eitaa logo
شاعرانه
27هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
780 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش كآنچه خواهی، عطا كند زهرا بضعۀ مصطفی بُوَد زآن‌رو جلوه چون مصطفی كند زهرا خانۀ وحی را، ز رخسارش، رشكِ غار حَرا كند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند، خاك را كیمیا كند زهرا این مقام كنیز او باشد تا دگر خود، چه‌ها كند زهرا! چهره پوشد ز مرد نابینا تا بدین حد، حیا كند زهرا در طرفداری از خدا و رسول به علی اقتدا كند زهرا روز محشر -كه از شفاعت خویش حشر دیگر به پا كند زهرا- همچو مرغی كه دانه بر چیند، دوستان را جدا كند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا كند زهرا؟ چه شود گر که بر «مؤید» هم نظری از وفا کند زهرا (س) 📜 @sheraneh_eitaa
مرا دردیست اندر دل، که گر گویم زبان سوزد و گر پنهان کنم؛ ترسم که مغز استخوان سوزد... 📜 @sheraneh_eitaa
محمدجواد غفورزاده متخلص به «شفق» سال ۱۳۲۲ در شهر مقدس مشهد متولد شد. در سال‌های نوجوانی به شعر علاقه نشان داد و با حضور در مجالس اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اشعار او رنگ و بویی ولایی به خود گرفت. وی با گردآوری دفترهای شعر در موضوعات آیینی، خدمت ارزشمندی به شعر ولایی کرده است. بی‌شک از او می‌توان به‌عنوان یکی از چهره‌های ماندگار ادب ولایی نام برد. غفورزاده دبیر شورای شعر انجمن ادبی رضوی بوده و در برهه‌ای ریاست اداره امور فرهنگی آستان قدس را بر عهده داشته است. از آثار او می‌توان به «از کعبه تا محراب»، «یاس یاسین»، «آیه ۸۸»، «سلام بر حسین» و «پنجره فولاد» اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
ستم‌گران همه از خشم، شعله‌ور بودند به خون چلچله از تیغ تشنه‌تر بودند... همان گروه که با دعوی مسلمانی اسیر پنجۀ تزویر و زور و زر بودند، همان گروه که از فیض صحبت معصوم به زعم خود، همه اصحاب معتبر بودند اگر نبود طلوع ستارۀ اسلام هنوز در طلب کفر، ره‌سپر بودند اگر نبود فروغ هدایت نبوی، هنوز دشمن خون‌ریز یکدگر بودند بهار وحی که چشم از جهان فرو می‌بست، معاشران گل، از غصه خون‌جگر بودند هنوز روی زمین بود چلچراغ امید، که این گروه در اندیشۀ دگر بودند در سقیفه گشودند و چشم دل بستند، تمام مدعیانی که فتنه‌گر بودند چه زود خاطره‌های غدیر رفت از یاد چه زود در پی ایجاد شور و شر بودند برای بستن دست برادر خورشید، سپیده‌دم دَم دروازۀ سحر بودند خدا گواست که در کوچۀ بنی‌هاشم ز قدر و حرمت آن خانه، باخبر بودند ولی دریغ که آن دست‌های نامحرم، برای چیدن گل، همدم تبر بودند بَدا به حال کسانی که روز غارت باغ سکوت کرده و تنها نظاره‌گر بودند کسی نگفت که نوغنچه‌های یاس کبود درختِ طیبۀ وحی را ثمر بودند کسی نگفت که این آیه‌های نورانی، برای شوکت اسلام، بال و پر بودند... شکست شاخۀ طوبی در آستانۀ در، و خلق، شاهد الماس‌های تر بودند به جز حمایت از باغبان چه می‌کردند؟ سه‌چار غنچه و یک گل، که پشت در بودند... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درد داری، دست بر بازو بگیر اما بمان پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان من که می دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان گرچه سختی می کشی در خانه، باشد کار کن فضه را بنشان و خود جارو بگیر اما بمان با غروبت خانه ام تاریک شد، لطفا نرو مثل شمعی نیمه جان سوسو بگیر اما بمان غربت من گرچه سنگین است روی شانه ات با غم تنهایی من خو بگیر اما بمان چهره می پوشانی از من، گرچه دلخونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان 🆔 @Abedi_Aaeini
بانو پروانه‌ معصومی ؛ بازیگر مورد علاقه ام به رحمت خدا رفتند.دربین همه بازیگران به ایشان بیش از همه ارادت داشتم.😔😔😔🦋🦋 دلنشین شالی گلزار بدون پروانه😔🦋🦋😔 زگلزار هنر پروانه مان رفت صفای گلشن کاشانه مان رفت عزیز عرصه ی بازیگری بود هنرمند بسی فرزانه مان رفت دلنشین شالی😔😔🦋🦋 @ostaddelneshin
ای دوست، تو مرا همه دشنام می‌دهی من می‌کنم، دعای تو، این نیز بگذرد 📜 @sheraneh_eitaa
طفلی حسن كه شاهد رازی مگو شده رازی كه باعث غم و بغض گلو شده زانو بغل گرفته و خون گریه می كند از بعد ماجرای فدك زیرو رو شده در خانه می نشیند و بیرون نمی رود در كوچه با چه حادثه ای روبرو شده؟ آتشفشان غیرت او شعله می كشد شاید كسی مزاحم ناموس او شده؟ حس می كنم كه باز زمین خورده مادرم دیدم كه چادرش دو سه جایش رفو شده 📜 @sheraneh_eitaa
یارب دل پاک و جان آگاهم ده آه شب و گریه ی سحرگاهم ده در راه خود اول ز خودم بیخود کن بیخود چو شدم ز خود، به خود راهم ده 📜 @sheraneh_eitaa
نامِ قشنگ فاطمه (س) یک اسم اعظم است ایام فاطمیه شبیه محرم است شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
🍂پائیز....🍁 زیبا وعروس فصل هاست!🍂 برگ ریزان درخت...🍁🍂 و خواب ناز غنچه ها...🥀 هرچه خواهی آرزوکن... فصل فصلِ قصه هاست... صبح پائیـزی و سردتون بخیر 🍂🌸 📜 @sheraneh_eitaa
الهی! هر که ترا شناسد کار او باریک و هر که ترا نشناسد راه او تاریک، تو را شناختن از تو رستن است و به تو پیوستن ،از خود گذشتن است... 📜 @sheraneh_eitaa
شنیدمَت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان تَبم گرفت و دلم خوش، به انتظارِ عیادت... 📜 @sheraneh_eitaa
بر جهانِ تشنه باران است نام فاطمه لهجه‌ی محزون قرآن است نام فاطمه خطبه‌هایش کرده جانِ بیت‌ها را شعله‌ور در سکوت شهر، طوفان است نام فاطمه هر کجا که یادِ مظلومیّت مولا شود سوی آن مجلس شتابان است نام فاطمه با وجود اینکه نورش کرده روشن روز را چون شب قدر است و پنهان است نام فاطمه رمز پیروزی‌ست در گرداب اشک و خاک و خون ذکر سربند شهیدان است نام فاطمه هر کجا دیدی مَلَک در حال رفت و آمد است در دل آن خانه مهمان است نام فاطمه رو بگردان از افاضات طبیبِ مدّعی ای پریشان‌حال! درمان است نام فاطمه 📜 @sheraneh_eitaa
مسعود بن سعد بن سلمان شاعر نامی نیمهٔ دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. اصل او از همدان بوده و بین سالهای ۴۳۸ تا ۴۴۰ در لاهور زاده شده است. منصوب بودن در مشاغل دیوانی موجب دو بار و مجموعاً ۱۸سال زندانی شدن وی شد. بعد از رهایی از دومین دورهٔ اسارت به سمت کتابداری سلطان مسعود و بعد از او عضدالدوله شیرزاد بن مسعود و ملک ارسلان بن مسعود و بهرامشاه بن مسعود مشغول شد و تا زمان وفاتش در سال ۵۱۵ هجری قمری نزد ایشان تقرب داشت. دیوان وی مکرر به طبع رسیده و حدود ۱۶۰۰۰ بیت دارد. به غیر از دیوان فارسی، دو دیوان تازی و هندی نیز به او نسبت داده‌اند. حبسیه‌های وی معروف است. 📜 @sheraneh_eitaa
ایمنی را و تندرستی را آدمی شکر کرد نتواند در جهان این دو نعمتی ست بزرگ داند آن کس که نیک و بد داند تا فراوان نایستی تو ذلیل روزگارت عزیز ننشاند آنچه بدهد فلک تو را بستان باز ده پیش از آنکه بستاند تو چه دانی که چند بد هر روز بخت نیک از تو می بگرداند راستی کن همه که در دو جهان به جز از راستیت نرهاند سخت بیدار باش در همه کار بیش از آن کت قضا بخسباند نیک رو بد مرو که نیک و بدست که ز ما یادگار می ماند 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عشق را صدر و آستان زهراست... شعرخوانی آقای یوسفعلی میرشکاک در حضور رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی تو که هر روز و هر جا زندگی‌هایی بنا کردی شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود همان که هر سحر با خنده‌هایش گریه‌ها کردی عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی دلت می‌خواست جنگیدن کنار حاج قاسم را ولی در دفترت ماندی و دینت را ادا کردی _شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را_ به این امّید عمری، عشق بازی در خفا کردی تمام روزهایت رازهای سر به مهری بود که با خون خودت آن رازها را بر ملا کردی شگفتا زخم‌های نانجیبی از خودی خوردی شکایت‌هات را از بی‌خودی‌ها با خدا کردی سرِ تنهاییت را کوه بر دامن گرفت آخر کجا این‌قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی درختا از تنت یک سیب سرخ بی‌گناه افتاد به فکر شعر گفتن بودم از دستم سلاح افتاد سالروز شهادت، شهید محسن فخری زاده 📜 @sheraneh_eitaa
السلام علیــــــک یا بقیه الله 💚✋🏻 هی گنه کردم و هی جار زدم یار بیا(: من ندانم چه شود عاقبت کار بیا💔 خود بگفتی دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار بیا😢 ‌‌ 📜 @sheraneh_eitaa
حاليا! دستِ کريمِ تو برای دل ما سرپناهی ست دراين بی سروسامانی ها 📜 @sheraneh_eitaa
امشب ای ماه، به درد دل من تسکینی آخر ای ماه، تو همدردِ منِ مسکینی کاهشِ جان تو من دارم و من می‌دانم که تو از دوریِ خورشید، چه‌ها می‌بینی تو هم ای بادیه‌پیمای محبت چون من سرِ راحت ننهادی به سرِ بالینی هر شب از حسرت ماهی، من و یک دامن اشک تو هم ای دامنِ مهتاب، پر از پروینی همه در چشمه ی مهتاب، غم از دل شویند امشب ای مه، تو هم از طالع من غمگینی من مگر طالع خود در تو توانم دیدن که توام آینه ی بختِ غبارآگینی باغبان ، خارِ ندامت به جگر می‌شکند برو ای گل که سزاوار همان گلچینی نیِ محزون مگر از تربت فرهاد دمید که کند شِکوه ز هجران لب شیرینی تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی کی بر این کلبه ی طوفان‌زده، سر خواهی زد ای پرستو که پیام‌آور فروردینی شهریارا اگر آیین محبت باشد جاودان زی، که به دنیای بهشت آیینی 📜 @sheraneh_eitaa
شبتـون سراسر بـــــه ؏ــشق وآرامـش در پناه حق باشید تا فردای بهتر بدرود 🌸🍂 شب بخیر✋😊🌸 📜 @sheraneh_eitaa
🍁لا به لای رنگهای زیبا ❣و هوای دلپذیر پاییزی 🍁آرامش و خوشبختی ❣و عشق ماندگار 🍁را براتون آرزو میکنم ❣روزتون پراز لبخند 🍁شادی و شیرینی زندگیتون ❣همیشگی 📜 @sheraneh_eitaa
آرزو کنید، سپیده دم بر خیزید و، بالهای قلبتان را بگشایید و سپاس، بگویید که یک روز دیگر از حیات، عشق به شما عطا شده است.... آرزو کنید، که هنگام ظهر بیارامید، و به وجد و عشق بیاندیشید... آرزو کنید، که شب هنگام با دلی، حق‌شناس و پرسپاس به خانه، باز آیید و به خواب روید، با دعایی در دل برای معشوق، و آوازی بر لب در ستایش او..... 📜 @sheraneh_eitaa
در این حریم هر که بیاید غریب نیست هرکس که دل‌شکسته بُوَد بی‌نصیب نیست عطری که می‌وزد به فضا در حریم قدس چون عطر یاس و یاسمن و عطر سیب نیست اینجا که می‌رسی نفست تازه می‌شود دلداده می‌شوی و دلت بی‌شکیب نیست بازار عاشقی و محبت همیشگی‌ست این رسم جاودانه در این‌جا عجیب نیست آب حیات، آب شفا دارد این حریم این خطّه را نیاز به ناز طبیب نیست اینجا دعا به اوج تمنّا رسیده است اینجا دمی به جز دم «اَمّن یجیب» نیست هرکس به گوشه‌ای به نیایش نشسته است سنگ صبور این همه دل جز حبیب نیست اینجا پر از هجوم صدای ملائک است اینجا صدای هیچ غریبی غریب نیست 📜 @sheraneh_eitaa
فاطمه زیباترین واژه هاست، فاطمه ناموس شاه لافتی است، فاطمی بودن تشیع بودن است، فاطمه راه علی پیمودن است، فاطمه آلاله آلاله هاست، فاطمه سوز و گداز ناله هاست، فاطمه گنجینه ای از خاتم است، فاطمه چشم و چراغ عالم است، فاطمه روح علی جان علیست، فاطمه هم عهد و پیمان علیست، فاطمه تفسیر یاسین است و بس، باغ هستی را گل آذین است و بس، فاطمه سبزینه سبزینه هاست، فاطمه آوای وای سینه هاست، نی توان گفتن زنی مانند اوست، قلب احمد از ازل پیوند اوست، فاطمه از هر پلیدی عاری است، فاطمه فرهنگی از بیداری است، فاطمه یعنی زمین یعنی زمان، فاطمه یعنی حدیث قدسیان، فاطمه یعنی ثریا تا سمک، فاطمه یعنی مدینه تا فدک، فاطمه دریای عصمت را در است، فاطمه جامی است کزکوثرپراست، فاطمه راز هزاران رازهاست، فاطمه خود برترین اعجاز هاست، کعبه را آیینه روی فاطمه است، پنج تن را آبروی فاطمه است، فاطمه یک یادبود ماندنی است، فاطمه تنها سرود خواندنی است، فاطمه علامه ساز مکتب است، فاطمه آموزگار زینب است، فاطمه رمز تماس با خداست، فاطمه تاج عروسان سماست، آسمان هم خاکسار فاطمه است، یا علی مولا شعار فاطمه است،  📜 @sheraneh_eitaa
عباس شاه‌زیدی سال ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. وی در جوانی با علاقه‌ای که به شعر داشت در کنار تحصیل، به سرودن پرداخت. او از محضر اساتیدی چون منوچهر قدسی و صاعد اصفهانی بهره برد و تخلص «خروش» را برای خود برگزید. شاه‌زیدی فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی‌ارشد از حوزۀ علمیۀ اصفهان بوده و علاوه بر شعر در زمینۀ نویسندگی، نقد آثار ادبی و داوری کنگره‌های شعر فعالیت می‌کند. او مسئولیت شورای شعر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان و کانون نخبگان شعر اصفهان را بر عهده داشته است. «این شعر مرا کشت»، «پرسه‌های بی‌پایان» و «دوبیتی‌های من عین لهوف است» از آثار او است. 📜 @sheraneh_eitaa
در آغوش آیینه‌ها بوده‌ام نمی‌دانی ای دل کجا بوده‌ام... تو گویی در این سیر چون عطر گل روی شانه‌های صبا بوده‌ام... به دور حرم توی صحن عتیق کبوتر کبوتر رها بوده‌ام نه در قید دنیا نه در بند خویش که فارغ از این ماجرا بوده‌ام طلا شد مس روحم امشب که من کنار رواق طلا بوده‌ام... میان دل عاشق من کسی اگر بوده او بوده تا بوده‌ام گرفتم از او هرچه می‌خواستم به والله حاجت‌روا بوده‌ام... اگر شاعرم بی‌خبر نیستید که من ریزه‌خوار شما بوده‌ام برای شفا تا سحر ملتجی به دیوار دارالشفا بوده‌ام من آخر به مهمانی حضرتِ علی بن موسی الرضا بوده‌ام 📜 @sheraneh_eitaa