هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
👆👆👆فصلنامه پژوهش نامه معارف حسینی در سال ۱۳۹۶ ویژه نامه ای پیرامون حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)را منتشر نمود.در آن شماره مقاله تحت عنوان
ویژگی ها و فضایل ام البنین(سلام الله علیها)
به نوشته خانم زهرا زحمتکش منتشر شده است.با توجه به سالروز وفات آن بانوی برگزیده مقاله جهت استفاده به اشتراک گذاشته می شود.
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
خلاصۀ مطالب مهم مقالۀ فوق:
1. سن حضرت فاطمه، با کنیۀ ام البنین(سلام الله علیها) در هنگام ازدواج با امیرالمؤمنین(علیه السلام) بین 17 تا 21 سال بوده است.
2.سن آن حضرت در عاشورا 55 سال بوده است.
3.از امیرالمؤمنین(علیه السلام) دارای چهارپسر(عباس، جعفر، عبدالله، عثمان) شد که همگی در کربلا شهید شدند و نسل او از طریق عبدالله (عبیدالله)فرزند حضرت عباس(علیه السلام) ادامه یافت.
4.حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) همواره مقام او را در نظر داشت و به عیادت او میرفت و از او دلجویی میکرد.
5.در میان عرب، شجاع تر از پدران امالبنین(سلام الله علیها) نبود.
6.پس از شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) با کسی ازدواج نکرد.
7.شاعری خوش بیان، با فضیلت، سخنور، پرهیزگار و اهل عبادت بود و حق اهل بیت(علیهم السلام) را به خوبی می شناخت.
8.بزرگواری او در این است که وقتی خبر شهادت فرزندانش را میآورند به آن توجهی نمیکند بلکه از سلامت امام حسین(علیه السلام) میپرسد، گویی حسین(علیه السلام) فرزند اوست نه آنان و گفت:«فرزندانم فدای حسین باد»
9.هرگاه حسنین(علیهماسلام) را بیمار میدید از آنان پرستاری میکرد.
10.به فرزندانش، پاسداری از وجود حسین(علیه السلام) را سفارش میکرد و فداکاری در راهش را به آنان گوشزد میکرد.
11.برای عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و فرزندان خود به همراه فرزند حضرت ابوالفضل(علیه السلام) به بقیع میرفت و مردم با او جمع میشدند و ناله میکردند.
12.او عالمه بود و حضرت عباس(علیه السلام) علم خود را از او و از پدرش دریافت نموده بود.
13.وفات او را سال64ه.ق یا 70ه.ق در سن 60 تا 65 سال دانستهاند.
14.مقالۀ فوق به بیش از چهل منبع استناد نموده است.
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
یا حضرت امّ البنین
شاعر نشدم بر آن و این گریه کنم
بر دوزخ و فردوس برین گریه کنم
شاعر شده ام که با تماشای بهار
بر چار گل ام بنین گریه کنم
✍🏻جوادهاشمی_تربت
شب جمعه
زیارت امام حسین(علیهالسلام)
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست
با یاد کام خشک علمدار کربلا
در موج بحر، سینه سوزانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
✍️غلامرضاسازگار
#شعروسبک_مداحی
#مداحی
#شعر
👇
http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
#جمعه
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر میآورد
با خودش دلتنگی و خونِ جگر میآورد
کل عمرم بی تو مانند غروب جمعههاست
جمعهها عمر مرا دارد به سر میآورد
بوی یاس انگار میآید میان ندبهها
باد از پیراهنت وقتی خبر میآورد
بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند
بت شکن وقتی به همراهش تبر میآورد
در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم
هر گیاهی عاقبت روزی ثمر میآورد
العجلهایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه
قلب آلوده دعای بی اثر میآورد
تشنهات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است
تشنگی یک انتظار شعلهور میآورد
**
تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن
یک پسر را سوی دامان پدر میآورد
وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر:
تشنگی دارد مرا از پای در می آورد
✍محسن مرادنوری
#شنبه
#پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
#حضرت_زهرا(سلام الله علیها)
#مربع_ترکیب
✔وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک
میان ما دو امانت به یادگار گذاشت
دو گوهری که عزیزند چون نبوت او
یکی کتاب خدا و یکیست عترت او
از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود
همه هدایت او نیز در ولایت بود
مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی
از او به ما کرم و عزت و عنایت بود
خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هماند
هماره تا ابد الدهر در کنار هماند
به حق که این دو همانند نور و خورشیدند
که از نخست به قلب بشر درخشیدند
چهارده سده بگذشته همچنان شب و روز
ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند
چنان که نور و چراغاند لازم و ملزوم
یکیست مکتب قرآن و چارده معصوم..
سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش
بدون عترت هرکس خطاست آیینش
کسی که گفت کتاب خداست ما را بس
کند هماره خدا و کتاب نفرینش
به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم
که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم
چهارده مه تابنده، چارده اختر
چهارده صدف نور، چارده گوهر
چهارده یم توفنده، چارده کشتی
چهارده ره روشن، چارده رهبر
چهارده ولی و چارده مسیحا دم
که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم
هزار حیف که امت ره وفا بستند
پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند
هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک
به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند
به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند
به جای گل همه هیزم برای او بردند
مدینه دستخوش فتنهای عجیب شدهست
بهشت وحی محیط غم حبیب شدهست
کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟
علی که بود وصی نبی غریب شدهست
سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد
چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!..
چه روی داد که بستید دست مولا را؟
رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟
چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟
چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟
طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟
جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟
عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت
شرارهاش حرماللهِ کربلا را سوخت
نسوخت چادر دخت حسین را تنها
پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت
بُوَد به قلب زمانها فرود آن آتش
بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش
قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش
که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش
خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود
که شد جدا ره امت ز خط راهبرش
هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند
به نظمِ تازه، حمایت ز اهلبیت کند
✍غلامرضاسازگار
#شنبه
#پیامبر (صلی الله علیه و آله)
#حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
#غزل
وزن:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
جانبخشتر ندیده کسی از تبسمت
جان جهان! فدای سلامٌ علیکمت
آب حیات زمزمههای زلال توست
جان میدهی به قلب بشر با ترنمت
«اَسریٰ بِعَبدِهِ»... همه از لطف بندگیست
با دوست در «دَنَا فَتَدَلّیٰ» تکلمت
دنیا سکوت کرد و حسین تو لب گشود
از بوی سیب پر شده تکبیر هفتمت
آه ای پدر به داد یتیمان خود برس!
تلخ است این زمانه بدون تبسمت
جانها هنوز تشنۀ درک حضور توست
تو حاضری و باز جهان میکند گمت
✍یوسف رحیمی
#غزل
#پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد
وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت
لیلهٔ اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد
عرصهٔ گیتی مجال همّت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد
وآن همه پیرایه بسته جنّت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد...
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند
پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمیگیرد از خیال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمّد بس است و آل محمد
✍سعدی
#یک_شنبه
یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم
یا امام المتقین یا ذالکرم
اننا جئناک فی حاجاتنا
لاتخیبنا و قل فیها نعم
ای ز نفس ما به ما اولی علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
نفس احمد! قلب قرآن! رکن دین!
شهریار آسمانها در زمین!
دست حق! بازوی حق! شمشیر حق!
فاتح خیبر! امیرالمؤمنین!
دین، علی دنیا، علی عقبا، علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
معرفت گم کرده ره در کوی تو
حسن تصویر الهی روی تو
روی تو از شش جهت سوی خدا
چشم و دست آفرینش سوی تو
گوشۀ چشمی به سوی ما علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
حسن غیب کبریا شمع دلت
کعبۀ دل خانۀ خشت و گلت
در کنار خانۀ خشت و گلی
وسعت ملک الهی منزلت
ای همه پیدا و ناپیدا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
زادگاه توست آغوش حرم
جای پای توست دریای کرم
ظرف هستی روز بذلت شرمگین
بحر، پیش بخششت از قطره کم
قطره گردد در کفت دریا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی!
****
یا علی، اول تویی آخر تویی
در همه عالم فقط حیدر تویی
اختیار نار و جنت دست توست
حق و باطل را تویی داور، تویی
با تو باشد داوری فردا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
کیستم من کیستم من کیستم
تا بگویم با ولایت زیستم؟
آنکه من میخواستم تنها تویی
آنکه را تو خواستی من نیستم
باز میخوانم تو را مولا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
تو مرا یاری و من عارم علی
تو به از گل من کم از خارم علی
هرکه هستی من نمیدانم کهای
هرچه هستم دوستت دارم علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
تا که در دریای خون، پاکم کنی
تیغ عشقت کو که صدچاکم کن؟
دور سلمانت بگردانی مرا
زیر پای قنبرت خاکم کنی
تا گذاری روی خاکم پا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
بیتو طاعت نار سوزان است و بس
بیتو تقوا کوه عصیان است و بس
بی تو اجر روزه و حج و جهاد
شعلههای سخت نیران است و بس
بیتو توحید است بیمعنا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
نور مهرت را به ذاتم دادهاند
از ازل آب حیاتم دادهاند
پیشتر از خلقت این روزگار
چارده فُلک نجاتم دادهاند
با تو بودم آشنا تنها علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
****
ظلمتم؛ با یک نگاهم نور کن
سینۀ سیناییم را طور کن
گرچه میباشد سیه پروندهام
«میثمم» با میثمم محشور کن
سرفرازم کن، به زهرا، یا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
✍غلامرضاسازگار
#یک_شنبه
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی
مدد زغیر تو ننگ است یا علی مددی
گشاد کار دو عالم به یک اشارۀ توست
به کار ما چه درنگ است یا علی مددی
✍منسوب به حافظ
#یک_شنبه
مردی ز کنندۀ در خیبر پرس
اسرار کرم ز خواجۀ قنبر پرس
گر طالب فیض حق به صدقی حافظ
سرچشمۀ آن ز ساقی کوثر پرس
✍منسوب به حافظ