eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
254 دنبال‌کننده
317 عکس
228 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220805-WA0069.m4a
2.23M
شعرحضرت مسلم شاعر : بانو زینت کریمی نیا اجرا : استاد توحید بالایی گرمرود تقدیم به حضرت مسلم علیه السلام گویی رسیده قصه به جاهای سخت خویش " بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش" باور کنید شهر خودش دل شکسته تر دارد غروب می کند از روز سخت خویش دارد غروب کوفه نشان می دهد کمی تصویر واضح از جگر لخت لخت خویش وقتی که ماه جای ندارد در این مکان باید که شهر گریه کند خون به بخت خویش در این زمین امیر سما کشته جفاست این پایتخت خون شده در پای تخت خویش این مسلمین که سایه به مسلم نمی دهند این سایه نیست در خور شان درخت خویش آقا نیا سرم به فدایت پسر عمو "ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش" زینت کریمی نیا ‍‍‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
با سلام به همراهان عزیز دیشب اول محرم نایب شما دوستان بودیم در عمره مفرده جای شما خالی پرده خانه کعبه را تعویض کرده بودند طبق روال هر سال در ماه ذیحجه پارچه سفیدی به دور خانه کعبه می کشند و به اصطلاح محرم می کنند و اول محرم که سال قمری هم شروع میشه کلا پارچه مشکی قبلی رو عوض می کنن و تبدیل به نو می کنن که خیلی زیباست و بنده که تا حالا فکر می کردم این پارچه مشکی ساده است دیشب از نزدیک دیدم که منقش به الله و الله اکبر و لا اله الا الله و ..... بسیار زیبایی است .جای همه تون خالی ولی چه رابطه ای بود بین کعبه و دل من و امثال من که دیشب با چادر و لباس مشکی محرم شده بودیم و چه احرام قشنگی بود 🖤 .صلی الله علیک یا اباعبدالله 🖤
امشب می خوام شب های جمعه زیارتی رو اختصاص بدم به امام حسن عزیزم که این شعر حاصل زیارت مدینه منوره است
امام حسن علیه السلام من و دوباره کبوتر کبوتری دیگر حرم دوباره حرم حال بهتری دیگر حرم دوباره حرم حس و حال کرب و بلا ورود از در قبله ولی دری دیگر حرم پس از حرم و صحن های تو در تو چنان حریم برادر برابری دیگر دوباره شوری سکر آور پیاله ی چشم شبیه صحن عتیق است و ساغری دیگر چه خوش نشسته برابر به روضه رَضوان گلاب ناب محمد به قمصری دیگر نگو خدای نکرده حرم ندارد او ببین به پا شده در دل چه محشری دیگر طلای اصل حسین است ، خاک صحن حسن که کرده جذب گروه کبوتری دیگر زینت کریمی نیا ۱۴۰۲/۴/۱۹ http://eitaa.com/sheydayezeynab
نوحه حضرت علی اصغر علیه السلام علی عزیزه علی گل یاسه و گلدون و نمی خواد علی خودش قنده و قندون و نمی خواد علی خودش گلابه بارون و نمی خواد علی تو گهواره س ولی اون و نمی خواد علی تکون خورد دلم خوشه کنارمی تو مادر ولی رو دستام داری می شی پرپر چشات دارن شبیه میشن به اکبر کاش مث اون بشی یه پا دلاور علی جان علی میره جنگ علی میره به جنگ و میدون و ببینه علی میره فواره ی خون و ببینه علی میره چک چک بارون و ببینه داره می خنده تا بابا اون و ببینه ببینه باباش فدای رزم تو بشم دلاور داری میشی شبیه داداش اکبر اینقده پرواز بکنی جلوتر جلوتر از جلوتر از کبوتر آره کبوتر علی علی جان یه فکری واسه زخم بال قاصدک کن واسه قناری تهیه ی آب خنک کن چشات و باز و بازتر تو کم کمک کن مرد خونه م برو وو بابات و کمک کن برو کمک کن زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
نوحه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی مرد مردان عمو جان من جان عمو مردانه روم به سوی میدان عمو منم که دلبرش شبیه اصغرش چطور ببینم او یه دردی بگیره در سرش ببینم اینهمه نیزه به روی پیکرش مردانه روم به سوی میدان عمو مرد مردان عمو جان او جان عمو مردانه رود به سوی میدان عمو دستم را عمه نگیر من هستم بچه ی شیر این الحسنینم من ...نه خوار و اسیر شکسته بال و پر بریده دست اکر می ارزه قدری که یک نیزه نباشه کارگر می ارزه قدری که یک لحظه بگیردم به بر این الحسنینم من نه خوار و اسیر مرد مردان عمو جان من جان عمو مردانه روم به سوی میدان عمو من که بودم پسرش همواره دور و برش چون اکبر او هستم من در نظرش بیا تو عمه جان مرا ز غم رهان بیا اجازه ده جان بخشم به عشق نیمه جان بذار برم که چش بر راهه دو چشم مهربان مردانه روم به سوی میدان عمو http://eitaa.com/sheydayezeynab
نذر نگاه عبدالله بن حسن علیه السلام پیچیده عطر دلبرم ،باید که قربانش شوم عشق وصالش در سرم، باید که قربانش شوم شمع است او در چشم من ، نورش رسد بر چشم من پروانه ای شعله ورم ،باید که قربانش شوم سرشار عشق وغیرتم،محو جمال و صورتم او احمد و من حیدرم ،باید که قربانش شوم می بینم او را مست می، می بوسد او را تیر و نی با جرعه ای از ساغرم ،باید که قربانش شوم "او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان " هرگز نباشد باورم ،باید که قربانش شوم عمه نگیر این حال را ،آزاد کن این بال را اینبار جوری دیگرم ،باید که قربانش شوم امروز جوری دیگرم، با یاد زهرا مادرم انگار در پشت درم ، باید که قربانش شوم عمه منم ابن الحسن ، یاری ندارد غیر من حالا که تنها یاورم ،باید که قربانش شوم آورده او نام مرا ، در کنیه اش بعد از" ابا" یعنی که مثل اکبرم، باید که قربانش شوم آذین دامانش شوم ، حُسنی به پایانش شوم آخر من از کی کمترم، باید که قربانش شوم زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
اول که شنیدم پرواز تاخیر داره یکم ناراحت شدم انتظار خانواده برنامه ریزی وووو اما بعد .....دوباره اشتباه کرده بودم و از " افوض امری الی الله " زاویه گرفته بودم و مطمئن شدم حسی که بهم آرامش میده که او نسبت به ما از همه مهربان تر دلسوزتر دانا تر و مسلما مسلط تره و اکنون که پرواز جده به کرمان بعد از ۱۳ ساعت هنوز هم بلا تکلیفه این آرامش دلچسبه که کار دست اوست رشته ای بر گردنم افکنده دوست می برد هر جا که خاطر خواه اوست ۱۴۰۲/۴/۳۱
بگذار چند ساعت بیشتر با او باشم هر چند همیشه همراه من است
سلام حاج خانم کریمی نیای عزیز.الهی که حجتون قبول باشه و سفرتون بی خطر.🌺🌺🌺
زبان حال ابا عبدالله الحسین علیه السلام خطاب به قاسم بن الحسن علیه السلام ماه امشب نشده ماه تر از ماه شما دلبری می کنی و معرکه دلخواه شما گرم ، شمشیر شده در اثر آه شما زرهی جور نشد بر قد کوتاه شما ترسم از رفتن تو قافله بر هم ریزد آسمان از غم این قائله بر هم ریزد گشته شیرین دهنم از اثر شهد لبت شده احلی غم امروز من از حرف شبت چقدر نخل حسد برده به طعم رطبت چه شبیه است به حیدر سخن و تاب و تبت شانه بر مو زنی و سلسله بر هم ریزد از کمان ابروی تو حرمله برهم ریزد بس که لبهای تو داغ است سرم می سوزد خم شدم موقع بوسه کمرم می سوزد بیشتر از همه بر تو جگرم می سوزد همچنان قلب حسن قلب حرم می سوزد نجمه از دیدن این ولوله بر هم ریزد خیمه دشمن از این زلزله برهم ریزد عمه پروانه صفت دور سرت می چرخد چون پدر کوچه فقط در نظرت می چرخد زرهی هست که دور کمرت می چرخد زیر سم ها همه ی دور و برت می چرخد کاش یک نعره زنی تا گله بر هم ریزد بین من با تو صف فاصله بر هم ریزد رو شده با تو همه نیمه پنهان حسن قاف سین میم شده سوره قرآن حسن شاعرت هم شده مهمان سر خوان حسن یک نگاهی به جوانان بنما جان حسن حرف بسیار ولی حوصله بر هم ریزد شاعرت نیز در این مرحله برهم ریزد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
حضرت قاسم علیه السلام به سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی حرفش ضرب المثله عشقش از صدق دله مرگ از نظرش شیرین/ تر از عسله می پرسه از عمو منم میرم بگو عمو اگه داره یکم قااااااسم هم./ به پیشت آبرو اجازه بده که قاسم هم/ کند به خون وضو از دلبری او حالا ضرب المثله حرفش ضرب المثله عشقش از صدق دله مرگ از نظرش شیرین/ تر ازعسله سیمای او حسنه آهوی این چمنه انگارعلیه بس که / شیرین سخنه شبیه فاطمه بدون واهمه وقتی میره سوی دشمن ها او/ عقب میرن همه این همه دشمنم انگاری/ بازم پیشش کمه ژن های شجاعت او/ در آب و گله حرفش ضرب المثله عشقش از صدق دله مرگ از نظرش شیرین تراز عسله آمد او نعره زنان مانند شیر ژیان انگار که حسن اومد در بزم جنان عدوشه صف به صف گرفته شد هدف زمین و آسمان داره می بینه/ شکوه و هم شرف صدا می زنه از میدون که /عموجون این طرف حالا/ تو بیا دریاب/ این در نجف زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
زبان حال حضرت رباب سلام الله علیها نگران بودم از اول که تو تنها پسری نیستی مرد نبرد از همه شان بچه تری آه گهواره نیاورده سری توی سری این کبوتر که ندارد به تنش بال و پری دیدم آن روز به گهواره تکان می خوردی گوی سبقت ز همه اهل جهان می بردی مثل یک لفظ دری بود نفهمیدم من پدری و پسری بود نفهمیدم من لهجه حور و پری بود نفهمیدم من با زبان دگری بود نفهمیدم من دیدم آن روز به گهواره تکانی خوردی با نمک های نگاهت دل او را بردی نگران بودم و ممنون که براتم دادی توی دلمردگی ام آب حیاتم دادی من بمیرم که تو از غصه نجاتم دادی شیر من خشک شده آب فراتم دادی ولی امروز که گهواره دچار باد است آخرین خنده تو باز مرا در یاد است خنده ات رمز تو بوده است برای پدرت ذکر لبیک ملیحی به ندای پدرت شده ای یک شبه مردی به هوای پدرت شده ای باب حوائج تو به جای پدرت من فدایت بشوم که روسفیدم کردی مثل لیلا شده ام ، اُمّ شهیدم کردی شده لالایی من ذکر پیام ارباب برسانند به هر شیعه سکینه و رباب آه یادم بنمایید که می نوشید آب بعد از ان حال رباب است از این جمله خراب توی یک سال دلم مثل همین گهواره زیر خورشید شده در غم او آواره زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
علیه السلام باید شبیهی بر علی اکبر نگارم تا از دل بابای او شعری بیارم بر آن مثالم آنچنان عاشق شوم که مجنون لیلا هم نیاید در شمارم اینجا فقط لیلا چنان من هست مجنون کاری ندارم هست آیا در کنارم باید فقط فرزند زهرا باشم و بعد بشناسم احمد (ص)را که روزی بوده یارم باید محمد(ص) را ببینم توی میدان مثل تمام غزوه ها در کارزارم آن وقت می فهمم چرا بابای اکبر پاشیده خاک غم به روی روزگارم آن وقت پاره پاره از او دل کنم بعد قطعه به قطعه واژه ها را جا گذارم هرشب میان خوابهای نیمه بیدار بنشینم و گریم برای حال زارم باید دلم را سخت تر از سنگ سازم باران شوم یکسر بر این صخره ببارم گویم لک الحمدی که حمدالشاکرین را آرم به سجده تا دهد صبر وقرارم خلوت کنم باخاطرات یوسف و بعد یعقوب باشم از فراقش اشک بارم یعقوب می گویم که داغش آنچنان نیست اما مثالی بهتر از ایشان ندارم این بس که زهرا هم ندارد طاقتش را تا روضه اکبر در این ابیات آرم آه ای" جوانان بنی هاشم بیایید " باید فقط از این عبارت جان سپارم زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
4_5827679014696782468.mp3
6.23M
میون خیمه ولوله به پا کرد همین که اکبر با پدر وداع کرد۲ طلوع کندنو/.....ر محمدی کمان کند اب/.....روی احمدی چنان خرامان رود به میدان چشم بد به دور تابا ند ز چهره نور می پاشد از او غرور بگو به مجنون آید و ببیند که روی محمل لیلی اش نشیند جمال یو/سف گشته ناپدید همینکه او را با اشاره دید شده پریشان جناح عدوان از نگاه او باشد چشم او سپاه چون تابد ز چهره ماه پدر چگونه بر سرش رسیده کسی چنین بابایی ندیده همین که او را دیده و خمید یکی یکی گلبرگش به دیده چید به قلب یعقوب گرفته آشوب وامحمدا در گوش جهان ندا عَلی الدنیا بعدک العفا زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
4_5823671354943081408.mp3
4.15M
قطعه‌ی چشماتو واکن با صدای: سیدعلی میرمحمدی شاعر: قاسم صرافان تنظیم‌کننده: نیما علامه آهنگساز: زنده‌یاد ساناز کریمی بکش رو صورتم دستاتو، بابا می‌خوام آروم بشم، چشماتو وا کن اگه می‌شه، بگیر بالا سرت رو یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن تو رو می‌خوام روی دستام بگیرم بذار لبخندتو دنیا ببینه بذار هر کی دلش لبریز غصه ست، بیاد و پای گهواره‌ت بشینه لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی می‌خوام همیشه این دستای کوچیک تو قابِ قلب آدم‌ها بمونه هرکی عشقو می‌خواد، منو ببینه هرکی منو می‌خواد، تو رو بخونه یه دنیا قلب خسته، بی بهونه به اون دستای کوچیک دل نبسته هنوزم مادری دلتنگ ماهش پای گهواره‌ی خالی نشسته لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی شعر: قاسم صرافان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
السلام نام علی...اکبر نشد الا به این شکل تکرار پیغمبر نشد الا به این شکل الله اکبر های لشکر می رساند دیگر کسی حیدر نشد الا به این شکل مادر بزرگش با وجود این محمد ام ابیها تر نشد الا به این شکل این است که طاقت ندارد روضه اش را شبه پدر دیگر نشد الا به این شکل چون او نباشد هیچ آقازاده هرگز آری ژنی* برتر نشد الا به این شکل گل کرده لبهایش برای صوت قران قاری که نام آورنشد الا به این شکل هر جا بغل وا کرد نتوانست اورا..... بابای او مضطر نشد الا به این شکل اصغر ترین اکبر دراین شش گوشه یعنی هرگز گلی پرپر نشد الا به این شکل زینت کریمی نیا *برای کلمه ژن معادل فارسی که بتواند اصطلاح ژن برتر را که در جامعه مرسوم شده دربر بگیرد نیافتم http://eitaa.com/sheydayezeynab
(ع) کیست آیا بر زمین ماه است این افتاده دست ؟ یا همان اصل ید الله است این افتاده دست "فوق ایدیهم" به والله است این افتاده دست قاسمِ میراث این راه است این افتاده دست این علم را بیشتر این دست بالا می برد تشنگان عشق را دریا به دریا می برد علقمه در خویش می پیچد که ناکام است از او آب در تاب و تب است از او بگیرد آبرو آه این ماه از چه رو می گیرد از خورشید رو با برادر زاده ها دارد چه عشقی این عمو یک نفر انگار اینجا عطر یاس آورده است مادری گل را به منظور سپاس آورده است یک " احامی ابدا عن دینی" اش تضمین کند آنچه شعر و شاعری در درگه آیین کند نیمه ی مصراع او تکمیل عمر دین کند کاسه ی با نقش دستش شعر را شیرین کند نقش یاس و آب در پرونده عباس چیست ؟ آنکه آرد روز محشر دست از عباس کیست؟ دست روی دست مادر ها قیامت می کند دست می گیرد نبی ختم رسالت می کند دستِ بسته* زیر خاک اعلام بیعت می کند سوره فتح* اینچنین ابراز نصرت می کند عاقبت" انا فتحنا" ارز رایج می شود نوبت پیروزی باب الحوائج می شود یک نفر نه ، ملتی در مکتب عباس هاست هم سپهدار است هم در قله احساس هاست اینکه سر بر دامن پاک نژاد یاس هاست یعنی اینکه خاص تر از خاص تر از خاص هاست شرم دارد از سکینه سینه ی احساسی اش علقمه انباشته از عطر های یاسی اش دست روزی می شود فریاد از بغدادها سر دهد از شامگاه شام هم فریادها مانده اند از درس او والاترین استادها ناز شستش خوب بست از پشت ، دست رادها هر که از دریای او نوشد کمی ، قاسم شود تا یکی از یاوران مهدی قائم شود زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
شب تاسوعای ۱۴۰۱شبکه کرمان
السلام نرگس که عطر گلشنش را دوست دارد از روضه ها گل چیدنش را دوست دارد یاسی که خود در بین گلها برگزیده است این یاس رنگ سوسنش را دوست دارد سیمای لاله سرخ گون کرده جهان را اما به شدت لادنش را دوست دارد یعنی گلاب او معطر تر شده که حتی گل پرپر تنش را دوست دارد گویی یدالله است که مشکل گشا هم بوسه به دست روشنش را دوست دارد آغوش او امن است که حتی امامش در بی پناهی مامنش را دوست دارد سر می گذارد روی دامان سکینه انگار که پیراهنش را دوست دارد چشمش به پایین است رو در روی زینب گویی که نقش دامنش را دوست دارد آخر چقدر این سر به زیری جان خواهر او جان خواهر گفتنش را دوست دارد آنقدر شاعر هست که حتی عدو هم اشعار ناب و متقنش را دوست دارد وقتی نگاهش می کند مولا پیاده آن قامت مردافکنش را دوست دارد بر آن خدا که آفریدش آفرین باد احسن بر او که احسنش را دوست دارد وقتی دعای اول ایرانیان است یعنی که سلطان میهنش دوست دارد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
ناقابلی تقدیم به ساحت مقدس آقای شهیدان السلام اگر او ساقی است این ساغر و پیمانه می ارزد اگر او شمع باشد سوزش پروانه می ارزد کنار او که باشی بی می و میخانه می ارزد به راه عاشقی ،دیوانه ی دیوانه می ارزد اگر مریم رود تا کربلا از قدس راهی نیست* برای او که غیر از نینوا دیگر پناهی نیست به نورش می خرد درهم شهاب و نجم ثاقب را کشیده سمت نورانی خود هر ماه راغب را زنانی چون قمر، هانیه و ام المصائب را مسیحا گشته در دیر و خریده قلب راهب را مسیحای وهب بوده است با چشم ترش یک شب مسیحایی برای راهبی هم شد سرش یک شب خوشا حال کلیسایی که مهمانش حسین است و چه خوش اقبال آن راهب که رهبانش حسین است و خوشا دیری که ناقوسش غزل خوان حسین است و چه خوشبخت است آن جانی که جانانش حسین است و بدا بر حال آن مسجد که بی عشقش اذان گویاست مبادا خانه کعبه اگر بی پرچمش برپاست گذشته از زمان و از مکان آوازه ی عشقش سفید و زرد و سرخ و تیره هم در بازه ی عشقش رسم تا منجی موعود از دروازه عشقش کنار متن شاید بنده هم شیرازه ی عشقش بگیرد آبرو کعبه ز باران نماز صبح حواریون و عیسایند مهمان نماز صبح زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام جرم کمی نیست ای مرد وقتی که دلداده باشی با اینکه در دام دینی انسانی آزاده باشی نصفت همان نصف احمد نیمت همان نیم حیدر سرتاسرت فاطمیه سرتاسرت غرق کوثر جرم کمی نیست وقتی بر سینه اش پا گذاری پیغمبر آرام گیرد طفلی خبر هم نداری طفلی خبر هم نداری آن سینه سینای عشق است جای خداوندگار است یا جای پاهای عشق است گیریم بخشند شاید این که علی هست بابات دیگر نباید ببخشند نام علی بر پسر هات بخشودنی نیست هرگز امر امیری به معروف نهی از نمازی که مست است بر سمت ناقبله معطوف سجاده ها سبز رنگند سبز سیاست کدام است قلب صدف هم که صاف است دیگر صداقت کدام است اینها همه جرم اما کیفر چه بوده ؟ بماند قادر نبوده قلم ها آن را سروده بماند البته جرم کمی نیست عشق کنیزی به ارباب اما به زهرا ببخش و او را به زینب تو دریاب زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab