eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.7هزار دنبال‌کننده
600 عکس
153 ویدیو
91 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢جلسۀ یازدهم💢 شرح کتاب منتهی‌الامال کاربردی مداحان 1.درجریان غزوۀ تبوک، چرا پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را بجای خویش به عنوان حاکم در مدینه قرار داد؟ برای جلوگیری از خیانت منافقین و بدلیل آنکه نشان دهد جانشین ایشان، پس از خود، حضرت‌علی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است.ص168 2.چه معجزاتی به اذن خداوند در جنگ تبوک از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلم) صادر شد؟ اخبار آن حضرت از منافقین، تکلم آن حضرت با کوه و جواب کوه به زبان فصیح، مکالمۀ آن حضرت با جنی که به شکل مار درآمده بود و خبر دادن آن حضرت از شتری که گم شده بود و زیاد شدن آب چشمۀ تبوک.ص168 3.جریان تخریب مسجد ضرار در چه هنگامی رخ داد؟ در بازگشت از جنگ تبوک.ص169 4.دلیل آنکه ابوبکر به امر خداوند از سوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از سفرتبلیغی مکه کنار گذاشته شد چه بود؟ جبرئیل بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نازل شد و از خداوند سلام آورد و گفت به این مضمون که:جز خود یا مردی که از تو باشد آیات ابتدای سورۀ برائت را برای مردم مکه نخواند و به روایتی گفت:غیر از علی(علیه‌السلام) تبلیغ نکند؛ آنگاه حضرت، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را امر فرمود شتاب کند و برود آیات را از ابوبکر بگیرد و در موسم حج در مکه قرائت فرماید.ص170 5. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چگونه بر جنازۀ نجاشی پادشاه حبشه، نماز خواندند؟ جنازه بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ظاهر شد و ایشان با اصحاب بر او نماز خواندند.ص170 6.در سال دهم هجری و در جریان مباهله، ابوحارثه(از بزرگان نصاری) در جواب برادرش که چرا به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) اقتدا نمی‌نمایی چه پاسخی داد؟ گفت گروه نصاری، ما را بزرگ کردند و صاحب مال نمودند و گرامی داشتند و راضی نمی‌شوند به پیروی او و اگر پیروی کنیم همه را از ما پس می‌گیرند. 7.چرا پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) جواب سلام بزرگان نصاری را ندادند و آنها را طرد کردند؟ آنها با لباس‌های حریر و انگشترهای طلا به دیدار حضرت آمده بوند و حضرت فرمود به حق آن خداوندی که مرا به راستی فرستاده است در مرتبۀ اول که به نزد من آمدند، شیطان با ایشان همراه بود.ص171 8. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چرا از سوی خداوند، پیشنهاد مباهله را به بزرگان نصاری دادند؟ چون آنها با پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مجادله کردند.ص172 9.آیۀ مباهله را بطور مختصر تبیین نمایید! آیۀ 61سورۀ آل عمران به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌‌فرماید هرگاه بعد از علم و دانشی که (دربارۀ مسیح) به تو رسیده با تو به ستیز برخاستند بگو بیایید ما و شما، فرزندان و زنان و جان‌های خویش را بیاوریم و آنگاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.ص172 10. ترس بزرگان نصاری در مباهله از چه بود؟ از اینکه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) با فرزندان و اهل بیت خود بیاید.ص172 11.به چه دلیلی بزرگان نصاری از مباهله منصرف گشته و برخی از آنان مسلمان شدند؟ آنها دیدند پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مانند پیامبران بزرگ دیگر، با خیالی مطمئن و آرام نشسته است و اگر ایشان حق نبود جرأت مباهله را به خویش نمی‌داد و اگر مباهله کند پیش از آنکه یک سال بگذرد یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند و حتی یک مرغ بر سر درختان آنها باقی نمی‌ماند و چهره‌هایی را از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اهل بیتش دیدند که اگر می‌خواستند کوه را از جای خود بکنند می‌توانستند.ص173 12. خداوند، بالاترین فضیلت اهل بیت و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را در کدام آیه آورده است؟ آیۀ مباهله.ص174
﷽ شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایت شده که آن حضرت بعد از پدرش ...مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْب، یُغشی عَلیها ساعَة بَعدَ ساعَة... ...دستمال مصیبت بر سر بسته در حالی که بدن او لاغر شده، دیگر توانی برایش نمانده، چشمش گریان و سوزش دل او زیاد و ساعتی بعد از ساعتی غش می‌کرد... و به دو فرزند خود می‌گفت: کجا رفت پدربزرگ شما که از همۀ مردمان بیشتر به شما مهربان بود و نمی‌گذاشت روی زمین راه روید؟و دیگر هرگز نمی‌بینیم او را که این در را بر روی شما باز کند و شما را برگردن خود سوار کند، چنانچه همیشه این کار را با شما می‌کرد. .»(میرجهانی طباطبایی، 1392، 651) میرجهانی طباطبایی، سیدمحمدحسن، (1392). جُنّة ُالعاصمة، در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه(سلام الله علیها)چاپ سوم، تهران:شمس الضحی. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
﷽ شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 شرایط آن قدر سخت و سخت‌تر شد که خداوند به پیامبرش دستور هجرت داد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شبانه می‌بایست از مکه هجرت می‌کرد. در آن زمانی که چهل کافر قدّاره بند، دور تا دور خانۀ او را محاصره (کرده بودند) و چهل شمشیر خون آشام (لحظات) را می‌شمردند تا خون او را به تساوی میان خویش تقسیم کنند، امیرالمؤمنین(علیه السلام) جانفشانی کرد و به جای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در بستر او خوابید، کفار حمله کردند، اما بجای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین(علیه السلام)را در بستر یافتند، آنجا نمی‌دانستند که این علی(علیه السلام) خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است، جان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است، گوشت و پوست و استخوان او همان گوشت و پوست و استخوان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است، لذا او را رها کردند؛ اما بعدها فهمیدند که چه اشتباهی را مرتکب شده‌اند، علی(علیه السلام) خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و آنها آن شب او را رها کرده بودند؛ لذا وقتی فهمیدند که علی(علیه السلام) همان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است و حضرت زهرا(سلام الله علیها)همان علی(علیه السلام) است در یک فرصت مناسب دوباره نقشۀ خود را تکرار کردند. دید دشمن فاطمه جان علی است بلکه با جانش نگهبان علی است گفت باید جان حیدر راگرفت از علی دخت پیمبر راگرفت دید جان مرتضی پشت دراست از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم وکینه بود کینه‌هایش کینۀ دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آیینه داشت سنگ و آیینه نمی‌دانم چه شد آهن و سینه نمی‌دانم چه شد آنقدر گویم که دربیت خدا قل هو الله گشت از قرآن جدا آرزوی حیدر آنجا کشته شد هم پسر هم مادر آنجا کشته شد ✍️ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
﷽ شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 «گاهی سر قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رفت و در آنجا می‌نشست و می‌گفت: «ماذا عَلی مَن شَمّ تُربَةَ احمَدٍ اَن لایَشَمَّ مَدَی الزّمانِ غَوالیا صُبّت عَلیَّ مَصائِبٌ لَو اَنَّها صُبّت عَلی الایامِ صِرنَ لَیالیا» کسی که خاک احمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را می‌بوید دیگر چه ضرری برای او دارد که در تمام عمرش هیچ عطر خوشبوی دیگری را نبوید؟! مصیبت‌هایی بر من وارد شد که اگر این مصیبت‌ها بر روزها وارد می‌شد، آن روزها تبدیل به شب می‌شدند.»(نظری منفرد، 1391، 42) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
﷽ شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مرثیۀ در کوچۀ بنی هاشم و بین در و دیوار و آتش ♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️ «ابان بن عیّاش از سُلیم نقل نموده که سلمان و عبدالله بن عباس گفتند: هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)رحلت کرد، هنوز جنازه‌اش را به خاک نسپرده بودند که مردم پیمان خود را(نسبت به رسول خدا) شکستند و مرتد شدند و بر خلاف مسیر(تعیین شده از جانب پیامبر)اجتماع کردند، علی(علیه السلام) به تجهیز جنازۀ رسول خدا مشغول شد تا اینکه (ایشان) را غسل داد و کفن نمود و حنوط کرد و نماز بر (ایشان) خواند و در میان قبر گذاشت، سپس به خانه مراجعت کرد و طبق وصیت پیامبر به جمع آوری و تنظیم آیات قرآن پرداخت و این امور را از جریانات دیگر باز داشت. عمر به ابوبکر گفت:«همۀ مردم با تو بیعت کرده‌اند جز این مرد(علی)و اهل بیت او، شخصی را نزد او بفرست که بیاید و بیعت کند. ابوبکر پسر عموی عمر را که قنفذ نام داشت برای این کار انتخاب کرد و به او گفت نزد علی برو و بگو دعوت خلیفۀ رسول خدا را اجابت کن. قنفذ چند بار از طرف ابوبکر نزد علی رفت و پیام ابوبکر را ابلاغ کرد، ولی علی از آمدن امتناع ورزید، عمر خشمگین برخاست و خالد بن ولید و قنفذ را طلبید و به آنها امر کرد تا هیزم و آتش بردارند، آنها از دستور عمر اطاعت کردند، هیزم و آتش برداشتند و همراه عمر کنار در خانۀ فاطمه(سلام الله علیها) رهسپار شدند، فاطمه پشت در بود، هنوز شال عزا(از رحلت پیامبر)بر سرش بود و از فراق پیامبر سخت نحیف و ناتوان شده بود، عُمَر به سر رسیده و در را زد و فریاد برآورد:ای پسر ابوطالب در را بازکن! فاطمه فرمود:«ای عمر ما را به تو چه کار؟ چرا دست از ما برنمی‌داری با اینکه ما عزادار هستیم؟ عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را به روی شما می‌سوزانم. فاطمه فرمود : ای عمر آیا از خدا نمی‌ترسی بدون اجازه وارد خانۀ من می‌شوی و به خانه‌ام هجوم می‌کنی؟ عمر از تصمیم خود منصرف نشد، سپس آتش طلبید و در خانه را به آتش کشید، آنگاه در نیم سوخته را فشار داد، در این هنگام فاطمه با عمر روبرو شد و فریاد زد: یا ابتاه یا رسول الله:«ای پدر جان ای رسول خدا!» عمر شمشیر را که در نیام بود بلند کرد و به پهلوی زهرا زد، فاطمه شیون کشید، عمر این بار تازیانه‌اش را بلند کرد و بر بازوی حضرت زهرا زد، فاطمه فریاد زد یا ابتاه(ای پدرجان) در این هنگام حضرت علی با شتاب بیرون آمد و گریبان عمر را گرفت و کشید و او را بر زمین افکند، به طوری که بینی و گردن عمر مجروح گردید و تصمیم گرفت که او را به قتل برساند، به یاد وصیت و سفارش رسول خدا افتاد که آن حضرت امر به صبر و تحمل و اطاعت کرده بود، فرمود:«ای پسر صحّاک! به خداوندی که محمد را به مقام نبوت گرامی داشت اگر وصیت پیامبر نبود البته می‌دانستی که بدون اجازه قدرت بر وارد شدن به خانۀ مرا نداشتی!»عمر فریاد می‌زد و کمک می‌طلبید، جمعی به یاری او شتافتند و وارد خانۀ حضرت علی شدند و علی را کشان کشان به سوی مسجد(برای بیعت) بردند، در این هنگام فاطمه کنار در خانه بود، قنفذ با تازیانه، آن حضرت را مضروب نمود، هنگامی که حضرت زهرا از دنیا رفت آثار آن تازیانه مانند بازوبند در بازوی آن بانوی بزرگ نمایان بود، سپس همین قنفذ درخانه را آنچنان فشار داد و گشود و در را به پهلوی فاطمه زد که یک دنده از دنده‌های پهلوی او شکست و جنینی که در رحم داشت سقط شد، از آن پس همچنان بستری بود تا اینکه به شهادت رسید.»(قمی،1371، 142) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi