#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
خنک آن نسیم عنایتی، که وزد ز کوت علی علی
چه خوش آنکه پرده برافکنی، ز رخ نکوت على على
من و مهرت ای شه لوكشف، سر و جان نهاده همی به کف
نهراسم ار بکشند صف، سپه عدوت على على
تو شهی حجاز و عراق را، تو مهی ندیده مَحاق را
بنشان شرار فراق را، ز زلال جوت علی علی
به ظهور ذاتِکَ مابَدا، بِبَهاء وجهِک مابَها
ز زمین گرفته الى السماء، لمعات روت علی علی
بِکَ والضُحى بِک والقمر، بِک والنّجوم اذ انتشر
بِکُشی اگر نکشیم سر، ز کمند موت علی علی
تو شعاع شمس هویتی، تو مه سپهر طریقتی
بچشان شراب حقیقتی ز می سبوت علی علی
تویی آنکه کوس شهنشهی، زده با نوای اناللهی
و مِنَ البَهاء الى البَهی، همه خلق و خوت علی علی
تو خدای زُمرهٔ راستان، همه جا ز ذکر تو داستان
اگرم برانی از آستان، نروم ز کوت علی علی
تویی آنکه دم زنی از قِدم، به حدوث اگر چه زنی قدم
به مشام جان رسد از ارم، رَوَحات بوت علی علی
دل تو کتاب مبین بوَد، همه را عقیده بر این بود
که به از بهشت برین بود، نظری به سوت على علی
تو وصی احمد مرسلی، ز جهانیان همه افضلی
سخنی ز شرح مفصلی، همه گفت و گوت علی علی
تو سوار توسن انما، به کف تو داده عنان قضا
تو چو صولجان و ماسوا، همه هم چو گوت على على
ز نَفَختُ فِیه تو عالمی، نه عجب که زنده شود دمی
که نوای حق شنود همی، ز لب و گلوت علی علی
همه در طلب پی جست و جو، همه در ترنم و گفتوگو
شنوم همی ز چهار سو، نغمات هوت علی علی
تو قلندرانه به ملک جان، زده پشت پا به همه جهان
فلک این ترانه کشد عیان، چو منم کدوت على على
تو حیات و ما همه تشنه لب، ظلمات موی تو تیره شب
دل ما سکندر و در طلب، پی جست و جوت على على
بشکن طلسم حجاب را، بفکن ز چهره نقاب را
که به دل نمانده «شهاب» را، به جز آرزوت علی علی
#سید_اشرف_شیخ_الاسلام_نیریز
#شهاب
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc