eitaa logo
شاعرانه
26.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
784 ویدیو
79 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ یک صبح دل انگیز دگر را دیدیم! از شاخه ی صبح مهربانی چیدیم دستان سپاسمان به سویت ای دوست دلگرم عنایت تو چون خورشیدیم! |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
نیست کس به عهد ما یار یار خویش را دوست خصم جان بود دوستدار خویش را آن سیاه کوکبم کز غم تو کرده‌ام تیره همچو روز خود روزگار خویش را او به رخش ناز و من خاک رهگذر چسان دست بر عنان زنم شهسوار خویش را مهر من طلوع کند در هوای خود ببین اضطراب ذره بی‌قرار خویش را باز پیچ و خم مکن همچو شعله‌ام یا برون کن از دلم خارخار خویش را شد دل چون گدا خون ز رشک تا به کی یار شهر بنگرم شهریار خویش را مردم از ندیدنش ای خوش آن زمان که من دیده بر رخ افکنم گلعذار خویش را 📜 @sheraneh_eitaa
گر علت مرگ را دوا می‌کردند گر چارهٔ این نوع دو پا می‌کردند می‌دیدی کاین جماعت تیره‌نهاد بر روی زمین چه فتنه‌ها می‌کردند 📜 @sheraneh_eitaa
ای دلبری کز دلبران همتا نمی‌بینم تو را از من نمی‌گیرد کران غم تا نمی‌بینم تو را از بس که وقت دیدنت از شوق بی‌خود می‌شوم می‌بینمت وز بی‌خودی گویا نمی‌بینم تو را گر از غم نادیدنت امشب نمی‌میرم یقین از غصه می‌میرم اگر، فردا نمی‌بینم تو را بیهوده بودم مدتی در آرزوی دیدنت پنداشتم می‌بینمت اما نمی‌بینم تو را خواهم ترا تنها گهی تا شرح تنهایی به تو گویم ولیکن هیچ‌گه تنها نمی‌بینم تو را در کعبه و در بتکده می‌جویمت ای بت، ولی اینجا نمی‌یابم تو را آنجا نمی‌بینم تو را ای سرو پیش قد او، ای گل به پیش عارضش رعنا نمی‌دانم تو را زیبا نمی‌بینم تو را ای آنکه نقد دین و دل در کار خوبان می‌کنی غیر از زیان سودی ازین سودا نمی‌بینم تو را تو خود رفیق اینجا عبث خود را مقید کرده‌ای بندی به کوی گل‌رخان بر پا نمی‌بینم تو را 📜 @sheraneh_eitaa
این محبّت آسمانی است یا زمینی است؟ این کشش فقط خیالی است یا یقینی است؟ این که می‌کِشد مرا به سوی تو چه جذبه‌ای‌ست؟ حال و روز عاشقان همیشه اینچنینی است تاول شکفته زیر پای زائر تو را بوسه می‌زنم که موسم ستاره‌چینی است کاش تاولی به پای زائر تو می‌شدم تا نوازشم کنی که اوج نازنینی است از نجف پیاده سوی کربلا روان شدن مثل اشک‌های الغدیری امینی است کربلا چه قرن‌ها بر او گذشته و هنوز از معلمان مهربان درس دینی است از کلاس عقل تا کلاس آخر جنون سطری از کتاب «إن قَطعتُموا یمینی» است عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق این صدای پای زائران اربعینی است 📜 @sheraneh_eitaa
مجتبی احمدی سال ۱۳۶۰ در کرمان متولد شد. وی تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی‌ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه داد. احمدی علاوه بر شعر، در عرصه‌های نویسندگی، روزنامه‌نگاری و ویراستاری فعالیت می‌کند. وی مسئولیت واحد آفرینش‌های ادبی و دفتر طنز حوزه هنری استان کرمان را بر عهده داشته است. «درختان بی‌تاب»، «پاهای تو منهای یک» و «ایمان بدون نون» از آثار او است. 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 محمدعلی بهمنی شاعر دزفولی که درپی سکته مغزی دوباره راهی بیمارستان شده طبق گفته اطرافیان در کما به سر می‌برد 📜 @sheraneh_eitaa
دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم بعدِ یک عمر که ماندیم...که عادت کردیم دست‌هامان همه خالی... نه! پر از شعر و شرر عشق فرمود: بیایید، اطاعت کردیم خاک‌آلوده رسیدیم به آن تربتِ پاک اشک‌آلوده ولی غسل زیارت کردیم گفته بودند که آرام قدم برداریم ما دویدیم... ببخشید... جسارت کردیم ایستادیم دمی پای در «باب الرّاس» شمر را بعدِ سلامی به تو لعنت کردیم سهم‌مان در حرمت یکسره سرگردانی بس‌که با قبلهٔ شش‌گوشه، عبادت کردیم تشنه بودیم دو بیتی بنویسیم برات از غزل‌باری چشمانِ تو حیرت کردیم هی نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم و نشد واژه‌ها را به شب شعر تو دعوت کردیم «همه با قافیهٔ عشق، مصیبت دارند» از تو گفتیم، اگر ذکر مصیبت کردیم وقت رفتن که حرم ماند و کبوترهایش بی‌پر و بال نشستیم و حسادت کردیم و سری از سر افسوس به دیوار زدیم و نگاهی غضب‌آلود به ساعت کردیم تا قیامت بنویسیم برای تو کم است ما که در سایهٔ آن قامت اقامت کردیم کاش می‌شد که بمانیم؛ ضریحت در دست... دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | در پس این ابرهای تیره صبحی دیگر است... شعرخوانی آقای محمدحسن جمشیدی در حضور رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
اومدم دعا کنم تا که بیای هی خداخدا کنم تا که بیای بعداز این میخوام که همراه دعا دوری از خطا کنم تا که بیای اومدم بگم منو نگا کنی تو نمازشب برام دعا کنی اومدم که التماست بکنم نشه یک لحظه منو رها کنی اگه تو بیای آقا بهار میاد تو دل منتظرات قرار میاد یه روز عاشقات بهم خبر میدن آقامون داره با ذوالفقار میاد میای و لبارو خندون می کنی مهربونی رو فراوون می کنی شب انتظار دیگه تموم میشه میای و دردا رو درمون می کن میای و غم از تو سینه می بری میاری صفا و کینه می بری کاش که باشیم و اون روز ببینیم که میای مارو مدینه می بری میای و با چشمای تر میخونی میای از غربت حیدر میخونی چه قیامتی میشه وقتی آقا... برا ما روضه ی مادر میخونی کاشکی از باغ خزونت بخونی از عموی مهربونت بخونی ما چقد لطمه بصورت می زنیم وقتی که از عمه جونت بخونی 📜 @sheraneh_eitaa
تنها تو وقتی صدا می زنی نامم دهان به دهان می چرخد ماه کامل می شود و با ده انگشت می تابد. بلبلی پشت سنگ می خواند با رگه هایی از طلا... 📜 @sheraneh_eitaa
ای زمین ریزه خوار تو مهدی وی زمان در مدار تو مهدی آمدی ای حقیقت هستی عالمی بیقرار تو مهدی صد و بیست و چهار هزار احمد همه در انتظار تو مهدی منتظر بر تو سیزده معصوم و همین افتخار تو مهدی نه فقط نُه فلک به فرمانت عرش در اختیار تو مهدی فصلها از تو شکل میگیرند هست جنت بهار تو مهدی مانده اسلام از تو پابرجا نازم این اقتدار تو مهدی غم و اندوه برطرف سازد پرچم آشکار تو مهدی میشود هر، عدوی تو محو از تیغِ دشمن شکار تو مهدی نَصر و عزت، خدا ترا داده تا بماند قرار تو مهدی هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله آمدی تا که دلبری بکنی در امامت پیمبری بکنی آمدی تا که خود بِإذن الله بر همه خلق سروری بکنی آمدی با حکومتِ الله باز اقدام حیدری بکنی آمدی تا به جنگِ با خصمت همچو جدّت دلاوری بکنی آمدی تا به مَسند اسلام بعد از این حکم دیگری بکنی آمدی ای مجدِدِ احکام تا که احکام پروری بکنی آمدی تا به سنّت احمد دین حق را تو یاوری بکنی آمدی دست ظلم بَرچینی در عدالت برابری بکنی آمدی تا به دادِ ما برسی دشمنی با ستمگری بکنی آمدی با نجات گمراهان عالمی را تو رهبری بکنی هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله امتداد خدا تویی آقا دردها را دوا تویی آقا وارث اهلبیتِ پیغمبر زادۀ مصطفا تویی آقا این جهان پُر ز فتنه شد بازآ ثمر مرتضا تویی آقا ای ضیاءِ دو دیدۀ زهرا جان خیرالنسا تویی آقا یاورِ عمه زینبی و یقین مرهم مجتبا تویی آقا داروی زخمهای شاه شهید مددِ کربلا تویی آقا طالب خون سرخ و منتقمِ رأسهای جدا تویی آقا آخرین نور دیدگان حسین چارم ابنُ الرضا تویی آقا بحر و بر از تو امنیت یابد حافظ دین ما تویی آقا امر تو نافذ است در عالم صاحب دو سرا تویی آقا هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله ما محبِ محبتت هستیم ریزه خوار ولایتت هستیم ما ز مستشهدینَ بَینَ یَدیه جان نثاران بیعتت هستیم گر بمیریم، باز هم به ظهور زندۀ روز رجعتت هستیم همه لبیک گو بسوی تو پیشتاز اجابتت هستیم تشنۀ طلعت رشیدۀ تو همه مشتاق حضرتت هستیم به جمال مبارکت سوگند کشتۀ آل عترتت هستیم در طریق تو با تمام وجود تابعِ امر و حجتت هستیم قول تو حقّ و فعل تو حقّ است ما موظف به طاعتت هستیم ای رفیقِ شفیق، ما احباب مدّعیِ رفاقتت هستیم تو امام هدایتی و ما تشنگان هدایتت هستیم هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله همه جا پُر شد از بهانۀ تو میرسد از فَلک نشانۀ تو کربلا و مدینه میگویند بازگرد ای دل آشیانه تو سامرا و نجف ترا خوانند کاظمین است در کرانه تو از بقیع نغمۀ تو میآید طوس دارد به لب ترانه تو همچو زمزم برای تو گِرید کعبه در گردشِ شبانه تو جمکران را ببین که منتظرند خیلِ عاشق در آستانه تو از حرم تا حرم همه پرسند از تو و وصل عاشقانه تو از یمن تا عراق، هم ناله سوریه میکند بهانه تو دوستان در پی ظهور توأند دشمنان منکر زمانه تو چشمِ پهلو شکسته مانده به در شاهد اشک دانه دانه تو 📜 @sheraneh_eitaa
الهی! کار، آن دارد که با تو کاری دارد، یار، آن دارد که چون تو یاری دارد، او که در هر دو جهان تو را دارد، هرگز، کِی تو را بگذارد؟! 📜 @sheraneh_eitaa
‍ صبح آغاز شد و‌ چشم دلم منتظرت پلڪ بگَشاے ڪہ آغازِمن و جان منے... |صبحتون بخیر و پر امید 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عشقت چو شمع سوخت سراپا تن مرا چون موم و رشته پیرهن و دامن مرا سوز درون گداخته از بس که جان من با هم شمرده تن نخ پیراهن مرا من عندلیب گلشن تصویر گشته‌ام در کار نیست آب و هوا گلشن مرا موری به کام دانه‌ای از حاصلم برد کو برق تا به باد دهد خرمن مرا چون آتشی که میل به خاشاک می‌کند عشق تو می‌کشد سوی خود دامن مرا ای دیده باد‌دستی بی‌صرفه درگذار خالی مکن ز خون جگر معدن مرا غیر از هما که طعمه شدش استخوان من پیدا نکرده است کسی مسکن مرا من صیدم و رضا به قضای تو داده‌ام بیرون ز طوق خویش مکن گردن مرا در واجبات عشق همین بس کز آب تیغ تعلیم داده دست ز جان شستن مرا دیدم تو را و دست و نگاهم ز کار رفت محروم ساخت وصل تو گل‌چیدن مرا غیر از زبان که محرم غم‌خانه دل است قصاب پی نبرد کسی مخزن مرا 📜 @sheraneh_eitaa
اگر ای حریف جوئی به صفای دل خدا را بنشین به عرش وحدت بنگر جمال ما را تو اگر خداپرستی به خود آ، ز کبر و مستی نپرست اگر توانی ز، ره هوس هوی را هله ای حریف رندان بگذر، ز مستمندان بشناس اگر توانی سر کوچه وفا را چو ز کوی لاگذشتی برسی به ملک الا تو بلا ندیده داری سر دولت ولا را پی دفع جند دجال و برفع جیش شیطان تو که موسی آفرینی بفکن ز کف عصا را چو حیات جاودانی طلبی ز حق طلب کن که دهند قد سیانت به جهان دلا صلا را به طواف کعبه دل چو میان جان ببستی بطلب ز طبع «حاجب» می بی‌غش صفا را 📜 @sheraneh_eitaa
پستچیِ حواس پرت نامه های تورا به خانه ی همسایه می اندازد وگرنه محال است فراموشم کرده باشی! 📜 @sheraneh_eitaa
به من بیاموز چگونه عطر به گل سرخ‌اش باز می‌گردد تا من به تو بازگردم مادر! به من بیاموز چگونه خاکستر،دوباره اخگر می‌شود و رودخانه، سرچشمه و آذرخش‌ها، به ابر و چگونه برگ‌های پاییز دوباره به شاخه‌ها باز می‌گردد تا من به تو بازگردم آنگه که صدای تو را می‌شنوم می‌پندارم که می‌توانم دیگر بار از تو شعله‌ور شوم و بر مدخل کشت‌زاران‌ات، بارها و بارها جان دهم اینجا هر انچه برای من آزار دهنده است یافت نمی‌شود. 📜 @sheraneh_eitaa
علی‌اصغر شیری شهریور ۱۳۶۴ در ماه‌نشان زنجان متولد شد. وی در کودکی همراه خانواده به قم مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در این شهر گذراند. او از نوجوانی به شعر علاقه داشت و به گفته خودش سرودن را با شعر آیینی ترکی در هیآت آغاز کرده است. وی در جشنواره‌ها و کنگره‌های مختلفی برگزیده شده است. تحصیلات دانشگاهی وی در رشته زبان و ادبیات فارسی است و اکنون به تدریس در آموزش و پرورش اشتغال دارد. «به زبان مادری»، «لب‌خوانی» و «کتیبه تاک» سه مجموعه شعر او است. 📜 @sheraneh_eitaa
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی با پرچم سیاه به همراه هیأتی از نامه‌های اهل محل کوله‌ها پر است بر شانه می‌بریم چه بار امانتی سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک طفلی که نیست هستی او غیر شربتی هر خانه موکبی‌ست که بیتوته‌گاه ماست بر روی ما گشوده شده باب رحمتی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» باز این چه شورش است؟ چه شوق زیارتی! ما پا‌برهنه‌ایم و به ما طعنه می‌زنند ما خیل زائریم، نه یک مشت پاپتی.. کم نیست بغض‌های گره خورده بر ضریح اما به غیر اشک نداریم حاجتی 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | می شوم دیوانه دیوانه، وقتی نیستی.... غزلی از آقای علی اصغر شیری 📜 @sheraneh_eitaa
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔉 | تو کس‌وکار و خونوادمی 🎙 با نوای 🎵 فایل صوتی قطعه 🖌 متن شعر 🇮🇷 صفحۀرسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
بردار سر زخاک منم خواهرت حسین از شهر شام آمده ام با سرت حسین از گوشه مزار تو ای شاه بی کفن آید هنوز زمزمه مادرت حسین یادش به خیر چون که رسیدم به کربلا دست مرا گرفت علی اکبرت حسین آغوش باز کن که سکینه رسیده است او را بگیر بار دگر دربرت حسین حالا که حرف نیزه و از نبش قبر نیست برگو کجاست قبر علی اصغرت حسین می خواستم که آب بریزم به قبر تو یاد آمدم که تشنه جدا شد سرت حسین خاک مزار تو به سرم تا که ریختم یاد آمدم که خاک نشد پیکرت حسین جسم کبود و زخمی من شاهد من است خیلی مرا زدند سرِ دخترت حسین خیلی زدند خنده به اشکم زنان شام پای سرِ تو و سرِ آب آورت حسین بزم شراب و پرده نشینان فاطمه ای کاش مرده بود دگر خواهرت حسین ای کاش خورده بود به لبهای خواهرت چوبی که زد عدو به لبِ اطهرت حسین جانِ سر بریده حلالش نمیکنم آنکه شراب ریخت کنارِ سرت حسین 📜 @sheraneh_eitaa
همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین‌الله! خلق‌الله می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه‌به‌شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پا‌به‌پا، همراه می‌آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری‌ست از محشر که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت عاقبت کوتاه می‌آیند 📜 @sheraneh_eitaa
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیدایی‌ست دوباره حال همه عاشقان تماشایی‌ست که فصل پر زدن از انزوای تنهایی‌ست سفر، حکایت یک اتفاق رؤیایی‌ست ببند بار سفر را که یار نزدیک است طلوع صبح شب انتظار نزدیک است ببین که قفل قفس را شکسته، می‌آیند کبوتران حرم دسته دسته می‌آیند چو موج از همه سو دلشکسته می‌آیند غریب، از نفس افتاده، خسته، می‌آیند که باز بعد چهل شب، کنار او باشند شبیه حضرت زینب کنار او باشند تمام پشت سر جابر بن عبدالله چه عاشقانه قدم می‌زنند در این راه از اشتیاق حرم راه می‌شود کوتاه هر آن‌که خواهد از این جام عشق، بسم الله که این پیاده‌روی برترین عزاداری‌ست قسم به نور، که این ابتدای بیداری‌ست دوباره حال من و شعر می‌شود مبهم دلی که دست خودم نیست می‌شود کم‌کم در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم- «غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت» 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
میدونی و چیه و کجان؟⭐️ میدونی چطور جهت رو از روی ستاره ها تشخیص بدی؟🕋 ویژگی های منحصر به فرد ها و رو بلدی؟✨🌟🌘🌗 چیه؟و چرا بهش میگن سیاه چاله؟🪐 آیا وجود داره؟👤 اگر دنبال عاشق ستاره ها و هستی یه کانال ویژه براتون آوردم که نباید از دستش بدید👇👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3356230038C3705ede9ce
خطبه های محکمی خواندم حسین شام را با گریه لرزاندم حسین باز از رویت خجالت می کشم دخترت را برنگرداندم حسین |صبحتون بخیر و اربعینی🖤 📜 @sheraneh_eitaa