نوحه حضرت علی اصغر علیه السلام
علی عزیزه
علی گل یاسه و گلدون و نمی خواد
علی خودش قنده و قندون و نمی خواد
علی خودش گلابه بارون و نمی خواد
علی تو گهواره س ولی اون و نمی خواد
علی تکون خورد
دلم خوشه کنارمی تو مادر
ولی رو دستام داری می شی پرپر
چشات دارن شبیه میشن به اکبر
کاش مث اون بشی یه پا دلاور
علی جان
علی میره جنگ
علی میره به جنگ و میدون و ببینه
علی میره فواره ی خون و ببینه
علی میره چک چک بارون و ببینه
داره می خنده تا بابا اون و ببینه
ببینه باباش
فدای رزم تو بشم دلاور
داری میشی شبیه داداش اکبر
اینقده پرواز بکنی جلوتر
جلوتر از جلوتر از کبوتر
آره کبوتر
علی علی جان
یه فکری واسه زخم بال قاصدک کن
واسه قناری تهیه ی آب خنک کن
چشات و باز و بازتر تو کم کمک کن
مرد خونه م برو وو بابات و کمک کن
برو کمک کن
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
نوحه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی
مرد مردان عمو
جان من جان عمو
مردانه روم به سوی میدان عمو
منم که دلبرش
شبیه اصغرش
چطور ببینم او یه دردی بگیره در سرش
ببینم اینهمه نیزه به روی پیکرش
مردانه روم به سوی میدان عمو
مرد مردان عمو
جان او جان عمو
مردانه رود به سوی میدان عمو
دستم را عمه نگیر
من هستم بچه ی شیر
این الحسنینم من ...نه خوار و اسیر
شکسته بال و پر
بریده دست اکر
می ارزه قدری که یک نیزه نباشه کارگر
می ارزه قدری که یک لحظه بگیردم به بر
این الحسنینم من نه خوار و اسیر
مرد مردان عمو
جان من جان عمو
مردانه روم به سوی میدان عمو
من که بودم پسرش
همواره دور و برش
چون اکبر او هستم من در نظرش
بیا تو عمه جان
مرا ز غم رهان
بیا اجازه ده جان بخشم به عشق نیمه جان
بذار برم که چش بر راهه دو چشم مهربان
مردانه روم به سوی میدان عمو
http://eitaa.com/sheydayezeynab
نذر نگاه عبدالله بن حسن علیه السلام
پیچیده عطر دلبرم ،باید که قربانش شوم
عشق وصالش در سرم، باید که قربانش شوم
شمع است او در چشم من ، نورش رسد بر چشم من
پروانه ای شعله ورم ،باید که قربانش شوم
سرشار عشق وغیرتم،محو جمال و صورتم
او احمد و من حیدرم ،باید که قربانش شوم
می بینم او را مست می، می بوسد او را تیر و نی
با جرعه ای از ساغرم ،باید که قربانش شوم
"او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان "
هرگز نباشد باورم ،باید که قربانش شوم
عمه نگیر این حال را ،آزاد کن این بال را
اینبار جوری دیگرم ،باید که قربانش شوم
امروز جوری دیگرم، با یاد زهرا مادرم
انگار در پشت درم ، باید که قربانش شوم
عمه منم ابن الحسن ، یاری ندارد غیر من
حالا که تنها یاورم ،باید که قربانش شوم
آورده او نام مرا ، در کنیه اش بعد از" ابا"
یعنی که مثل اکبرم، باید که قربانش شوم
آذین دامانش شوم ، حُسنی به پایانش شوم
آخر من از کی کمترم، باید که قربانش شوم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
اول که شنیدم پرواز تاخیر داره یکم ناراحت شدم انتظار خانواده برنامه ریزی وووو
اما بعد .....دوباره اشتباه کرده بودم و از " افوض امری الی الله " زاویه گرفته بودم و مطمئن شدم
حسی که بهم آرامش میده که او نسبت به ما از همه مهربان تر دلسوزتر دانا تر و مسلما مسلط تره و اکنون که پرواز جده به کرمان بعد از ۱۳ ساعت هنوز هم بلا تکلیفه این آرامش دلچسبه که کار دست اوست
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می برد هر جا که خاطر خواه اوست
۱۴۰۲/۴/۳۱
سلام حاج خانم کریمی نیای عزیز.الهی که حجتون قبول باشه و سفرتون بی خطر.🌺🌺🌺
شیدای زینب (سلام الله علیها)
سلام حاج خانم کریمی نیای عزیز.الهی که حجتون قبول باشه و سفرتون بی خطر.🌺🌺🌺
سلام و دعای خیر ممنونم عزیزم سلامت باشید
زبان حال ابا عبدالله الحسین علیه السلام خطاب به قاسم بن الحسن علیه السلام
ماه امشب نشده ماه تر از ماه شما
دلبری می کنی و معرکه دلخواه شما
گرم ، شمشیر شده در اثر آه شما
زرهی جور نشد بر قد کوتاه شما
ترسم از رفتن تو قافله بر هم ریزد
آسمان از غم این قائله بر هم ریزد
گشته شیرین دهنم از اثر شهد لبت
شده احلی غم امروز من از حرف شبت
چقدر نخل حسد برده به طعم رطبت
چه شبیه است به حیدر سخن و تاب و تبت
شانه بر مو زنی و سلسله بر هم ریزد
از کمان ابروی تو حرمله برهم ریزد
بس که لبهای تو داغ است سرم می سوزد
خم شدم موقع بوسه کمرم می سوزد
بیشتر از همه بر تو جگرم می سوزد
همچنان قلب حسن قلب حرم می سوزد
نجمه از دیدن این ولوله بر هم ریزد
خیمه دشمن از این زلزله برهم ریزد
عمه پروانه صفت دور سرت می چرخد
چون پدر کوچه فقط در نظرت می چرخد
زرهی هست که دور کمرت می چرخد
زیر سم ها همه ی دور و برت می چرخد
کاش یک نعره زنی تا گله بر هم ریزد
بین من با تو صف فاصله بر هم ریزد
رو شده با تو همه نیمه پنهان حسن
قاف سین میم شده سوره قرآن حسن
شاعرت هم شده مهمان سر خوان حسن
یک نگاهی به جوانان بنما جان حسن
حرف بسیار ولی حوصله بر هم ریزد
شاعرت نیز در این مرحله برهم ریزد
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#نوحه حضرت قاسم علیه السلام
به سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر از عسله
می پرسه از عمو
منم میرم بگو
عمو اگه داره یکم قااااااسم هم./ به پیشت آبرو
اجازه بده که قاسم هم/ کند به خون وضو
از دلبری او حالا ضرب المثله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر ازعسله
سیمای او حسنه
آهوی این چمنه
انگارعلیه بس که / شیرین سخنه
شبیه فاطمه
بدون واهمه
وقتی میره سوی دشمن ها او/ عقب میرن همه
این همه دشمنم انگاری/ بازم پیشش کمه
ژن های شجاعت او/ در آب و گله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین تراز عسله
آمد او نعره زنان
مانند شیر ژیان
انگار که حسن اومد در بزم جنان
عدوشه صف به صف
گرفته شد هدف
زمین و آسمان داره می بینه/ شکوه و هم شرف
صدا می زنه از میدون که /عموجون این طرف
حالا/ تو بیا دریاب/ این در نجف
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
زبان حال حضرت رباب سلام الله علیها
نگران بودم از اول که تو تنها پسری
نیستی مرد نبرد از همه شان بچه تری
آه گهواره نیاورده سری توی سری
این کبوتر که ندارد به تنش بال و پری
دیدم آن روز به گهواره تکان می خوردی
گوی سبقت ز همه اهل جهان می بردی
مثل یک لفظ دری بود نفهمیدم من
پدری و پسری بود نفهمیدم من
لهجه حور و پری بود نفهمیدم من
با زبان دگری بود نفهمیدم من
دیدم آن روز به گهواره تکانی خوردی
با نمک های نگاهت دل او را بردی
نگران بودم و ممنون که براتم دادی
توی دلمردگی ام آب حیاتم دادی
من بمیرم که تو از غصه نجاتم دادی
شیر من خشک شده آب فراتم دادی
ولی امروز که گهواره دچار باد است
آخرین خنده تو باز مرا در یاد است
خنده ات رمز تو بوده است برای پدرت
ذکر لبیک ملیحی به ندای پدرت
شده ای یک شبه مردی به هوای پدرت
شده ای باب حوائج تو به جای پدرت
من فدایت بشوم که روسفیدم کردی
مثل لیلا شده ام ، اُمّ شهیدم کردی
شده لالایی من ذکر پیام ارباب
برسانند به هر شیعه سکینه و رباب
آه یادم بنمایید که می نوشید آب
بعد از ان حال رباب است از این جمله خراب
توی یک سال دلم مثل همین گهواره
زیر خورشید شده در غم او آواره
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
باید شبیهی بر علی اکبر نگارم
تا از دل بابای او شعری بیارم
بر آن مثالم آنچنان عاشق شوم که
مجنون لیلا هم نیاید در شمارم
اینجا فقط لیلا چنان من هست مجنون
کاری ندارم هست آیا در کنارم
باید فقط فرزند زهرا باشم و بعد
بشناسم احمد (ص)را که روزی بوده یارم
باید محمد(ص) را ببینم توی میدان
مثل تمام غزوه ها در کارزارم
آن وقت می فهمم چرا بابای اکبر
پاشیده خاک غم به روی روزگارم
آن وقت پاره پاره از او دل کنم بعد
قطعه به قطعه واژه ها را جا گذارم
هرشب میان خوابهای نیمه بیدار
بنشینم و گریم برای حال زارم
باید دلم را سخت تر از سنگ سازم
باران شوم یکسر بر این صخره ببارم
گویم لک الحمدی که حمدالشاکرین را
آرم به سجده تا دهد صبر وقرارم
خلوت کنم باخاطرات یوسف و بعد
یعقوب باشم از فراقش اشک بارم
یعقوب می گویم که داغش آنچنان نیست
اما مثالی بهتر از ایشان ندارم
این بس که زهرا هم ندارد طاقتش را
تا روضه اکبر در این ابیات آرم
آه ای" جوانان بنی هاشم بیایید "
باید فقط از این عبارت جان سپارم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
4_5827679014696782468.mp3
6.23M
#علی_اکبر_علیهالسلام
میون خیمه ولوله به پا کرد
همین که اکبر با پدر وداع کرد۲
طلوع کندنو/.....ر محمدی
کمان کند اب/.....روی احمدی
چنان خرامان
رود به میدان
چشم بد به دور
تابا ند ز چهره نور
می پاشد از او غرور
بگو به مجنون آید و ببیند
که روی محمل لیلی اش نشیند
جمال یو/سف گشته ناپدید
همینکه او را با اشاره دید
شده پریشان
جناح عدوان
از نگاه او
باشد چشم او سپاه
چون تابد ز چهره ماه
پدر چگونه بر سرش رسیده
کسی چنین بابایی ندیده
همین که او را دیده و خمید
یکی یکی گلبرگش به دیده چید
به قلب یعقوب
گرفته آشوب
وامحمدا
در گوش جهان ندا
عَلی الدنیا
بعدک العفا
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
4_5823671354943081408.mp3
4.15M
قطعهی چشماتو واکن
با صدای: سیدعلی میرمحمدی
شاعر: قاسم صرافان
تنظیمکننده: نیما علامه
آهنگساز: زندهیاد ساناز کریمی
بکش رو صورتم دستاتو، بابا
میخوام آروم بشم، چشماتو وا کن
اگه میشه، بگیر بالا سرت رو
یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن
تو رو میخوام روی دستام بگیرم
بذار لبخندتو دنیا ببینه
بذار هر کی دلش لبریز غصه ست،
بیاد و پای گهوارهت بشینه
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
میخوام همیشه این دستای کوچیک
تو قابِ قلب آدمها بمونه
هرکی عشقو میخواد، منو ببینه
هرکی منو میخواد، تو رو بخونه
یه دنیا قلب خسته، بی بهونه
به اون دستای کوچیک دل نبسته
هنوزم مادری دلتنگ ماهش
پای گهوارهی خالی نشسته
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
شعر: قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
#علی_اکبر_علیه السلام
نام علی...اکبر نشد الا به این شکل
تکرار پیغمبر نشد الا به این شکل
الله اکبر های لشکر می رساند
دیگر کسی حیدر نشد الا به این شکل
مادر بزرگش با وجود این محمد
ام ابیها تر نشد الا به این شکل
این است که طاقت ندارد روضه اش را
شبه پدر دیگر نشد الا به این شکل
چون او نباشد هیچ آقازاده هرگز
آری ژنی* برتر نشد الا به این شکل
گل کرده لبهایش برای صوت قران
قاری که نام آورنشد الا به این شکل
هر جا بغل وا کرد نتوانست اورا.....
بابای او مضطر نشد الا به این شکل
اصغر ترین اکبر دراین شش گوشه یعنی
هرگز گلی پرپر نشد الا به این شکل
زینت کریمی نیا
*برای کلمه ژن معادل فارسی که بتواند اصطلاح ژن برتر را که در جامعه مرسوم شده دربر بگیرد نیافتم
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#یا_ابالفضل(ع)
کیست آیا بر زمین ماه است این افتاده دست ؟
یا همان اصل ید الله است این افتاده دست
"فوق ایدیهم" به والله است این افتاده دست
قاسمِ میراث این راه است این افتاده دست
این علم را بیشتر این دست بالا می برد
تشنگان عشق را دریا به دریا می برد
علقمه در خویش می پیچد که ناکام است از او
آب در تاب و تب است از او بگیرد آبرو
آه این ماه از چه رو می گیرد از خورشید رو
با برادر زاده ها دارد چه عشقی این عمو
یک نفر انگار اینجا عطر یاس آورده است
مادری گل را به منظور سپاس آورده است
یک " احامی ابدا عن دینی" اش تضمین کند
آنچه شعر و شاعری در درگه آیین کند
نیمه ی مصراع او تکمیل عمر دین کند
کاسه ی با نقش دستش شعر را شیرین کند
نقش یاس و آب در پرونده عباس چیست ؟
آنکه آرد روز محشر دست از عباس کیست؟
دست روی دست مادر ها قیامت می کند
دست می گیرد نبی ختم رسالت می کند
دستِ بسته* زیر خاک اعلام بیعت می کند
سوره فتح* اینچنین ابراز نصرت می کند
عاقبت" انا فتحنا" ارز رایج می شود
نوبت پیروزی باب الحوائج می شود
یک نفر نه ، ملتی در مکتب عباس هاست
هم سپهدار است هم در قله احساس هاست
اینکه سر بر دامن پاک نژاد یاس هاست
یعنی اینکه خاص تر از خاص تر از خاص هاست
شرم دارد از سکینه سینه ی احساسی اش
علقمه انباشته از عطر های یاسی اش
دست روزی می شود فریاد از بغدادها
سر دهد از شامگاه شام هم فریادها
مانده اند از درس او والاترین استادها
ناز شستش خوب بست از پشت ، دست رادها
هر که از دریای او نوشد کمی ، قاسم شود
تا یکی از یاوران مهدی قائم شود
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#ابالفضل_علیه السلام
نرگس که عطر گلشنش را دوست دارد
از روضه ها گل چیدنش را دوست دارد
یاسی که خود در بین گلها برگزیده است
این یاس رنگ سوسنش را دوست دارد
سیمای لاله سرخ گون کرده جهان را
اما به شدت لادنش را دوست دارد
یعنی گلاب او معطر تر شده که
حتی گل پرپر تنش را دوست دارد
گویی یدالله است که مشکل گشا هم
بوسه به دست روشنش را دوست دارد
آغوش او امن است که حتی امامش
در بی پناهی مامنش را دوست دارد
سر می گذارد روی دامان سکینه
انگار که پیراهنش را دوست دارد
چشمش به پایین است رو در روی زینب
گویی که نقش دامنش را دوست دارد
آخر چقدر این سر به زیری جان خواهر
او جان خواهر گفتنش را دوست دارد
آنقدر شاعر هست که حتی عدو هم
اشعار ناب و متقنش را دوست دارد
وقتی نگاهش می کند مولا پیاده
آن قامت مردافکنش را دوست دارد
بر آن خدا که آفریدش آفرین باد
احسن بر او که احسنش را دوست دارد
وقتی دعای اول ایرانیان است
یعنی که سلطان میهنش دوست دارد
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
ناقابلی تقدیم به ساحت مقدس آقای شهیدان #ابا_عبدالله_الحسین_علیه السلام
اگر او ساقی است این ساغر و پیمانه می ارزد
اگر او شمع باشد سوزش پروانه می ارزد
کنار او که باشی بی می و میخانه می ارزد
به راه عاشقی ،دیوانه ی دیوانه می ارزد
اگر مریم رود تا کربلا از قدس راهی نیست*
برای او که غیر از نینوا دیگر پناهی نیست
به نورش می خرد درهم شهاب و نجم ثاقب را
کشیده سمت نورانی خود هر ماه راغب را
زنانی چون قمر، هانیه و ام المصائب را
مسیحا گشته در دیر و خریده قلب راهب را
مسیحای وهب بوده است با چشم ترش یک شب
مسیحایی برای راهبی هم شد سرش یک شب
خوشا حال کلیسایی که مهمانش حسین است و
چه خوش اقبال آن راهب که رهبانش حسین است و
خوشا دیری که ناقوسش غزل خوان حسین است و
چه خوشبخت است آن جانی که جانانش حسین است و
بدا بر حال آن مسجد که بی عشقش اذان گویاست
مبادا خانه کعبه اگر بی پرچمش برپاست
گذشته از زمان و از مکان آوازه ی عشقش
سفید و زرد و سرخ و تیره هم در بازه ی عشقش
رسم تا منجی موعود از دروازه عشقش
کنار متن شاید بنده هم شیرازه ی عشقش
بگیرد آبرو کعبه ز باران نماز صبح
حواریون و عیسایند مهمان نماز صبح
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_حسین_علیه السلام
جرم کمی نیست ای مرد
وقتی که دلداده باشی
با اینکه در دام دینی
انسانی آزاده باشی
نصفت همان نصف احمد
نیمت همان نیم حیدر
سرتاسرت فاطمیه
سرتاسرت غرق کوثر
جرم کمی نیست وقتی
بر سینه اش پا گذاری
پیغمبر آرام گیرد
طفلی خبر هم نداری
طفلی خبر هم نداری
آن سینه سینای عشق است
جای خداوندگار است
یا جای پاهای عشق است
گیریم بخشند شاید
این که علی هست بابات
دیگر نباید ببخشند
نام علی بر پسر هات
بخشودنی نیست هرگز
امر امیری به معروف
نهی از نمازی که مست است
بر سمت ناقبله معطوف
سجاده ها سبز رنگند
سبز سیاست کدام است
قلب صدف هم که صاف است
دیگر صداقت کدام است
اینها همه جرم اما
کیفر چه بوده ؟ بماند
قادر نبوده قلم ها
آن را سروده بماند
البته جرم کمی نیست
عشق کنیزی به ارباب
اما به زهرا ببخش و
او را به زینب تو دریاب
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
من #روضهی تو را شنیده ام و زنده ام هنوز؟؟!
اين شرط عاشقی نَبُوَد خاک بر سرم ...
#شب_دهم #عاشورا #محرم🥀
#شهادٺ_سالار_شهیدان💔
#امامحسین_ع_تسلیٺ_باد🏴
نوحه گفتگوی حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
به سبک خوابم یا بیدارم حالا که بین حرم تو و علمدارم
کنار خواهر باش
بگو به زینبت که این چه جائیه داداش
بگو چرا هوا پر از سیاهیه داداش
کنار خواهر باش
هوا کم و تفته
گرفته راه سینه رو یه بغضی که سخته
انگار دوباره مادر از میونمون رفته
هوا کم و تفته
تو بگو به خواهرت
چرا پر سیاهی ولکه ی خونه مهتاب
توبگو به خواهرت
خواهر م اینا همش کابوسه و فکره وخواب
توبگو به خواهرت
لشکر دشمنی نیست اینجا پر از نخله و آب
دردت به جونم حسین...
چه حسیه اینجا
که دل گرفته تو نماز مغرب صحرا
تنگه دلم برادرم به مادرم زهرا
چه حسیه اینجا
فدات بشه خواهر
که یک تنه جواب میدی سوال دور وبر
تنها یی می کشی به شونه غم شدی مضطر
فدات بشه خواهر
یاد اون روزا بخیر
که یه دست من به دست تو و یه دست به حسن
یاد اون روزا بخیر
شور و شوق ما بود و فاطمه و ابالحسن
یاد اون روزا بخیر
بیا دستم و بگیر دوباره آرامش من
دردت به جونم حسین ....
غروب پاییزه
و آروم آروم اشک تو رو گونه می ریزه
نگاه مهربون تو از غصه لبریزه
غروب پاییزه
غروب پاییزه
دلم میون سینه ام یه دفعه می ریزه
نگاه بین ما دو تا چقد غم انگیزه
غروب پاییزه
آیا این درسته که
به همه گفتی که اینجا کربلاست به من بگو
آیا این درسته که
به همه گفتی که اینجا نینواست به من بگو
آیا این درسته که
پیرهن کهنه برای این روزاست به من بگو
آروم جونم.....حسین حسین ....
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از رادیو زیارت
954_790_13.mp3
7.67M