eitaa logo
شعر کودک و نوجوان
572 دنبال‌کننده
129 عکس
47 ویدیو
4 فایل
اشعار آموزنده و مذهبی برای کودکان و نوجوانان * بیان احکام دینی و تربیتی در قالب شعر * تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد شاعر : علیرضا قاسمی @Alireza_poet
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر کودکانه امام زمان (عج) دیشب تو را بِدیدَم در خوابی خوب و شیرین ای صاحبَ الزَّمانم (عج) ای آرزوی دیرین گفتم عزیزِ زهرا (س) از ما مگر چه دیدین ! که غایب از نظر ها غیبت رو بر گُزیدین ؟ گفتی تو با محبت : شما ها بهترینین شما که طعمِ تلخِ صبوری و چِشیدین دعا کنید برا من شاید یه روز شنیدین که انتظار سر اومد اِمامِتون رو دیدین گفتم امامِ خوبم شما چه بی نظیرین شما شبیه چشمه تو قلبِ یک کویرین گفتم بیا عزیزم بیا اُمیدِ شیرین تا انتقامِ خونِ شهیدا رو بِگیرین .:.:.: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج :.:.:. شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (عج)
شعر داستانی و کودکانه پیامبر اکرم(ص) و مرد یهودی ... « تشتِ خاکستر » هر روز که پیغمبر همراهِ یارانَش از کوچه رَد می شد با روی خندانَش مَردی یهودی با صد کینه در جانَش از پُشتِ بامِ خود با قَصدِ آزارَش روی سَرَش می‌ریخت خاکسترِ آتش پیغمبر اما بود در فکرِ هَمسایَش چیزی نمی‌گفت او این بود از ایمانَش یک روز که پیغمبر همراهِ اَصحابَش رد می شد از کوچه آمد یِهو یادَش مَردِ یهودی نیست بالا روی بامَش پُرسید و جویا شد از حال و احوالَش گفتند به پیغمبر بد گشته احوالَش خوابیده در بستر با دردِ بسیارَش آقا همان لحظه رفتند به دیدارَش حالش رو پُرسیدند از درد و درمانَش مَردِ یهودی شد شرمنده از کارَش شرمنده از کار و از طَرزِ رفتارَش با دیدنِ لُطفِ پیغمبر و کارَش شد او مسلمان از اخلاقِ زیبایَش شد عاشقِ اسلام اسلام و آدابَش شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (ص)
گُلی بر شانهٔ اَحمد یه روز پیامبرِ عزیزِ اسلام وقتِ نماز و لحظهٔ عبادت به مسجد آمد و نمازِ خود را اِقامه کرد به عشق و با جماعت ولی یه اِتفاقِ جالب اُفتاد که میکُنم بَرایِتان روایت که با شنیدنش تعجُب کُنید زِ بَس قشنگ و نازِ این حکایت اون روز امامْ حسین کنارِ آقا مشغولِ بازی بود و استراحت تا حضرتِ نَبی میرَفت به سجده میرَفت رو دوشِ آقا بی خجالت میگُفت بُرو بُرو بُرو سَریع تَر حالا که اَسبِ من شُدی تو راحت نماز که شُد تَموم یه عِده گُفتن حالا چه کار کُنیم با این اهانت ؟ خوبه بِریم بِپُرسیم اَز پیامبر چه پاسُخیست برایِ این جسارت اومَد به سمتِ حضرتِ محمّد یه آدمِ یهودی با عداوت بِگُفت به حضرتِ نَبی که منْ هَم بِدیدَم آنچه شُد دَر این یه ساعت برای من سوالِ یا محمّد بِگو دلیلِ این همه لطافت ؟ چرا شُما نَکردی کودَکت را نَه سَرزَنِش نَه تَنبیه و ملامت ! به رویِ خوش بِگُفت به آن یهودی که دینِ ما بُوَد پُر از طراوت مَسیرِ دینِ ما به سَمتِ عشقِ خوبی به کودکان شُده رسالت بابا باید با بچه هاش تو خونه بَرخورد کُنه با مِهر و با رفاقت یهودی تا شنید از او این کلام بِشُد درونِ قلبِ او قیامت بِگُفت به حضرتِ نَبی که گَشتم با این کلام و مِهرتان هدایت علاقه مَند شُدم به دینِ اسلام دَهَم به این که حَق توئی شهادت شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
