#ولادت_رسول_اکرم
@shere_aeini
اُف بر زمین بگوید اگر اُف به آمنه
چشم زمان زمان توقف به آمنه
تسبیحی از ستاره به دستش گرفته است
حق می دهد مجال تصرف به آمنه
از سادگی صفا شده مهمان خانه اش
اصلا نیامده ست تکلف به آمنه
من فکر میکنم که خداوند در ازل
بخت بلند کرده تعارف به آمنه
عالم دخیل دامن راحیل دیگری ست
پیداست از توسل یوسف به آمنه
از برکت محمدش او هم به عرش رفت
حق داده است اذن تشرف به آمنه
شوق صله مجال تلفظ به من نداد
شعرم از احتیاج دلم گف(ت) به آمنه
این دل که با امید در ابواء دخیل بست
از طیف شاعران مدینه نرفته است
شخصیتی ستوده و برجسته مصطفی
معنا دهد به واژه ی وارسته مصطفی
او تا سپیده دم همه شب سر به سجده داشت
الگوی ناب ؛ بنده ی شایسته مصطفی
بالذات عقل کامل و بالفطره عالم است
کاری نکرده است ندانسته مصطفی
تا حسن عاقبت به همه ارمغان دهد
با جان و مال خویش کمر بسته مصطفی
مرد جهاد بود که طائف به چشم دید
با ابروی شکسته نشد خسته مصطفی
نفرین نکرد امت خود را رسول مهر
سرشار از محبت پیوسته مصطفی
شور و شکوه و روح اذان است و می دهد
پس حیثیت به گنبد و گلدسته مصطفی
بیش از علی که عاشق زهرای اطهر است
باشد به عشق فاطمه وابسته مصطفی
هست علی ست بسته به هستی فاطمه
هستی فاطمه همه از هست مصطفی
بالا گرفت بین تمامی دست ها
دست امام فاطمه را دست مصطفی
وقتی دهد برات مدینه خدا کند
باشم میان جمله ی فهرست مصطفی
هستیم بر ارادت خود پایبند تر
هدیه به محضرش صلواتی بلندتر
در زمره ی بشر نه همانا پدیده است
او را خدا برای خودش برگزیده است
خورشید هم به یاد ندارد طلوع وی
چرخ و فلک شبیه محمد ندیده است
او را نخست قبل ظهور ستاره ها
با دست خویش حضرت حق افریده است
پایان شام زنده به گوری دختران
در ظل افتاب هدایت دمیده است
دل های ما به هم شده نزدیک شام عید
با دست او نسیم محبت وزیده است
دستش میان سفره ی ما نان گذاشته
همواره بانی نعمات عدیده است
از اسمان به سمت زمین میکند شتاب
باران برای بوسه به پایش رسیده است
بی مرتضی تمامی ابیات ابتر اند
ذکر علی به داد قصیده رسیده است
با این که هست جشن رسول خدا ولی
خشنودی پیمبر و زهرا بگو علی
بانی فیض فیض مجدد فقط علی ست
مستم دلیل مستی بی حد فقط علی ست
انگشتری دهد به گدا در رکوع خود
بر عجز مستمند مقید فقط علی ست
میراث مرتضاست کرامات مجتبی
عمری ابالکریم زبانزد فقط علی ست
میل سفر نمیکنم الا سوی نجف
مقصود من ولایت و مقصد فقط علی ست
بی خود که محو گنبد و گلدسته نیستم
نقش و نگار پرچم گنبد فقط علی ست
دزد است ان که تکیه زده جای مصطفی
اهل سقیفه صاحب مسند فقط علی ست
هر شیر پاک خورده قسم یاد میکند
نفس و دم و وصی محمد فقط علی ست
ان کس که میبرد عتباتم فقط رضاست
ان که دهد حواله ی مشهد فقط علی ست
در بند حیدرم نه که در بند قافیه
ارباب تا قیام قیامت فقط علی ست
اول سری به خاک نهاده ادب کنم
دوم از او برات مدینه طلب کنم
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
_______________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@Shere_aeini
#ولادت_رسول_اکرم
@shere_aeini
عطرِ گل روی تو را گل ، آرزو داشت
یوسف هر آنچه داشت ، رویت ،مو به مو داشت
بر هر پیمبر حسرت دارای ات ماند
یعقوب همچون دخترت را آرزو داشت
تطهیر می شد هر چه با تو دست می داد
در سجده ات انگار سجاده وضو داشت
تا می شدی در بین مردم آفتابی
خورشید ، خورشیدی دگر در روبرو داشت
با دوستش الحق چه خواهد کرد ، محشر
با دشمنش وقتی که برخوردی نکو داشت
صلی علی احمد بر آل پاک احمد
آمد محمد ، تهنیت ، آمد محمد
صد شکر ما چون بوذر و مقداد وسلمان
آورده ایم از مهربانیِ تو ایمان
ازجذبهٔ چشمت مگر محروم بوده؟
آنکس که با شق القمر گشته مسلمان
با آنکه خاکستر به رویت ریخت آقا
آورده ایی در خانهٔ او روی خندان
از صبر تو در دین حق مات است یعقوب
ای رحمة لِلعالمین ای حضرت جان
فرعونیان بی کعبه گردیدند دیگر
بر بت کشیدی با عصایت خط بطلان
دشمن تو را در جنگ وقتی با علی دید
از زندگی کردن دگر می شد پشیمان
وقتی طلایه دارِ نسلت گشت زهرا
نومید شد دیگر ز دست خلق ، شیطان
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@Shere_aeini
#ولادت_رسول_اکرم
@shere_aeini
می وزد در سینه ها عطر گلستان شما
می دمد نور خدا از عمق چشمان شما
نوبهاری در دل ماه ربیع الاوّل است
خنده زد گل در حضور روی خندان شما
یا رسول الله ص گفتم پر گرفتم تا خدا
شد مدینه مقصد این عبد حیران شما
اوج معراج دل ما گنبد خضرای توست
می درخشد آفتاب از صبح تابان شما
هر دلی که دور شد از تو کویری می شود
تشنه ام تا که ببارد باز باران شما
هر کسی مهجور ماند از آیه های بندگی
زود آدم می شود با صوت قرآن شما
حلم و تقوا و جهاد نفس و ایمان با عمل
قطره ای از شرح اقیانوس برهان شما
بارها گفتی که جان من فدای فاطمه س
جان عالم گردد آقاجان به قربان شما
عاشقی ایرانی ام از شیعیان حیدرم
پیرو سلمانم و عمری مسلمان شما
امتداد نور تو در صادق آل عباست
در مسیر جعفریم از لطف و احسان شما
حاجت ما را به دست شاه مشهد داده ای
خاکبوس بچه های توست ایران شما
حال و روزم نیست خوب اما مداوا می شوم
تا که زانو می زنم در نزد خوبان شما
این شب عیدی تفضّل کن برات کربلا
کاش می شد در حرم باشم به فرمان شما
منتظر هستیم تا مهدی عج بیاید از حجاز
غرق آرامش شود قلب پریشان شما
یاابالقاسم ص ضیاء هر دوعینی خوب من
مُنتهای حُسنی و جدّ حسینی خوب من
🔸شاعر:
#اسماعیل_شبرنگ
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مدح_امام_صادق
@shere_aeini
پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود
در اعتلای نهضت جدّش سهیم بود
مسند نشین کرسی تدریس علم ها
شایسته ی صفات حکیم و علیم بود
نوح و خلیل جمله مریدان مکتبش
استاد درس حکمت و پند کلیم بود
بر مردمان تب زده ی شهر شرجی اش
عطر مبارک نفسش چون نسیم بود
زحمت کشید و باغ تشیّع شکوفه داد
مسئول باغبانی باغی عظیم بود
قلبش شبیه شیشه ی تُنگ بلور بود
عمری به فکر نان شب هر یتیم بود
از ابتدای کودکی اش تا دم وفات
نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود
منّت نهاد و آمد و ما پیروش شدیم
امروز اگر نبود، شرایط وخیم بود
تازه سروده ام غزل مدحتش ولی
یادش میان قافیه ها از قدیم بود
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
_______________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@Shere_aeini
#امام_صادق #مدح_امام_صادق
@shere_aeini
پر از شمیم بهشت است منبرت آقا
به برکت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر و شمیم محمدی دارد
گلِ دمیده ز لبهای أطهرت آقا
شبیه حضرت خاتم مدینه العلمی
علوم می چکد از خاک معبرت آقا
چهار هزار حکیم و فقیه و دانشمند
رهین مکتب اندیشه گسترت آقا
اشاره های نگاهت زُراره می سازد
شنیدنی است کرامات محضرت آقا
و دیده ایم به وقت جهاد اندیشه
هزار مرتبه ما فتح خیبرت آقا
ببین که شیعهی صبح نگاه تو هستیم
در آسمان همیشه منورت آقا
هنوز شیعه و« قال الامامُ صادق» هست
کنار چشمهی جاریِ کوثرت آقا
مگر نه شیعهی تو در تنور آتش رفت
چگونه سوخت بهشت معطرت آقا
🔸شاعر:
#یوسف_رحیمی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مدح_امام_صادق
@shere_aeini
ای كوی تو، كعبه ی خلایق
طالع ز رخ تو، صبح صادق
ای پایه منبرت فراتر
از کرسی هفت چرخ اختر
تا نام ز ماه و مهر بوده است
خاک در تو ، سپهر بوده است
گفته است خرد، بس آفرینت
صد ها چو «هشام» ، خوشه چینت
گردش، ز فلك، اشاره از تو
استاد خرد، «زراره» از تو
چون «مومن طاق» از تو آموخت
لب بر لب هر چه مدعی دوخت
اندیشه هر آنچه بود مجمل
بشنید مفصل از «مفضل»
گر طالع «بختری» خجسته است
در حلقه ی درس تو نشسته است
كی مكتب تو، نظیر دارد؟
صدها چو «ابوبصیر» دارد
تا مشعل علم، «جابر» افروخت
بس نكته، خرد كه از وی آموخت
شد شهره به دهر، مذهب تو
«حمران» و «ابان» و مكتب تو
فانی نه، كه جاودانه ای تو
دریایی و بیكرانه ای تو
ای مذهب تو شهید پرور
ای مکتب تو «مفید» پرور
🔸شاعر:
#محمدعلی_مجاهدی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#ولادت_رسول_اکرم
آمنه پرچم توحید برافراشته ای
آفرین، دست مریضاد، که گل کاشته ای
#محمد_فردوسی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_امام_صادق
از عرش پیام سرمدی آوردند
به به چه مَه زبانزدی آوردند
در روز ولادت "امام صادق"
یک دسته گل محمدی آوردند
#محمدحسن_بیات_لو
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مدح_رسول_اکرم
@shere_aeini
امشب چه لطیف است صدای سخن آب
شیرین به غزل گوش دهد حضرت مهتاب .
تا حس شود آواز دل انگیز طلوعش
بیرون شده از دایره ی پنجره ها خواب
در طول مسیری که قرار است بیاید
اسفند به رقص آمده، با آینه و آب
پر آمد و رفت است کویر سر راهش
سرشار فرشته است شب خانه و سرداب
بالاتر از این کوچه، هوا پر شده از یاس
با عطر خوشش چشمه ی هستی شده سیراب
تعبیر قشنگی است. بهشتی شده این خاک
هستی همه تصویر شده با قلمی ناب
بر شانه ی آرام سحر می رسد این بار
دستی که دهد گیسوی این سلسه را تاب
تحریر لطیفی است به روی لب بلبل
در دست بهار است گل و باده و مضراب
این خانه هوایی شده و در جریان است
سجاده به دست آمده در دامن محراب
.
با این که ستاره است خودش منشاء نور است خورشید پس از دیدن رویش شده بی تاب
او سایه ندارد ولی آن گونه که گفتند
پلکی زده گردیده زمین زنده و شاداب
با حسن شکسته است و دل سنگ مدائن
آتشکده دل داده به این شیوه و آداب
امروز به انگیزه ی یک شعر صمیمی
آهسته گذر کرده ام از شیوه ی سهراب
لطفی است که گل کرده کویر سخن من
چیدم سحر از باغ حرا این غزل ناب
🔸شاعر:
#سیدعلی_میری_رکن_ابادی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مدح_رسول_اکرم
@shere_aeini
چشم تا وا میکنی چشم و چراغش میشوی
مثل گل میخندی و شببوی باغش میشوی
شکل عبداللهی و تسکین داغش میشوی
میرسی از راه و پایان فراقش میشوی
غصهاش را محو در چشم سیاهت میکند
خوش به حال آمنه وقتی نگاهت میکند
با حلیمه میروی، تا کوه تعظیمت کند
وسعتش را ـ با سلامی ـ دشت تسلیمت کند
هر چه گل دارد زمین یکباره تقدیمت کند
ضرب در نورت کند بر عشق تقسیمت کند
خانه را با عطر زلفت تا معطر میکنی
دایهها را هم ز مادر مهربانتر میکنی
دید نورت را که در مهتاب بیحد میشود
آسمانِ خانهاش پر رفت و آمد میشود
مست از آیین ابراهیم هم رد میشود
با تو عبدالمطلب، عبدالمحمد میشود
گشت ساغر تا به دستان بنیهاشم رسید
وقت تقسیم محبت شد، ابوالقاسم رسید
یا محمد! عطر نامت مشرق و مغرب گرفت
وقت نقاشی قلم را عشق از راهب گرفت
نازِ لبخندت قرار از سینهٔ یثرب گرفت
خواب را خال تو از چشم ابوطالب گرفت
بیقرارت شد خدیجه قلب او بیطاقت است
تاجر خوشذوق فهمیدهست: عشقت ثروت است
نیم سیب از آن او و نیم دیگر مال تو
داغ حسرت سهم ابتر، ناز کوثر مال تو
از گلستان خدا یاس معطر مال تو
ای یتیم مکه! از امروز مادر مال تو
بوسه تا بر گونهات اُمّ أبیها میزند
روح تو در چشمهایش دل به دریا میزند
دل به دریا میزنی ای نوح کشتیبان ما
تا هوای این دو دریا میبری توفان ما
ای در آغوشت گرفته لؤلؤ و مرجان ما
ای نهاده روی دوشت روح ما ریحان ما
روی این دوشت حسین و روی آن دوشت حسن
«قاب قوسینی» چنین میخواست «أو أدنی» شدن
خوشتر از داوود میخوانی، زبور آوردهای؟
یا کتاب عشق را از کوه نور آوردهای؟
جای آتش، باده از وادی طور آوردهای
کعبه و بَطحا و بتها را به شور آوردهای
گوشهچشمی تا منات و لات و عُزا بشکنند
اخم کن تا برجهای کاخ کسرا بشکنند
ای فدای قد و بالای تو اسماعیلها
بال تو بالاتر از پرهای جبرائیلها
ما عرفناکت زده آتش در این تمثیلها
بُردهای یاسین! دل از توراتها، انجیلها
بی عصا ماندهست، طاها! دست موسی را بگیر
از کلیسای صلیبی حق عیسی را بگیر
باز عطر تازهات تا این حوالی میرسد
منجی دلهای پر، دستان خالی میرسد
گفته بودی میم و حاء و میم و دالی میرسد
نیستی اینجا ببینی با چه حالی میرسد
خال تو، سیمای حیدر، نور زهرا دارد او
جای تو خالی! حسین است و تماشا دارد او
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مدح_رسول_اکرم
@shere_aeini
طبع خشکیده را حیات ببخش
همه ی شهر را غزلخوان کن
خیر مقدم , خوش آمدی ای عشق!
عاشقی را دوباره بنیان کن
همه ی چشم ها به چشم تو و
دامن غرق نور آمنه است
چشم وا کن عزیزعبدالله
مادرت را به غمزه مهمان کن
همه دم ای موحد آگاه
میچکد از لب تو بسم الله
بنشین و به ریش کفر بخند
خواب هر خسرو را پریشان کن
نه فقط اینکه طاق کسری را
همه ی شهر را به لرزه درآر
نظری سوی هرچه کنگره کن
هرچه آتشکده ست ویران کن
جاهلیت امان مان را برد
سیل ظلم و خرافه راه افتاد
کشتی ات را نشان بده ای نوح
و دوباره مهار طوفان کن
آی موسای بی عصای ما
باز هم ساحران همه جمع اند
معجزات نهفته ی خود را
از دل آیه ها نمایان کن
داده بودند این بشارت را
که مسیحی ز راه می آید
از غم و غصه ها فلج شده ایم
درد ما را بیا و درمان کن
علت خلق هر غزلواره !
ای رسول میان گهواره !
"أسلموا" را بخوان به لهجه ی خود
همه ی شهر را مسلمان کن
برکت از نگاه تو جاری
لب ما تشنه ی ترحم تو
لطف کن ای پیمبر رحمت
سفره ی خلق را پر از نان کن
تو همانی که برگزیده شدی
بعد یک اربعین رسیده شدی
دست داری در عالم خلقت
ولی از چشم شور کتمان کن
عَجَزَ الواصِفونَ عَنْ صِفَتِکْ
ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک
تا به سجده مرا نیفکندی
قدر خود را به جبر پنهان کن
تو نه تنها مرا "ولی" هستی
تو نبی مَعَ العَلی هستی
یاعلی را همیشه پیوست
آیه های نجیب قرآن کن
به صلاح است اگر اجازه بده
تا عجم سهم خویش را ببرد
رحمت واسعه ! قنوت بگیر
"روزبه "را "جناب سلمان" کن
چندفصلی ست خشکسالی ها
کار داده ست دستمان آقا
چشمه ی چشم مان ندارد اشک
جان زهرا دعای باران کن
به دعایی فقط بسنده نکن
برو بر منبر و نصیحت کن
ماهمه تشنگان موعظه ایم
لذت فیض را دوچندان کن
از زمانی که باخبر گشتم
سر به زیر تو سربلند شده
آمدم تا اسیر تو باشم
مور دربار را سلیمان کن
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
___________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مدح_امام_صادق
@shere_aeini
منبرت کرسی فقه همه عالم شد
فاصله تا به خدا با سخنانت کم شد
خوار جهل از تو و فیض تو گل مریم شد
هر که پامنبری ات شد به خدا ادم شد
هر که علامه ی دهر است غلامت بوده
پیرو مکتب علمی هشامت بوده
زلف صد پنجره را رو به خدا واکردی
با غلامان خودت کار مسیحا کردی
درس تاریخ شد و حل معما کردی
شیعه را ناب ترین مکتب دنیا کردی
پرچم شیعه بلند است به احکام شما
علم عالم شده تسلیم به اسلام شما
یک ورق درس تو توحید مفضل می شد
عشق در مسأله ی جابرتان حل می شد
ذره پای تو به خورشید مبدل می شد
بی حدیث تو کلام همه مهمل می شد
با تو قران خدا کاغذ خاموش نشد
راه سر منزل مقصود فراموش نشد
تازه شد حرف خداوند به قال الصادق ع
علما شرح نوشتند به قال الصادق ع
حنفی ها همه گفتند به قال الصادق ع
راست گویی شده پیوند به قال الصادق ع
تا ابد مرجع توضیح مسائل هایی
قبله ی جامع علمی همه دل هایی
نور در مسجد چشمان تو معنا گردید
نار بر یار تو بردأ و سلاما گردید
هر که از چشم تو افتاد یهودا گردید
خانه ات مدسه ی حضرت زهرا س گردید
به موازات علی راه نشان می دادی
راه را با ولی الله نشان می دادی
🔸شاعر:
#حسن_کردی
________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini