غروب جمعه شد و در خیالِ دلدارم .. غبارِ غم شده این دل ، بیا که بیمارم قسم به عشق ، همیشه به فکر دیدارم و دیــدن رخِ زیـبـات آرزو دارم ... ‌ هزار جمعه گذشت و نیامدی جانم 🤍 ولی به پای تو من تا همیشه میمانم ‌ #علی_معصومی #ارسالی_مخاطب #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی 📜 @sheraneh_eitaa

از غصه سرازیرم ، هر ثانیه ، پیوسته : میسوزم و میسازم ، از کل جهان خسته ... ‌ شب ها ، همه بیمارم گریانم و می نالم تا صبح پریشانم ، پژمرده و بی حالم ‌ دردی‌ست در این سینه ، رنج آور و دیرینه .. چندی‌ست که آشوبم ، دورم ز طمأنینه ! ‌ بختک شده بر جانم ، این دردِ لجن‌وارم این مردن تدریجی‌ست ، این درد که من دارم! ‌ زخمم زده اند اینجا ، تنها شده ام تنها مرهم شده ناپیدا ، «ای وای بر این دنیا» ... ‌ #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

من ندانستم از همان اول ، ورنه اصلا دل نمی بستم .. او ز حالم خبر ندارد! ، چون : من برایش غریبه ای هستم ! من به چشمان او نمی آیم به همانند مردم شهرم پیش پا فتاده ام حتما ! نیستم برای او محرم ... دل او ، جای دیگری گیر است وای بر من که زود دلبستم ... من ندانستم از همان اول ورنه اصلا دل نمی بستم #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

برای از تو نوشتن بهانه لازم نیست خودت نشانه ی محضی ، نشانه لازم نیست ... ••• برای بردن نامت قلم گرفتم دست مگر کسی به مثالت در این جهان هم هست ؟؟ ‌ نوشتم اول خط یا حسین ، دریابم ... خوشا به حال دلم ، چون شدی تو اربابم ! #علی_معصومی #امام_حسین #محرم #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

نمی‌داند چه شب‌ها من برایش گریه ها کردم وَ بعد هر نمازم من فقط او را دعا کردم ... نمی داند منِ کافر به عشقش گشته‌ام مومن وَ در هر سجده‌ام بعد خدا او را صدا کردم... #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

یک لحظه نمی روی برون از فکرم ... از دست تو من خواب ندارم اصلاً آنقدر که درگیر تو ام ، خود را هم : از یاد ببردم ، تو چه کردی با من ؟ #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

دیوانه نبودی که به مانند من هرشب : بنشینی و یک گوشه خیالات ببافی... شب بود و تو بودی و من و کلبه‌ی چوبی سرشارم از این وهم ، به اندازه ی کافی #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

آرزویم تو بوده ای تنها در جهانی که آرزو خوش نیست من تو را هم به گور خواهم برد شک نکن عشق مرگ تدریجی ست #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

برای عشق دویدم ، چه طعنه ها نشنیدم… همیشه قسمتم این شد ، همیشه دیر رسیدم چه بخت شوم و سیاهی ، چه سرنوشت کبودی همیشه نعش خودم را ، خودم به خاک‌ کشیدم شبی که دیدمت آنجا…شروع شاعری ام بود ! سیاه شد ، تو که رفتی ، تمامِ شعرِ سپیدم… خیالِ واهی شب هام ، دوباره کاش بیایی… از این زمانه بریدم ، تویی تمام امیدم اگرچه بعد تو دختر ، زیاد بوده ولی من به تار موی تو سوگندت که بهتر از تو ندیدم… #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

بیا من را بسازانم که بی تو رو به پایانم خیالم را تصرف کرده‌ای ، هر دم پریشانم ز عشقت شاعری مجنونم و کارم غزل بافیست همه اشعار من از چشم تو جوشیده ، میدانم خوشم من چون که می از ساغر چشمان تو خوردم تو ساقی باش ! تا روز ابد ، از خیل مستانم دلم را برده ای می خواهمت بدجور ، میدانی؟ چرا ایـنقدر من ، آواره ات هستم نمیدانم !؟ #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

شکوهت مبتلا کرده جهانی را به شیدایی کسی که منکرت شد ، از جنون چیزی نمی فهمد ... #علی_معصومی #شعر #امام_حسین #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa

کاش فاصله ها نبودند ! کاش میشد در آغوشت گیرم راستی ، آنقدر دلم برای چشمانت تنگ شده ! که دلم برای قورمه سبزی بی بی تنگ نشده بود ! کاش بی بی بود و برایم قورمه سبزی می پخت و کاش میشد که تو را از نزدیک ترین حد ممکن ببینم ! آنقدری میخواهم بنشینم و به کنارت و به اندازه‌ی روز های نبودنت به چشمانت زل بزنم و خیره شوم که نگووووو من سهم تو نبودم درست ، اما کاش امشب دوباره تو را از نزدیک ببینم ! در حوالی شهر یا در لابلای خواب ها ... شبتون در پناه حق🌙 #علی_معصومی #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa