نذر نگاه عبدالله بن حسن علیه السلام
پیچیده عطر دلبرم ،باید که قربانش شوم
عشق وصالش در سرم، باید که قربانش شوم
شمع است او در چشم من ، نورش رسد بر چشم من
پروانه ای شعله ورم ،باید که قربانش شوم
سرشار عشق وغیرتم،محو جمال و صورتم
او احمد و من حیدرم ،باید که قربانش شوم
می بینم او را مست می، می بوسد او را تیر و نی
با جرعه ای از ساغرم ،باید که قربانش شوم
"او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان "
هرگز نباشد باورم ،باید که قربانش شوم
عمه نگیر این حال را ،آزاد کن این بال را
اینبار جوری دیگرم ،باید که قربانش شوم
امروز جوری دیگرم، با یاد زهرا مادرم
انگار در پشت درم ، باید که قربانش شوم
عمه منم ابن الحسن ، یاری ندارد غیر من
حالا که تنها یاورم ،باید که قربانش شوم
آورده او نام مرا ، در کنیه اش بعد از" ابا"
یعنی که مثل اکبرم، باید که قربانش شوم
آذین دامانش شوم ، حُسنی به پایانش شوم
آخر من از کی کمترم، باید که قربانش شوم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
اول که شنیدم پرواز تاخیر داره یکم ناراحت شدم انتظار خانواده برنامه ریزی وووو
اما بعد .....دوباره اشتباه کرده بودم و از " افوض امری الی الله " زاویه گرفته بودم و مطمئن شدم
حسی که بهم آرامش میده که او نسبت به ما از همه مهربان تر دلسوزتر دانا تر و مسلما مسلط تره و اکنون که پرواز جده به کرمان بعد از ۱۳ ساعت هنوز هم بلا تکلیفه این آرامش دلچسبه که کار دست اوست
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می برد هر جا که خاطر خواه اوست
۱۴۰۲/۴/۳۱
سلام حاج خانم کریمی نیای عزیز.الهی که حجتون قبول باشه و سفرتون بی خطر.🌺🌺🌺
شیدای زینب (سلام الله علیها)
سلام حاج خانم کریمی نیای عزیز.الهی که حجتون قبول باشه و سفرتون بی خطر.🌺🌺🌺
سلام و دعای خیر ممنونم عزیزم سلامت باشید
زبان حال ابا عبدالله الحسین علیه السلام خطاب به قاسم بن الحسن علیه السلام
ماه امشب نشده ماه تر از ماه شما
دلبری می کنی و معرکه دلخواه شما
گرم ، شمشیر شده در اثر آه شما
زرهی جور نشد بر قد کوتاه شما
ترسم از رفتن تو قافله بر هم ریزد
آسمان از غم این قائله بر هم ریزد
گشته شیرین دهنم از اثر شهد لبت
شده احلی غم امروز من از حرف شبت
چقدر نخل حسد برده به طعم رطبت
چه شبیه است به حیدر سخن و تاب و تبت
شانه بر مو زنی و سلسله بر هم ریزد
از کمان ابروی تو حرمله برهم ریزد
بس که لبهای تو داغ است سرم می سوزد
خم شدم موقع بوسه کمرم می سوزد
بیشتر از همه بر تو جگرم می سوزد
همچنان قلب حسن قلب حرم می سوزد
نجمه از دیدن این ولوله بر هم ریزد
خیمه دشمن از این زلزله برهم ریزد
عمه پروانه صفت دور سرت می چرخد
چون پدر کوچه فقط در نظرت می چرخد
زرهی هست که دور کمرت می چرخد
زیر سم ها همه ی دور و برت می چرخد
کاش یک نعره زنی تا گله بر هم ریزد
بین من با تو صف فاصله بر هم ریزد
رو شده با تو همه نیمه پنهان حسن
قاف سین میم شده سوره قرآن حسن
شاعرت هم شده مهمان سر خوان حسن
یک نگاهی به جوانان بنما جان حسن
حرف بسیار ولی حوصله بر هم ریزد
شاعرت نیز در این مرحله برهم ریزد
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#نوحه حضرت قاسم علیه السلام
به سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر از عسله
می پرسه از عمو
منم میرم بگو
عمو اگه داره یکم قااااااسم هم./ به پیشت آبرو
اجازه بده که قاسم هم/ کند به خون وضو
از دلبری او حالا ضرب المثله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر ازعسله
سیمای او حسنه
آهوی این چمنه
انگارعلیه بس که / شیرین سخنه
شبیه فاطمه
بدون واهمه
وقتی میره سوی دشمن ها او/ عقب میرن همه
این همه دشمنم انگاری/ بازم پیشش کمه
ژن های شجاعت او/ در آب و گله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین تراز عسله
آمد او نعره زنان
مانند شیر ژیان
انگار که حسن اومد در بزم جنان
عدوشه صف به صف
گرفته شد هدف
زمین و آسمان داره می بینه/ شکوه و هم شرف
صدا می زنه از میدون که /عموجون این طرف
حالا/ تو بیا دریاب/ این در نجف
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
زبان حال حضرت رباب سلام الله علیها
نگران بودم از اول که تو تنها پسری
نیستی مرد نبرد از همه شان بچه تری
آه گهواره نیاورده سری توی سری
این کبوتر که ندارد به تنش بال و پری
دیدم آن روز به گهواره تکان می خوردی
گوی سبقت ز همه اهل جهان می بردی
مثل یک لفظ دری بود نفهمیدم من
پدری و پسری بود نفهمیدم من
لهجه حور و پری بود نفهمیدم من
با زبان دگری بود نفهمیدم من
دیدم آن روز به گهواره تکانی خوردی
با نمک های نگاهت دل او را بردی
نگران بودم و ممنون که براتم دادی
توی دلمردگی ام آب حیاتم دادی
من بمیرم که تو از غصه نجاتم دادی
شیر من خشک شده آب فراتم دادی
ولی امروز که گهواره دچار باد است
آخرین خنده تو باز مرا در یاد است
خنده ات رمز تو بوده است برای پدرت
ذکر لبیک ملیحی به ندای پدرت
شده ای یک شبه مردی به هوای پدرت
شده ای باب حوائج تو به جای پدرت
من فدایت بشوم که روسفیدم کردی
مثل لیلا شده ام ، اُمّ شهیدم کردی
شده لالایی من ذکر پیام ارباب
برسانند به هر شیعه سکینه و رباب
آه یادم بنمایید که می نوشید آب
بعد از ان حال رباب است از این جمله خراب
توی یک سال دلم مثل همین گهواره
زیر خورشید شده در غم او آواره
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
باید شبیهی بر علی اکبر نگارم
تا از دل بابای او شعری بیارم
بر آن مثالم آنچنان عاشق شوم که
مجنون لیلا هم نیاید در شمارم
اینجا فقط لیلا چنان من هست مجنون
کاری ندارم هست آیا در کنارم
باید فقط فرزند زهرا باشم و بعد
بشناسم احمد (ص)را که روزی بوده یارم
باید محمد(ص) را ببینم توی میدان
مثل تمام غزوه ها در کارزارم
آن وقت می فهمم چرا بابای اکبر
پاشیده خاک غم به روی روزگارم
آن وقت پاره پاره از او دل کنم بعد
قطعه به قطعه واژه ها را جا گذارم
هرشب میان خوابهای نیمه بیدار
بنشینم و گریم برای حال زارم
باید دلم را سخت تر از سنگ سازم
باران شوم یکسر بر این صخره ببارم
گویم لک الحمدی که حمدالشاکرین را
آرم به سجده تا دهد صبر وقرارم
خلوت کنم باخاطرات یوسف و بعد
یعقوب باشم از فراقش اشک بارم
یعقوب می گویم که داغش آنچنان نیست
اما مثالی بهتر از ایشان ندارم
این بس که زهرا هم ندارد طاقتش را
تا روضه اکبر در این ابیات آرم
آه ای" جوانان بنی هاشم بیایید "
باید فقط از این عبارت جان سپارم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
4_5827679014696782468.mp3
زمان:
حجم:
6.23M
#علی_اکبر_علیهالسلام
میون خیمه ولوله به پا کرد
همین که اکبر با پدر وداع کرد۲
طلوع کندنو/.....ر محمدی
کمان کند اب/.....روی احمدی
چنان خرامان
رود به میدان
چشم بد به دور
تابا ند ز چهره نور
می پاشد از او غرور
بگو به مجنون آید و ببیند
که روی محمل لیلی اش نشیند
جمال یو/سف گشته ناپدید
همینکه او را با اشاره دید
شده پریشان
جناح عدوان
از نگاه او
باشد چشم او سپاه
چون تابد ز چهره ماه
پدر چگونه بر سرش رسیده
کسی چنین بابایی ندیده
همین که او را دیده و خمید
یکی یکی گلبرگش به دیده چید
به قلب یعقوب
گرفته آشوب
وامحمدا
در گوش جهان ندا
عَلی الدنیا
بعدک العفا
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
AliMirMohamadi4_5823671354943081408.mp3
زمان:
حجم:
4.15M
قطعهی چشماتو واکن
با صدای: سیدعلی میرمحمدی
شاعر: قاسم صرافان
تنظیمکننده: نیما علامه
آهنگساز: زندهیاد ساناز کریمی
بکش رو صورتم دستاتو، بابا
میخوام آروم بشم، چشماتو وا کن
اگه میشه، بگیر بالا سرت رو
یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن
تو رو میخوام روی دستام بگیرم
بذار لبخندتو دنیا ببینه
بذار هر کی دلش لبریز غصه ست،
بیاد و پای گهوارهت بشینه
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
میخوام همیشه این دستای کوچیک
تو قابِ قلب آدمها بمونه
هرکی عشقو میخواد، منو ببینه
هرکی منو میخواد، تو رو بخونه
یه دنیا قلب خسته، بی بهونه
به اون دستای کوچیک دل نبسته
هنوزم مادری دلتنگ ماهش
پای گهوارهی خالی نشسته
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
شعر: قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
#علی_اکبر_علیه السلام
نام علی...اکبر نشد الا به این شکل
تکرار پیغمبر نشد الا به این شکل
الله اکبر های لشکر می رساند
دیگر کسی حیدر نشد الا به این شکل
مادر بزرگش با وجود این محمد
ام ابیها تر نشد الا به این شکل
این است که طاقت ندارد روضه اش را
شبه پدر دیگر نشد الا به این شکل
چون او نباشد هیچ آقازاده هرگز
آری ژنی* برتر نشد الا به این شکل
گل کرده لبهایش برای صوت قران
قاری که نام آورنشد الا به این شکل
هر جا بغل وا کرد نتوانست اورا.....
بابای او مضطر نشد الا به این شکل
اصغر ترین اکبر دراین شش گوشه یعنی
هرگز گلی پرپر نشد الا به این شکل
زینت کریمی نیا
*برای کلمه ژن معادل فارسی که بتواند اصطلاح ژن برتر را که در جامعه مرسوم شده دربر بگیرد نیافتم
http://eitaa.com/sheydayezeynab