پیامبرِ مهربانی به دنیا آمدی تا مهربانی بِگیرد با حُضورَت جانْ دوباره جهانِ خَسته از نا مهربانی بِگیرد با تو بَس سامانْ دوباره تو از سوی خدا مأمور گَشتی بِگیرد آبرو انسانْ دوباره بگو تَقوا مِلاک است و دِگر نیست تفاوت بِینِ این و آن دوباره چو ابراهیم بیا بُت خانه ها را به دستِ خود نِما ویرانْ دوباره بگو با مردم از یِکتا پَرَستی که برگردد به دل ایمانْ دوباره بُوَد قرآنِ تو لُطفِ الهی نمی آید چو این قرآنْ دوباره به حرف و سیره اَت هرکس عمل کرد نَرفته در رهِ شیطانْ دوباره شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه قرآن صفحه صفحه اَش نور است آیه آیه اَش باران خواندَنَش چه شیرین است یاد گرفتَنَش آسان شَمعِ راهِ تاریک است رَهنَمای هر انسان این کتابِ نورانی دوستِ خوبِ من قرآن گفته های آن پَند است پَند و گُفته ی یزدان تا که باشی تو دور از مَکر و حیله ی شیطان گاهی وقتا با قِصّه با زبانِ یک داستان می‌دهد به تو درسِ مهربانی و اِحسان درسِ با خدا بودن بَندگی و هم ایمان کِی کُجا شود تَحریف این کتابِ جاویدان حافِظَش خداوند است در تمامیِ دوران صبح و شب بخوان قرآن گُل بِچین از این بُستان تا شود گلم خوشبو جسم و جانِ تو از آن شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
خدایا رهبرم سَیِّد علی را به زیرِ سایه ی لُطفَت نگهدار زِ مِهرَت سایه اش را بر سَرم تا ظُهورِ حضرتِ حجَّت نگهدار شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022
شعر کودکانه امام حسن عسکری (ع) سلام امامِ عَسکری (ع) امامِ خوب و مهربان اِی آنکه بوده ای پدر برای صاحِبَ الزَّمان (عج) ما هرچه داریم از شماست اِی نورِ چشمِ شیعیان امامِ یازدهم شدی برای مردمِ جهان تابیده نورِ مِهرِ تو به جان و قلبِ مَردُمان مسیرِ بندگی رو هم به ما تو داده ای نشان تو دوره وُ زَمونه ای که بوده ظلمِ بیکران حدیث و فِقهِ شیعه را به ما رِساندی در نهان شنیده ام که بوده ای با کودکان تو مهربان از مهربونیِ شما میگم برای دیگران شنیده ام که سامِراست ضَریحِ با صَفایتان و این رو هم شنیده ام بابای مهرَبانِتان امامِ هادی (ع) هم شده همسایه در مَزارِتان امامِ مهربونِ من دُعا کنید برایمان دُعایی واسه ی ظهور ظهورِ صاحِبَ الزَّمان (عج) دعا کنید آقا بیاد تموم شِه اِنتظارمان شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
حضرت فاطمه معصومه (س) حضرتِ معصومه شما کریمه ی شهرِ قُمی خواهری مهربون واسه آقا امامِ هَشتُمی بعد از امام رضا شما اُمیدِ قلبِ مَردُمی اُمیدی واسه دل های حَزین و پُر تَلاطُمی تو ذهنِ من شما مِثه یه بانو با تَبَسُّمی یه بانوی مُحَجَّبه میونِ دشتِ گندُمی شبیهِ گُل خوش عطر و بو زیبا مِثه تَرَنُّمی حقیقتاً خانم شما فَراتر از تَجسُّمی ای کاش مِثه شما بشم شما که خیلی خانُمی شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر فرزند شهید ... « تقدیم به فرزندانِ عزیزِ شهدا » تو سختی های دنیا مهربونم همیشه بودی و هستی تو یارم منم بعد از خداوندِ دو عالَم فقط اسمِ تو رو بر لب میارم حجابم رو رعایت می‌کنم تا بِشی خوشحال از اینکه با وَقارَم می‌خونم دَرسَم و با این اُمید که تو باشی شادِمان ، زیبا نِگارم یه وقتایی دلم میگیره بابا می خوام باشی فقط تو در کنارم غم و غُصّه زمستون بوده اما نگاهِ گرمِ تو بوده بَهارم من این شَبها با دلتنگی می جَنگم تویی دلگرمیِ شب‌ های تارَم همه میگَن که فرزندِ شهیدم برای من شده این افتخارم تو رفتی تا بِجَنگی واسه این خاک حالا من شاهدِ این اقتدارم برای دیدنت بعد از شهادت دارم من لحظه ها رو می‌شمارم بِهِت سَر میزنم با دسته ی گل بِمون پنجشنبه شب چشم انتظارم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار ... سلام به بانو زینب اُلگوی هر پرستار سلام به اُسوه ی صبر اُمیدِ شب های تار سلام به زِینَبی که تو کربلای غم بار بعد از امام حسین و برادرَش عَلمدار برای بچه ها بود سنگِ صبور و غمخوار ✨✨✨ با کاروانی از نور میونِ شهر و بازار میونِ بارونِ سنگ از پشتِ بام و دیوار تو کوچه های شام و میونِ ظلمِ بسیار زینب کنارشون بود با دیده ای گُهَر بار ✨✨✨ اون روز امامِ سجاد مریض بودند و بیمار پرستاری از ایشون تو اون مسیرِ دشوار با زینبِ صبور بود با زینبِ فداکار ✨✨✨ وقتی به شام رسیدن رفتن به سوی دربار به مجلسِ یزید و اون بنده های دینار زینب چو کوهی محکم با عزّت و اقتدار با خواندنِ خطبه ای علیه اون ستمکار حقیقت و نِشون داد به دُشمنای بدکار ✨✨✨ حالا تو این زَمونه ما بچه های بیدار زینب رو میشْناسیم به اُلگوی صبر و ایثار به یادِ بانو زینب به عشقِ اون وفادار روزِ تولدش رو میگیم روزِ پرستار شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه پرستار کنارِ تختِ بیمار نشسته ای تو بیدار مُراقِبِ او هستی تو این روزای دُشوار غم از دِلَش تو بَردار که داره دردِ بسیار بَراش تو مادری کُن چو مادری فداکار تویی صَبور و غَمخوار تویی اَنیس و دِلدار از بَس که مهربونی فرشته ای تو اِنگار با قَلبی همچون بهار از مهربونی سَرشار روزِت رو تبریک میگم اِی مهربان ، پَرستار شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعرِ داستانیِ ، « اُسوه های ایثار » یک روز فاطمه بانوی بی حرم گفتا به همسرش ای یار و یاورم بیمار گشته اند اولادِ دلبرم * * * بَهرِ شِفایِشان نَذری نِموده ام نَذری به گفته ی بابا ، پِیَمبَرَم گفتا به من نَبی (ص) ای پاره ی تَنَم روزه بِگیر سه روز در خانه دخترم * * * آیا مُوافقی ؟ مولا وُ همسرم با روزه بودن و نذری که کرده ام ؟ * * * گفتا به فاطمه ای ماه و اَختَرَم با تو موافقم دُختِ پِیَمبَرَم * * * چند روز ِ بعد حسین گفتا که مادرم حالِ مَرا ببین سرحال و بهترم تصمیم گرفته ایم من با برادرم باشیم روزه ما مثلِ تو مادرم * * * گفتا خدا رو شُکر ای نورِ دیده ام نذرِت قبول گلم زیبا کبوترم * * * با آنکه روزه بود بانوی بی حرم آماده کرده بود نانی اگر چه کم شامِ شبِ حسین آقا حسن رو هم * * * آمد به پُشتِ در مِسکینِ پُر زِ غم گفتا به فاطمه بانوی محترم نانی به من بده لطفاً تو از کرم * * * گفتا به او علی (ع) اِی دُرّ و گوهرم نان را به او بِده زهرای اَطهَرم تا من برایتان آبی بیاورم افطار کن به آب با بچه ها ، گلم * * * فردا دوباره باز با چشمِ پُر زِ نَم آمد یتیم و گفت زین رو به در زدم نانی به من دهید تنها وُ بی کَسَم تا دستِ خالی از پیشِ شما نَرَم * * * آمد پس از یتیم فردا اسیر و هم با دستِ پُر بِرَفت از لطفِ مادرم * * * بعد از سه روز نبی (ص) گفتا که می‌بَرم بالا دو دستِ خود با دیده ی تَرَم می خواهم از خدا من واسه این حَرَم یک سُفره از بهشت از خالقِ کَرَم * * * گفتا خدا به او آه اِی پَیامبرم این آیه را بِخوان تو بَهرِ حیدرم : يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً (انسان/ ۷) آن‌ها به نذر خود وفا مي‌كنند، و از روزي كه شرّ و عذابش گسترده است مي‌ترسند. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (انسان/ ۸) و غذاي [خود] را با اينكه به آن علاقه [و نياز] دارند، به «مستمند»و «يتيم» و «اسير» اطعام مي‌كنند . گفتا خدا سپس ای نورِ بَرتَرم اینک زِ آسِمان یک سُفره آوَرَم بَهرِ علی و هم زهرای اَطهَرَم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (س)
شهادت حضرت زهرا (س) یه روز گلِ پیامبر نشسته بود تو خانه که دشمنانِ اسلام یه لشکرِ بیگانه به سمتِ خانهٔ او شدند هَمی روانه تو دستشون فقط بود شمشیر و تازیانه زهرا شنید صدایی صدای دربِ خانه لرزید دلِ غریبش یه ترسِ مادرانه اومد به پشتِ در او با حالی عاجزانه یکی از اون آدما با خشم و وحشیانه در را شکست و سوزاند آتش گرفت زبانه لگد به در چو کوبید میخی زِ در کمانه کرد و به پهلویش خورد شد دردی مادرانه محسن به آسمانها شد سوی حق روانه آن شب کنارِ مولا بِنشست و خالصانه وصیتش رو فرمود به مولا محرمانه امشب دعا کُنم من درد و دلی شبانه پیش خدای خوبم از جورِ این زمانه موهای زینبم را زدم به شوقی شانه حسینم و حسن را بوسیدم عاشقانه گفتم مرا علی جان غُسلم نِما شبانه مرا به خاک بسپار عشقم تو مخفیانه از جایگاهِ قبرم نَدی به کس نشانه با هر سوالِ دشمن بیار تو صد بهانه رِسان به عاشقانم این پندِ خواهرانه که یادگارِ زهراست این چادرِ زنانه برای هر که در او زده حیا جوانه بگو که با حجابش همیشه در امانه شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
بیا عزیزِ زهرا (س) ... میگن به هرچی فِکر کُنی آخر یه روز سَرِت میاد من به شما فکر می‌کنم اِی آنکه رفته ای زِ یاد اینْقَدْر بِهِت فِکر می کنم تا خبرِ ظُهور بیاد روزای عُمرِ من داره میگذَرِه مثلِ برق و باد بیا عزیزِ فاطِمه (س) دِلتَنگِتَم آقا زیاد به بچه ها گفتم یه روز اون روز که آقامون بیاد غُصِّه هامون تموم میشه میاد یه روزِ خیلی شاد به بچه های مدرسه دادم آقا یه پیشنهاد گفتم میشه با خوبی ها کُنیم دلِ آقا رو شاد خلاصه هر یک از ما ها یه خوبی گفت و ایده داد خوبی ها رو نوشته ایم رو برگه ای با یک مِداد تا که به نیتِ ظُهور با هم دیگه با اِتِحاد به خوبی ها عمل کنیم با قلبی پاک و اِعتقاد شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه حضرتِ اُمُّ البَنین (س) حضرتِ اُمُّ البَنین بانویی مهربان بود او بعدِ زهرا (س) مادر برای کودکان بود و یاوری برای امیرِ مومنان بود او مادرِ چهار تا جوانِ پهلوان بود عبّاسِ او یکی از چهار تا قهرمان بود تو کربلا اَباالفَضل (ع) همراهِ کاروان بود واسه حسین (ع) علمدار سَقّای تِشنِگان بود جَنگاوری دِلاوَر کابوسِ دُشمنان بود عبّاس علیه السلام اگر یه قهرمان بود قطعاً دُعای مادر پُشت و پَناهِشان بود اُمُّ البَنین همیشه الگوی مادران بود شد مادرِ شهیدان این بهترین نشان بود شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (ع)
وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) امروز که دل ها غرقِ اندوه و غَمین است روزِ وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) است اُمُّ البَنینی که پس از زهرای اَطهر (س) حامیِ مولامان امیر المومنین (ع) است آورده دنیا او یَلی همچون اباالفضل (ع) از مادری چون او توقُّع هم همین است بابَ الحَوائج گشته فرزندِ رَشیدَش عبّاسِ او فَخرِ سماوات و زمین است بِگرِفته از مادر به نیکی شیرِ غیرت شیری که در میدان درخشان چون نگین است در کربلا عبّاسِ او چون دُر درخشید آری دعای خیرِ مادر ها چنین است شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (س) (س)
شعر کودکانه شب یلدا برای جشنِ یلدا بلندترین شبِ سال دوباره جمعِ فامیل به رسمِ خوبِ هر سال کنارِ هم نِشَستیم خوشحال و شاد و سرحال یه هندونه رویِ میز با چند تا کارد و چنگال یه دیسْ انارِ تازه نارنگی و پرتقال با یک کیلو آجیل که برای وقتِ سریال خریده بود آقا جون از حاج حسینِ بَقال مادر بزرگ با خنده می‌گفت یا شانس و اِقبال خدا کُنه نباشه هِندونَمون یه وقت کال آقا جون از تَهِ دل خندید و گفت به هر حال مهم اینه که هستیم ما دورِ هم خوش احوال حالا بیار خانوم جون لطفاً تو از تو یخچال اون کیسه ای که داره یه چند تایی توش بَلال تا من بِگم به محسن یا شایَدَم سِد جلال دُرست کُنه بَرامون بَلالارو رو ذُغال بگو به بچه‌های کوچیک و هم نونَهال که واسَشون خریدم کلوچه من از شمال کلوچه های عالی خوشمزه وُ پُر خَلال مادر بزرگ با لبخند با قلبی پاک و زُلال گُفتِش منم بَراتون دارم یه هدیه امسال برای بچه ها من بافتَم با کاموا یک شال میشه یه چیز بگم من ؟ اگه نداره اِشکال بیاید دعا کُنیم ما به دَرگَهِ ذوالجلال دعا برای روزی برای کَسبِ حلال برای ازدواج و زندگیِ ایده آل بِگیم خدایا ممنون برای این حِس و حال برای شادی ها مون که کرده غم ها رو چال شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه ای برای مادر امروز با یک کارِ قشنگ و زیبا من از زمین زَدم به آسمون پُل وقتی به مادرِ عزیز و خوبم دادم با عشق و مهربونی یک گُل از مادرم من این و یاد گرفتم تو سختی ها داشته باشم تحمل زندگی هر چه ساده تر قشنگ تر باید که دور باشیم ما از تجمل مامان میگه تو سختی ها تو باید هر لحظه بَر خدا کُنی توکل قبلِ سُخن گفتن و هر کارِ خوب یه چند دقیقه روش کُنی تأمل تو درس و روزه وُ نماز و خوبی هیچوقت نداشته باشی تو تعلل خوشحال میشم عزیزِ قلبِ مادر گوش کُنی حرفم و بِدی به من قول که داشته باشی از الان تا اَبَد تو زندگی هر روز و شب تحول شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر » ، تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ... « کادویِ روزِ مادر » یه روز یه دخترِ ناز سَحر به وقتِ نماز درِ گوشِ داداشش گُفتِش با ناز و خواهش داداش پاشو اَذونِ وقتِ نمازِمونِ نماز و با من بخون بعدِش کنارم بمون دارم باهات یه صُحبت بِده به من یه فُرصت بیا وُ معرفت کُن با من تو مشورت کن داداش نمازِشو خوند سَرِ قرارشون موند گفتِش بگو بدونم عزیز و مهربونم بگو تو خواهرِ من حَرفت رو یاورِ من گفتش دیشب تو اَخبار مجری می‌گفت که اِنگار جمعه روزِ مادرِ این خیلی زَجرآورِ آخه ما پول نداریم پول از کجا بیاریم واسه خریدِ هر چیز چه قیمتی چه ناچیز نیاز به پول و سکه اس داداش یه فکری کُن پَس داداش یه خورده فکر کرد اِنگار یه فکرِ بِکر کرد گفتش آجی دُردونه تا خوردی تو صُبحونه بیا تویِ اُتاقم که من یه فکری دارم چایی شیرین آوردیم صبحانمون رو خوردیم گفتم خدایا آخ جون بِرَم پیشِ داداش جون رفتم توی اُتاقش با احترام و خواهش دیدم داداشی رفتش یه چیز گرفت تو دستش اومد نشست رو قالی یه قُلکِ سُفالی ... ! با چکُشِ تو دستِش زَد قُلک و شکستِش داداش شِمُرد پولا رو گذاشت تو کیف اونا رو گفتش بلند شو آبجی بِریم به سمتِ حاجی حاجی علی قَمصری که میفروشه روسری جِنساش قشنگ و نازِ روز های جمعه بازِ خلاصه هر دوتاشون رفتن پیشِ باباشون گفتن بابا اجازه میخوایم بِریم مغازه بابا با مهربونی با قلبِ آسِمونی اجازه داد و فرمود باشه ولی خیلی زود فقط مُواظب باشید خیلی مُراقب باشید گفتیم بابایی حتماً مُراقِبیم ما قطعاً خلاصه با دوچرخه به سمتِ کوی کَرخه شُدن دو تایی راهی شبیه دو تا ماهی خیلی سریع رسیدن حاجی علی رو دیدن گفتن به حاجی علی میخوایم حاجی روسری یه روسریِ آبی با طرح و نقشِ عالی گفتش حاجی به هر دو باشه به شکلِ کادو ؟ گفتن بله ممنونیم حاجی بِهت مَدیونیم روسری و گرفتن با شادِمانی رفتن وقتی رسیدن خونه دیدن تو آشپزخونه مامان داره با لبخند میاره چایی و قند خیلی سریع دَویدن تو آغوشِش پَریدن مامان نِگاهشون کرد بوسید و نازِشون کرد گفتن دوتایی تک تک مامان روزِت مبارک اینَم کادو بَراتون از سمتِ بچه هاتون مامان کادوش رو باز کرد از خوشحالی پرواز کرد گفت بچه ها ممنونم دوسِش دارم از جونم خیلی قشنگ و زیباست تو طرح و رنگ بی همتاست راستی گُلایِ خوبم بِگید به من بِدونم برای روزِ میلاد دلِ شما چی میخواد ؟ گفتم مامانی میلاد ؟ چیزی یادم نمیاد ! گفتش مامان با اخلاص امروز میلاد زهراس زهرای نور و اَطهر برای ما چو مادر همسرِ مولا علی دُختِ رسولِ نَبی گفتش داداش یه چیزی عجب روزِ عزیزی مامان بِشَم فَداتون بِپَز تو کیک بَرامون برای روزِ میلاد دِلم شیرینی میخواد شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه « پسر » گل پسری ، تاجِ سَری شبیهِ گل مُعَطَری از هرچی گل تو دنیا هست خوشبوتر و زیباتری تو تِکیه گاهِ خواهری تو بهترین برادری عَصای پیریِ پدر اُمیدِ قلبِ مادری شجاع و هم دِلاوری مِثه بابا نان آوری برای خواهرت گلم رفیق و یار و یاوَری تو شیعه ی پیامبری تو مَستِ عشقِ حیدری همیشه هرکجا گلم تو گوش به حرفِ رهبری شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
قهرمان واقعیِ من نَه مردِ عنکبوتی نَه هالک و نه سوپرمن نَه مردِ آهنی و نَه اژدها وُ بتمن نمیتونن بجنگن با داعش و با دشمن اینا فقط یه بازی خیال و یک دروغَن فقط تو بازی مَردن بازی تموم شِه مُردن چرا که واقعیت اونی نبود که گفتن به بچه های دنیا که گولِشون و خوردن اونی که واقعی بود هم در عمل هم سخن شهید سلیمانی بود مدافعِ این وطن که واسه حفظِ دنیا زِ دستِ هر اَهرِمَن از جانِ خود گذشتُ شد قهرمانِ میهن شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه امام محمد باقر (ع) پنجمین امامِ من ماهِ آسمانِ من بوده باقر العلوم (ع) نورِ دیدگانِ من او که ذکرِ نامِ او بوده بر زبانِ من در مسیرِ زندگی یارِ مهربانِ من با حضورِ او شده چون بهار خزانِ من مِهرِ باقر العلوم در دل است و جانِ من مِهرِ او که عشقِ اوست بهترین نشانِ من اِی تمامِ عمرِ من ماهِ مهربانِ من کُن دعا که زود بیاد صاحِبَ الزَّمانِ من شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شعر کودکانه امام هادی (ع) دَهُمین امامِ شیعه گُلِ باغِ مُصطَفایی پسرِ امامْ جواد و نَوه ی امامْ رضایی آقا جون امامِ هادی شما نوری از خدایی شما هادی هستی یعنی واسه ما یه راهنمایی با شما رسیده قلبِ شیعه ها به روشنایی می‌دونم آقای خوبم که تو شهرِ سامِرایی چه ضَریحِ دِلرُبایی با یه گُنبدِ طلایی می‌کنم سلامی از دور به شما که قلبِ مایی شما عشقِ شیعه هایی شما خیلی با صَفایی یه نگاهی هم به ما کُن آقا جون تو با وفایی شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.