ای روی تو آرزوی دیرینهٔ ما
جز مهر تو نیست در دل و سینهٔ ما
از صیقل آدمی زداییم درون
تا عکس رخت فتد در آیینهٔ ما
#شعر #عراقی
📜 @sheraneh_eitaa
نه جان محبوب جانانی،نه دل مدهوش دلداری
نه مِهری با دلارامی ، نه سر بر شانه ی یاری
نه چشمم خيره در چشمی،نه بر لبهای من آهی
در این بن بست ظلمانی، نه شمعی در شبِ تاری
درونِ سینه ی تنگم هزاران دردِ بی درمان
برای زخمِ دلتنگی، کجا یابم پرستاری
منم تنها و سرگردان در این دنیایِ وانفسا
نه آرامی نه امیدی نه همراهی نه غمخواری
عجب دنیای ویرانی، عجب بیهوده تکراری
مرا آشفته می دارد چنین آشفته بازاری....
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
در چشم من آمد آن سهی سرو بلند
بربود دلم ز دست و در پای افکند
این دیدهٔ شوخ میبرد دل به کمند
خواهی که به کس دل ندهی دیده ببند
#شعر #سعدی
📜 @sheraneh_eitaa
نشنیدی حکایت ابلیس
که چرا دور گشت از تقدیس
زانکه حق با فرشتگان فرمود
که بادم کنند جمله سجود
همه کردند سجده از دل و جان
گشت ابلیس سرکش از فرمان
گفت هستی مرا چو از نار است
پیش گل سجده کردنم عار است
کی روا باشد اینکه نیک ببد
پست گردد چو بنده سر بنهد
نکنم هرگز ای یگانه خدا
گر کشندم سجود غیر ترا
گفت او را سجود بی امرم
پشت کردن بود از این کم رم
پشت با امر من سجود بود
روی بی امر من جحود بود
چون ملایک سجود آدم کن
ور نه بر جان خویش ماتم کن
امر را پاس دار و ژاژ مخا
هرچه جز این کنی بداست وخطا
آنکه مأمور امر ما گردد
عاقبت شاد و پیشوا گردد
بی عدد زین نسق ز حق بشنید
جز که بر تار معصیت ن تنید
امر را چون شکست شد ملعون
قهر حق کردش از جنان بیرون
گشت از آن حضرت معلا دور
رفت در خون خویش آن مغرور
همچنین داد با صحابه خبر
از زبان خدای پیغمبر
عقل را چون بیافرید خدا
امر کردش که روی آر بما
روی آورد سوی حق بصفا
بار فرمود پشت کن بر ما
پشت را کرد سوی حق در حال
گفت بنشین نشست بی اهمال
چونکه بنشست باز گفتش خیز
عقل برخاست بی توقف ت یز
بازگفتش سخن بگوی بگفت
چونکه گفتش خموش حرف نهفت
گفت بنگر نگاه کرد آندم
گفت رو رفت شادمان بی غم
فهم کن گفت فهم کرد سخن
کرد از جان هر آنچه گفتش کن
پس بفرمود عقل را بحقم
چون تودر نیست بی بها بحقم
بحق کبریا و عزت من
بحق بیشمار رحمت من
بحق استوای من بر عرش
بحق ساکنان عالم فرش
که به از تو نیافریدستم
زان سبب بر همه ات گزیدستم
همه عالم بتو پرستندم
از تو باشند خلق در بندم
بتو باشد عناب من آخر
بر تو باشد عقاب من آخر
بتو خواهد رسید گنج ثواب
چون ثواب است اجر راه صواب
یک شود از تو در نعیم مقیم
یک رود از تو تا بقعر جحیم
گفتگویم همیشه با تو بود
غیر تو امر من کجا شنود
همچنین صد هزار مدحش گفت
صد هزار دگر بماند نهفت
پشت کردن بامر روی انست
روی بی امر پشت گردانست
برد رحمت هر آنکه امر گزید
هرکه بی امر رفت دست گزید
#شعر #سلطان_ولد
📜 @sheraneh_eitaa
محمّد قهرمان زادهٔ ۱۰ تیر سال ۱۳۰۸ در تربت حیدریه ـ درگذشتهٔ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، شاهزاده قاجار، پژوهشگر، مصحح و شاعر خراسانی است. او در ۱۰ تیر ۱۳۰۸ در روستای امیرآباد، واقع در هشت کیلومتری جنوب تربت حیدریه) متولد شد. در پنج سالگی مادرش درگذشت و در سیزده سالگی پدرش، و پس از آن خواهر بزرگش سرپرستی او را به عهده گرفت. در سال پنجم دبیرستان در مشهد با مهدی اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران به پایان رساند و سپس در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران در رشتهٔ قضایی ادامه تحصیل داد، امّا هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
وی از آذر ۱۳۴۰ به مدّت ۲۷ سال تا بازنشستگی بهعنوان کتابدار دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول به فعالیت بود. علاقهٔ محمد قهرمان در سرودن شعر، در غزل و بهویژه سبک هندی به اندازهای بود که یکی از شعرای بنام غزلسرای هندی شد.
او زبان بومی تربت حیدریه را به خوبی میدانست و بسیاری از اشعار وی که به زبان محلی سروده شدهاند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
از سال ۱۳۳۹ در منزل شخصیاش انجمن ادبی بهصورت هفتگی برگزار میشدهاست. وی در سال ۱۳۳۸ با نوهٔ عموی خود بهنام فرشته قهرمان ازدواج کرد و مقیم مشهد شد. در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی بهعمل آمد. او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است. در کارنامهٔ او همچنین تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف بهچشم میخورد. کتاب «روی جادهٔ ابریشم شعر» وی در نهمین جشنوارهٔ بینالمللی شعر فجر بهعنوان اثر برگزیده در حوزهٔ شعر معرفی شد.
محمدرضا شفیعی کدکنی در مورد محمد قهرمان میگوید: «در این خصوص حتی ملکالشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلّی را بهصورت کامل، آن گونه که قهرمان دارد، ندارد.»
#معرفی_شاعر #محمد_قهرمان
📜 @sheraneh_eitaa
ز گمرهان ِطریقت مپرس راه کجاست
شبِ سیاه چه داند چراغ ِماه کجاست
اگر به چاه درافتم ، نه جای ِسرزنش است
کسی نگفت به من ، ره کجا و چاه کجاست
به سوکِ عمر ِسبکرو که می رود از دست
مجال ِآنکه کنم رختِ خود سیاه کجاست
ز بس ربودهٔ حیرانی ام ، نمی دانم
به سوی ِکیست مرا چشم ، یا نگاه کجاست
کنون که در کفِ باد است آشیانهٔ تو
قرارگاهِ تو ای مرغ ِبی پناه کجاست
درین خرابه ندیدیم آشـــــــنا رویی
مسافران ِغریبیم ، خانه خواه کجاست
گرفته لشکر ِغم در میان دل ِمارا
یلی که برشکند قلب ِاین سپاه کجاست
ز گریه چشم ِاثر داشتیم و باطل بود
کمان ِناله کشیدیم ، تیر ِآه کجاست
دلیل ِراهروان! ای سپیدهٔ سحری
رهِ برون شدن از این شبِ سیاه کجاست
#شعر #محمد_قهرمان
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
💠اعتکاف ایرانیان در نجفاشرف
🔹 با افتخار اعلام میکنیم که بحمدالله پس از مدتها پیگیری، بالاخره امکان اعتکاف در نجف اشرف برای ایرانیان و مخصوصاً بانوان ایرانی فراهم شد.
✅برای ثبتنام در اعتکاف نجف، اینجا را کلیک کنید و فرم ثبتنام را پر کنید:
https://Ghadirshenasi.ir/EtekafNajaf
#اعتکاف_رجبیه_1403
@PejvakGhadir
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای محمد قهرمان
📜 @sheraneh_eitaa
پشت هیچستانی از اما،اگرهایم
با همه آگاهیم از بی خبرهایم
من ز عصیان دلم پی برده ام بیشک
تا به آدم می رسد نسلِ پدرهایم
ریشه محکم کرده ام همچون بلوطی پیر
بیمناک از شاخه ها_ دسته تبرهایم_
کوره راهی سنگلاخم پیچ در پیچم
کس نمی گیرد سراغ از رهگذرهایم
بسکه طاووسانه سرگرم خودم بودم
زندگانی کودکانه چید پرهایم!
بی شباهت نیستم با لاله های سرخ
اهل دل دانند کز خونین جگرهایم
من برای زیستن سرمشق میخواهم
خسته ام! خیری ندیدم از هنرهایم
#احد_کاظمی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
پنجمین خورشید تا گل کرد در شبهای من..
فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق
جلوهگر شد از مدینه، ماه من، مولای من
عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین
حضرت حق گفت: «او نوریست با امضای من
وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست
سیب شیرینیست او از شاخۀ طوبای من
قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت است
باقر نور است، بشنو از لبش آوای من»
فصل لبخند گل پنجم، امام باقر است
پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من
تشنۀ یک جلوه از خورشید سیمای توام
ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من
#رضا_اسماعیلی #شعر #امام_محمد_باقر
📜 @sheraneh_eitaa
ما برنمیگردیم از خط خطر سردار
تا بشکنیم از دشمنت پا و کمر سردار
نزدیک قله آمدیم و برنمیگردیم
تا سرزند صبح دلانگیز ظفر سردار
#محمدتقی_عارفیان #شعر #حاج_قاسم #سردار_سلیمانی
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
📜 @sheraneh_eitaa