گریه به حال دل کلیم این همه از چه میکنی؟
اشک مریز اینقدر، شور مکن کباب را
#کلیم_کاشانی
#شعرکده
@sherkade_mgh
نامه ات را قاصد آورد و نمیخواند کلیم
از دلش ناید که بردارد ز راهت دیده را
#کلیم_کاشانی
#شعرکده
@sherkade_mgh
من که در دام آمدم نه از فریب دانه بود
غیرتم نگذاشت در دام تو بینم دانه را
#کلیم_کاشانی
#شعرکده
@sherkade_mgh
گزیدم از میان مرگ ها این گونه مردن را
تورا چون جان فشردن در بر آن گه جان سپردن را
خوشا از عشق مردن ای که طعم تو
حلاوت می دهد حتی شرنگ تلخ مردن را
چه جای شکوه زاندوه تو،وقتی دوست تر دارم
من از هر شادی دیگر غم عشق تو خوردن را
تو آن تصویر جاویدی که حتی مرگ جادویی
نداند نقشت از لوح ضمیر من ستردن را
کنایت بر فراز دار زد جانبازی منصور
که اوج این است این،در عشق بازی پا فشردن را
«سیزیف» آموخت از من در طریق امتحان، آری!
به دوش خسته، سنگ سرنوشت خویش بردن را
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده
که دیگر برنمی تابد دلم نوبت شمردن را
کجایی ای نسیم نابهنگام ای جوانمرگی
که ناخوش دارم از باد زمستانی فسردن را
سیزیف: سیزیف در اساطیر یونان بخاطر فاش کردن راز خدایگان محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله میرسد، سنگ به پایین میغلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد.
آلبرکامو ضمن تعریف داستان سیزیف، به توضیحاتی دربارهٔ ارتباط این داستان و زندگی انسان در این جهان میپردازد. وی سیزیف را قهرمان پوچ مینامد و میگوید هنگامی که سنگ سقوط میکند و سیزیف لحظهای درنگ میکند و بر میگردد، این لحظهاست که مرا به سیزیف علاقهمند میکند زیرا وی به شکنجه خویش و پوچ بودن کارش آگاه است و این آگاهی لذت بخش است .
#حسین_منزوی
#شعرکده
@sherkade_mgh
بسمه تعالی
جشنوارهی شعر غدیر خمینیشهر
انجمن آیینی ادبی خمینیشهر (رواق) از شاعران شهر برای برگزاری همایش غدیر دعوت مینماید.
موضوع اشعار:
_واقعهی غدیرخم
_فضایل و مناقب حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)
_فضائل و مناقب حضرت موسی بن جعفر (ع)
قالب اشعار:
کلیهی قالبهای شعری پذیرفته می شود.
هر شاعر حداکثر میتواند ۳ اثر به دبیرخانه ارسال نماید.
مهلت ارسال آثار:
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
نحوه ی ارسال آثار:
پیام رسان ایتا و واتساپ
به شماره ۰۹۳۵۶۷۶۵۲۸۲
تاریخ برگزاری:
سه شنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۳
مصادف با عید سعید غدیرخم
از برگزیدگان تجلیل به عمل خواهد آمد.
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مىبرد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار»
كاندرين گوشه عزايى بىريا دارد حسين
#سیدمحمدحسین_شهریار
#شعرکده
@sherkade_mgh
یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
خلافت ننگ مطلق بود ٬ تو تمکین نمیکردی
و عصمت را فدای بیعتی ننگین نمیکردی
از آوار ستم شاید قد توحید خم میشد
اگر تو دستهایت را ستون دین نمیکردی
تو را بی اخم میبینیم ٬ زخم مهربانیها
که از اندوه پر بودی ولی نفرین نمیکردی
سفر پایان سختیهاست این را خوب میفهمم
ولی ای کاش وقتش را خودت تعیین نمیکردی
یقینا باد عالم را به سمت نیستی میبرد
اگر تو با وجودت خاک را سنگین نمیکردی
و من از شعرهایم مصرعی جایی نمیخواندم
اگر بانو خودت هر بیت را گلچین نمیکردی...
#هادی_جانفدا
#شعرکده
@sherkade_mgh