مصائب کوفه(شام)
یک دم ز روی نیزه/قرآن بخوان حسین جان
تا کوفیان(شامیان) بدانند/هستیم ما مسلمان
مصائب اسارت اهل بیت
گردیده بر تمام ِ/آل ِ علی جسارت
زنان ِ هاشمی و/رنج و غم اسارت
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#دودمه
شور
سر تو ، از بالا نیزه ها
سایبون ، برای خواهرت
دیگه نیست ، از قل و زنجیرا
رمقی ، به پای خواهرت
میون بازار شامیا
میگیره صدای خواهرت
گفتی ، تنهام نمیزاری
گفتم ، هوامو پس داری
اما ، گرفتنت از من
حالا ، کارم شده زاری
(ای وای ، برادرم)3 حسین
**
عشق تو عمریه با منه
طاقت دوری تو ندارم
روی نیزه اومدی ماهم
ابر غم میشم و میبارم
ببین از میون اسمون
با کی افتاده سر و کارم
بی تو ، آتیش گرفت هستم
بی تو ، طناب و این دستم
اما ، خیال تو راحت
محکم ، معجرم مو بستم
(ای وای ، برادرم)3 حسین
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#شور
شور🔽
حسین یا ثارالله3
سر تو، بر سر نی، آفتاب داور من
بتاب و سایه کن ای آفتاب بر سر من
تو آفتاب خدا و هلال فاطمهای
بگو چه خوانمت، ای نازنین برادر من
حسین، ای برادر حسین، جان خواهر
حسین،سایۀ سر حسین یا ثارالله3
گلوی پارۀ تو بود، باورم اما
سر بریده، سرِ نی، نبود باور من
محاسن تو، که خونین شده است، ارث علی است
کبودی رخ من هست، ارث مادر من
حسین، ای برادر حسین، جان خواهر
حسین،سایۀ سر حسین یا ثارالله3
به نیزهدار تو نفرین چقدر دل سنگ است
که با سر تو ستاده است در برابر من
من و تو چون دو سپاهیم در برابر خصم
که نیزه، سنگر تو، محمل است سنگر من
حسین، ای برادر حسین، جان خواهر
حسین،سایۀ سر حسین یا ثارالله3
به حشر مهر بلند است از زمین یک نی
تو آفتابی و گردیده کوفه محشر من
هزار حیف، که دستم نمیرسد به سرت
چه میشود که بیایی دمی تو در بر من
حسین، ای برادر حسین، جان خواهر
حسین،سایۀ سر حسین یا ثارالله3
✍️حاج غلامرضاسازگار
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#شور
شور ذکرامیرالمؤمنین(علیه السلام)▪️
من کی ام حبل المتینم من کی ام حق الیقینم
من کی ام باب المرادم من کیم فتح المبینم
من کی ام کهف امانم من کی ام حصن حصینم
من کی ام شیرین کلامم من کی ام شور آفرینم
من کی ام مهر سپهرم من کی ام ماه زمینم
من علی عالی اعلا امیرالمؤمنینم
من کی ام من نار و نورم من کی ام من عشق و شورم
من کی ام عیسی و چرخم من کی ام موسی و طورم
من کی ام پیدا و پنهان من کی ام نزدیک و دورم
من کی ام من عرش و فرشم من کی ام من خلد و حورم
من کی ام من اصل و فرعم من کی ام من ماهُ و تینم
من علی عالی اعلا امیرالمؤمنینم
من کی ام دریای جودم من کی ام پیر و جودم
من کی ام جان رکوعم من کی ام روح سجودم
من کی ام سرّ قیامم من کی ام رمز قعودم
من کی ام ایمان و دینم من کی ام غیب و شهودم
من کی ام آغاز و پایان من کی ام یار و معینم
من علی عالی اعلا امیرالمؤمنینم
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#شور_امیرالمومنین_علیه_السلام
یادی از امام زمان (عج)
روزای بی تو چه غمگینه، غمگینه، غمگینه
شبای بی تو چه سنگینه، سنگینه، سنگینه
هر چی فراغه تو دلگیره، دلگیره، دلگیره
خیال وصل تو شیرینه، شیرینه ، شیرینه
یه روز میرسه که دامنت رو بگیرم، که دامنت رو بگیرم
خدا نکنه تو رو ندیده بمیرم، تو رو ندیده بمیرم
دوباره باز تنگه غروب هوای تو کرده دلم
قدم رو چشام بزارو بشین پای درد دلم
یا ابا الصالح
تو انتظار تو دنیامه، دنیامه، دنیامه
رسیدن به تو رویامه، رویامه ، رویامه
تو شهرمون همه میدونن، میدونن، میدونن
که زندگیم ماله آقامه، آقامه، آقامه
سفر یه روزی باید به آخر برسه، باید به آخر برسه
می ترسم آقا که عمر من سر برسه، که عمر من سر برسه
هنوز دل عاشق تو اگه میای جون می گیره
زمین آشفته ما دوباره سامون می گیره
یا ابا الصالح
تو خیمه ها یکی بی تابه، بی تابه ، بی تابه
تو گهواره یکی بی خوابه، بی خوابه ، بی خوابه
تو علقمه یکی گریونه، گریونه، گریونه
مشک عمو دیگه بی آبه، بی آبه ، بی آبه
رباب می دونه چشم انتظاری چه بده، چشم انتظاری چه بده
بدون عمو بابا به خیمه اومده، بابا به خیمه اومده
وای علی لای لای
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#شور_امام_زمان_عج
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
سر خاک کف پای تو یا حضرت سجاد
جان، مست تولّای تو یا حضرت سجاد
دل غرق تجلّای تو یا حضرت سجاد
دست من و اعطای تو یا حضرت سجاد
پرواز دهد ذکر تو تا عرش دعا را
جنت، شنود از نفست بوی خدا را
تو وجه خدا، دست خدا، چشم خدایی
تو روح دعا، بال دعا، قلب دعایی
تو کعبه و تو زمزم و تو سعی و صفایی
تو مشعر و خیف و عرفاتی و منایی
تا دور تو ای کعبه مقصود نگردند
حجاج، طواف حرم الله نکردند
ای آب بقا، قطره ای از آب وضویت
وی خضر نبی، نخله سبزی، لب جویت
گلبوسه ی جان دو جهان بر گل رویت
ارباب دعا چشم گشودند به سویت
خورشید دو گیتی مه هر انجمنی تو
آئینه زهرا و حسین و حسنی تو
مهر تو همه خیل رسل راست وظیفه
گفتار تو در لوح الهی است لطیفه
بر لعل لبت، بوسه ی آیات شریفه
مصحف، بود از فاطمه و از تو، صحیفه
اول علی از سلسله ی خیرالانامی
چارم ولی حق پدر هشت امامی
تو نور فروزنده ی مصباح هدایی
سر سلسله ی نسل امام شهدایی
و الله تو، پیغامبرِ خون خدایی
همسنگر سرهای ز تن گشته جدایی
هر چند که بر گردن خود، سلسله داری
جا در دل بشکسته ی هر سلسله داری
پرواز کند طایر وحی از چمن تو
شمشیر خدا خطبه ی دشمن شکن تو
افسوس که شد سنگ جواب سخن تو
زنجیر کند گریه به زخم بدن تو
بس گل، که به سر ریخت ز سنگ لب بامت
افسوس که بردند به ویرانه ی شامت
غیر تو که ای یوسف زهرای شهیده
گردیده پیام آور سرهای بریده
جای صلوات از همه دشنام شنیده
خون دلش از حلقه ی زنجیر چکیده؟
گیرم که عدو برد سوی شام خرابت
ای کاش نمی برد سوی بزم شرابت
ای طایر رحمت، ز چه رو بال و پرت سوخت
هر لحظه دل از شعله ی داغ دگرت سوخت
افسوس که در ماه محرّم، جگرت سوخت
از زهر جفا یکسره پا تا به سرت سوخت
یک کرب و بلا سوز، دلت بود به سینه
تا کرب و بلا شد ز غمت شهر مدینه
عمری به دل سوخته ات، سوز نهان بود
خون جگرت، دم به دم از دیده، روان بود
چشمت به عزای شهدا، اشک فشان بود
از کعب نی اَت، بر بدن خسته نشان بود
در غسل تو یاران ز جگر آه کشیدند
بر پیکر پاکت اثر سلسله دیدند
هر شب دل زارم شده، زوّار بقیعت
ای کاش نهم چهره به دیوار بقیعت
چون شمع بسوزم به شب تار بقیعت
خون گریه کنم، لحظه ی دیدار بقیعت
گیرم به دل شب ز دل خاک سراغت
گریم به تو و تربت بی شمع و چراغت
من «میثم» دلسوخته ی زار شمایم
خاک قدم میثم تمّار شمایم
شرمنده که با هیچ، خریدار شمایم
هر چند بدم، عبد گنهکار شمایم
نامم ز ره لطف به خاطر بسپارید
در مصحف صدّیقه ی کبری بنگارید
#استاد_غلامرضا_سازگار
#شعر_و__سبک_مداحی
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
نوحه 🎤
امام سجاد(علیه السلام)
ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین
سَروَرِ کائنات،سَیّد الساجدین
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
کشته ی زهرِ کین،غصه دارِ بلا
راویِ روضه ها،شاهدِ کربلا
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
از غمت تا فَلَک،سوزِ آوای من
رأسِ بالای نِی،دیده اي وایِ من
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
گودیِ قتلگاه،کوفه و شهرِ شام
رقص و چنگ و دَف و،سنگِ بالای بام
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
بوده اِی نوکریت،بر مَلَک افتخار
خطبه ات بر تنِ،فتنه چون ذوالفقار
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین
✍️امیر عباسی
#شعر_و__سبک_مداحی
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
زمینه ، شور🎙
بابای من رو از قفا با دشنه کشتند
بابای من رو با لبای تشنه کشتند
با تیغ و نیزه جسمشو صد چاک کردند
صحرا نشینا پیکرش رو خاک کردند
جای یه خنجر رو حنجرش بود
جای هزاران زخم روی پیکرش بود
هم خواهرش بود هم مادرش بود
چشم یه ملعونی پی انگشترش بود
لعنت به اون که پیکرش رو زیر و روکرد
توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد
لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود
با ساربانی که پی انگشترش بود
لعنت به اون که بی حربه میزد
با هرچی داشتش توی دستش ضربه میزد
لعنت به اون که با سنگ میزد
اونی که داشت پیراهنش رو چنگ میزد
غریب گیر آوردنت......
(حاج محمود کریمی)
#شعر_و__سبک_مداحی
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
شور🎙
امام سجاد(علیه السلام)
چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد
چشمام چشمام، چه گریونه
الشام الشام، دلم خونه،
شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
حسین، وای وای
هنوز رو تنم مونده جای کبودیا
هنوز یادمه محله ی یهودیا
کوچه کوچه، امون از شام
روی، نیزه، سر بابام
سلسله و طناب، مونده به یادم
گریه های رباب، مونده به یادم
بزم می و شراب، مونده بیادم
حسین، وای وای
چی جوری بگم میون گودال چیا بود
به جای کفن، یه تیکه از بوریا بود
گودال گودال، منو کشتی
نه سر، نه تن، نه انگشتی
زخمای بدنش می کشه منو
غارت پیرنش می کشه منو
زخمی که زدنش می کشه منو
حسین، وای وای
چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد
چشمام چشمام، چه گریونه
الشام الشام ،دلم خونه
شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
حسین، وای وای
(حاج محمدرضاطاهری)
#شعر_و__سبک_مداحی
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
یادی از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
روزای بی تو چه غمگینه، غمگینه، غمگینه
شبای بی تو چه سنگینه، سنگینه، سنگینه
هر چی فراغه تو دلگیره، دلگیره، دلگیره
خیال وصل تو شیرینه، شیرینه ، شیرینه
یه روز میرسه که دامنت رو بگیرم، که دامنت رو بگیرم
خدا نکنه تو رو ندیده بمیرم، تو رو ندیده بمیرم
دوباره باز تنگه غروب هوای تو کرده دلم
قدم رو چشام بزارو بشین پای درد دلم
یا ابا الصالح
تو انتظار تو دنیامه، دنیامه، دنیامه
رسیدن به تو رویامه، رویامه ، رویامه
تو شهرمون همه میدونن، میدونن، میدونن
که زندگیم ماله آقامه، آقامه، آقامه
سفر یه روزی باید به آخر برسه، باید به آخر برسه
می ترسم آقا که عمر من سر برسه، که عمر من سر برسه
هنوز دل عاشق تو اگه میای جون می گیره
زمین آشفته ما دوباره سامون می گیره
یا ابا الصالح
تو خیمه ها یکی بی تابه، بی تابه ، بی تابه
تو گهواره یکی بی خوابه، بی خوابه ، بی خوابه
تو علقمه یکی گریونه، گریونه، گریونه
مشک عمو دیگه بی آبه، بی آبه ، بی آبه
رباب می دونه چشم انتظاری چه بده، چشم انتظاری چه بده
بدون عمو بابا به خیمه اومده، بابا به خیمه اومده
وای علی لای لای
#شعر_و__سبک_مداحی
#اسارت
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مداحی
#مرثیه
#نوحه
#شور_امام_زمان_عج
شور🎙
#یا_زینب
یازینب یا زینب...
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح
#شام
#کوفه
#مسمط_مسدس
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر شرف درناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حُسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل توالا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هُرم این تب یکیست
تا به سحر مسیر هر شب یکیست
هر چه نوشتیم مرکب یکیست
چنان که نام خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه ی باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه ی حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
ازنگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را نتوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
✍️موسی علیمرادی
#شور_عمومی
#شعر_و__سبک_مداحی
گفتگوی حضرت زینب با امام حسین(علیهماسلام)
#مرثیه
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اشعار_محرم
#گودال
#عاشورا
آتش برای صحنۂ محشر گرفتند
صد فتنه بعد از دفنِ پیغمبر گرفتند
حقّ خلافت را، فدک را، غصب کردند
آن عدّه که غیر از پدر رهبر گرفتند
یک شب همین ها هیزم آوردند و با خشم
در پشتِ «در» تصمیم ِ شعله ور گرفتند
با یک لگد پرپر شد و از شاخه افتاد
شش ماهه را با کینۂ خیبر گرفتند
در کنج خانه گریه می کردیم و آن ها
از ما شبانه حضرتِ مادر گرفتند
آنها پدر را زجر می دادند و حتی
هر شب برای صبّ او منبر گرفتند
تا عاقبت شمشیر در مسجد کشیدند
با کشتنش صد دِرهم ِ دیگر گرفتند
زخم ِ سرش کاری شد و در یک سحرگاه
از ما پدر را با غمی بدتر گرفتند
بغض یتیمی را به رویِ شانۂ هم-
می ریختیم و فتنه را از سر گرفتند
عشقم حسینم! خوب می دانی از آنها
خیری ندیدیم و سراغ از شَر گرفتند
ما خوب میدانیم که جانِ حسن را
در کوچه! بینِ شعله؛ پشتِ «در» گرفتند
من ماندم و تو! کربلا و داغِ هجران...
دیدم تو را هم نیزه ها بر «سر» گرفتند
من روی تل روضه گرفتم؛ تا که آن ها
با هلهله پیراهن از پیکر گرفتند
دیدند جان داری هنوز و شمر آمد
ای وای! آخر حاجت از خنجر گرفتند
من: «وا عَلیّا» گفتم و مادر: «بُنیَّ»
جان دادی و روزِ خوش از خواهر گرفتند
دیدی عزیزم؟! عشقِ مان آخر نظر خورد
دیدی تو را از زینبت آخر گرفتند!
✍️مرضیه عاطفی
#شعر_و__سبک_مداحی