eitaa logo
شاعرانه
26.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
787 ویدیو
79 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠 برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است بیا تا موج دریا را ببینیم تماشا را تماشا را ببینیم نگاهی کن به ما تا در نگاهت شگفتی‌های دنیا را ببینیم تو را حس کرده‌ایم ای نور مستور که می‌تابد به ما گرمایت از دور اگر در نیمۀ شعبان بیایی جهانم می‌شود نورٌ علی نور دل ما شد پریشان در هوایت هواخواه نسیم سامرایت به پا خیز ای شکوه آفرینش که برخیزد همه عالم به پایت یقین دارم که باران خواهد آمد به استقبال چشمت باید آمد خوش آن روزی که از دیوار کعبه ندا آید که مهدی آمد آمد 💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️ 📜 @sheraneh_eitaa
💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 باز هم فصل بی‌قراری شد گل دمید و زمان، بهاری شد به زمین مژده می‌دهد خورشید غنچه‌ای از سلاله‌ی توحید... وا شد و سامرا معطر شد بهترین عیدِ نسل کوثر شد آمد از آسمان و نور آورد شعف و شادی و سرور آورد آمد و شهر را چراغان کرد نور بخشید و آنچه بود آن کرد آمد و ماه را ز رو برده مُهر ایمان به بازویش خورده آمد و نقل این مجالس شد غرق دنیای لطف، نرگس شد زنده کرده دوباره حیدر را عکس رخساره‌ی پیمبر را نقش در چهره‌اش نگاه علی‌است راه و رسمش هماره راه علی‌است این پسر روحِ عَلَٓمُ‌الاَسماست امتداد قیام عاشوراست با نگاهش امید می‌بخشد انتظارش نوید می‌بخشد آسمان پیش پاش افتاده بی‌دلان را شده است دلداده به زمین تا نهاده شد علمش سامرا جان گرفت از قدمش آنقَدَر رنگ روی زیبا داشت خنده‌اش آنقدَر مُسَما داشت که خداوند در حجابش کرد در پناه خودش نقابش کرد حال ما مانده‌ایم و غیبت او مانده در سینه داغ غربت او آمد و رفت و ما نفهمیدیم پشت او حرف می‌تراشیدیم رفت از کف قرار ما، هرگز خوانده‌ایمَش سر دعا، هرگز مرد هجران نبوده‌ایم هرکز غرق باران نبوده‌ایم هرگز دیده‌ی ما نبود لایق او دل ما هم نبود عاشق او عاشق آن است در به در باشد در به در بین هر گذر باشد از سر کوی ما گذر کرد و همه‌ی شهر را خبر کرد و خواب بودیم هر سحر افسوس آمد و رفت در سحر افسوس شب میلاد و نیمه‌ی ماه است خبرِ خوش همیشه در راه است شاید این جمعه باز برگردد آتش عشق شعله‌ور گردد شاید امشب امیدمان بدهد با حضورش نویدمان بدهد شاید امشب رخی نشان بدهد به تنِ مرده باز جان بدهد شاید امشب شب ظهورش بود چشم ما شاهد عبورش بود شاید امشب زمان دهد ما را خیمه‌اش را نشان دهد ما را کاش برگردد و به نورِ خودش مثل امروز در حضور خودش پرچم کفر سرنگون گردد پایه‌ی ظلم واژگون گردد ذوالفقار علی به کف گیرد مدد از شاه لوکشف گیرد به لبش نام فاطمه گیرد رخصت از شاه علقمه گیرد بزند ریشه‌ی یهودی را بزند گردن سعودی را زنده گردد دوباره نام علی خطبه خواند دهد پیام علی بزند با عصا به رود نیل محو گردد ز صحنه اسرائیل سیلیِ محکمی زند به یهود مرگ بر حامیان آل سعود ماندنی نیست نسل استکبار تا علی هست و هست تا عمار همه جا می‌شود برای علی همه عالم شود فدای علی ما همه از تبار زهرائیم شیعه‌ی بی‌قرار مولائیم ما همان قوم خویش، سلمانیم چون اَبوعُمره اهل ایرانیم ما سر از پای خویش نشناسیم پای امر ولی چو عباسیم در پیِ فرصتیم و بی‌تابیم سرِ کفار، مثل گردابیم تو بیا امر کن به حزب‌الله ای امید جهان، ولی‌الله شب شبِ اتحاد و هم عهدی است شب میلاد حضرت مهدی است آه ای بی‌قرار تو زهرا باز گرد از میان صحراها باز گرد ای تجلیِ عرفات که تو هستی همیشه باب نجات ما که مردیم از غم هجران خبرت نیست یوسف کنعان طاقت ما که تاب شد برگرد دیده هامان پر آب شد برگرد صاحب‌َالعصرِ وَالزَٓمان برگرد از فراسوی بی‌کران برگرد پیرِمان کرد حسرت دیدار باز گرد ای حقیقت ایثار هر کجا رفتی التماس دعا کربلا رفتی التماس دعا 🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺 اگرچه غايبى، امّا حضورِ تو پيداست چه غيبتى‌ست؟ كه عطرِ عبور تو پيداست مقام گلشنِ اشراق، نافه‌خيز از توست بلى! شفاعت انسان به رستخيز از توست... تو كيستى كه قيامت، قيامتِ كبرا‌ست تو كيستى كه قيامت ز قامتت پيداست تو كيستى كه «يدالله» در تنت جارى‌ست زبان قاطع شمشير عدل تو كارى‌ست نگاه منتظرانت هنوز مانده به راه سپيد شد ز فراق تو سنگ‌فرشِ پگاه خدا به دست تو داده‌ست عدل عالم را سپرده نيز به دستت حساب آدم را ز هر چه هست به گيتى، سرآمدت خوانند تويى كه قائم آل محمدت خوانند ولادتت نه فقط آبرو به شعبان داد كه در ضمير تمامى مردگان جان داد اَلا ستارۀ موعودِ گرم و عالمتاب! به دشت تيرۀ هستى چو آفتاب بتاب بتاب و ظلمت ظلم زمانه را بردار ز گرده‌‌هاى بشر تازيانه را بردار 💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺 📜 @sheraneh_eitaa
🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉 به پیروان ولایت سرور بخشیدند به شیعیان علی شوق و شور بخشیدند به احترام شکوفائی گل توحید به باغ سبز محبت سرور بخشیدند به باغبان گل نرگس از خدا امشب فرشتگان همه گل های نور بخشیدند به رهروان ره او ز نور عشق و یقین دلی به صاف جام بلور بخشیدند به حُرمت و شرف باغبان عشق قسم به لاله های شهادت غرور بخشیدند چه جای حیرت ما داشت در شب میلاد اگر که ملک سلیمان به مور بخشیدند بگو به موسی عمران ز نور طلعت اوست اگر که چشمۀ نوری به طور بخشیدند ز آخرین خُم سرشار معرفت ما را هزار بادۀ ناب طهور بخشیدند دعا کنید برای ظهور او که به ما امید روشن روز ظهور بخشیدند اگر چه از گنه ما ملول و غمگین است ولی به او دل و جانی صبور بخشیدند سلام ما برساند به حضرتش امشب به هرکه فرصت و فیض حضور بخشیدند ز یمن جلوۀ مهدی بود «وفائی» را اگر که پرتو نوری ز دور بخشیدند 🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺🎉🌺 📜 @sheraneh_eitaa
مریم سقلاطونی مرداد ۱۳۵۴ در قم متولد شد. وی سرودن را از سال ۱۳۷۵ آغاز کرد. او دارای مدرک کارشناسی‌ارشد زبان و ادبیات فارسی است و عضو انجمن قلم ایران و هیئت نظارت بر کتاب کودک و نوجوان می‌باشد. وی برگزیده جشنواره بین‌المللی خوارزمی و برنده جایزه ادبی دکتر طاهره صفارزاده است و کتاب او با عنوان «از نام‌ها خبری نیست» جایزه کتاب سال دانشجویی و کتاب سال دفاع مقدس شده است. سقلاطونی در مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما به‌عنوان نویسنده فعالیت می‌کند و به‌عنوان سردبیر برتر در جشنواره بین­‌المللی رادیو برگزیده شده است. از دیگر آثار او می‌توان به «بادها از جنوب می‌آیند»، «نفحات» و «مرثیه‌خوانی برای باران» اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز! دست من و نگاه شما، ایّها العزیز! رو از من شکسته مگردان که سال هاست رو کرده ام به سمت شما، ایّها العزیز! جان را گرفته ام به سرِ دست و آمدم از کوره راه های بلا، ایّها العزیز! وادی به وادی آمده ام، از درت مران وا کن دری به روی گدا، ایّها العزیز! چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود این کاسه را...فَاَوفِ لنا، ایّها العزیز! ما، جان و مال باختگان را رها مکن بگذار بگذرد شب ما، ایّها العزیز! خالی تر از دو دست من این چشم خالی است محتاج یک نگاه شما، ایّها العزیز! 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |شعرخوانی آقای مجید تال ، شب نیمه شعبان در مسجد جمکران 📜 @sheraneh_eitaa
سامرا امشب ز شب‌های دگر زیباتری در جلال و در شرف اُمّ القرای دیگری سر به سر لبریز از عطر گل پیغمبری مهدی از تو، تو دل از خلق دو عالم می‌بری هست و بود کبریا را در بغل بگرفته‌ای جان ختم الانبیا را در بغل بگرفته‌ای کعبه را در بر گرفتی قبلۀ دل‌ها شدی با صفاتر از حرم خُرّم‌تر از سینا شدی روح‌بخش روح عیسی، طور صد موسی شدی نوربخش چشم خورشید جهان‌آرا شدی مهدی آمد تا جهان را جنّت اعلی کند مهدی آمد تا گره از کار عالم وا کند چشم وا کن نقش جاء الحق به بازویش ببین ذوالفقار حیدری در تیغ ابرویش ببین یک جهان توحید در چشم خداجویش ببین صوت قرآن بشنو و لعل سخن‌گویش ببین اوست آقایی که بر عالم امامت می‌کند قائم است و با قیام خود قیامت می‌کند عاشقان با بذل جان گلبانگ جانان بشنوید بانگ تبریک از خدای حیّ منّان بشنوید ذکر جاء الحق ز نخل و باغ و بستان بشنوید اهل قرآن از زبانش صوت قرآن بشنوید سورۀ قدر از دهان او طنین انداخته شورها در آسمان و در زمین انداخته او چراغ آرزوی دودمان آدم است او نه یک آیت که در معنی کتاب محکم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است او مسیحای عزیز یازده عیسی دم است او همه بود و همه هست امام عسکری‌ست همچو قرآن بر سر دست امام عسکری‌ست... ای کویر دل بهار از ابر رحمت‌بار تو ای چراغ آفرینش روشن از رخسار تو آفتاب آورده سر بر سایۀ دیوار تو عید ما یک لحظه، آن هم لحظۀ دیدار تو «یوسف گمگشته» تو، «کنعان» همه عالم، بیا ای یگانه منجی ذرّیه آدم بیا آفتاب کعبه! کعبه بی‌قرارت تا به کی؟ باغبانا! تشنه گل‌های بهارت تا به کی؟ چشم مظلومان عالم اشک‌بارت تا به کی؟ پرچم ثاراللّهی چشم انتظارت تا به کی؟ کی شود عدل تو در کلّ زمین کامل شود با ظهورت آیۀ اکمال دین کامل شود ای خدا را دست و بازو! دست بر شمشیر کن آیۀ فتحاً مبین را بر همه تفسیر کن آفرینش را پر از گلواژۀ تکبیر کن کلّ عالم را به تیغ عدل خود تسخیر کن ای خدا را دست قدرت! ای علی را نور عین! تا به کی فریاد ما اَین الحسن اَین الحسین؟... 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 📜 @sheraneh_eitaa
ای منفعل تو را ز رخ انور آفتاب از ذرهٔی به پیش رخت کمتر آفتاب گر پرتوی بخوانمش از عکس روی تو این رتبه را به خود نکند باور آفتاب روز ازل اگر نه ز طبع تو خو گرفت افشاند از چه تا به ابد آذر آفتاب چشمان نیم‌خواب تو ماند برخ همی چون نیم بار نرگس شهلا در آفتاب این زلف سر کج است بگرد عذار تو یا جا گرفته در دهن اژدر آفتاب بردی گلاب و شانه چو ای مه بکار زلف یکباره شد نهفته بمشک تر آفتاب هرکس که دید ابروی خونریز در رخت گفت ای عجب گرفته بکف خنجر آفتاب با مهر و مه چکار مرا ز آنکه روی تو هست اینطرف مه آنطرف دیگر آفتاب از چهره روزداری و از خط و خال شب از سینه صبح داری و از منظر افتاب ای آفتاب روی در این صبح عید خیز ریز از صراحیم بدل ساغر آفتاب صبح است ووه چه صبح صبیحی کز آنگرفت نور و ضیاء و تابش و زیب وفر آفتاب صبحست و وه چه صبح شریفی که شد سبب این صبح تا که خلق شد از داور آفتاب صبحست و وه چه صبح که گاه طلوع آن ناگه بزد ز برج هویت سر آفتاب بدری بنیمه مه شعبان طلوع کرد کش پرتوی بود ز رخ انور آفتاب سلطان عصر داور دنیا و دین که هست مأمور امر نافذ آن سرور آفتاب شاهی که سکه تا مگر از نام وی خورند مه گشته جمله سیم و سراسر زر آفتاب بر چار جوشن فلک آرد چسان شکاف وام ار ز تیغ او نکند جوهر آفتاب امروز هرکه سایه نشین لوای اوست بر سر نتابدش بصف محشر آفتاب بر خاک پای او چو زند بوسه هر صباح بر فرق اختران همه شد افسر آفتاب چرخ است سبزه‌زار وی انجم شکوفه‌اش ماهش گل سفید و گل اصفر آفتاب در باختر همین نه بحکمش نهان شود کز امر اوست سر زند از خاور آفتاب در پرده است و بر همه شامل عطای او تابد ز پشت ابر به بحر و بر آفتاب ای ابر رحمتی که شد از غایت صفا اندر وجود طیب تو مضمر آفتاب خاکیم ما و رو بتو داریم ایکه تو یک رو بخاک داری و یک رو بر آفتاب در زیر سایه تو صغیر این چکامه را از خامه ریخت یکسره بر دفتر آفتاب 📜 @sheraneh_eitaa