eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌مناسبت تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را ای هادی راه ِ دین، دلسوزتر از بابا هرگمشده‌ای داریم، نزد تو شود پیدا تعظیم به تو‌ باشد، تکلیف برای ما روشن شده این مطلب در جمله‌ای از مولا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...، قد صَيَّرني عبداً» استاد به شاگردش حق پدری دارد نازم به مُرادی که بزم سحری دارد هنگام مناجاتش چشمان تری دارد از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد اینجاست که این جمله قدری بشود معنا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم بی راهنمائی‌ها یک طفلکِ گمراهم در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» از مرحمت زهرا با تو شده‌ام مأنوس چون قطرهٔ ناچیزم در ساحلِ اقیانوس هربار حرم رفتم با دیده‌ی تَر پابوس بهر تو دعا کردم در محضر شاهِ طوس نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا" «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» ✍️
به بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد
دوبیت پیام اربعین مردمی که حرف افتاده، ز دین برگشته اند یا به قول عده ای، از فقر، کافر گشته اند اربعین با یک نگاه مهدی صاحب زمان در بیابان نجف تا کربلا سرگشته اند @ghasemnemati
دودمه پیامبر(ص) بعد تو حیدرکرار بدون یار است یاابا الزهرا مرو جای ریحانه ی تو بین درودیوار است یاابا الزهرا مرو
نوحه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) رسول اکرمی.نبیِّ خاتمی اباالزهرایی و. امیر عالمی مبند ای مهربان دو چشمان ترت بیا رحمی نما بحال دخترت (اباالزهرا مدد) ز سوز تشنگی.شده لاغر تنت به فکر حیدری. زمان رفتنت برو اما بدان به زودی ای پدر میفتددخترت همینجا پشت در (ابا الزهرا مدد) به روی سینه ات.شده جای حسین تو بوسه می زنی.به لبهای حسین قرار ما دو تا غروب کربلا کنار مقتل و حسین ِ سرجدا حسین جانم حسین (اباالزهرامدد)
بر گدای خانه‌اش، معصومه عصمت می‌دهد دستِ زائرهای خود، برگ شفاعت می‌دهد برکسی که خاک شد، تأثیرِ تربت می‌دهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت می‌دهد مثل سلطان، گنبدِ این شاه‌بانو با صفاست زائرِ معصومه در قم، زائر قبرِ رضاست سفره‌ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد، باخته... ... شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می‌کند با تکان چادرش کافر مسلمان می‌کند دست او باز است و زینب‌وار، احسان می‌کند خواهر سلطانِ عالم، کارِ سلطان می‌کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چارده معصوم شد رشته‌های معجر او دست‌بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه‌ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه‌اش پیدا نشد سال‌های سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله‌ها افروخته گریه‌های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می‌داشتند دور تا دورش برادرها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه‌اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه‌های تنگ دید اما در و دیوار نه بعد بابا با رضاجان بیشتر مأنوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن‌دم در تمام ِ هستی‌اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یک‌سال مانند قفس گریه می‌کرد و صدا می‌زد رضا را هرنفس نامه‌ای از یار آمد، بال‌هایش باز شد موسم ناقه سواری‌های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای کبوترها شکارِ باز شد صحنه‌ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی، داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می‌رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه‌ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده‌اند عمه‌ی سادات را خیلی مُعَطّل کرده‌اند... ✍️ باحذف یک بند
(سلام‌الله‌علیها) زبان حال حضرت زهرا (سلام الله علیها) با جناب سلمان (رحمت الله علیه) : بیدار هستم تا سحر از درد ، سلمان در پشت در بَد زد مرا نامرد ؛ سلمان تو شاهدی  من هم کلام جبرئیلم زهرا کجا و عده ای ولِگرد، سلمان فهمید تا پشت درم ؛ لج کرد و هُل داد رد شد ز روی پیکرم خونسرد ؛ سلمان ممنون عموجان که عبا رویم کشیدی دادِ مرا مسمار، در آورد، سلمان خیلی برای غربت حیدر دلم سوخت پیش همه دیدی؟ که گریه کرد سلمان!!! وقتی زمین می خورد پیشم زنده می شد آن خاطرات ِدستمالِ زرد سلمان حیدر زمین می خورد و قنفذ کیف می کرد از پا درآورده مرا این درد سلمان
به سبک در وادی محبت وداع با ماه مبارک رمضان يا ربي يا الهي من بنده تو هستم *  عهدِ تو را شكستم پرونده سياهم * مانده به روي دستم عبدِ فراري ات را * دلخون نمي كني تو از خانه ات گدا را  * بيرون نمي كني تو يا ربي يا الهي دل با صفا نكردم * از تو حيا نكردم بر توبه نامه خود * اصلاً وفا نكردم شرمنده ام نبردي * هر گز تو آبرويم تازه اجازه دادي  * با تو سخن بگويم يا ربي يا الهي پيش تو سر بزيرم * حُبِّ تو در ضميرم آيا شود كه روزي * از عشق تو بميرم ممنوم از عطايت * آیا دهی لياقت؟ بار دگر ببينم * اين سفره ضيافت يا ربي يا الهي آنان که در بهشتند * خاک مرا سرشتند بر صورتم از اول *نام علی نوشتند من مست گريه هستم * اشكم شده شرابم زهرا گرفته دستم * عبد ابوترابم يا ربي يا الهي آهسته تر برادر *شانه زنم به مویت این لحظه های آخر *بوسه زنم گلویت گویم به چشم خونبار*دیدی شدم گرفتار حسین خدانگهدار سرمست وصل یاری*پا بر دلم گذاری دشمن گرفته دورم *مارا به که سپاری آئینه ام مبادا *در زیر پا بیفتی باضربِ نیزه داری *تو از صدا بیفتی بی اکبر و علمدار *کارم کشد به بازار حسین خدانگهدار ✍ با حذف و گزینش
به بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد
جهت همخوانی و زمزمه در کاروانهای پیاده روی اربعین =============== نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا دوباره کربلا غوغا شد ماتم زینب کبری شد واویلا واویلا واویلا من پی ات کوچه گردی کردم خسته از دشمن نامَردَم زینبت زینب سابق نیست یک جهان درد دل آوردم واویلا واویلا واویلا سر به خاک بلا بگذارم خیزو کن چاره ای دلدارم گرفته دست خود برپهلو مادرم آمده دیدارم واویلا واویلا واویلا زنده شد خاطراتم اینجا چیده شد روی نیزه سرها زیر و رو شد تنت با چکمه وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا بوسه از حنجرت یادم هست نگاه مادرت یادم هست عبا ؛انگشتر و پیراهن غارت پیکرت یادم هست واویلا واویلا واویلا شام پر ماجرا را دیدم وادی بی حیا را دیدم مجلسی که خودت می دانی سر و تشت طلا را دیدم واویلا واویلا واویلا خواهرت ببین تنها مانده اسیر موج غمها مانده تو‌ مزن به رویم جان من رقیه خرابه جا مانده واویلا واویلا واویلا روضه خوانت خرابه جان داد پای راس تو از پا  افتاد آنقدر بوسه زد لبهایت عاقبت شد زغمها آزاد واویلا واویلا واویلا خبر داری که دیدم آزار شد چهل منزل این غم‌تکرار باورت می شود جان من!!! راهم افتاده بین بازار واویلا واویلا واویلا هرچه آمد سرم را دیدی چون هلالی زِ نِی تابیدی دیدمت برزمین افتادی بسکه برنیزه ها  چرخیدی واویلا واویلا واویلا
به بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد
جهت همخوانی و زمزمه در کاروانهای پیاده روی اربعین =============== نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا دوباره کربلا غوغا شد ماتم زینب کبری شد واویلا واویلا واویلا من پی ات کوچه گردی کردم خسته از دشمن نامَردَم زینبت زینب سابق نیست یک جهان درد دل آوردم واویلا واویلا واویلا سر به خاک بلا بگذارم خیزو کن چاره ای دلدارم گرفته دست خود برپهلو مادرم آمده دیدارم واویلا واویلا واویلا زنده شد خاطراتم اینجا چیده شد روی نیزه سرها زیر و رو شد تنت با چکمه وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا بوسه از حنجرت یادم هست نگاه مادرت یادم هست عبا ؛انگشتر و پیراهن غارت پیکرت یادم هست واویلا واویلا واویلا شام پر ماجرا را دیدم وادی بی حیا را دیدم مجلسی که خودت می دانی سر و تشت طلا را دیدم واویلا واویلا واویلا خواهرت ببین تنها مانده اسیر موج غمها مانده تو‌ مزن به رویم جان من رقیه خرابه جا مانده واویلا واویلا واویلا روضه خوانت خرابه جان داد پای راس تو از پا  افتاد آنقدر بوسه زد لبهایت عاقبت شد زغمها آزاد واویلا واویلا واویلا خبر داری که دیدم آزار شد چهل منزل این غم‌تکرار باورت می شود جان من!!! راهم افتاده بین بازار واویلا واویلا واویلا هرچه آمد سرم را دیدی چون هلالی زِ نِی تابیدی دیدمت برزمین افتادی بسکه برنیزه ها  چرخیدی واویلا واویلا واویلا