تا سیب گونه ات بنوازد نگاه را
آدم چگونه سر نسپارد گناه را؟
حالم شبیه شانۀ بیچاره ایست که
در لابلای موی تو گم کرده راه را
چشم تو بس که جاذبه دارد، عجیب نیست
عمری خدا به دور تو گردانده ماه را
حالم بد است، مثل گدایی که سالهاست
چشمش گرفته دختر یک پادشاه را
@shernab
دستم بگير کز غم ايام خسته ام
نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام
سازم شکست بي تو و عمرم به غم گذشت
اکنون به ياد روي تو تنها نشسته ام
@shernab
قربان آن غارتگرم کان دل نه تنها می برد
تاراج جان هم می کند، دین هم به یغما می برد
دین و دل و هر چیز بود آن ترک غارتگر ستد
مانده است ما را نیم جان آن نیز گویا می برد
#شیخ_بهایی
@shernab
در کیش عشقبازان ، راحت روا نباشد
ای دیده اشک میریز ای سینه باش افگار
با زائران محرم، شرط است آنکه باشد
غسل زیارت امّا، از اشکِ چشمِ خونبار
ما عاشقان مستیم ، سر را ز پا ندانیم
این نکتهها بگیرید، بر مردمان هشیار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی
در کار ما بهائی کرد استخاره صد بار
#شیخ_بهایی
🌸 @shernab
دست در حلقهٔ آن زلفِ دو تا نتوان کرد
تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد
آنچه سعی است، من اندر طلبت بنمایم
این قَدَر هست که تغییرِ قضا نتوان کرد
دامنِ دوست به صد خونِ دل افتاد به دست
به فُسوسی که کُنَد خصم، رها نتوان کرد
نظرِ پاک توانَد رخِ جانان دیدن
که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد
مشکلِ عشق نه در حوصلهٔ دانشِ ماست
حلِّ این نکته بدین فکرِ خطا نتوان کرد
غیرتم کُشت که محبوبِ جهانی، لیکن
روز و شب عربده با خلقِ خدا نتوان کرد!
بجز ابرویِ تو محرابِ دل حافظ نیست
طاعتِ غیر تو در مذهبِ ما نتوان کرد
#حافظ
🌸 @shernab