#بداهه_فاطمی
عبور از در خانه , شده عذابی سخت
به چشم اشکی بی خواب دود خوابی سخت
ابوتراب دل از خاک کنده و با چاه...
قرار بسته از این بعد با حسابی، سخت
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
تنم تابوت غمگینی که جانم رانمیفهمد
دلِ تنگم حصار استخوانم را نمیفهمد
شبیه بغض نوزادی که ساعتهاست میگرید
پر از حرفم کسی اما زبانم را نمیفهمد
انارم دانه دانه دانه دانه دانه غم دارم
کسی تا نشکنم راز نهانم را نمیفهمد
دلم تنگ است و میگریم،دلم تنگ است و میخندم
کسی که نیست دیوانه جهانم را نمیفهمد
چنان در آتش غم سوخته جانم که میدانم
پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمیفهمد
حسین_منزوی
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#شب_های_جمعه_زیارتی ۱۴۰۰/۱۲/۱۲
پای تو می ریزم غزل ها را به دست عشق
می آورم در چشم دریا را به دست عشق
دلبر تو باشی هیچ عاشق نیست مانندم
دارم توان فتح دنیا را به دست عشق
با من بگو اما که چندین گام مانده تا
روزی که بینم نور رویا را به دست عشق
چندین غزل چندین ترانه چند پیمانه؟
مانده که نوشم شعر صهبا را به دست عشق
باید بیایم چند بیت از خویش آنسوتر
تا که رسانم این تمنا را به دست عشق
این بیتها اما فقیرند و خودت باید
پیش آوری بیت معلا را به دست عشق
محتاج اعجازند دستان یتیم من
پر کن دوباره دست شیدا را به دست عشق
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
مکتب سلیمانی
مرد بوران و برف می داند ،گرمی یک پناه یعنی چه
ساربان در کویر می داند، امنیت توی راه یعنی چه
آنکه یک عمر راه را بیراه ، رفته با درصدی خطا در چاه
او چشیده ست روی طعم آه ، تلخی اشتباه یعنی چه
شب اگر بی چراغ ره باش ،نیمه ماه چارده باشد
و دلت قرص.... ماه ...می دانی ، هدف از قرص ماه یعنی چه
کودکی باشی و بمانی جا ،یک قدم مانده تا به داعش ها
می توانی فقط بفهمی که ،معنی قتلگاه یعنی چه
آری آری فقط سلیمانی ، یک ابرمرد ناب ایرانی
می تواند کنار حشد الشعب ،بنویسد سپاه یعنی چه
این فقط مکتب سلیمانی ست ، که فراگیر تر از ایرانی ست
آسمانی تر از افق دیده، بازتاب پگاه یعنی چه
بله اینگونه می شود یک شب ، در "کلمح البّصر" و یا 'اقرب "
سیصد و سیزده نفر بینند ،اثر یک نگاه یعنی چه
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
حتما می آیی، باد می گوید به گوش ابر بارانی
حتمامی آیی،ماه می گوید به شبهای زمستانی
حتمامی آیی مطمئنم نرگس دی ماه می گوید
حتما میایی شاهد است انگشتر دست سلیمانی
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
خدایابخاطر حاج قاسم !!!!!
مطمئنم من از آن روز که بر می گردی
ولی از سیصد و اندی تو کدامین مردی
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
خبری داغ
سروده دی ماه ۹۸
خبر آمد خبری داغ که می سوزاند
آتش افتاده در این باغ که می سوزاند
خبر آمد به دل دشت که دریا خشکید
آه ها بس که کشیدیم ثریا خشکید
شعله داغ است ولی روضه امانش ندهد
فرصت برف زمستان به خزانش ندهد
شعله داغ است ولی از دل داغ شیعه
قدر گلبرگ گلی سوخته باغ شیعه
پیرهن کهنه نداری تو و یک تکه حصیر
نشده خواهر ویا دخترت البته اسیر
روضه ات خاطره ی کوچه و در کم دارد
فاطمیه ست ولی بوی محرم دارد
روضه ات گرچه نرفته ست به سمت گودال
ولی از علقمه شد ساغرمان مالامال
قمر آن لحظه که دستان تو افتاد رسید
ماه هم دید تو را ماه به فریاد رسید
چیست بین تو و زهرا که نمی دانم من
چه گذشته به تو آیا که نمی دانم من
بر تنت خاک شلمچه ست ز بویت پیداست
چیست که خانه تو شهره به بیت الزهراست
فاطمه امده از قصر به استقبالت
فاطمیه شده هم عصر به استقبالت
دل تو حاوی دریاست به دریا سوگند
چشمه اش کوثر زهراست به زهرا سوگند
بهتر از این چه لقب حک شده بر روی عقیق
که ولی خوانده تورا یار قدیمی ورفیق
گریه کرده ست وبه تکرار شهادت داده
که به جز خیرندیده ست درین فرمانده
تو همانی که بدون کرسی، دفتر، میز
خودشدی مسئله و اصل گزینه بر میز
راست گفتند تروریست تویی ای سردار
کرده ای دشمن حق را به نگاهی مردار
دشمنانت نه فقط کشته چشمان تواند
دوستان هم همه مدهوش و پریشان تواند
مادرت کو که ببیند چه سرافراز شدی
روی قبرتو نوشتند که سرباز شدی
توهمان حرفه ای لشکر ثاراللهی
که لدر می بری از خصم توازیک راهی
که همه واله ودرمانده شدنداز هوشت
بیجهت نیست علم خسته شده بر دوشت
مطمئنم من از آن روز که برمیگردی
ولی از سیصد واندی تو کدامین مردی
سیصد وسیزده و آه ندامت ازمن
تو وآنها ودل مانده به حسرت ازمن
می شود نام مرا هم ببری درآن روز
می شود پاک شود قصه من از دیروز
آه اگر بر تو شکایت ببرم من آیا
می شود فیض شهادت ببرم من آیا
می شود دفتر دیروز مرا پاک کنی
گوشه ای درکف پاهات مرا خاک کنی
جای من نیست اگر بین تو و یارانت
چند بیتی که شدم شاعرت ومهمانت
بیت دربیت بدنبال تو می گردم من
بخدا درغم تو کوه پراز دردم من
کوه پردرد ولی باز سراپا محکم
ایستاده به ره حضرت آقا محکم
حضرت عشق نبینم که شما گریه کنی
مرگ حق است به دینم که شما گریه کنی
چندسال است ندیدم که شما تا این حد
بغض از چشم و نگاهت به عیان می بارد
بخدا عقده دل وانکنی می میرم
و اگرچه که زنم اسلحه را می گیرم
سر فرزند چنان ام وهب در دستم
بر سر عهد خودم با تو همیشه هستم
باز پیمانه بده این سر پیمانه پرست
سر پیمانه ی تو بر سرپیمانش هست
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
Voice 003.m4a
14.32M
یادواره شهید حاج حسین پور جعفری
مداح حاج عادل رضایی
شعر از زینت کریمی نیا
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
12-hajqasem-4.mp3
13.02M
دستای سردار ما میجوشه ازعلقمه
هدیه شده محضـرِ مادرمون فاطمه
#حاج_مهدی_رسولی
#حاج_قاسم_سلیمانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
تقدیم به لبخند خالصانه شهیدحسین پورجعفری
بس که لبخند ولبش عهد تفاهم دارند
بوسه ی قند و نمک بر گل گندم دارند
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب
باز پیمانه بده این سر پیمانه پرست
سر پیمانه تو بر سر پیمانش هست
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب
بیت در بیت به دنبال تو می گردم من
به خدا در غم تو کوه پر از دردم من
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب
شعر خوانی حقیر امشب ۱۲دی ماه ۴۰۱ شبکه کرمان در شب شهادت سردار عزیز دلها
نوحه شب شهادت حاج قاسم
اجرا توسط حاج آقای کدخدایی
فاطمه ، صاحب عزا شد
سیزده دی ، غم به پا شد
مرد میدان خدایا کجا رفت؟
در غریبی ولی آشنا رفت
ای عزیز دل ما کجایی؟
اهل کرمان و یا کربلایی؟
ابری از ماتم گرفته
آسمان را غم گرفته
فاطمیه شده غم دو چندان
فاطمه در عزایش پریشان
ای عزیز ................
مردی از جنس خدا رفت
جانفدای فتنه ها رفت
او که خود انقلابی ترین بود
در میان شهیدان نگین بود
ای عزیز...........
او که عمار ولی بود
عاشق سید علی بود
رفته اما به جایش هزاران
قاسم دیگر آید به میدان
ای عزیز دل........
دشمن از اسمش فراری
حتی از عکسش فراری
گوید آقااگر" اَین عمار "
کل ایران شود اهل پیکار
ای عزیز دل ما کجایی؟
اهل کرمان و یا کربلایی؟
زینت کریمی نیا۱۲۰۱/۱۰/۱۲
http://eitaa.com/sheydayezeynab
یک و بیست دقیقه به وقت شهادت
گفتگوی #حاج_قاسم با مرگ
چقدر دلبر گل پیرهن در آغوشت
چقدر لیلی سیمین بدن در آغوشت
چقدر پای زلیخای من به درد آمد
دوید و باز نشد جای من در آغوشت
همین که شعر وزد از هوای خانه تو
به بوی وسوسه آید سخن در آغوشت
به پیش چشم خودم دیده ام شقایق را
که راه یافته با نسترن در آغوشت
زمان به وقت شهادت ، شب است و شعله ورم
شده ست قسمت من سوختن در آغوشت
قسم به قسمت قاسم رسیده ام ای مرگ*
به آرزوی خودم کاملا در آغوشت
*رفیق جبهه و سنگر ، ببین وفای مرا
به بیت آخری ام آمدن در آغوشت
زبنت کریمی نیا
*شهید محمدحسین یوسف الهی دوست حاج قاسم که طبق وصیتشان در کار ایشان دفن شده اند
نامه حاج قاسم به دخترش
*مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا
Fadaeian_Shahadat_Haj_Qasem_98_09.mp3
15.57M
🎼 #نمیشه_باورم
🏴 در رثای سردار سرافراز اسلام؛ شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔸با نوای #کربلایی_سیدرضانریمانی
تقدیم به یار و همراه حاج قاسم شهید پورجعفری
"دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود"
چکمه دائمی از چرم وفا دوخته بود
جعفری جنس و حسین اصل ، می نابش هست
آنکه عمری به تمنای شهادت زنده است
بس که لبخند و لبش عهد تفاهم دارند
بوسه قند و نمک بر گل گندم دارند
دل پاکش فقط ازطرز نگاهش پیداست
طالع سعد و خوش از چشم سیاهش پیداست
چشم مستش چقدر جام لبالب دارد
ساغر معرفت از غیرت زینب دارد
مرد بی حاشیه و ساده و بی آوازه
در عمل کهنه و در شهرت و عنوان تازه
سر سپرده ست سرِ دار فقط با سردار
خانقاهش شده یک جبهه و زهدش پیکار
او مریدی است که تو پیر و مرادش شده ای
همه ی زندگی و کار و جهادش شده ای
دوستش داری و در عشق پیامت پیداست
دوستت دارد و در مشق مرامت پیداست
باز افتاده از آن جام لبالب به دلم
که گریزی بزند تا دل یک روضه قلم
شرمگین نیست که آبی نرسد بر گلها
لب او تشنه نبوده ست شبیه سقا
ارباََ اربا نشده پیکر او چون اکبر
نگرفته است در آغوش علی اصغر
کمر از داغ برادر نشکسته دیگر
نشنیده است که مهلا مهلای خواهر
داغ دارد دل ما داغ اباعبدالله
نشود سرد به صد قرن پر از گریه و آه
داغ دارد دل ما داغ از آن شعله در
چارده قرن تلافی نشده خون جگر
چارده قرن گره خورده عجب در کارم
بغض نشکفته ی در بین در و دیوارم
خاک آلوده شده واژه ناب مادر
آب هم سوخته در این تب و تاب مادر
آخر روضه هر باره ابا عبدالله
چاره هر دل بیچاره ابا عبدالله
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب
اکرم توکلی:
به نام خدا
مثل هرروز صبح بعدِوضو/عشق میریخت پای گلدان و
واذان سبز میشد از دستش/ آن طرفتر سکوت باران و
مثل هرروز جانمازش را/سمت گلهای چادرش انداخت
بوسه زد بر سجود مُهرو سپس /بوسه زد بر قنوت قرآن و
ندبه، امروز نه نمی چسبد/دل او شور میزند، زخمیست
نخ تسبیح پاره شد افتاد/دانه هایش بروی دامان و
رادیو روی میز چوبی او/ خبری تلخ را جهانی کرد
رادیو گفت او شهید شدست/قصه ی رقص و رزم و جولان و
رادیو داشت گریه میکرد و/ آه، انگشتری که خونینست
اربا اربا تنی که عاشق بود/ اربا اربا و مرد میدان و
پیرزن خیره شد به عکسی که/ روی دیوار حرف میزند و
دوشهیدی که سالها رفتند/ مادر وخانه،بیت الاحزان و
چادرش را به روی سر انداخت /عطرریحان بلند تر شده بود
گریه میکرد و زیرپاله شد/ گل و گلدان ویک گلستان و
میرود تا دل خیابانها/مقصدش نه هنوز نامعلوم
پیرزن بی عصا و پایی لنگ/پیرزن خستگی ،خیابان و
گوشه ای مینشیندو عکسی روبرویش به مهرمیخندد
عکس سرباز ِرهبرست اینکه/ روی دیوار یک دبستان و
درد دل میکند نمیداند /چه بگوید به عکس زیبایش
یوسف اینبار برنمیگردد/آهِ یعقوب و آهِ کنعان و
مسجدی گوشه ی خیابان است /ظهر، گلدسته،با اذانی که
پیرزن ،چادری که خاکی بود/بغض ِ مردم ویک شبستان و
ناگهان درقنوت گل چید و /کودکی چندساله شد خندید
صف اول دودست مردی که /دستهایش شبیه گلدان و
#اکرم_توکلی_شعر
http://eitaa.com/sheydayezeynab
نذر حضرت ام البنین سلام الله علیها
برای از تو سرودن قلم علم شده است
و واژه ها همه والا و محترم شده است
شنیده ام که شما شاعرید و اشک شرم
روان به روی جبین من و قلم شده است
عجیب واژه ژرفی ست محترم یعنی
کسی که محرم حق باشد و حرم شده است
به احترام تو باید تمام قد پا شد
به احترام همان قامتی که خم شده است
به جای فاطمه آنقدر مادری که اگر
کسی از عصمتتان گفت باورم شده است
عروس تازه ای و کودک حرم تبدار
هنوز سرنرسیده شروع غم شده است
میاید از طرف علقمه شمیمی که
گواه مادری ات گشته و حکم شده است
میان این دو حرم حس شاعرم انگار
که با دوفاطمه امروز هم قدم شده است
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب