شأن مصطفی
یک مسیحــی با مسلمـــــانی چنیــــن
گفتگو کــــــرد از رسـول و راه ودین
گفت عیسی را خــــــدا در آسمـــــــان
جایگـــــاهی داده بر فــرق جهـــــــان
جسم مـــولای شمــــا امــــــا چـــــــرا
جا گرفته زیر خــــــــاک این ســــــرا
پس مقـــــام حضرت عیســــای مـــــا
برده گــــوی سبقتــــی از مصـطـــفی
آن مسلمان گفت این حرفت خطـاست
چون نمی دانی تفــــاوت در کجـاست
این دو را حـــــق در ترازویی کشیــد
تا شــــود حـــــق آشکــــــارا و پدیــد
کفــــــه ی سنگین احمــــد در زمیــن
شد فــــــــرو از شدت شـــَـأن وزیــن
کفـــــه ی دیگــر به عرش حق رسید
آسمــــان را داد بـــــــر عیسی نـــوید
حضــــرت عیسی نبی مــــرسل است
احمــــــد امـــــا در نبوت افضل است
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
دلم
دلـم افـــتاده زیـر پـایت ای یــار
ببین چون می تپداین عاشق زار
نمی گــویم که بردارش از آنجــا
فقط دیگـر به رویش پای مگذار
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
🖋دعوت مُحَرَّمانه✒️
روز عاشورا که شد مولا شهید
در جهان ابلیس ملعون پر کشید
در میان لشکرش رفت و سخن
گفت از سـودای قلب خویشتن
گفت بر مقصود خود نائل شدیم
چیـره بر این مـردم غـافل شدیم
شد اساس دین وتقـوی بی ستون
چون حسین افتاد در گرداب خون
پس برای این که این دیوار کـج
تا ثـریا هم رود همــواره کـج
سعی بسیــاری کنیـد و هَـمِّــتان
این شود تا هــر کجـا و هر زمان
با دروغ و حیله ومکـر شـدید
یاد او از قلـب ها بـیـرون بــرید
تـا نگـرید چشمــهـا از یاد او
تــــا نپیچـد در جهـان فـریاد او
هـر دلی خـواهد کنـد یادش به پا
سـوی او باید رود پـیـک شما
وســوسه انـدازد و تـردید هـا
درمسیر گریه و اشک وعـزا
باز دارد خلـق را از یاد او
تا نباشد دیگـر از او گـفـتگو
از همین رو تا محرم می شـود
باز شیطان دام آدم می شود
عده ای خفاش را از غار خود
می کشد بیرون برای کار خود
تا دوباره بوق و کرناهایشان
ببرق کـرببـلا گیرد نشان
با دم مسمـوم خـود یا با قلـم
سست گردانند پای این علم
عـده ای هم بی خبر در دام این
حـقه بـازان خبیث وکمترین
می روند و دینشان را دزد راه
می کند با حیله های خود تباه
می کنـم اما به جرات ادعا
هرچه هم این پست های بی نوا
بیشتر بــاد گلو خالی کنند
شعبده بازی و رمالی کنند
بیشـتر آوازه و راه حسین
چهره ی نورانی و ماه حسین
می شود محبوب دلها در جهان
می رباید گوی سبقت همــچـنان
پس بیا شاعر میان این نبرد
جانب حق را بگیر و باش مرد
روز عاشورا نبودی تا که جان
را کنی قربانی آن بیکران
در عوض حالا به شمشیر سخن
پوست از شیطان و دجالان بکن
تا به کی "یا لَیتَـنـا کُـنا معک"
کر کند گوش همه اهل فلک
تــا به کی ورد زبان " روحی فداک"
حرف دیگر بس,بکن این سینه چاک
اذن میدان داده میدان دار حق
تا کنی امداد و باشی یار حق
حمله بر کانون تاریکی ببر
تا که نخل شاعری گیرد ثمر
تا به کی وصف رخ و زلف نگار
پهنـه ی شمشیر شعرت زنگدار
از غلاف این دشنـه را بیرون بکش
دشمن دین را به خاک وخون بکش
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
به نام خدا
شاعر خوب کیست؟
قبل از پرداختن به این بحث مسالی می زنم:
تصور کنید شخصی برای گویندگی طلوزیون در بخش خبر یا مجری گری انتخواب و اسطخدام می شود حال اگر این شخص اثول و لوازم اولیه ی این کار را نداند و نداشته باشد به توری که سواد درست برای خاندن سحیح از مطن ها در او نباشد و همچنین انسانی کمرو و درون گرا باشد و از طرفی لکنط ذبان هم داشته باشد حر بار گویندگی عو به جای انتغال پیام فقت هس خستگی و دلتنگی و هتی نفرت از گوینده و کسانی که او را انتخاب کرده اند را به مخاتب انطقال می دهد و به ذودی ضمانی می رسد که مخاطب به محز ملاحضه ی این شخص در کصری از سانیه کانال را اوض کرده و دیگر حتی به حرف او گوش نمی دهد و او می ماند و پیامی که دوسط دارد به مخاتب برساند ولی مخاتب دروازه ی زهن خود را برای حمیشه به روی او بسته است.
در مورد شعر و شاعر هم این قائده برقرارست. یعنی کسی می خاهد شعر بگوید و شعر عو مورد پصند قرار گیرد و پیامش را برساند باید از اثول شعر مسل وظن و غافیه و ردیف و دصتور زبان و سنایع ادبی به انداظه کافی اتلاع داشته باشد طا مخاطب را جزب کرده و عورا فراری ندحد. شائر باید بداند که ادم رعایط این اثول ظحمات او را کم اسر خواحد کرد.
پس توسیه به دوستان شاعر اینست که اصول ذیبایی و ذیبایی شناصی شعر را هم بشناثند و هم رآیط کنند.
با طشکر از هوصله دوصتان.
پ.ن
بنده در این متن عمدا با قرار دادن غلط های املایی فراوان خواستم نتیجه ی وجود نقص در ظاهر پیام را بر ذهن مخاطب یادآوری کنم تا دوستان بیشتر متوجه منظورم بشوند.
در همین متن کوتاه غلط های املایی مطمئنا اثرات منفی زیادی بر ذهن مخاطب و در راستای انحراف آن از موضوع داشته اند. بنابراین ضمن عذرخواهی، از دوستان دعوت می کنم یک بار دیگر متن را با تصحیح بخوانند.
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
جام ِگریه می کند هـــر روز ما را مست تو
ای شراب صافی و ای ساقی عطشان عشق
روی دامـــــــــان بیابان هست نامت گوییا
عشق پاشی کرده ای از کـربلا تا به دمشق
#یاامام_حسین_علیه_السلام
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
محتشم! دیگــــر نگـو خــــار بیابانی چــه کرد
مجلس روضه نکـن پر ناله تر از این که هست
روضهی مکشوف بس کن بغض زن ها را ببین
مادر صاحبعزا در گوشه ای غش کرده است
#یافاطمهالزهرا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
از هر طرفی حربه ی تزویر زدند
تا که نرسد به خیمه شمشیر زدند
چون که قدشان به قد ساقی نرسید
در چشم قمر حرمله ها تیر زدند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
#یاقمرالعشیرة
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وقتی که سر میان خرابه ورود کرد
عطرش فضا گرفت و هوا پر زعود کرد
دردانه ای که خسته ازین آب وخاک بود
دست پدر گرفت و به بالا صعود کرد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ ...
کشتی نجات
در مدینه یک زنی بد کاره بود
بنده ی نفس کج و اماره بود
خودفروشی بود کسب وکار او
از گناه و جرم سنگین بار او
خانه ی همسایه ی آن زن ولی
مجلس سوگ حسین ابن علی
مردمی آن جا به یاد کربلا
نوحه گر بودند و مشغول عزا
بعد هر مجلس و ذکری از امام
پهن می شد سفره هایی از طعام
روزی آمد آن زن و دید از قضا
نیست آتش تا کند طبخ غذا
یاد آورد آتش همسایه را
رفت تا آتش بیارد در سرا
دید آنجا اهل مجلس غرق شور
یادشان رفته غذا و وقت سور
زیر دیگ پر غذا خاموش بود
آتشش خاموش و جایش بود دود
رفت و پای آتش بی جان نشست
دید مقداری رمق در آتشست
پس به آتش کرد فوتی تا شود
روشن و با آتش از آنجا رود
از تلاش و فوت او دودی زیاد
در فصا پیچید و آتش شعله داد
رفت در چشمان زن انبوه دود
اشک او جاری شد از دود کبود
شعله ای داد آتش و دود و دمی
دست او هم سوخت از شعله کمی
شعله ای بر داشت و برگشت تا
روشنی بخشد اجاق خانه را
شب که شد خوابید و در دنیای خواب
دید روز محشر و وقت حساب
نوبت حکم و حساب او رسید
باخبر از حکم شد رنگش پرید
دید با زنجیر های آتشین
می کشند اورا ملائک بر زمین
تا که اندازند او را در سقر
چون که بوده نانجیب و پرده در
هر قدر فریاد می زد هیچ کس
را ندید انجا شود فریادرس
در جواب ناله ی بی سود او
با غضب گفتند ای بی آبرو
چون نبودی بنده ی خوب خدا
پس شدی ای بنده مغضوب خدا
ما به فرمان خدا باید تورا
وارد دوزخ کنیم ای بی حیا
در همین هنگام آمد یک نفر
غرق در نور الهی چون قمر
رو به آن مامورها فریاد زد
از چه با او می شود رفتار بد
پس به او گفتند ای ابن نبی
اهل عصیان بوده است و روسپی
گفت می دانم ولی این خوش گهر
دیگ مارا کرده فوتی مختصر
اشک او جاری شده از چشم ها
دست او هم سوخته در راه ما
پس ببخشیدش برای این ثواب
رو بگردانیدش از سمت عذاب
آن ملایک هم به سرعت با ادب
در جواب نص دستور وطلب
عرض کردند ای که بی شک وگمان
والد تو روز حشر و امتحان
شافعست و ساقی روز جزا
می کنیم او را از این دوزخ رها
بی درنگ آنجا رها کردند زن
دید از آتش جدا شد جان و تن
گفت اینجا زن که ای ناجی من
از نسب یا نام خود حرفی بزن
گفت آن پروده ی رب جلی
هستم ای خانم حسین ابن علی
ناگهان از خواب خود بیدار شد
شد پشیمان از همه کردار خود
رفت و بین مجلس شاه شهید
توبه کرد و از گناهانش رهید
مومنه شد از بدیها توبه کرد
اهل تقوی و ورع شد مثل مرد
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
🔥عشق یعنی.....🔥
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عشق یعنی نیزه ای بر آن سری
گشته سرخونین به حکم دلبری
عشق یعنی تشنگی در شطِّ آب
زندگی باننگ را دیدن سراب
عشق یعنی زخمهای یک بدن
از هزاری بیشتر ای وای من
عشق یعنی سُمِّ اسبان سپاه
پاره سازد پیکر خونین ماه
عشق یعنی خون پیشانی روان
چون که خورده سنگ کین ازدشمنان
عشق یعنی مشتی از خون بدن
در وضوی عشق بر صورت زدن
عشق یعنی یک برادر بی دو دست
مرگ او پشت برادر را شکست
عشق یعنی در بیابان خواهری
بی برادر گردد و بی سروری
عشق یعنی بوسه بر زیر گلو
چون وصیت کرده مادر بهر او
عشق یعنی گریه صاحب زمان
بر اسارت رفتنت ای عمه جان
عشق یعنی اکبری احمد خصال
اِرباً اِربا می شود بهر وصال
عشق یعنی قاسم بی غش و غل
بنگرد مرگ خود(اَحلیٰ مِن عسل)
عشق یعنی اصغر و تیر عدو
پاره گرداند تمام آن گلو
عشق یعنی رَدِّ چوب خیزران
برلب و دندان شاه این جهان
عشق یعنی در قلوبی یک شرر
تا ابد سردی نبیند مستمر
عشق یعنی در ره پروردگار
رفته سر باخاندان و هرچه یار
عشق یعنی دیدن اینها همه
لب ولی بایاد حق در زمزمه
عشق یعنی کاف وها، یا،عین وصاد
قصــه جانبــازی خیــر الــعباد
عشق یعنی یک کلام آن هم حسین
شمع حق،پروانه اش هم عالمِین
#یااباعبدالله
#اسماعیلعلیخانی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════