eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini شکر حق هستم گدایی بر سر کوی علی دوست دارم هر چه را که می دهد بوی علی باز کردم من زبان با نام دلجوی علی آمدم دنیا به عشق دیدن روی علی هر که ام یا هر چه ام اهل غدیر حیدرم هست این عشق علی میراث زهرا مادرم ای غدیر ای بی تو بیراهه ، تمام راه ها آرزوی روزها و سال ها و ماه ها ای نشانده بر روی لب های شیطان آه ها ای مقام تو فزون از کل عید الله ها آی عید آسمانی کار را کردی تمام دین ما نازد به ادیان با چنین حسن ختام شب کجا پوشاندن ِخورشید تابان غدیر نیست در عالم مسلمان جز مسلمان غدیر صد سلیمانند چون مور سلیمان غدیر ای هزاران عید قربان باد قربان غدیر البشارت آی از ماه خدا جامانده ها فرصت نابی در عیدالله اکبر مانده ها... هر چه دشمن کرد روز و شب حسادت بر غدیر حضرت حق داد بیش از پیش عزت بر غدیر بیشتر از خاک دارد عرش غیرت بر غدیر انبیا با جان و دل دارند ارادت بر غدیر آری آری آن جماعت که غدیری تر شدند تا ابد بالانشین گشتند و پیغمبر شدند بعد احمد بر جهان مولا ، علی مرتضی کعبه زاده ،کعبه ی زهرا ، علی مرتضی مرد میدان،  اسوه ی تقوا ، علی مرتضی لا امیرالمومنین الا علی مرتضی بوی شیطان می دهد حتی نبوت بی علی هیزم دوزخ شود حتی عبادت بی علی من فدای آن خداوندی که شیرش حیدر است بهترین پیغمبر عالم وزیرش حیدر است هست تنها مومن آن کس که امیرش حیدر است دست ِ خالی نیست آن که دستگیرش حیدر است ای بز  ِکوهی نباشد جای تو اقلیم شیر یا بمان با مرتضی یا از حسد آتش بگیر ای همیشه مقتدای مومنین و مومنات کار تو مشکل گشایی در حیات و در ممات هر کجا پا می گذاری می شود دارالنجات هست ممنون از رکوعت تا خود محشر زکات باز هم نازل شده مدح تو بر پیغمبرت می زند جبریل پر ، دور سر انگشترت غیر تو این گونه سر ، سردار دیگر بود ؟ نه غیر تو آن روز یک تن مرد خیبر بود ؟ نه غیر تو اصلا کسی در شان کوثر بود ؟ نه غیر تو با مصطفی شخصی برادر بود ؟ نه کس ندیده دو برادر را چنین شیدای هم محرم هم، همدم هم ، دین هم ،دنیای هم هر که دارد آبرو نان و نوایش حیدر است مقتدای ماست آن که مقتدایش حیدر است کِی غریب است آن کسی که آشنایش حیدر است عرش تا فرش خدا ، فرمانروایش حیدر است بهترین اعجاز ختم المرسلین تنها علی است بر رکاب دین پیغمبر نگین ِ یا علی است تا ابد می ماند حق پنهان اگر حیدر نبود نه پیمبر بود و نه قرآن اگر حیدر نبود کفر میشد فاتح میدان اگر حیدر نبود بود عالم بنده ی شیطان اگر حیدر نبود دین و دینداران تماما ریزه خوار حیدرند تا ابد ممنون ِ تیغ ذوالفقار حیدرند کس نداد عشق علی را یاد ما ، چون فاطمه کس نشد پای غدیر و دین فدا ، چون فاطمه کس نداده پای این مکتب بها ،چون فاطمه کس نزد بر سینه سنگ مرتضی چون فاطمه محسن و جان و جوانی داد در راه علی کرد حک بر میخ در ، لعنت به بدخواه علی 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هم موت و هم حیات در دست علیست هم لرزش و هم ثبات در دست علیست از شان یدُاللهی او معلوم است سر رشته کائنات در دست علیست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خدا جلال دگر داد ای امیر تو را که داد از خم کوثر، میِ غدیر تو را امیر! دست تو را دست عشق بالا برد که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را جهان به سجده در افتاد و عرشیانِ خدای به احترام نشاندند بر سریر تو را کلید سلطنت و گنج عافیت با توست که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را پناه پیری و نان‌آور یتیمانی چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد اگرچه بود به پا، زهرخورده تیر، تو را یقین که تا به ابد پای‌بند مهر تو شد چگونه بود مگر، رَحم بر اسیر، تو را؟ ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت کسی که دید در آیینۀ غدیر تو را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمان من امروز به هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق آهسته و پیوسته بماند بهتر ‏ ‏ نخل‌ها اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها از جَرَیان تو خبر داشته‌اند بادها پرده ز اسرار تو بر داشته‌اند خاک‌ها چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایۀ رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مکنت شده‌اند ‏ ‏ شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یک‌تنۀ قلعۀ خیبر بودن با پیمبر همۀ عُمر برادر بودن نفست عطر نفس‌های محمد دارد بردن نام تو شیرینی بی‌حد دارد...‏ ‏ ‏ نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرّق شده بودیم که یک‌دست شدیم عاشق هرکه به یاران تو پیوست شدیم تا ز پیمانۀ «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتمَمتُ عَلیکُم» همه جا را پر کرد نان بدگوی بد اندیش تو را آجر کرد ‏ ‏ اولین مرحلۀ عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمی ملک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است...‏ در شب قدر به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در مُلکِ او  ملائکه‌ها را ملیکه هست بر عرشِ او همیشه خدا را اریکه هست گفتند علی که عین نبی نیست بلکه هست باید خدا شوی که بدانی علی که هست ما عاشقیم عاشقِ او  کردگار هم ما هیچ آبرو همه از خاک او بَرَند ما هیچ اولیا دمِ تیغش گلو بَرَند ما هیچ انبیا به درش آرزو َبرَند هیهات ؛ نامِ نامیِ او بی وضو بَرَند مَسند گرفته‌اند از او  اعتبار هم دستش گرفته بود اگر مصطفی به دست بوسه زدند قبل همه انبیا به دست دستش که دید گفت خدا مرحبا به دست آنجا گرفت دست علی را خدا به دست حق با علی است  خاتمِ مَکّی تبار هم مولا که پا به دوش پیمبر گذاشتند  بتهای کعبه بر قدمش سر گذاشتند سر را به پای خواجه‌ی قنبر گذاشتند اصلا برای کعبه چرا در کذاشتند وقتی که کعبه سینه دَرَد  پرده‌دار هم از ما بپرس این دل سرکَش چه می‌کند در تاب گیسوان مشوش چه می‌کند با مشت کاه حضرت آتش چه می‌کند از عَمرووَد بپرس که ضربش چه می‌کند حیرانِ تیغِ اوست  میان مزار هم میدان که هیچ  کوه هم از هیبتش شکست نوشید هرکه تیغِ علی ، گشت مستِ مست مرحب که چرخ می‌زد و می‌ریخت پا و دست تیری به پاش بوسه زد و  شد علی پرست سر می‌زند دو اَبروی او  ذوالفقار هم رَم کرده بود لشکر کفار  می‌دوید در پیش شیر بی سر و دستار می‌دوید هرکس که خورد ضربه‌ی کرار می‌دوید هر نیمه‌اش به یک طرف اینبار می‌دوید چیزی نماند از همه  حتی غبار هم شیطان علی ندید و به آدم محل نداد اصلا بجز علی به کسی هم  محل نداد وقتی که بود فاطمه  بر غم محل نداد زهرا کنار او به دوعالم محل نداد مارا محل دهید و دلی بی‌قرار هم نانْ خشکِ جو به آب بزن از گلو رَوَد چاهی بکن که آب خوشش کو به کو رَوَد همبازی یتیم  به دوشت بگو رَوَد آنقدر وصله زن به عبایت ز رو رَوَد محوِ علی است  حضرتِ پروردگار هم با کور و با جزامی و با بینوا نشست شاهی که قبل خلقِ جهان  با خدا نشست نُه سال پیش فاطمه‌ی باوفا نشست یک عمر بعد فاطمه غرقِ عزا نشست او را که کُشت غربتِ او  انتظار هم در می‌زدند ... فاطمه رنجور و خسته بود بر روی مرکبی که به سختی نشسته بود شاید برای فاطمه‌ای که شکسته بود در واکنند ... هرچه که در بود بسته بود پیرش نمود کوچه  غمِ روزگار هم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ایوان تو برده است دل شاه و گدا را حیران تو کرده است خدا آینه ها را ایوان نجف سر در ایوان بهشت است یعنی به علی داده خدا عرش عُلا را هستند گدای تو شریفاً و وضیعاً هستند غلام تو صغاراً وکباراً قَدهامَتِ الاوهام ، و قد ذلت الاقدام هرکس به نجف آمده دیده است خدا را عیسی که نشسته است به امّید شفایی موسی که شکسته است در این طور عصا را تا نام علی را پدرم خواند به گوشم دادم به هوای تو دل بی سر و پا را عمری است گواهند طپش های دل من با یاد تو پرپر زدم ایوان طلا را انگار هوای نجف افتاده به جانش پاییده ام امشب دو سه تا کوچه صبا را ما بی حرمت آه کشیدیم ، نسیما ! بردار و ببرسمت نجف این همه ... هاآآآآآآآ را امشب به سرم زد که مدیح تو بگویم با آن که ندارم جگر مدح و ثنا را تا آن که مدد از تو گرفتم که قلم ریخت در گوش من این زمزمه ی روح فزا را قربان حبیبی که به یک گوشه ی چشمش دیوانه ی خود کرده تمام عقلا را قربان نگاری که ازاو زودتر از ما جبریل خریده است به جان درد وبلا را قربان طبیبی که به یُمن نفس او هرکس که رسیده است گرفته است شفا را قربان امیری که سرخوان قناعت با نان جُوی ساخته لیلاً و نهارا ً قربان غریبی که به تاریکی شب ها بردوش کشیده است غذای فقرا را ناز قد و بالاش ، که تاصبح قیامت خم کرده رکوعش قد محراب دعا را با شهد بیانی به گوارایی کوثر کرده است اسیر لب خود آب بقارا دور و برِ هردانه ی انگور ضریحش عالم همه مست اند " وَ ماهُم بِسُکاری " ساقی که علی باشد یعنی به نگاهی درجام جهان ریخته انوار هُدی را یارب به تو سوگند مبادا که بگیری ازخاک سرِکوچه ی حیدرسر ما را "طوبی لَکَ" ای مهر ولایت که درآفاق حکم تو گرفته است همه ارض و سما را تا سایه ی خورشید نجف برسرم افتاد ای ماه سمرقند نداری تو بخارا ! گر پاک نسوزم سراین عشق علی جان "مَن ماتَ عَلی حُبّ" تو آید به چه کارا؟ فانی نشوم در تو اگر باچه کنم طیّ این پیچ و خم تیره ی دالان بقا را؟ درویشم و بردوشم کشکول گدایی است چندی است که آتش زده ام رخت ریا را با سوز غم عشق تو مرهم نستانم با درد تو انداخته ام دور دوا را بگذار نمازم را سمت تو بخوانم برهم نزن ای قبله ی من قبله نما را تامعنی "الله صَمد" را بشناسی کافی است ببوسی در این صحن و سرا را تا دوستی اش اصل نماز است ، مؤذن بی نام علی نعره نزن "حَیّ علی" را احرام نبندید ، بمانید و نگیرید بی سعی و صفای حرمش راه مِنا را توحید علی را احدی درک نکرده است چشمان علی جور دگر دیده خدارا والله که هرکس ز علی روی بتابد یک مرتبه هم سجده نکرده است خدا را او بود که در خانه ی توحید فرو ریخت بر خاک مذلّت هُبل و لات و عُزی را او بود که برداشت چو کاهی درخیبر او بود که آورد به قاموس فَتی را حیثیّت ما درعدم ماست وگرنه درحضرت خورشید چه قدری است سُها را ؟ سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد تاتیغ تو چرخید یمیناً و یساراً اعناق صنادید عرب را توشکستی بازوی تو آموخت به شمشیر غَزا را از هیبت نام تو بلرزد دل هستی تا از کمرت باز کنی تیغ دوتا را برگشت به ایمای توخورشید به مشرق پلک تو به هم ریخت قدررا و قضا را روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر مرحب چه شناسد جگرشیرخدا را والله که در معرکه ها حیدر کرّار اندازه ی یک پلک ندیده است قفا را حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را شآن تو بریده است زبان شعرا را تا هست به فرمان تو مِنهاج بلاغت باید که ببندند دکان فصحا را ما هرچه که گفتیم علی برتر ازآن است مانده است قلم مدح امیرالامرا را غیر از اَحَد و احمد ما فوق علی نیست گشتیم "عَلی فَوق ، ومَن تَحتَ ثَری را کفراست بگویید که غالی شده ام من بربنده ی حیدر نزن این تهمت ها را این ها رشحاتی است که وام از توگرفتم ورنه چه کسی داده به من طبع رسا را گر مست و غزل خوان ولای تو نبودم درمن چه کسی ریخته این شور و نوا را ما بی تو چه داریم به جز رویِ سیاهی ما با تو نداریم غم روز جزا را ازعشق تو عمری است که درجوش و خروشم بگذار بمانم به همین حال خدا را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به جز از علي نباشد به جهان گره‌گشايي طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي  چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسي دوايي  ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي  بشناختم خدا را چو شناختم علي را به خدا نبرده‌اي پي اگر از علي جدايي  علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي  نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي  همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن که به جز علي نباشد به جهان گره‌گشايي  🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سنگ است دلم عشق علي سنگ نوشته مي‌سوزم از اين عشق چو اسفند برشته با جوهر اشك و قلم بال فرشته بر لوح دل خسته ام اين جمله نوشته: جز مهر علي در دل من خانه ندارد "كس جاي در اين خانه ی ويرانه ندارد" ما از مي مرد افكن اين ميكده مستيم شاديم كه پيمانه و پيمان نشكستم تا عشق علي هست در اين ميكده هستيم پس خورده نگيريد كه ما باده پرستيم هشدار كه نوشيدن اين باده مجاز است "المنت لله که در میکده باز است" فهميدم از اين راز كه در كعبه شكاف است هرجا كه بود نام يدالله مطاف است اين گفته نه بيهوده و اين دم نه گزاف است در روز جزا شيعه‌ات از نار معاف است چون غير علي در دو جهان هيچ نديدند "مردان خدا پرده ی پندار دريدند" تا نام تو پيچيد در آن شبه جزيره شد پاك از اين خاك گناهان كبيره زد چنگ به دامان تو هر ايل و عشيره شد ثابت و سيار در اوصاف تو خيره جز ساقي كوثر ز كسي جام نگيريم "ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم" زان باده كه در روز غديريه به خم بود پيداي تو شد هر كه در آن حادثه گم بود فرياد ملائك بابي انت و ام بود زان راز كه در آيه اكملت لكم بود بيتي است امامت در اين خانه تويي تو امروز امير در ميخانه تويي تو آن بازوي خيبر شكنش رفت چو بالا با دست شريف پدر ام ابيها دادند دو دريا چو به هم دست تولا شد ولوله و غلغله در عرش معلا گفتند ملائك همگي عيد مبارك اين عيد به هر پيرو توحيد مبارك اي عقل در اوصاف تو حيران و مردد وصف تو نگنجيده به هفتاد مجلد عالم همه گم گشته آن موي مجعد محبوب ابوالقاسم محمود محمد نامش همه جا هست بگوييد كجا نيست "كس نيست كه آشفته آن زلف دوتا نيست" هركس كه ز حب تو به لب ناد علي داشت در جام دل خويش صفايي ازلي داشت آسودگي از شرك خفي شرك جلي داشت گمراه نگرديد هر آن كس كه ولي داشت از نام علي كاخ ستم در خطر افتاد "با آل علي هركه در افتاد ور افتاد" تا صورت پيوند جهان بود علي بود يعني هدف از عالم موجود علي بود تسكين دل آدم و داود علي بود از آيه انفاق چو مقصود علي بود اي محو جمال تو شود صاحب خانه "مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه" اي كاش شود ميثم و سلمان تو باشم تا روز جزا دست به دامان تو باشم در هردوجهان ريزه خور خوان تو باشم كافر شوم از خويش و مسلمان تو باشم كرديم نثار قدم تو دل و دين را "تقديم تو كرديم همان را و همين را" افسوس كه با نام تو كردند خرافات در دايره تنگ جنايات و مكافات يك عده پي شطح و گروهي پي طامات در كاخ نشستند به عنوان خرابات ما با تو نشستيم و از اين قوم بريديم "ما چون ز دري پاي كشيديم، كشيديم" 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مسيح بر فلك و مرتضي علي به تراب دلم ز آتش اين غصه بود بسكه كباب سوال كردم از اين ماجرا ز پير خرد چو غنچه لب به تكلم گشود و داد جواب كه قدر هر دو به ميزان عدل سنجيدند علي گران تر از او بود در همه ابواب بماند كفه ي ميزان مرتضي به تراب به آسمان چهارم مسيح كرد شتاب 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جمعیت جمع در بیابان است جمعیت هست و روز محشر نیست چشمه ای هست جوی آبی هست این غدیر خم است کوثر نیست جبرئیل امده است روی زمین خبری تازه از خدا دارد در اهمیتش همین بس که چیزی از گفتنش مهم تر نیست دستهای علی که بالا رفت شد یدالله فوق ایدیهم بعد از این پوچ شد مثل هامان دست بالای دست دیگر نیست همه بر روی خاک و او بالا همگی بنده اند و او مولا این فراز و فرود یعنی که با علی هیچکس برابر نیست مات ماتند پیش هیبت‌ او ظاهرا بنده ی ولایت او بهت کردند از ابهت او فهم او بر کسی میسر نیست هیچکس از خودش نمیگوید همه جا صحبت از ولایت اوست تا زمانی که حرف سیمرغ است آسمان عرصه ی کبوتر نیست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نه در کاخ و نه در حجره نه پشت میزها گم بود علی  با کفش های وصله دارش بین مردم بود کسی که جلوه ی اخم خداوند است اخم او بروی مستمندان صورتش غرق تبسم بود زره بی پشت می پوشید در میدان جنگ اما زره شبها به پشتت کیسه ی خرما و گندم بود به بیت المال برگرداند مال مفت خورها را اگر پای زنان خلخال اگر بر اسبشان سُم بود علی آن آیت الهی که در چشم خدابینش زن مکاره ی دنیا شبیه خوک و کژدم بود علی حاکم شد و تنها برای آهن داغش، میان سایرین اقوام را حق تقدم بود علی را کم کنی از دین چه می ماند که دین بی او چنان شیر بدون اشکم و بی یال و بی دم بود بگو با کورها و با کران غیر از ولای او کدامین نعمتش منظور اتممتُ علیکم بود؟ شما گرد و غباری در بیابان عدم بودید خدا با صوت او در طور مشغول تکلم بود به شأنش آیه های هل آتی می آمد از قرآن شما هم شأنتان قبر و تکاثر بود و زُرتُم بود شما اشترچران بودید و فرزند ابوطالب میان عرشیان سرگرم تعلیم و تعلم بود یکی در غار با پیغمبر اما زهره ترکانده علی در زیر تیغ چل نفر در خواب چندم بود به ذکر یا علی آرام نوح از عرشه ی کشتی نظر می‌کرد و دنیا با عذابش در تلاطم بود همو که در رکوعش عرشیان سائل شدند آری همو که در نمازش تیرها در پای او گم بود علی با دست خود علامه را کوثر تعارف کرد_ و خصمش در جمل بر پشکلی گرم تیمم بود فضیلت های او بغض نمک نشناس ها می شد همان بغضی که صبحی تیغ شد یک روز هیزم بود شبی در خواب دیدم قنبرش بین بهشتی ها تو گویی قرص ماه کاملی در بین انجم بود تمام دین همان انگور حک روی ضریح اوست که از ظهر غدیر این خوشه ی مستانه در خم بود 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چه غم دارم در این دنیای کوچک تا علی(ع) باشد که در گیتی نوای حضرت حق یاعلی(ع) باشد نمی بندم شریکش با خداوند جلیل اما چرا باید صفت های خدایی را علی(ع) باشد؟ ملائک در به در دنبال اوصاف جدید از او رسیده شُهرَتش تا عالم اَعلا علی(ع) باشد شنیدم گفته اند دنیا نباشد جای مانایی بماند تا ابد نامش در این دنیا علی(ع) باشد *** اگر منصوره ی زهرا(س) بُوَد دریایِ نیکی ها بدان شایسته یِ همراهیِ دریا ، علی(ع) باشد قلم لرزیده است بر خود ، که بُرده نامِ زهرا(س) را کسی که خون گریست ، در ماتمِ زهرا،علی(ع) باشد علی را اینچنین وصفش نموده حضرتِ احمد: علی حق باشد و حق هم همیشه با علی(ع) باشد وَ گفته علم و دانش را ، برای حضرتِ حیدر: اگر من شهرِ علم‌هستم،درِ دَر ها علی(ع) باشد وَ در روز غدیر خم...وَ موضوع خلافت را... که بعد از من ، به نامِ نامیِ مولا علی(ع) باشد علی دُردانه یِ خلقت که از خلقت فراتر شد و از روز اول گفتیم که حزب ما علی(ع) باشد کنون دارم سوالی از شما درباره ی ایشان چه غم دارید در این دنیای کوچک تا علی(ع) باشد؟ 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini