میلاد بهانه آفرینش حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن و هفته مادر مبارک ❤️
جز خدا هیچکس نبود آنروز ، تو فقط شاهد خدا بودی
موقع رونمایی از خورشید ، توبه چشمش چه آشنا بودی
آسمان سیب را که بو می کرد ،کوثرت را که درسبو می کرد
چشمهایش که آب رو می کرد ، علت آبرو شما بودی
آبرو می گرفت باران و ، می شد آماده پای قرآن و
باوضو آیه های انسان و ، شان تنزیل هل اتی بودی
بود شد هر نبود با چشمت ،می رسد هر وجود تا چشمت
چشمه یک چشمه بود از چشمت .مروه ها را خودت صفا بودی
بعد تو گل خدا عمل آورد .جای روی تو یک بدل آورد
شاعری یاس را مثل آورد ، مهربان بودی و رضا بودی
شاعری یاس را مثل آورد ،یاس پهلو گرفت و کم آورد
او بهاری شکسته را می خواند ،وقتی او را تو پیشوا بودی
چادرت بر سپیده زد پهلو ، با همان هفت وصله اش بانو
گرچه رویت ندیده بود ملک . ذکر تسبیح ماورا بودی
برق زد ربنای در دستت ،شد همین ها طلای در دستت
چه نیازی تو را به انگشتر ،که خودت برتر از طلا بودی
چه نیازی به رخت نو داری ،تو که با ماه یک به دو داری
کمترین هدیه ات لباس عروس ، که عروس فرشته ها بودی
کمترین هدیه ات لباس عروس ،چون که بر عرش می کنی تو جلوس
برمن شاعرت چه می بخشی ،تو که دستی پر از دعا داری
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب
گفتگوی #حاج_قاسم با مرگ
چقدر دلبر گل پیرهن در آغوشت
چقدر لیلی سیمین بدن در آغوشت
چقدر پای زلیخای من به درد آمد
دوید و باز نشد جای من در آغوشت
همین که شعر وزد از هوای خانه تو
به بوی وسوسه آید سخن در آغوشت
به پیش چشم خودم دیده ام شقایق را
که راه یافته با نسترن در آغوشت
زمان به وقت شهادت ، شب است و شعله ورم
شده ست قسمت من سوختن در آغوشت
قسم به قسمت قاسم رسیده ام ای مرگ*
به آرزوی خودم کاملا در آغوشت
رفیق جبهه و سنگر ، ببین وفای مرا
به بیت آخری ام آمدن در آغوشت
زینت کریمی نیا
رفیق جبهه و سنگر یعنی #شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی دوست حاج قاسم که طبق وصیتشان در کار ایشان دفن شده اند
نامه حاج قاسم به دخترشان :
*مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حاج_قاسم
"دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس "
دعای مادرسادات پیک راهت بس
اگر که خسته رسیدی به مرقد زینب
به زیر چادر مادر،پناهگاهت بس
پس از کرامت باران به کربلای پنج
نگشته خشک دو چشم تو این گناهت بس
بیا که دهر دچار مصیبت و قحطی ست
برای مرگ گناهان کمی نگاهت بس
تو خوب راه رسیدن به عشق را حفظی
در این طریقت تاریک نور ماهت بس
من از توجه زهرا به وجه تو دیدم
موجه است نگاهت ، همین وجاهت بس
بیا نفس بده بر ابرهای مردهی شهر
که یک نسیم فقط،از هوای آهت بس
به نام فاطمه و ربط آن به یا فاطر
به نام قاسمِ قسمت ، به قدرت ِ قاهر
به ذکر فاطمه و "هَل اتی علی الانسان"
به رمز آن شب حمله به سنگر و میدان
قسم به نام درخشان زهره و زهرا
قسم به فجر به اسم ضمیر "اَعطَینا"
به آیه آیه ی قدر وبه سوره ی کوثر
که نیست مکتب قاسم به یمن او ابتر
به" یُطعمون" و به "یُوفون" به نذر و "نُطعمُکُم"
یتیم اسیر و فقیرند کل این مردم
که پای سفره زهرا شدند پرورده
که مادرانه همه هستی اش فدا کرده
قسم به نام پر از مهربانی ات مادر
که پای مادری ات قابلی ندارد سر
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از بنیادحضرت مهدی(ع)کرمان
🔴 بهتــــرین فرد اهل زمیــــن
🔵 پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم:
🌕 إِنَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِي خَيْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً
🌹 دخترم فاطمه (سلام الله علیها) بهترین فرد اهل زمین از لحاظ عنصر وجودی، شرافت و بزرگواری است.
📚 غاية المرام، بحرانی ج ۵ص۳۴
🟢 فرا رسیدن میلاد با سعادت ام الائمه حضرت زهرا سلام الله علیها بر وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد.
#چهارشنبه_امام_رضا_جان
تبریک های ما به جز از استعاره نیست
تبریک اصل شامل او هست وچاره نیست
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#سرود_میلاد_حضرت_زهرادر #سالروز_شهادت_حاج_قاسم
اجرا توسط حاج آقا حسینخانی ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
سیزده دی نگو که نوبهاره
مادری با پسر قراری داره
اونکه قلبش گره خورده به زهرا
عشقش از گوشه ی چشاش میباره
چشای قشنگش
میباره نور مهدی
دلشم می تپه
واسه ظهور مهدی
یا مهدی ادرکنا
یا مادر یا زهرا
تو زمستون بهاره گل نرگس
بی بی زهرا میره مجلس به مجلس
میده امید به ما که جا نمونیم
میشه عطر شهادت همه جا حس
عطر و بوی نرگس
داره پیام مهدی
اومده مسیحم
به احترام مهدی
یا مهدی ادرکنا
یا مادر یا زهرا
داره نزدیک میشه ظهور آقا
میرسه به کنعان یوسف زهرا
ظلم آمریکا و صهیون تمومه
انشاءالله میشه ظفر مهیا
ی طرف داغ و غم
داره دل از حاج قاسم
ی طرف شادی از
اینکه میاد با قائم
یا زهرا یا مادر
ما موندیم با حیدر
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بهمناسبت #روز_مادر
🍃تقدیم به همه مادران آسمانی فاطمی، صلواتی بفرستیم🍃
چیزی نمانده خاطرم از نان مادرم
چیزی بهغیر تاول دستان مادرم
تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی...
شاهانه بود چادر ارزان مادرم
قایم که میشدیم، کسی کارمان نداشت
در چادر گرفته بهدندان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
اقساط ماهیانهی بابای کارگر
کم بود در مقابل ایمان مادرم
غیر از دعا به حال من و خواهران من
چیزی نبود در تب و هذیان مادرم
یادش بهخیر... شانه به موهام میکشید
قربان گیسوان پریشان مادرم
یک سفرهی پُراَز برکت پهن کردهام
با پول تانخوردهی قرآن مادرم
هرگز قسم به جان عزیزش نخوردهام
دلتنگ مادرم شدهام... جان مادرم
کو شانهای که سر بگذارم بهروی آن
حالا که آمدهست سر شانه مادرم
از روزگار درس فراوان گرفتهام
اما هنوز طفل دبستان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
محمدحسین ملکیان
میلاد سراسر سعادت حضرت صدیقه کبری فاطمه الزهرا سلام الله علیها مبارک باد .
اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک
می شود دفتر دیروز مرا پاک کنی
گوشه ای در کف پاهات مرا خاک کنی
امشب حاجی مهمان داره و من متاسفانه به دلایلی کرمان نیستم هیچوقت فکر نمی کردم اینقدر،دلتنگ کرمان بشم
تعویض پرچم گنبد منور رضوی در واکنش به حادثه تروریستی کرمان
@AkhbarMashhad
هدایت شده از اکرم توکلی
به نام خدا
تقدیم به روح شهدای راه حاج قاسم
اولین بار چادری پوشید
در دل آینه نگاهی که
گفت مامان قشنگ تر شده ام
مادرش گفت ها و آهی که
اولین بار بود موهایش
زیر نرمی روسری خوابید
صورتش استخوانی و زیبا
صورتش بود و قرص ماهی که
راهی ازدحام بیرون شد
سمت گلزارتا شهیدان رفت
بوسه زد بر مزارحاجی گفت
که خدایا خودت گواهی که
روسری را که تنگ تر میکرد
چادرش را که خاک میبوسید
سمت خانه به سمت پل میرفت
سمت جا و مکان و راهی که
چشمهایش قشنگ تر شده بود
قصه نرگس و گل و چشمش
چشمهایی که شست و شو شده بود
پاک و معصوم و بیگناهی که
وصدایی مهیب آمدو بعد
چادری که به آسمان میریخت
وگلویی که خون تراوش کرد
دختر و مادر و نگاهی که
#اکرم_توکلی_شعر
هدایت شده از اکرم توکلی
بی قرارم شبیه موجی که
عاشق روزهای طوفانیست
در من انگار شاعری گرم
روضه و نوحه و غزلخوانیست
دارم از ازدحام می آیم
تا شهادت تبی دگر مانده
راه روشن شده برایم عشق
مقصدش مکتب سلیمانیست
میروم مست باز تا ساقی
اشتهای مرا زیاد کند
می بریزد به کاسه ام فصلِ
شور و شیدایی و فراوانیست
دارم از ازدحام می آیم
تا دلم را به نامتان کردم
همه ی قرعه ها به نامم شد
فال نیکی که فال پایانیست
من تو را تو مرا بغل بکنی
وسلام و بهشت و رب رحیم
آه امشب تب و من و هذیان
میشود گرچه راه طولانیست
من که سیراب اشک ها شده ام
تشنگی بر لبم نمیماند
میروم تا شهادتی دیگر
میروم سفره پهن،مهمانیست
#اکرم_توکلی_شعر
فداتون بشم خانم کریمی نیای عزیز.
ممنون که این فرصت رو در اختیار من قرار دادین.راستی لینک کانال اشعارم رو فراموش کردم در زیر برای اعضای کانال خوبتون میفرستم اگه دوست داشتند عضو بشن
#شب_های_جمعه_زیارتی
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
دوباره خبر سوزناک است و داغ
خبر باز هم از گلستان و باغ
دوباره همان شمع و پروانه ها
دوباره هوای تب خانه ها
گل و شمع و پروانه جمعند باز
پریشان به دامان شمعند باز
قراری که کردند یادش بخیر
نم اشک و لبخند یادش بخیر
شب جمعه قصد زیارت ز دور
بساط خوش چشم و دل جور جور
نرفته یکی کربلایی شده
هم آوای مرغ هوایی شده
یکیشان همین اربعین رفته و
یکیشان به نوبت نرفته جلو
چنان دل به جام بلا داده اند
که مهمان ساقی این باده اند
خود ارباب آمد به دیدارشان
بدون ضریح و نقاب و نشان
شده قصه عشق آغاز باز
دری از شهادت شده باز،باز
چه طفلان هماورد مردان شدند
زنان را ببین ،مرد میدان شدند
ببین کودکان پرده خوانی کنند
در این پرده خود پهلوانی کنند
ببین پیرمردان که جامانده اند
چگونه دوباره به وجد آمدند
ازاین بین یک بلبل نغمه خوان
نشان دارد از،مهر اربابمان
چنان روضه ی حاج عادل دلی است
که حقش در این عشق آب و گلی است
همان روز که خواند شعری ز یار
و زد روی سینه به دستش سه بار
که ای حاج قاسم مرا پاک کن
مرا در کنار خودت خاک کن*
من آن روز،فهمیدم او رفتنی است
گل یاس پرورده اش چیدنی است
ولی وزن این شعر احساس نیست
حماسی است مرثیه ی یاس نیست
نه چون قصه ی شاهنامه دروغ
که از واقعیت گرفته فروغ
حسینی است این قاسمی نامه ام
تمام انتظار است برنامه ام
من از زینب آموختم غیرتی
که بر صهیون انداختم حسرتی
که یکبار از غم شکایت کنم
غزل بی حماسه روایت کنم
من ایرانی ام قوم سلمانی ام
که کامل نباشد مسلمانی ام
اگر سر بپیچم ز حکم ولی
نباشم به فرمان سید علی
علی یا علی یا علی یا علی
کنون فاش گویم به صوت جلی
حسین و حسین و حسین و حسین
ندارد تفاوت به بدر و حنین
ندارد تفاوت زمان و مکان
به کرمان و یا کربلا هر زمان
فدای حسین است جان ودلم
که حاج قاسمی مثل حاج عادلم
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
*اشاره به نوحه ای که شهیدحاج عادل رضایی برای حاج قاسم خواندند در این شعر یک بیت بود که خطاب به حاج قاسم( ازاشعار این حقیربود):
می شود دفتر دیروز مرا پاک کنی
گوشه ای در کف پاهات مرا خاک کنی
که در این بیت حاج عادل سه بار به روی سینه اش زد
http://eitaa.com/sheydayezeynab
نوحه امروز
حاج آقا حسینخانی
نسیم اومد از سمت گل...زار از سر سروی بلند
خبر اومد که پیشِ ار...بابش شده او سربلند
میگن که یارم
میل حرم کرد
این حسرت دل
بیچاره ام کرد
ای وای حسین جان
اونیکه یار من بوده ...رفته سوی یاری دیگه
دلشو برده صحن زی...بای علمداری دیگه
دیدم که حالش
حالی دیگه شد
انگار که پاهاش
بالی دیگه شد
ای وای حسینم ...
تموم آرزوی یا...رمن بوده کرب و بلا
می دونم که حالا میان... استقبالش فرشته ها
می برد که اسمِ
کرب و بلاشو
می دیدم اشک و
خون گریه ها شو
ای وای حسین جان
میخوام تموم دنیا حا..لا بدونن که عاشقم
منم میخوام شهید بشم ارباب بدونه لایقم
این جان ماهم
آقا فدایت
این غم نمیشه
مثل عزایت
ای وای حسین جان
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab