معرفی آیت الله حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی ، استان #لرستان شهر #بروجرد :
قسمت اول :
مجتهد مسلم بود و از اعاظم حوزه . به او گفتند : اگر به محضر سید علی قاضی (ره) بروی او تو را از اجتهاد ساکت می کند . اما او رفت و ساکت شد .
🍁عبد صالح خدا ، شیخ العلماء والمجتهدین آیت الله حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی (ره) از شاگردان سید الاولیا حضرت میرزا علی آقای قاضی (ره) در سال ۱۳۱۲ قمری در بروجرد بدنیا آمد.
برای تحصیل به نجف رفت و بعدها بدستور مرجع کل آیت الله سید حسین بروجردی به بروجرد مراجعت کرد . بی آلایشی و ورع و دوری از ظواهر از خصوصیات بارز او بود و تا آخر منزل اجاره ای داشت .
🍃او بواسطه حضرت آقای سید حسن مسقطی(ره) خدمت مرحوم قاضی(ره) رسید . شیخ علی محمد با سید حسن در یک خانه نزدیک مدرسه هندی ساکن بودند . بعد از سفر اجباری آقای مسقطی(ره) و بعدها رحلت او آثار گوشه گیری و انزوا در او شدت یافت . به همین خاطر بعد از او هیچوقت از سید حسن به جهت برانگیخته شدن حزن شدید صحبت نمی کرد .
از شاگردان برجسته ایاشن می توان به بزرگانی چون ، «شیخ محمد تقی بهجت»، «شیخ محمد رضا مظفر»، «سید علی سیستانی»، «شیخ حسین وحید خراسانی»، «سید عبدالکریم کشمیری»، «شیخ حسن علی نجابت شیرازی» و... اشاره کرد.
🔻ایشان با آیت الله بهجت(ره) ، خیلی مانوس بودند و قضیه روزی هزار اناانزلنای آقای بهجت(ره) از ایشان است .
🌿 آیت الله نجابت شیرازی می فرمود : یک سال قبل از رحلتشان ایشان قصه ای برای ما نقل کرد که خودم نیز از آقای قاضی شنیده بودم. فرمود:
7 سال من همه چیز را تعطیل کردم، درس، مباحثه و ... و مدام در محضر آقای قاضی(ره) بودم. قشنگ جانم در کالبدم قرار گرفته بود، حسابی داشتم آدم می شدم... خدا رحمت کند ایشان را در عمرش برنج درسته نخورد، مگر چند روز از آخر حیاتش... همیشه خرده برنج می خورد ( در نجف قیمت خرده برنج ربع قیمت برنج درسته بود) ایشان خرده برنج می خورد آن هم خیلی کم... ایشان می فرمود: « یک وقت از عجایب خدای جلیل پول مفصلی برای ما رسیده بود. لذا از ناحیه بی پولی هیچ مشکلی نداشتم.سر کیف هم بودم، با زن و بچه هم نهایت ادب را به خرج می دادم. هیچ با آن ها تندی نمی کردم... نشسته بودم با زن و بچه مشغول سخن گفتن، پول هم که داشتم، زندگیم هم که مرتب بود.یک دفعه احساس کردم قلبم راکد است، مضطرب شدم، اصلاً قرار از من رفت. شب هایی که بی پول بودم، مشکل فراوان داشتم، اصلاً این طور نمی شدم. دیدم نه میل نشستن دارم، نه میل حرف زدن، نه میل مطالعه، نه خواب. سر تا پایم را بی قراری و اضطراب فراگرفته بود. گفتم بروم طرف حرم امیرالمؤمنین علیه السلام شاید از ناحیه ایشان شفا پیدا کنم. از در سلطانی وارد شدم. رفتم بالای سر، دیدم حالم هیچ فرقی نکرد، کمی تأمل کردم دیدم قلبم مرا میل می دهد به طرف بازار بزرگ. بی اختیار و با نهایت اضطراب متوجه بازار بزرگ شدم، قلبم، نفسم، فهمم همه مرا متوجه بازار بزرگ می کرد. رسیدم در آخر بازار، یک دفعه دیدم آقای قاضی دارند تشریف می آورند. فرمود تا چشمم افتاد به آقای قاضی مثل جوجه ای که ترسیده باشد چطور خودش را به سرعت در آغوش مادر و زیر پر و بال مادرش قرار می دهد، بنده هم با سرعت مثل برق خودم را رساندم به آقای قاضی ، دست ایشان را گرفتم و بوسیدم، عرض کردم آقا خیر است انشاءالله - آقای قاضی فرمود :البته خیر است. علویه از من انگور خواسته، من هم از خدا انگور خواستم. می فرمود: بی اختیار دستم رفت توی جیبم، همه پولم را درآوردم و تقدیم کردم به آقای قاضی. ایشان یک مختصری مثلاً یک بیستم دینار برداشت و فرمود: همین قدر برای انگور خریدن بس است. برو به دست خدا. حالا من از وقتی به آقای قاضی رسیدم اصلاً خودم و حالم را فراموش کردم. همان موقع که آقای قاضی فرمود برو به دست خدا متوجه خودم شدم دیدم حالم خوش است، اصلاً آن بیقراری و اضطراب و ... همه رفته است.
☘️روزی در مدرسه طلبه هایی را که تازه مقدمات می خواندند جمع کرد و به آنها گفت : من تا ده روز به شما درس می دهم وقتی به ایشان اعتراض شد ، پاسخ داد: این نفس خبیث است . وقتی بزرگانی در درس خارج من جمع می شوند، دیدم خودم را گم می کنم ، ترسیدم که نکند دنیا به ما رو کرده باشد..
🍃وی تا پایان عمر در نهایت سادگی زیست و تا آخر عمر در خانه اجاره ای به سر برد . آیت الله نجابت می فرمودند : آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی فرموده بودند که: « هیچ گاه از قرآن جدا مشو » و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود . هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد ، قرآن می خواند و با قرآن بود .
شیخ بروجردی علیرغم درخواست آیت الله بروجردی بزرگ جهت قبول زعامت و مرجعیت از این امر سرباز زد ولی جلسات او که مملو از نکات عرفانی که با تغییر حال خود همراه بود همواره ادامه داشت .
@shia5t
معرفی آیت الله حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی ، استان #لرستان شهر #بروجرد :
قسمت دوم :
🍃چای خوردنی که باعث خواندن نماز شب می شد
مرحوم حاج شیخ اوقات خود را در شب ها به سه قسمت تقسیم می کردند. اوایل شب استراحت کرده و در وسط شب با خدا خلوت داشت و قبل از نماز شب و دعا و مناجات، ساعتی مطالعه می کرد و جواب نامه ها را می نوشت.
هنگام عبادت و خواندن قرآن، گاهی صدایش بلند می شد؛ به گونه ای که اطرافیانش که در خواب بودند، بر می خاستند و درخواست می کردند که آرام قرآن را تلاوت کند تا بتوانند بخوابند. ایشان در جواب می فرمود: خواب در پیش زیاد دارید. برای این قرآن را بلند می خوانم که شما هم توفیق سحرخیزی پیدا کنید و اگر حال خواندن نماز شب را ندارید، برخیزید، چای بخورید؛ وقتی با ایشان چای می خوردیم، توفیق نماز شب هم پیدا می کردیم.
🍂وفات
مرحوم حاج شیخ علی محمد بروجردی نجفی سرانجام در تاریخ 15 محرم 1395 ق. مطابق با 8 بهمن 1353 در بروجرد دعوت حق را لبیک گفته و و در همانجا در آغوش خاک آرمید.
📌 برای اشنایی بیشتر با ایشان ، میتوانید به پیج زیر در اینستاگرام مراجعه فرمایید :
instagram.com/ayatollah_boroujerdi
📚معرفی کتاب در مورد ایشان :
کتاب "اسوه اخلاق" ، در شرح احوال ایشان به نگارش درامده است؛ این کتاب ، حاوی خاطرات فرزند ایشان، حجةالاسلام شیخ مجتبی بروجردی میباشد که در ۲۰۰ صفحه و از سوی انتشارات «قرآن صاعد» به زیور طبع آراسته گردیده است. این کتاب در سه فصل بوده و دربردارندۀ زندگینامه، خاطرات و تصاویر آن عالم ربّانی است. همچنین در پایان آن، خاطرات آیةالله بهجت از آن اسوه اخلاق ضمیمه شده است.
📚معرفی کتاب دیگری در مورد ایشان :
کتاب "حاج شیخ؛ زندگینامۀ زاهدی خلوت نشین"
بهقلم جناب آقای #عبدالهادی_بروجردی منتشر شد.
این کتاب که دربردارندۀ شرح احوالات مرحوم آیةاللها حاج شیخ علی محمد بروجردی نجفی است، در ۱۶۸ صفحه و از سوی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران به زیور طبع آراسته شده است.
نگارنده نوادۀ آن فقیه عارف بوده و در این اثر به دیدهها و شنیدههای خود و دیگران از مرحوم آیةالله بروجردی پرداخته است.
وی در مقدمه مینویسد: «آنچه پیش روی دارید حاصل تلاش گروه علاقمندانی است که ماحصل دستیافتههای خویش را دربارۀ بزرگمردی که شهره به «حاج شیخ» گشته بود در اختیار این کمترین نهادند تا فروغ تابناک حماسهای را که در آسمان گیتی پرتوافکن بوده، بنمایانند که بس بدان نیازمند بوده و هستیم و باشیم.»
علاقهمندان میتوانند جهت تهیۀ کتاب مذکور با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۲۲۲۷ تماس حاصل نمایند.
برگرفته از :
وبلاگ طریق الی الله 2
@shia5t
معرفی آیت الله رحمت الله صاحب الزمانی بروجردی ، استان #لرستان شهر #بروجرد :
قسمت اول :
عبد صالح خدا و عالم ربانی، آیت اللّه حاج شیخ رحمت اللّه صاحب الزمانی از چهره های مشهور به زهد و تقوا ، در روستای «گوشه چهارچنار» بروجرد متولد گردید.
پدر بزرگوارش مرحوم کربلایی عیسی، اهل قلعه خان سربند بود که بر اثر ظلم و تعدی خوانین قاجار ، به بروجرد کوچ میکند و مشغول کشاورزی میشود. کربلایی عیسی به مشکلات مردم و دوستان و بستگان بسیار رسیدگی و همیشه به پسرش سفارش میکرد که جویای حال آنان باش و تا میتوانی مشکلاتشان را بر طرف کن.
🔻مادر ایشان بانویی بزرگوار و متدین بود. پیش از ولادت رحمتالله هر فرزندی را که به دنیا میآورد، از دنیا میرفت؛ تا اینکه به رحمتالله باردار میشود. در همان دوران در عالم رؤیا میبیند که پدرش پرچم سبزی به دست او میدهد و به او میگوید: ناراحت نباش، خداوند فرزندی به تو عطا میکند و او زنده میماند.
🍁 ایشان با اشاره به دوران تحصیل خود می گوید: «در اوایل طلبگی، مطلب را یاد نمی گرفتم و از جهت کندی ذهن، خیلی رنج می بردم. کتاب سیوطی می خواندم که توفیقی حاصل شد و به عتبات عالیات رفتم. شب اربعین در کربلا در حرم امام حسین علیه السلام به آن حضرت متوسل شدم و آن حضرت را واسطه قرار دادم تا از خدا بخواهد ذهنم باز شود. از آن موقع به بعد، طوری شد که از استاد هم اشکال می گرفتم.»
🍁در مورد دیگری هم گفته است: «شبی در خواب دیدم امیرالمؤمنین علیه السلام شمشیری به دستم داد و فرمود: این را بگیر و در راه خدا جنگ کن!» این ها نمونه هایی از عنایت و توجه آن بزرگواران در دوران تحصیل به ایشان است.
وی در قم و نجف از آیات عظام بروجردی و محقق داماد و مرحوم آیت اله اراکی علامه طباطبایی و علی محمد بروجردی بهره بردند
تلاش و پشتکار
به جرئت می توان گفت جدیت و تلاش مستمر آیت اللّه صاحب الزمانی، در تحصیل و تربیت طلاب و تبلیغ و نشر معارف دینی به مؤمنان و دوست داران اهل بیت علیهم السلام قابل تقدیر و الگویی سازنده برای طلاب بود.
ایشان در دوران تحصیل، در تابستان و زمستان، هر روز صبح، از منزل تا حوزه علمیه که راهی طولانی بود، پیاده می رفت و تا ساعاتی از شب در حوزه می ماند و به تحصیل و مطالعه می پرداخت و ظهر ها هم به منزل بازنمی گشت. شب ها نیز پس از صرف شام مختصری، به مطالعه و تحقیق می پرداخت.
☘️ ویژگی های اخلاقی:
مرحوم صاحب الزمانی بسیار خوش مشرب، خوش اخلاق و مردم دار بود؛ به قدری متواضع بود که خود را چیزی به حساب نمی آورد و از عناوین و نام و نشان گریزان بود. زهد و پارسایی از دیگر ویژگی های آن روحانی وارسته بود. از وجوه شرعی و شهریه هرگز استفاده نکرد. یک زمین زراعتی داشت که از پدر به ارث برده بود و از محصول آن ارتزاق می کرد. در گرفتن وجوه نیز فوق العاده احتیاط می کرد و مراجعان را به دفاتر مراجع ارجاع می داد و می فرمود: «من [ موردی برای] مصرف آن را ندارم.»
🔻 آن عالم بزرگوار نسبت به تربیت طلاب اهتمام ویژه ای داشت و درس اخلاق او در حوزه بروجرد از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. او فردی متین، متواضع و خوش مشرب بود و حرمت والائی برای لباس روحانیت قائل بود به گونه ای که علیرغم مقام علمی ممتاز وجایگاه اخلاقی خاصی که میان حوزویان داشت، هیچگاه به خود اجازه استفاده رسمی از آن لباس مقدس را نداد.
وقتی از کلاس می رفتند تا دم درب حوزه بیشتر اجازه نمی دادند کسی همراهشون بره و حتی اجازه نمیدادند کسی براشون ماشین بگیره کنار خیابون هم که می ایستادند هیچ وقت دست به ماشین بلند نمیکردند مگر اینکه ماشینی خودش می ایستاد به همین خاطر یکی از طلبه ها کمی جلوتر می ایستاد و سوار تاکسی می شد و نزدیک حاج اقا که می رسید به راننده می گفت که بایسته.
🍀 با پول خمس کتاب چاپ نمی کنم
به هیج عنوان نمی گذاشتند مردم دست اورا بوسه بزنند وحتی اگر عبای اورا دست می کشیدند ناراحت می شدند
وقتی علت چاپ نکردن آثار علمی می پرسیدند میفرمود: با پول امام زمان خودمو مشهور کنم؟!
@shia5t
معرفی آیت الله رحمت الله صاحب الزمانی بروجردی ، استان #لرستان شهر #بروجرد :
قسمت دوم :
🍁مخارج زندگی ایت الله صاحب الزمانی
ایشان مخارج زندگی خود و خانواده را به وسیلۀ قطعه زمین موروثی که به ایشان رسیده بود، تأمین میکردند و علاوه بر آن گاو شیرده خوبی داشتند که امور زندگی را تا اندازهای با آن میگذراندند.
حاج محمد مجلسی، فرزند ارشد ایشان، ماجرای جالبی از فروش این گاو نقل میکند. میگوید:
روزی گاو را برای چرا به صحرا بردم. گاو مقداری از گندم همسایه را خورد و صاحب زمین آن را دید. شب هنگام که به مسجد رفت به حاج آقا گفت: شما لازم نیست نماز بخوانید، جلوی گاوتان را بگیرید! حاج آقا که از موضوع بیاطلاع بود، هنگامی که به خانه آمد، ماجرا را از من پرسید. من هم آن را تعریف کردم. گفتند: «من فردا این گاو را میفروشم». حاج آقا پس از راضی کردن صاحب زمین، اول صبح آن را برد و فروخت.
به صاحب زمین خبر رسید که حاج آقا به خاطر اینکه گاو از گندم شما خورده، آن را فروخته است. صاحب زمین گاو را پیدا كرد و آن را با سود اندکی خرید و برای حاج آقا آورد.
ایشان وقتی گاو را دید و از ماجرا خبردار شد، گفت: «من این گاو را میفروشم. اگر دوباره آن را بیاورید، گاو را به قصاب میدهم».
اتفاقاً ایشان با پولی که از فروش این گاو به دست میآورد، به کربلا مشرف و دری به رویشان گشوده میشود و مورد عنایت ویژۀ حضرت امام حسین علیه السلام قرار میگیرد.
🌸 نظم در تحصیل و تدریس آیت الله صاحب الزمانی
یکی از شاخصههای اصلی درس ایشان نظم بود. هیچگاه درس را تعطیل نمیکرد، مگر موقعی که ضرورت پیش بیاید. اولین نفری بود که صبح زود وارد حوزه میشد و تا قبل از اذان ظهر در مدرسه میماند.
روزی هفت الی هشت ساعت درس میداد و نیم ساعت قبل از درس مطالعه میکرد، آن هم برای حضور ذهن؛ چون احتیاج به مطالعه نداشت.
روزی چند نفر از مسئولان یکی از شهرهای اطراف بدون هماهنگی قبلی برای دیدار با ایشان آمده بودند. درِ منزل، حضرت استاد را میبینند که در حال خارج شدن از منزل هستند. میگویند: حاج آقا، برای زیارت شما آمدهایم. ایشان میگویند: ولی من دارم برای درس به حوزه میروم. میگویند: التماس دعا. استاد میگوید: خدا حافظ شما.
در ادای وظیفه با کسی رو دربایستی نداشت. نسبت به کارش متعهد و منظم بود و توصیۀ امیرالمؤمنین ع را شیوۀ زندگی خویش قرار داده بود؛ آنجا که در وصیت به فرزندانشان فرمودهاند:
اوصیکما و جمیعَ ولدی و اهلی و مَن بَلَغَهُ کِتابی بتَقوی الله و نظمِ اَمرِکُم؛
شما و همۀ فرزندان و کسانم و هرکس را که نوشتهام به او رسد، به تقوای خدا و و نظم داشتن در کارتان سفارش میکنم.
👤گوشه ای از فرمایشات حضرت آیت الله صاحب الزمانی (ره)
♦️ زهد وبی رغبتی به دنیا
🔹 راه جدا شدن از مادیات را ریاضت می دانستند ، و معتقد بودند فشارهای مادی سبب : قتل ، فحش ، کتک ، خودکشی ، کفرگفتن و... می شود .
به فرمایش أمیرالمؤمنین علیه السلام :
دنیا خواهی ، کلید رنج است .
🔹 درمان فشارهای مادی زهد است ، می فرمودند : در مادیات باید به پایین تر نظر کرد ؛نظر به فقرا ، و در معنویات به بالاتر از خودنگاه کرد ، و اگر کسی بخواهد خدا کمکش می کند .
♦️زهد وبی رغبتی به دنیا(قسمت دوم)
🔸مرحوم صاحب الزمانی(ره) سبب عدم انحراف را محرومیت می دانستند می فرمودند:
طریقه کشتن نفس محرومیت است تا محرومیت نباشد نفس کشته نمی شود انسان بخواهد دماغش شنگول باشد محال است که نفس او کشته شود نفس حیله می کند بهداشت نفس عبارت است از موت نفس وآن گاه دیگر نفس اصلا مریض نمی شود.
🔸منظور از محرومیت در کلام ایشان نپذیرفتن خواهش های نفس است.
@shia5t
معرفی آیت الله رحمت الله صاحب الزمانی بروجردی ، استان #لرستان شهر #بروجرد :
قسمت سوم :
🍃 امدادهای غیبی:
این عالم متقی به خاطر خلوص و تقوا، مورد عنایت حضرت حق بودند و گاه امدادهای غیبی شامل حالش می شد، که در این مختصر به یک مورد آن اشاره می کنیم. خود ایشان می گفت: «در یکی از سفرها که به مکه مکرمه مشرف شده بودم، در شهر مکه در یک هتل با فاصله زیاد از بیت اللّه الحرام اقامت داشتم.
جایی که معمولا تا حرم یک ساعت باید پیاده می رفتیم. از محل اقامتم خارج شدم و چند دقیقه ای پیاده رفتم. بعد منتظر ماندم که تاکسی برسد، ولی خیلی معطل شدم. در این هنگام، عربی رسید و پرسید: چرا این جا ایستاده اید؟ گفتم: منتظر تاکسی هستم. گفت: تا حرم راهی نیست؛ از این پله ها بالا برو در آن طرف، حرم پیداست. از پله ها بالا رفتم، دیدم مقابل مسجدالحرام هستم. متحیر ماندم راه یک ساعته را چگونه در چند دقیقه طی نمودم. قضیه چه بود و آن عرب کی بود؟»
🍀بوی حرم اما رضا
یکی از کرامات ایشان در یکی از سفرهای قم بود . که وقتی ایشان به قم سفر کردند و به حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شدند در حیاط حرم ، چند لحظه ای ایستادند گویا خانمی هم کنار ایشان بودند. ایشان گفتند : چقدر بوی حرم امام رضا می آید .
درحالی که ما هیچکدام بویی به مشاممان نمی رسید.
که یکباره آقا نگاهی به خانم کردند و گفتند : خانم شما اهل مشهدید؟
خانم گفت : بله
گفتند : زیارت امام رضا رفتید مرا هم دعا کنید . .
ایشان بسیار به امام رضا علاقه داشتند و هربار که می رفتند مشهد چند هفته ای آنجا مقیم می شدند.
🌿 سینه زنی
به نحوی در مصیبت سیدالشهداء می گریستند انگار در حال جان دادن است و می فرمود: اگر جوان بودم برای عزای سید الشهداء برهنه می شدم وسینه میزدم وبه شما نشان می دادم که باید به چه نحو سینه زد.
🍃 اخلاص:
از ویژگی های این عالم ربانی اخلاص و پرهیز از تظاهر و خودستایی بود، و همین امر او را در نظر مردم، بزرگ و محبوب القلوب کرده بود، به گونه ای که پس از وفاتش هم او را به بزرگواری می ستایند. یکی از نزدیکان ایشان که کتاب «المسائل العددیه» را به چاپ رسانده است، می گوید: «زمانی که این جانب کتاب المسائل العددیه را آماده چاپ نمودم و نمونه آن را خدمت ایشان دادم تا در مورد آن اظهارنظر نمایند، گفتند: اولاً: چرا آیت اللّه نوشته اید؟ و اصرار داشت که فقط نام ایشان نوشته شود؛ ثانیاً: نیازی نیست نام من نوشته شود. اسم خودتان را بنویسید! من حتی به طلاب گفته ام: دفاتر مرا جمع آوری نموده و به نام خودشان چاپ کنند. عرض کردم: دوست دارم نام شما را زنده نگه دارم. فرمود: من خودم چه هستم که نامم چه باشد؟! هدف خدمت به دین است، نویسنده مهم نیست.»
🍁صحبت های حجت الاسلام دکتر احمد احمدی در مورد مرحوم ایت الله صاحب الزمانی بروجردی :
آقا شیخ رحمت الله کشاورز بود. در یکی از روستاهای بروجرد کشاورزی می کرد. وقتی آمد مدرسه بروجرد 28 سالش بود. بعد هم در همان دوران طلبگی از این شیرشکری ها می بست. عمامه نمی گذاشت. شیر شکری مثل عمامه است، که آن موقع بازاری ها و کشاورزان و اکثر طبقات آن را روی سرشان می بستند. مثل سیستانی ها. بروجردی های قدیم از اینها می بستند. این آقای آقا شیخ رحمت الله خیلی در من تاثیر گذاشت. من با ایشان مدتی هم حجره بودم. دو سال هم حجره بودم. او واقعاً یک تجسم تقوا بود. وقتی دو سه سال پیش فوت کرد، بروجرد برایش یک پارچه عزادار شد. مردم خیلی به او علاقه داشتند. خیلی با تقوا بود. نماز جماعتش در بروجرد از شلوغترین نمازها بود. همه کارهایش حساب شده بود. یک پسری داشت، در دوران کودکی خیلی شیطان بود. شلوغ زیاد می کرد. وقتی در مدرسه شیطنت می کرد، می گفتند: آقا شیخ رحمت الله این بچه ات شلوغ می کند. یک چکی بهش بزنید. می گفت: حق ندارم. من چه حقی دارم کسی را بزنم. پیش نماز مسجد سجاد بروجرد بود. در دل و جان مردم جا داشت. خیلی ساده زیست بود. نماینده آقای خویی در بروجرد بود. سهم امام نمی گرفت و تا آخر عمرش از راه کشاورزی و اجاره زمین کشاورزی اش امرار معاش می کرد و این اواخر زمینش را فروخت. خیلی اخلاق این آقا در من اثر گذاشت.
🍂رحلت:
این عالم ربانی پس از یک عمر تلاش در راه ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام و تعلیم و تربیت نفوس، در سال 1381 شمسی دار فانی را وداع گفت و به لقای الهی نایل گردید. پیکر مطهرش در شام عید غدیر، در میان حزن و اندوه بر روی دوش هزاران نفر از مردم به سمت بهشت شهدا بروجرد تشییع در جوار استاد گرانقدرش مرحوم آیت الله حاج شیخ علی محمد بروجردی (رحمه الله) به خاک سپرده شد.
منابع :
hawzah.net
boroujerd.farhang.gov.ir
aramesh313.blogfa.com
@shia5t