eitaa logo
شاعرانه
26.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
787 ویدیو
79 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
صُبح دَستان تو و خِیر فقط روی‌تو است ای‌جُدا ازهَمه‌عالم، نَفَسِ‌اول‌صُبح، صبح بخیر | صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
چون صبح دمید تیرگی پس افتاد از بام غرور عشق نارس افتاد بر قله کوه عروس خورشید نشست دلواپسی شب از دل کس افتاد 📜 @sheraneh_eitaa
بی علم کسی بود که نا اهل بود دانستن علم و معرفت سهل بود این نکته مبرهن است نزد همه کس دانستن هر چیز به از جهل بود 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف این زمان یوسف من نیز به من بازرسان یارب آن نغمه‌سرا بلبل خوش‌الحان را تا بیاسایم از این زاغ و زغن بازرسان آن غزال ختنی خط به خطا شد یارب به خطا رفتهٔ ما را به ختن بازرسان رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان از غم غربتش آزرده خدایا مپسند آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان ای صبا گر به پریشانی من بخشائی تاری از طره آن عهدشکن بازرسان شهریار این در شهوار به در بار امیر تا فشاند فلکت عقد پرن بازرسان 📜 @sheraneh_eitaa
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم غرق تمنای توام موجی ز دریای توام من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی چند ار غم دل چون رهی فریاد بی حاصل کنم گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم 📜 @sheraneh_eitaa
مهران پوپل (متولد ۱۳۷۴) شاعر اهل افغانستان است.اشعار او دارای درون‌مایهٔ شاعرانه و نیز موضوعات اجتماعی و سیاسی است. او در مرداد ۱۴۰۰ توسط طالبان بازداشت شد. پوپل از بسیج عمومی برای مقابله با گروه طالبان در هرات حمایت کرده بود. وی دانش‌آموختۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه هرات است و تا پیش از تحولات اخیر افغانستان، از اعضای انجمن ادبی هرات و از چهره‌های شاخص شعر جوان افغانستان بود. او اینک به اجبار زمانه در مشهد ساکن است و در جلسات شعر این شهر نیز نام و نشانی دارد. زمانه بر او سخت گرفته است. دشواری‌های اقامتی و معیشتی او را همچون بسیاری از دیگر مهاجران ناگزیر، می‌آزارد ولی او همچنان به سرایش ادامه می‌دهد. شعرهایش عمدتاً دغدغه‌مند، انتقادی و آزادی‌خواهانه است و البته همین، یکی از اسباب آوارگی ناگزیر او از کشور بوده است. 📜 @sheraneh_eitaa
یک نفر هی چوب دارش را ببیند سخت نیست؟ پیش چشمانش مزارش را ببیند سخت نیست؟ عاشقی در بین صد‌ها کشتۀ بی‌دست‌وپای پیکر بی‌جان یارش را ببیند سخت نیست؟ سار اگر با چشم خود خشکیدن یک باغ را باغ اگر هی مرگ سارش را ببیند سخت نیست؟ با تبر‌هایی که از بطن خودش برخاستند ضربه بر قلب چنارش را ببیند سخت نیست؟ غور اگر در ماتم غزنی شبی را سر کند پکتیا مرگ تخارش را ببیند سخت نیست؟ خون زابل تا به پهنای بدخشان گر رسد میمنه درد مزارش را ببیند سخت نیست؟ گر جلال‌آباد ناآباد ما با چشم خویش خشکی فصل بهارش را ببیند سخت نیست؟ گر که مسعود شهید از آن جهان یک بار باز درۀ بی‌اقتدارش را ببیند سخت نیست؟ یا که احمدشاه بابا با چنین حال فجیع یک زمانی کندهارش را ببیند سخت نیست؟ وقتی از خون جوانان خودش هی کندهار سرخی رنگ انارش را ببیند سخت نیست یک نفر مانند من هر روز با چشمان خود این چنین وضع دیارش را ببیند سخت نیست؟ 📜 @sheraneh_eitaa
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای مهران پوپل اگر کافر از آیین خدا نان در نمی آورد اگر رهزن سر از دربار سلطان در نمی آورد . . . 📜 @sheraneh_eitaa
قبله عالم و آدم همه جا کوی من است روی دلها چو، به حق درنگری سوی من است چشم خونین بگشا تا، به تو گردد روشن که شعاع مه و مهر از رخ نیکوی من است آهو، ار نیست به ذات تو بدانی کز عزم قدرت شیر فلک از، رم آهوی من است کنج عزلت بنشستم ز سخن لب بستم لیک دانم همه جا بانگ هیاهوی من است شد مشام همه پر رایحه مشک و عبیر که به همراه صبا نکهتی از بوی من است شعله آتش نمرود و بهشت شداد نکته بسته سر از خلق من و خوی من است سرو کشمر که بدی معجزه زردشتی با سر افتاده به پیش قد دلجوی من است رو، تو در آب نگر مدعیا صورت خود که دل مرد خدا آئینه روی من است آبرو نیست و را باب فضاحت حاشا زآنکه این آب روان روز و شب از جوی من است هرچه معجز ز نبی هر چه کرامت ز ولیست همه سحریست که در خامه جادوی من است گردن شیر فلک گر نپذیرد زنجیر روزگاریست که در حلقه یک موی من است معنی عروة وثقی صفت حبل متین موی افتاده ای از حلقه گیسوی من است طاق محراب و رواق حرم و دیر و کنشت «حاجبا» راکع و ساجد به دو ابروی من است 📜 @sheraneh_eitaa
دانی که را سزد صفت پاکی: آنکو وجود پاک نیالاید در تنگنای پست تن مسکین جان بلند خویش نفرساید دزدند خود پرستی و خودکامی با این دو فرقه راه نپیماید تا خلق ازو رسند به آسایش هرگز به عمر خویش نیاساید آنروز کآسمانش برافرازد از تُوسَن غرور بزیر آید تا دیگران گرسنه و مسکینند بر مال و جاه خویش نیفزاید در محضری که مُفتی و حاکم شد زر بیند و خلاف نفرماید تا بر برهنه جامه نپوشاند از بهر خویش بام نیفراید تا کودکی یتیم همی بیند اندام طفل خویش نیاراید مردم بدین صفات اگر یابی گر نام او فرشته نِهی، شاید 📜 @sheraneh_eitaa
ای خوبترین راه اباعبدالله تابنده ترین ماه اباعبدالله از داغِ تو آفتاب می‌ریزد اشک ای نوحه ی جانکاه اباعبدالله 📜 @sheraneh_eitaa
شب است ساقی! ساغرت کو؟ فروغ ماه و نور اخترت کو؟ ز دور آید صدای مرغ شبگیر نوا و نغمهٔ جان پرورت کو؟ شبتون بخیر و در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa