eitaa logo
شاعرانه
21.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
که نماندست ره عشق مگر گامی چند در بلائیم ولی عشق بلا گردان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع امشب است آنکه «ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند» «با من راه نشین باده مستانه زدند» «قرعه فال به نام من دیوانه زدند» یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع هان که گوی فلک صدق به چوگان من است ساحت کون و مکان عرصه میدان من است دیدة فتح ابد عاشق جولان من است هر چه در عالم امر است به فرمان من است پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «هان و هان ناقة حقیم» مجوئید حیَل «تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل» «پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل؟» «کار حق کن فیکون است نه موقوف علل» بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم «قطع این مرحله با مرغ سلیمان» بکنم حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم «آنچه استاد ازل گفت بکن»، آن بکنم عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «نقدها را بود آیا که عیاری گیرند تا همه صومعه داران پی کاری گیرند» و به تاریکی شب ره به کناری گیرند صادقان زآینة صدق، غباری گیرند صحنة مشهد ما صحن نگارستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع گفت عباس که: من از سر جان برخیزم از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم» «از سر خواجگی کون و مکان برخیزم» من «ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم» این چه روح است و کرامت که در این یاران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع در شب قتل، نگفت از سر و سامان، زینب «داشت اندیشه فردای یتیمان، زینب» گفتی از یادِ پریشانی طفلان، زینب داشت آن شب همه گیسوی پریشان، زینب» این چه خوابی است که در خوابگه شیران است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع ظهر فردا، قد رعنای حسین است کمان باز جوید شه بی یار ز عباس نشان ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان «که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان» قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند: صبر از این بیش ندارم، چکنم تا کی و چند؟ جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «او سلیمان زمان است که خاتم با اوست» «سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست» نفس «همت پاکان دو عالم با اوست» زخم شمشیر و سنان چیست؟ «که مرهم با اوست» پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان در هیاهوی رذیلانة آن اهرمنان پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان «که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان؟» جگر رود فرات از تف او سوزان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع او که دربانی میخانه فراوان کرده است نوش پیمانة خون بر سر پیمان کرده است اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است در دل حادثه مجموعِ پریشانان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع یارب این شام سیه را به جلالی دریاب بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب «تشنة بادیه را هم به زلالی دریاب» جشن دامادی جان را به جمالی دریاب که عروسِ شرف از شوق حنابندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع 📜 @sheraneh_eitaa
..عَلم حادثه بردار، سفر باید کرد پای در معرکه بگذار، خطر باید کرد بار بربند دگر ترک وطن باید گفت تیغ برگیر که با تیغ سخن باید گفت.. عشق گوید که از این مرحله چون باید رفت؟ بی‌سر و بی‌کفن، آغشته به خون باید رفت «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله هر که دارد سر همراهی ما بسم‌الله» هر که را ذوق جراحت نَبُوَد، برگردد هر که را شوق شهادت نَبُوَد، برگردد.. بگذارید که خامان ز خطر بگریزند سایه‌ها در دل ظلمت، ز سحر بگریزند هان که فردا سر و شمشیر به هم خواهد خورد سرنوشت همه با تیغ رقم خواهد خورد :: محشری بود تماشایی و عاشورایی که به تصویر نیاید ز قلم‌فرسایی راهی از معرکه می‌رفت به آغوش بهشت رهروانش همه دریادل و آیینه‌سرشت شهسواران پی معراج کمر می‌بستند زره حادثه مردانه به بر می‌بستند مرگ از هیبت آن‌ها متواری می‌شد تا صف خصم ستم‌پیشه فراری می‌شد همه را شوق، که ای کاش ز نو زنده شویم زخم‌ها خورده و در خون خود افکنده شویم کاش صد بار بمیریم و ز نو جان گیریم پیر رخصت دهد و جانب میدان گیریم تا نفس می‌دمد از حنجره تکبیر زنیم در رکاب پسر فاطمه شمشیر زنیم.. 📜 @sheraneh_eitaa
اذن اذانم بفرما، ای هست و هستی فدایت تا از ادب پر گشاید، روح‌الامین زیر پایت تکبیر گو تا بسوزد، هر جلوه جز روی جانان بیگانه را ره نباشد، در حضرت آشنایت در بارش نیزه و تیر، تا لب گشودی به تکبیر از عرش برخاست لبیک، یعنی منم خون‌بهایت.. این دشت چون کودکانت، تاول به لب دارد اما می‌نوشد آهنگ باران، با زمزم ربنایت تا قامتت خم شد ای مرد، مردانگی قد علم کرد هفت آسمان سر نهاده، در مقدم سجده‌هایت.. با او چه گفتی ندانم، این خلوت واپسین را در چشم خورشید هر چند، پیچیده هُرم دعایت از هست و هستی گذشتی، تا نگذرد نوبت عشق اذن اذانم بفرما، ای هست و هستی فدایت 📜 @sheraneh_eitaa
شد وقت آن‌كه از تپش افتند كائنات خورشید ایستاد كه «قد قامتِ الصّلاة» این آه ابر‌ها‌ست زمین را دویده است؟ یا اشك فاطمه‌ست كه افتاده در فرات حَی عَلی الصّلاةِ حبیب است، عَجّلوا قَد قامتِ الصّلاةِ امام است، الصّلاة سجاده پهن شد وسط رزمگاه و بعد در شطّ خون گرفت وضو چشمهٔ حیات این آخرین جماعت مردان آشناست اینجا نمی‌دهند به نامحرمان برات رنگین‌كمانِ تیر، فضا را فرا گرفت اما كسی به تیر نمی‌كرد التفات ای آخرین نماز تو معراج بندگی! ای «ركعت شكسته» به قربان سجده‌هات «یا أیها الّذین» به دنیا امیدوار سمت بهشت می‌رود این كشتی نجات «یا أیها العزیز» سرت را بلند كن بنگر كه اوفتاده به پای تو كائنات گردی فرا رسید و به هم ریخت مشرقین یعنی كه خاك بر سر دنیای بی‌حسین 📜 @sheraneh_eitaa
برای دلخوشی نوکران این درگاه دروغ روضه بخوانم دروغ بسم الله دروغ روضه بخوانیم شمر آبش داد سنان رسید ولی با ادب جوابش داد دروغ روضه بخوانیم دست و پا نزده حسین، فاطمه را تشنه لب صدا نزده دروغ روضه بخوانیم زیر و رو نشده نخورده نیزه به او،نحر از گلو نشده دروغ روضه بخوانیم سر بریده نشد محاسنش به روی خاکها کشیده نشد دروغ روضه بخوانیم سر جدا نشده تنش سه روز روی خاکها رها نشده دروغ روضه بخوانیم پیرهن دارد که گفته است که عریان شده،کفن دارد دروغ روضه بخوانیم غصه او را کشت نه ساربان آمد،نه بریده شد انگشت دروغ روضه بخوانیم حرف بد نزدند شبیه فاطمه اصلا به او لگد نزدند دروغ روضه بخوانم نبود مادر او نرفت با کتک از قتلگاه خواهر او دروغ روضه بخوانم علم نیفتاده نگاه شمر به سمت حرم نیفتاده دروغ روضه بخوانم برای نوکرها نرفت دست حرامی به سمت معجرها دروغ روضه بخوانم سری نیفتاده ز ناقه نیمه ى شب دختری نیفتاده دروغ روضه بخو‌ان این دروغها خوب است نه اينكه دندان ،آنچه شكسته شد چوب است 📜 @sheraneh_eitaa
«زبان حال زینب» صدایت زد اباالفضل، برو سالارِ لشکر شده چشمش پر از خون، ز تیر آن ستمگر مگر ساقی لشکر، عَلَم دار سپاهت جدا گردیده دستش، که خم گشتی برادر بیا بنشین کنارم، به یادم آمد اینک سفارش های مادر، عزیز جان خواهر ببوسم جای مادر، گلویِ نازنینت نبینم ای برادر، گلویت زیرِ خنجر ببین این قوم کافر، زده آتش خیامت از این آتش بسوزد، گل گلزار حيدر من و طفلان نالان، در این دشت و بیابان چه سازم ای برادر، ندارم یار و یاور رقیه آرزویش، ببیند روی ماهت دهد جانش چو بیند، میان تشت خون سر صدای آه و ناله، مرا برده مدینه همان پهلویِ مادر، همان میخ و همان در اگر بیمارت اینجا، شده بی یار و تنها شود در مجلس شام، یکی شیر دلاور در این بزم ستمگر، بخواند خطبه محکم به هر اشهد بگوید، کلامش همچو مادر١ ١) کلام مادر :اشاره به خطبهٔ فدکیهٔ حضرت فاطمه (س) 📜 @sheraneh_eitaa
بر شهر دوباره گرد غم پاشیده است انگار که بیرق وعلم باریده است عالم شده غرق حزن وماتم یعنی تقویم به خود نام «محرم» دیده است 📜 @sheraneh_eitaa
الا که ماه عزاداری و غم است محرم بگو به‌ مردم‌ عالم محرم است محرم فرشته‌ها همه گریان، خلایق‌اند پریشان که حال عالم و آدم چه درهم است محرم خلیل و موسی و عیسی و نوح‌، نوحه‌کنان‌اند عزای اشرف اولاد آدم است محرم خدا به‌ حق حسینش گناه خلق ببخشد بساط توبه دوباره فراهم است محرم تمام سال برای غم تو گریه نمودم که در مقابل زخمان تو کم است محرم 📜 @sheraneh_eitaa
سلام حضرت حق بر شفیع روز جزا سلام ما به گل روی سیدالشهدا سلام خیل ملائک سلام جن و بشر به کشته ای که ز داغش گریست ارض و سما سلام ما به حسین و به کربلای حسین سلام ما به جگرگوشه ی رسول خدا سلام ما به حسین و به اکبر و اصغر سلام ما به ابوالفضل و زینب کبری سلام ما به حسین و به راس اطهر او که شد جدا ز تن پاک او به تیغ جفا خدا به زائر کویش چه خوش نظر دارد بهشت گشته معطر ز عطر کرب بلا زهی سعادت آنکس که زائرش گردد خوشا کسی که ببیند جمال آن مولا ز تربتش چه بگویم دوای هر دردی است به تحت قبه او می شود قبول دعا |سلام صبحتون امام حسینی🖤✨ 📜 @sheraneh_eitaa
به نال ای دل که دیگر ماتم آمد بگری ای دیده ایام غم آمد گل غم سرزد از باغ مصیبت جهان را تازه شد داغ مصیبت جهان گردید از ماتم دگرگون لباس تعزیت پوشیده گردون ز باغ غصه کوه از پا فتاده زمین را لرزه بر اعضا فتاده فلک تیغ ملامت بر کشیده ز ماه نو الف بر سر شیده ازین غم آفتاب از قصر افلاک فکنده خویش را چون سایه بر خاک عروس مه گسسته موی خود را خراشیده به ناخن روی خود را خروش بحر از گردون گذشته سرشک ابر از جیحون گذشته تو نیز ای دل چو ابر نوبهاری به بار از دیده هر اشگی که داری که روز ماتم آل رسول است عزای گلبن باغ بتول است عزای سید دنیا و دین است عزای سبط خیرالمرسلین است عزای شاه مظلومان حسین است که ذاتش عین نور و نور عین است دمی کز دست چرخ فتنه پرداز ز پا افتاد آن سرو سرافراز غبار از عرصهٔ غبرا برآمد غریو از گنبد خضرا برآمد ملایک بی‌خود از گردون فتادند میان کشتگان در خون فتادند مسلمانان خروش از جان برآرید محبان از جگر افغان برآرید درین ماتم بسوز و درد باشید به اشگ سرخ و رنگ زرد باشید بسان غنچه دلها چاک سازید چو نرگس دیده‌ها نمناک سازید ز خون دیده در جیحون نشینید چو شاخ ارغوان در خون نشینید به ماتم بیخ عیش از جان برآرید به زاری تخم غم در دل بکارید که در دل این زمان تخم ملامت برشادی دهد روز قیامت خداوندا به حق آل حیدر به حق عترت پاک پیامبر که سوی محتشم چشم عطا کن شفیعش را شهید کربلا کن 6تیر روز بزرگداشت محتشم کاشانی 📜 @sheraneh_eitaa
منظر دل‌های ماست کرب‌وبلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین یک نگهِ کربلا بِهْ بُوَد از صد بهشت جنّت اهل دل است صحن و سرای حسین دیدن باغ بهشت، مژده به زاهد دهید زاهد و حور و قصور... ما و لقای حسین تربت پاکش بُوَد داروی هر دردمند دار شفای خداست کرب‌وبلای حسین مُلکِ سلیمان بود در نظرش بی‌بها آنکه گدایی کند پیش گدای حسین هر که رود کربلا بوسه به خاکش زند بشنود از قدسیان، بانگ و نوای حسین چون به عزاخانه‌اش پا نهی، آهسته نِهْ بال ملائک بُوَد فرش عزای حسین خنده‌کنان می‌رود روز جزا در بهشت هر که به دنیا کند گریه برای حسین.. 📜 @sheraneh_eitaa
این محرّم فرق دارد، این محرم حنجریم نیزه‌ها باید بدانند از همه دنیا سریم این محرّم کربلا آمد به استقبالمان پس محال است آن‌که از خون شهیدان بگذریم هر محرّم نوحه‌خوان بودند آرام اشک‌ها این محرّم فرق دارد با رجزها تندریم دسته‌ی زنجیرزن بودیم تا یکسال قبل در مصاف اشقیا امسال امّا لشکریم پای روضه قدکشیدیم، این مرام موج‌هاست پس کجا کوتاه می‌آییم، دریاباوریم ما شهید بن شهیدیم و در این پژواک‌ها پرچم هیهات را تا قلّه با هم می‌بریم روضه‌ی بی‌یاوری خواندیم و عمری سوختیم در نهیب عصرِ یک هل من معین دیگریم یال اسب بی‌سوارش! حال ما را هم بپرس بوی پیراهن شنیدیم این محرّم مضطریم 📜 @sheraneh_eitaa