بیا ای عشقِ جانسوزان که من خود را به تو سوزم
اگر سوزی وگرنه من یقین خود را به تو سوزم
خس و خاشاک میسوزی درون خویش میجوشی
کنون ما را شدی روزی بیا خود را به تو سوزم
مکان خود لامکان دارم ز زندان غم بسی دارم
کنون روی به حق آرم بیا خود را به تو سوزم
بدم مردان سُخن گویم، جمال یار میجویم
هوالحق را به حق جویم، بیا خود را به تو سوزم
دلی با یار خود بستم، ز جان هم دست خود شُستم
چون مستانوار من مستم، بیا خود را به تو سوزم
#سلطان_باهو #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
از شوق تو خون در دل گل می جوشد
شمع از هوست به سوختن می کوشد
از عکس گل روی تو دایم چون گل
آیینه لباس چهره ای می پوشد
#شعر #سلیم_تهرانی
📜 @sheraneh_eitaa
شب عینک چشم عارف آگاهست
شب خضر ره تیره دل گمراهست
بی ظلمت شب روشنی از مه مطلب
تاریکی شب سرمهٔ چشم ماهست
#شعر #جویای_تبریزی
📜 @sheraneh_eitaa
آسوده بخواب امشب، آسوده تر از هر وقت
در قلب منی جانا، در فکر توام سر سخت
شبتون در پناه حق
#سارا_یوسفی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
صبح من خیر شود از پس یک خنده تو
ای خوش آهنگترین صوت هزاران تو بخند
چو بخندی همه غمهای جهان محو شود
ای دل انگیزترین نغمه باران تو بخند
| صبحتون بخیر و پر نشاط 🌸🍃
#حمیدرضا_غفاریان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تا روشن شد دیده ام از رقعه دوست
چون غنچه ز خرمی نگنجم در پوشت
جبریل امین آمده یا قاصد یار
این رقعه آیه رحمت است یار رقعه ی دوست
#شعر #ابوالحسن_فراهانی
📜 @sheraneh_eitaa
گِلِ من بنه روز دکاشتمه شه دست
هر روزه او دامه، من به شه دست
بُورده بشکفه، غنچه بیاره مه دست
بورده ناکس دست و نیامو مه دست
#شعر #امیر_پازواری
📜 @sheraneh_eitaa
نگاه وحشی لیلی چه افسون کرد صحرا را
که نقش پای آهو چشم مجنون کرد صحرا را
دل از داغ محبت گر به این دیوانگی بالد
همان یک لاله خواهد طشت پرخون کرد صحرا را
بهار تازهرویی حسن فردوسی دگر دارد
گشاد جبهه رشک ربع مسکون کرد صحرا را
به پستی درنمانی گر به آسودن نپردازی
غبار پرفشان هم دوش گردون کرد صحرا را
دماغ اهل مشرب با فضولی برنمیآید
هجوم این عمارتها دگرگون کرد صحرا را
ز خودداری ندانستیم قدر عیش آزادی
دل غافل بهکنج خانه مدفون کرد صحرا را
ندانم گردباد از مکتب فکر که میآید
که این یک مصرع پیچیده موزون کرد صحرا را
به قدر وسعت است آماده استعداد ننگی هم
بلندی ننگ چین بر دامن افزون کرد صحرا را
غبارم را ندانم در چه عالم افکند یارب
غم آزادیای کز شهر بیرون کرد صحرا را
بهکشتی از دل مأیوس باید بگذرم بیدل
شکست این آبله چندان که جیحون کرد صحرا را
#شعر #بیدل_دهلوی
📜 @sheraneh_eitaa
کی ز دل بیرون کنم درد تمنای تو را
چون توانم دید خالی جای غمهای تو را
گریه تا مکتوب اشکم را به صحرا برده است
روح مجنون کرده استقبال رسوای تو را
دیده ام گلدسته می بندد ز عمر جاودان
باغبان خضر است گلزار تماشای تو را
صد خیابان سرو بالا می کشد از دیده ام
در نظر دارم خیال سرو بالای تو را
گشتهایم از دیدن روی تو بیخود چون اسیر
چون تواند دید چشم من سراپای تو را
#شعر #اسیر_شهرستانی
📜 @sheraneh_eitaa
محمدحسن فرحبخشیان مشهور به «ژولیدهٔ نیشابوری» سال ۱۳۲۰ در نیشابور متولد شد. به گفته خودش، بعد از خوابی که در ۱۲ سالگی دیده بود، طبع شعرش شکوفا شد و توفیق سرودن برای اهلبیت(علیهمالسلام) را پیدا کرد. ژولیده در بهبوهه انقلاب از حامیان امام خمینی(ره) بود و با اشعار روشنگرانهای که بعد از سخنرانی امام در مدرسه فیضیه سرود، به زندان افتاد. وی در مجموع بیش از ۴ سال از عمر خود را در زندان گذراند و در این اثنا بود که آیتالله طالقانی تخلص «ژولیده» را برای او برگزید. وی در دوران جنگ تحمیلی نیز در جبهه حضور داشت و اشعارش روحیهبخش سربازان اسلام بود. ژولیده ۱۹ مهر ۱۳۸۶ درگذشت و در آرامستان ورامین به خاک سپرده شد. از وی بالغ بر ۳۰ اثر به چاپ رسیده است. «چه کنم دلم میسوزد»، «ای قلبها بسوزید»، «ای چشمها بگریید» و «دلا بسوز که...» از آثار او است.
#معرفی_شاعر #ژولیده_نیشابوری
📜 @sheraneh_eitaa
چشم ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود
محو چشمم، چشم ها و چشم من بر آب بود
چشم گفتم، چشم دادم، چشم پوشیدم، ز آب
من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود
#شعر #ژولیده_نیشابوری #حضرت_عباس
📜 @sheraneh_eitaa
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی خانم عاطفه سادات موسوی
غمگینم از نوشتن این ابیات
در دفتری که از تو به جا مانده
📜 @sheraneh_eitaa