eitaa logo
شاعرانه
22.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
ارکان گهر است و ما نگاریم همه وز قرن به قرن یادگاریم همه کیوان گُرد است و ما شکاریم همه واندر کف آز دلفگاریم همه 📜 @sheraneh_eitaa
من ندانستم از همان اول ، ورنه اصلا دل نمی بستم .. او ز حالم خبر ندارد! ، چون : من برایش غریبه ای هستم ! من به چشمان او نمی آیم به همانند مردم شهرم پیش پا فتاده ام حتما ! نیستم برای او محرم ... دل او ، جای دیگری گیر است وای بر من که زود دلبستم ... من ندانستم از همان اول ورنه اصلا دل نمی بستم 📜 @sheraneh_eitaa
محمدکاظم کاظمی زمستان ۱۳۴۶ در هرات افغانستان در خانواده‌ای اهل ادب متولد شد. در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و مدرک کارشناسی‌اش را در رشتهٔ مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد اخذ‌ کرد. آغاز فعالیت ادبی او به سال ۱۳۶۵ بازمی‌گردد. کاظمی علاوه بر سرودن شعر، در زمینۀ آموزش شعر، برگزاری انجمن‌های ادبی، انتشار نقد در مطبوعات، تألیف و ویرایش کتب ادبی فعالیت کرده است و امروزه از اساتید و ناقدین بنام شعر به شمار می‌آید. از سوابق او می‌توان به دبیر علمی یازدهمین جشنواره شعر فجر، مسئولیت دفتر هنر و ادبیات افغانستان، مسئولیت جلسهٔ نقد شعر حوزه هنری خراسان رضوی و عضویت در هیئت‌تحریریۀ نشریات اشاره کرد. «کفران»، «قصه سنگ و خشت»، «روزنه» و «کلید در باز» برخی از مجموعه اشعار و کتب آموزشی او است. 📜 @sheraneh_eitaa
نمی ز دیده نمی‌جوشد اگرچه باز دلم تنگ است گناه دیدۀ مسکین نیست، کُمیت عاطفه‌ها لنگ است کجاستی که نمی آیی؟ اَلا تمام بزرگی‌ها پرنده بی‌تو چه کم صحبت، بهار بی تو چه بی‌رنگ است نمانده هیچ مرا دیگر، نه هیچ، بلکه کمی کمتر جز این قدر که دلی دارم، که بخش اعظم آن سنگ است بیا که بی‌تو در این صحرا، میان ما و شکفتن‌ها همین سه چار قدم راه است، و هر قدم دو سه فرسنگ است دعاگران همه البته مجرب است دعاهاشان ولی حقیر یقین دارم، که انتظار همان جنگ است 📜 @sheraneh_eitaa
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | سیری در زندگی یکی از برجسته ترین متفکرین معاصر شاعر معاصر، محمدرضا رحمانی یاراحمدی 📜 @sheraneh_eitaa
تو در هوای منی، پای رفتنم لنگ است ببین چگونه زمین با هوا هماهنگ است؟ چه عاشقانه دچار همند دلهامان دلت گرفته برای من و دلم تنگ است شبانه‌روز تو خورشید و ماه من هستی همیشه بین شب و روز بر سرت جنگ است تو مثل ساز در آغوشمی و موهایت برای تشنگی پنجه های من چنگ است پرانده خواب مرا طعم گرم چشمانت همان دو قهوه‌ی داغی که خوب و خوشرنگ است تویی که وصل شدی بر ضمیر متصلم همیشه نام تو بر این ضمیر آونگ است 📜 @sheraneh_eitaa
بلبل آهسته به گل گفت شبی که مرا از تو تمنائی هست من به پیوند تو یک رای شدم گر ترا نیز چنین رائی هست گفت فردا به گلستان باز آی تا ببینی چه تماشائی هست گر که منظور تو زیبائی ماست هر طرف چهرهٔ زیبائی هست پا بهرجا که نهی برگ گلی است همه جا شاهد رعنائی هست باغبانان همگی بیدارند چمن و جوی مصفائی هست قدح از لاله بگیرد نرگس همه جا ساغر و صهبائی هست نه ز مرغان چمن گمشده‌ایست نه ز زاغ و زغن آوائی هست نه ز گلچین حوادث خبری است نه به گلشن اثر پائی هست هیچکس را سر بدخوئی نیست همه را میل مدارائی هست گفت رازی که نهان است ببین اگرت دیدهٔ بینائی هست هم از امروز سخن باید گفت که خبر داشت که فردائی هست 📜 @sheraneh_eitaa
کیستی که من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم… کلید قلبم را در دستانت می گذارم نان شادی ام را با تو قسمت می کنم به کنارت می نشینم و سربر شانه‌ی تو اینچنین آرام به خواب می روم؟ کیستی که من اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟!! کیستی که من جز او نمی بینم و نمی یابم ؟!! دریای پشت کدام پنجره ای؟ که اینگونه شایدهایم را گرفته ای زندگی را دوباره جاری نموده ای پر شور زیبا و روان دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم جان می گیرد و هر لحظه تعبیری می گردد ازفردایی بی پایان در تبلور طلوع ماهتاب باعبور ازتاریکی های سپری شده… کیستی ای مهربان ترین؟ 📜 @sheraneh_eitaa
الهی! گریخته بودم تا تو خواندی! ترسیده بودم ، بر خوان نشاندی! ابتدا می ترسیدم که مرا بگیری، به بلای خویش اکنون می ترسم که مرا بفریبی ، به عطای خویش... 📜 @sheraneh_eitaa
‍ یک نفر آمد و آهسته به صبحم تابید او نفس شد به دل و بانیِ هر صبح و طلوع |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد هم بی تو چراغ عالم افروز مباد با وصل تو کس چو من بد آموز مباد روزی که تو را نبینم آن روز مباد 📜 @sheraneh_eitaa
من از نسل بهارم باورم کن زلال چشمه سارم باورم کن در این دنیا بجز یک قلب عاشق پس اندازی ندارم باورم کن 📜 @sheraneh_eitaa