﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
تاشدم بی خبر از خویش خبر هادیدم
بی خبر شو که خبر هاست در این بی خبری
━━━━💠🌸💠━━━━
#فروغی_بسطامی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
گویند عِشق چیست؟
بگو ترکِ اختیار
━━━━💠🌸💠━━━━
#جلالالدین_بلخی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
من از حاشا کردن این،
عشق،بیزارم..
الا یا ایهاالناس،دوستش دارم
━━━━💠🌸💠━━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
اين جان
و دل
و دیده
پیِ ديدنِ اوست...
━━━━💠🌸💠━━━━
#هوشنگ_ابتهاج
@sherhaye_nab
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
من همانم که ندانم لحظهای جز به پریشانی و اندوه
به که گویم دردِ دل را که شَوَد تکرار در آینه ی کوه..
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#حمزه_کریم_تباح_فر
@sherhaye_nab
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
درهجر تو درمان دل خسته ندانم
زان پیش که روزی به غمت میگذرانم
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#اوحدی_مراغه_ای
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
ﺗﻮ ﻋﺠﺐ ﺗﻨﮕﻪ ﯼ ﻋﺎﺑﺮﮐُﺸﯽ ﺍﯼ ﻣﻌﺒﺮ ﻋﺸﻖ !
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺰ ﮐُﺸﺘﻪ ﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻋﺒﻮﺭ
━━━━💠🌸💠━━━━
#هوشنگ_ابتهاج
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
کاش هر صبح، بہ دیدارِ تو بیدار شدن
تو دوا باشی و، با عشقِ تو بیمار شدن
━━━━💠🌸💠━━━━
#کریم_سهرابی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی
ای دوست
همچنان دل من مهربان توست...
━━━━💠🌸💠━━━━
#سعدی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
جراحت را چه نسبت می توان با گریه بست آخر؟!
نمی آید به هم دردی و درمانی که من دارم...
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#محمد_سهرابی
@sherhaye_nab
🔥تو خونه شیک بپوش
یه خانوم ناز باید توی خونه ناز تر باشه😍
با صدتومن دودست #مجلسی50تومنی بگیر 😃
♨️مانتو های زیبا ❤️
♨️شومیز و پیراهن💋
♨️طرح های زیبا😍
♨️رنگای شاد💄
❌❌سایز بزرگ و کوچیک ❌❌
لباس بچه هم داره 😱🏃♀🏃♀
http://eitaa.com/joinchat/2101739522C87e2a6ec34
باافتخار دوخت ایران🇮🇷
شعـرهـای نـاب
🔥تو خونه شیک بپوش یه خانوم ناز باید توی خونه ناز تر باشه😍 با صدتومن دودست #مجلسی50تومنی بگیر 😃 ♨️ما
🔴 #حراج آخر فصل 🔴
قیمتاش کم بودبازم #حراج زده✨✨✨
شومیزها #50تومن شده 😳💥💥
از وقتی عضوشدم تازه فهمیدم چرا اینهمه مشتری داره
✨❤️❣ #حراجی_روز_مادر ❣❤️✨
لینک کانال👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2101739522C87e2a6ec34
﷽
━━━💠🌸💠━━━
وقتی تو رفته باشی،
کامل نمیشود عشق
بعد از تو تا همیشه،
این قصه ناتمام است ...
━━━💠🌸💠━━━
#حسین_منزوی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
اصیل که باشی..
جنس متعهد بودن را خوب میدانی
عالم و آدم هم بیایند
فقط دلت میخواهد
برای یک نفر باشی...
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#امیر_وجود
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
دارم گمان که طی شود این نامهٔ فراق
بخت و ستاره گر قدمی همرهی کنند
━━━━💠🌸💠━━━━
#طالب_آملی
@sherhaye_nab
﷽
━━━💠🌸💠━━━
یک لحظه گریه گر نکنم کور می شوم
گویا چراغ چشم من از آب روشن است!
━━━💠🌸💠━━━
#وحشی_جوشقانی
@sherhaye_nab
﷽
━━━💠🌸💠━━━
حواس شهر
پرت باران است
حواس من
آغشته به عطر تو...
━━━💠🌸💠━━━
#نیلوفر_ثانی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
کسی سوال می کند
به خاطر چه زنده ای ؟
و من برای زندگی
تو را بهانه می کنم...
━━━━💠🌸💠━━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
من به تو فکر نمی کنم
امّا
تو لباس گرم بپوش
━━━━💠🌸💠━━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
می خواهم
جهان را فتح کنم
تا به تو برسم
این خواسته کمی نیست
فتح جهانی که به تو می رسد
━━━━💠🌸💠━━━━
#محمود_درویش
@sherhaye_nab
﷽
━━━💠🌸💠━━━
پروانه اگر در
ره عشق
بال و پر افکند
من بال که هیچ ...
جان و دلی باختم آنجا ،
━━━💠🌸💠━━━
#راحم_تبریزی
@sherhaye_nab
﷽
━━━💠🌸💠━━━
هرچند که گاهی پس و گاهی پیشم
با لاله و سرو ویاس ها هم کیشم
ای خوب تراز خوب خودت می دانی
از روز ازل من به تو می اندیشم
━━━💠🌸💠━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
کاری به کار عقل ندارم ، به قول عشق
کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا ؟!
گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست
ای خواجه احتیاط کجا؟ عاشقی کجا ؟
━━━━💠🌸💠━━━━
#فاضل_نظری
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
چهارخانه ی پیراهن تو
چهار دیواری آرامش من است ...
━━━━💠🌸💠━━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━💠🌸💠━━━
من صبورم اما..
بی دليل از قفسِ كُهنه ی شب می ترسم
بی دليل از همه ی تيرگيِ رنگِ غروب
و چراغي كه تو را از شبِ متروكِ دلم دور كند
من صبورم اما..
آه،اين بغض گران
صبر چه می داند چيست..
━━━💠🌸💠━━━
#حمید_مصدق
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
گویم ز اوصاف عظیم تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
━━━━💠🌸💠━━━━
#قاسم_نعمتی
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
مادریهايت برای بچه های فاطمه
در كنار علقمه يك روز جبران میشود
━━━━💠🌸💠━━━━
@sherhaye_nab
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
پنج شنبه ؛
عشقِ یواشکیِ هفته است ...
آن قدر شیطنت می کند ؛
که آخرش رسوا می شود ...
مــــــــــــــــن ؛
عاشقِ این رسواشدن های عاشقانه ام ...
━━━━💠🌸💠━━━━
#نرگس_صرافیان
@sherhaye_nab
📖رمانهای ناب📚
زمین خوردم...
یک 🧕خانوم و 🧔آقا که سوار موتور بودن با دیدن من 🏍موتورشان را کنار خیابون گذاشتند و پیاده شدند. خانم طرف من آمد و آقا طرف مان رفت که یک وقت به من صدمه نزند ...
دو طرف شانه هایم را گرفت و من را از روی زمین بلند کرد...
😔یاد روشنک افتادم بی حال شدم و اشک امانم را برید😭😭...در آغوش آن خانم پخش شدم.
من را صدا می کرد:
-خانم...خانم؟؟؟حالتون خوبه؟؟؟
به خودم آمدم...
ادامه رمان در این کانال👇
#شمیم_یار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3