هدایت شده از آب وآجر.الهه بیات مختاری
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر
به میدان می رود تا پیکرش را جا گذارد عشق
تنش را تکه تکه در دل صحرا گذارد عشق
به میدان می رود بدر و احد زیر سپر دارد
به قعر خندقش صد لشگر از اعدا گذارد عشق
به صوت وصورت وسیرت به پیغمبر شبیه اش نیست
که نامش را کنار حضرت طاها گذارد عشق
چه شیرین کرده بی تابی او کام شهادت را
چه خوش وقتی ست وقتی که به میدان پا گذارد عشق
به قد قامت چو گلدسته علی خیر العمل دارد
به هر نیت به جز الله اکبر.. لا گذارد عشق
میان چک چک شمشیر وقتی تشنه تر میشد
لبش را در دهان تشنه ی دریا گذارد عشق
به معنی لن تنالو البر حتی تنفقوا یعنی
که از مما تحبون بهترین را واگذارد عشق
صدای خشک شمشیر از گلوی تشنه می بارد
سر بی تاب را بر نیزه آن بالا گذارد عشق
شکست آیینه و چندین برابر گشت زیبایی
بنای کل نور واحد از این جا گذارد عشق
«لیال عشر» «والفجر» شب تاریک تاریخ است
که نام کربلا را «عروة الوثقي » گذارد عشق
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
پیراهنی از ماه بر تن داشت
در چهره اش خورشید پیدا بود
روی لبش حی علی العشق و
قلبی که لبریز از تمنا بود
مشتاق رفتن بود و میدانست
این آخرین دیدار یاران است
دور سرش اسپند میگرداند
زینب که در حال تماشا بود
ناد علی را خواند و بعد از آن
یکباره میدان از علی پر شد
با تیغ ابروهاش میجنگید
در دشت صدهنگامه بر پا بود
یکباره رنگ آسمان نیلی
یکباره رنگ آسمان خون شد
وقتی که شاهی از نفس افتاد
وقتی سری بر نیزه بالا بود
در پیش چشمان پدر ایکاش
این نیزه ها دست از تو بردارند
بعد از تو دنیا جای ماندن نیست
روی لبان خشک بابا بود
با آیه های پیکرش حالا
دارد اذانی تازه میگوید
این دست این پا این سر و سینه
تفسیر محض اربًا اربا بود
#معصومه_سادات_اسدیان
#محرم
#حضرت_علی_اکبر