مرثیه حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها در گودال قتلگاه و بیان جمله ی اُنظُر اِلیٰ عمّتیَ المضروبة
سکینه بین آن جنجال آمد
به قربانگه پریشان حال آمد
به مقتل عمه را خونین جگر دید
کنارش پیکری بی جان و سر دید
چه پیکر؟ همچو اصغر گشته بی سر
چه پیکر؟ اِرباً اِربا مثل اکبر
چه پیکر؟ دل به خاک و خون نشانده
چه پیکر؟ زیر سُمّ اسب مانده
بگفت اِی عمه! اینجا گلشن کیست؟
تَنی که در بغل داری تنِ کیست؟
بگفتا دخترم، این نور عین است
تنِ بابای مظلومت حسین است
حدیث عشق را ضربُ المَثَل کرد
سکینه رفت و بابا را بغل کرد
ولی هرگز به جسمِ پاره پاره
نگفت از غارت و از گوشواره
نگفت از ماجرای یاسِ نیلی
نگفت از صورتش که خورده سیلی
نگفتا ای پدر من غصه دارم
زِ هجرانت خزان گشته بهارم
فقط گفتا به زخم جان نمک خورد
ببین، عمه زِ نامردان، کتک خورد
شبیه لاله ای پژمرده بودیم
نبود عمه اگر، ما مُرده بودیم
همیشه او زِ ما دفعِ خطر کرد
به پیش کعبِ نِی خود را سِپر کرد
🔴✍️ شهریور ماه ۱۴۰۳
#دلنوشته
#شعر_گودال
#شعر_قتلگاه
#مثنوی #گودال
#شعر_گودال_قتلگاه
#شعر_امام_حسین #قتلگاه
#حضرت_سکینه #شعر_حضرت_سکینه
✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇
https://t.me/sherosabkamirabbasi
✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇
https://eitaa.com/sherosabk
✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇
ble.ir/join/MjZjMzdmOD
زبانحال حضرت سکینه سلام الله علیها با پیکر بی سر پدر مظلومش در گودال قتلگاه
بابا ببین که حال دل ما خراب شد
بر عترت تو ظلم و ستم بی حساب شد
بابا بیین به زخم دل ما نمک زدند
در قتلگاه عمّه ی ما را کتک زدند
تیر بلا به آل پیمبر نشانه شد
بر اشکِ ما جواب عدو تازیانه شد
بابا زِ دیده خونِ دلم را روان ببین
خیز و مرا میانه ی نامَحرمان ببین
تا شام نیست غیرِ فغان و شرر مرا
شمر و سَنان و حرمله شد همسفر مرا
#دلنوشته
#شعر_امام_حسین
#شعر_حضرت_سکینه