خنده بس کن دگر ای #روحانی ..
اشعار طوفانی و انتقادیِ اجرا شده در همایش #صدای_مردم
#شعر_انتقادی
#مسمط
دل مردم سپر تیرِ بلاست
این چه ظلمی ست که بر مردم ماست
غفلتِ دولتیان فتنه فزاست
اعتراض ار کنی ای دوست به جاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
بارها گفته شده در منبر
گفتنی ها زِ زبانِ رهبر
بس کنید این همه طغیان دیگر
درد را نسخۀ تدبیر دواست
صفِ ما از صف اشرار جداست
مرغِ حق شو سر هر بام نرو
قدمی جز ره اسلام نرو
ای مسلمان پی برجام نرو
پنج بِعلاوه ی یک دام بلاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
نه به ما وعدۀ یارانه بده
نه برو دست به بیگانه بده
مردشو پاسخِ مردانه بده
حرف رهبر بشنو راهگشاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
گر تدابیر موکّد میشد
راه بر فتنهگران سَد میشد
شد ولی آنچه نباید میشد
در کمین لشکرِ ابلیس دقاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
دشمن اندیشه ی بت سازی داشت
در زمینِ وطنم بازی داشت
این حنا ؛ رنگِ براندازی داشت
غافل از اینکه خدا همره ماست
صفِ ما از صف اشرار جداست
گرم شد از نفسِ پاییزی
جان زنجان و دم تبریزی
که کشیدند به شورانگیزی
خط بطلان به جناحِ چپ و راست
صف ما از صف اشرار جداست
نه شمال و نه یمین ، هست خطا
رهی از جاده طریق الوسطا
بنما مهدی موعود عطا
عالمی منتظر لطف شماست
صف ما از صف اشرار جداست
خنده بس کن دگر ای #روحانی
نا امیدم ز تو #لاریجانی
دولت و مجلسُ و روگردانی
از متانت که مرام عقلاست!
صف ما از صف اشرار جداست
بذر کین دشمن بیعاطفه کاشت
غرضی جز ستم و فتنه نداشت
رهبر از آبرویش مایه گذاشت
آری این مرد همان روح خداست
صف ما از صف اشرار جداست
اعتراضات نه اردوکشی است
نه به این سو نه به آن سو کشی است
قصه ی خانه و جاروکشی است
پاکسازی ز فرامین خداست
صف ما از صف اشرار جداست
ای رئیسی که شریف اَنفاسی
پی احقاقِ حقوق الناسی
تو به زیر علم عباسی
مددی بر تو مدد کز سقاست
صفِ ما از صف اشرار جداست
#استاد_کلامی_زنجانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem