eitaa logo
شاعرانه
22.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا مدینه نیست،خراسان و مشهد است دار السلام آل علی و محمد است اینجا که باغ جنت مولای هشتمین رضوانی از رضای خداوند سرمد است بال ملائک است، صدایش شنیدنی است این جا قرارگاه محبان احمد است این سرزمین که قطعه ای از جنت خداست مانند کربلا و مدینه سرآمد است چون کعبه ی خدای جلال است این زمین چشم جهان به سوی خراسان و مرقد است آری پناه می دهد هر کس که می‌رسد وقتی پناه بی کس و درمانده، مسند است هر کس که در مسیر جهان راه گم کند گم گشته در تنازع عالم،مردد است چون دل دهد به روضه رضوان این رضا« ع» اینجا چو کعبه،مسجد و دیر است و معبد است ره می دهد نشان،به مسلمان و غیر آن این خانه یک نشان و علامت و مقصد است نور خداست جلوه گری می کند از آن این پایگاه شیعه ی‌ آل محمد است 📜 @sheraneh_eitaa
این غصه و غم از پی چندین طرب است ور هست غمی باز نشاط از عقب است صبح از اثر شام و بهار از پی دی بیند کس و پس غمین نشیند عجب است 📜 @sheraneh_eitaa
مرحوم حسین پناهی در ۶ شهریور (۱۳۳۵) در روستای دژکوه واقع در حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد. شعر معاصر به وسیله نیما یوشیج پایه‌گذاری شد و پس از او نیز به وسیله دیگر شاعران گسترش یافت. یکی از این شاعران حسین پناهی است. پناهی از شاعرانی محسوب می‌شود که بیشتر اشعار خود را به شیوه شعر سپید و موج نو سروده‌است و در سروده‌هایش مانند بیشتر اشعار دهه ۷۰ خورشیدی چندان درگیر ادبی بودن شعر نبوده‌است. شعر پناهی از نظر صورت به سبک شعر سپید است. پناهی شاعری است که سعی دارد بیشتر به درونمایه شعر توجه داشته باشد تا اینکه خود را درگیر ظواهر شعر کند. پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه‌های خودش ساخت که مدت‌ها توجهی به آنها نشد. با پخش نمایش دو مرغابی در مه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می‌کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش‌های تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. نمایش‌های دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود. در اواخر دهه ۷۰ بازنویسی فیلمنامه سریال تلویزیونی مریم مقدس را در کنار کارگردان مجموعه و حسین نوری بر عهده گرفت که این مجموعه به یکی از سريال‌های پرمخاطب تاریخی ایران بدل شد. به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می‌بارید و طنز تلخش بازیگر نقش‌های خاص بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود؛ و این شاعرانگی در ذره‌ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد. این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده‌است. سرانجام وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۴۸ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق (واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد) به وصیت خود وی و به دلیل اینکه مادرش در آنجا دفن شده بود به خاک سپرده شد. علت مرگ وی بنا به گواهی فوت ایست قلبی بوده‌است 📜 @sheraneh_eitaa
درختان می گویند بهار پرندگان می گویند ، لانه سنگ ها می گویند صبر و خاک ها می گویند مصاحب و انسان ها می گویند «خوشبختی» امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ، در طلب نور ! ما نه درختیم و نه خاک . پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ، باید در حریم خودمان جستجو کنیم ... 📜 @sheraneh_eitaa
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | «پس برای خواندن شعرم به مجلس می‌روم چون برای شعر شورای نگهبانی که نیست» شعرخوانی طنز آقای ناصر فیض 📜 @sheraneh_eitaa
پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو وز چشم من بیرون مشو ای مشعله‌یْ تابان من هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من بی پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من گل جامه در از دست تو وی چشم نرگس مست تو ای شاخه‌ها آبست تو وی باغ بی‌پایان من یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها ای آن بیش از آن‌ها ای آن من ای آن من چون منزل ما خاک نیست گر تن بریزد باک نیست اندیشه‌ام افلاک نیست ای وصل تو کیوان من بر یاد روی ماه من باشد فغان و آه من بر بوی شاهنشاه من هر لحظه‌ای حیران من ای جان چو ذره در هوا تا شد ز خورشیدت جدا بی تو چرا باشد چرا ای اصل چارارکان من ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من 📜 @sheraneh_eitaa
سرمه اندر چشم خودبین می کنی شانه اندر زلف پرچین می کنی از ستم چندین که کردی کس نکرد بس کن، از بهرِ کِه چندین می کنی؟ در غم لبهای من گویی بمیر مرگ را بر بنده شیرین می کنی بگذری از مهر و گویی کاین کنم مهر می باید ترا کاین می کنی تا بود ما و خیالت در شرف چشم خسرو پر ز پروین می کنی 📜 @sheraneh_eitaa
خوش آن دلی که گذر سوی کربلا بکند مس وجود از آن خاک، کیمیا بکند خوش آن نسیم که از خاک نینوا آید خوش آن غریب که منزل به کربلا بکند هوای باغ بهشت است، خاک کوی حسین وطن، خوش آن‌که در آن خاک جان‌فزا بکند اگر مَلَک به کف آرد، غبار روضۀ او به چشم خویشتن آن خاک، توتیا بکند غلام همّت آنم که در محبّت دوست تن و سر و زن و فرزند و جان، فدا بکند چو بهر ما، سر و فرزند و جانِ شیرین داد ز آب شور، دریغ از چه چشم ما بکند؟ چه کم شود ز جلال حسین؟ اگر روزی ز لطف، گوشۀ چشمی سوی «هما» بکند 📜 @sheraneh_eitaa
دلم تَنگ است و هی پهلو به پهلو میشوم امشب تو اما شک ندارم خواب دیدی شاه هفتم را... شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
می تراود بوی جان امروز از طرف چمن بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
در عشق به او چـرا مردد باشم؟ ای کاش زمانی که می آید ،باشم در ولولـه ی سپـاه سفیانـی ها سـرباز امـام عصــر باید باشم 📜 @sheraneh_eitaa