#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
ای بقیعِ غم تو کرببلایی دیگر
کربلا بود برای تو مِنایی دیکر
کوفه تا شام، تو را سعیوصفایی دیگر
در غریبان، تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم منِ شاعر آری
راستی تو چقَدَر شاعر و ذاکر داری؟!
شده آزرده تو را از عمل ما، خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گرچه محتاجترینیم به قال الباقر
همهی سال پی یک شب تقویم توأیم
ما فقط مرثیهخوان شب ترحیم توأیم
دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا؟
گاهگاهی که رسیدیم، نماندیم چرا؟
پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا؟
باقرالعلم! ز علم تو نخواندیم چرا؟
بگذر از ما که برای تو مؤثر نشدیم
نه که بی صحن و رواقی تو، مسافر نشدیم
کودکیهای تو در اوج مصیبت طی شد
کودکیهای تو همراه شهادت طی شد
پای آن خیمه که میرفت به غارت طی شد
زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد
طی شده کودکیات گوشهی بین الحرمین
گه در آغوش پدر، گاه در آغوش حسین
کربلا جلوهی غم بود برایت مادام
کربلا کشت تو را، کشت تو را بدتر شام
کربلا بود و حسین و تو و سجاد، تمام
کربلا بود و امام بن امام بن امام
من تو را یک تنه یک کرببلا میبینم
من تو را در همهی مرثیهها میبینم
داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو
روضهخوان باش خودت، روضهی او را تو بگو
پرده بردار، بیا راز مگو را تو بگو
بوسهی تیغ به رگهای گلو را تو بگو
تو بنا بود بمانی به امامت برسی
روضهخوان باشی و هر شب به شهادت برسی
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#غزل
نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن
در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن
دست خالی پیش ارباب کرم رفتن خطاست
شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن
می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن
آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن
هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش
بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن
ده برابر ده برابر عشق جبران می کند
بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن
مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین
گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#روز_عاشورا
#گودال
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد
نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضه ها که زداغ تو بر زبان آمد
سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
نوشته اند مقاتل که عصر روز دهم
بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید
گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید
صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
چشم تو بود روز ازل غمزه ساز شد
نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد
دست تو ربنای قنوت اجابت است
سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است
اشکت نزول آیه ی باران رحمت است
لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است
هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست
پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست
از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست
آغشته با دعای تو رزق حلال ماست
شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست
ایرانی است مادر تو، این مدال ماست
ما را علی غلام حسینش خطاب کرد
از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد
در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود
مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود
جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود
منبر که جای بازی بوزینه ها نبود
منبر برای حج تو میقات عشق بود
حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#چارپاره
قراره زندگی هامون
همش دور و برت باشه
تموم زندگیم روضه س
تا حرف اصغرت باشه
صدا پیچیده تو خیمه
صدای اصغره انگار
رباب از غصه دلخونه
بازم اصغر شده بیدار
ببخش ای کودکم ، مادر
نداره قطره ی شیری
تو که حال منو دیدی
چرا آروم نمی گیری
بابات تنها توو مِیدونه
دلش پر غصه و درده
صدات و بشنوه ایکاش
صداش کن بلکه برگرده
اجابت شد دعام ، بابات
نشد گریَه ت فراموشِش
میخاد آبِت بده ، مادر!
بخواب آروم توو آغوشِش
چه سخته ، روضه سنگینه
حسین با کودکش اومد
برای قطره ی آبی
حسین به دشمنش رو زد
چی شد اصغر شده خاموش
چرا توو دشت غوغا شد
گلوش خشکیده بود اما
با تیر حرمله وا شد
حسین و اضطرار ای وای
چرا حیرونه توو این دشت
اومد سمت حرم اما
چرا هی اومد و برگشت
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال
#عاشورا
#غزل
اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد
این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد
مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد
از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را
از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد
از خط به خط مقتل گودال رد شد و
با گریه از اسیری خواهر شروع کرد
اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد
بر روی سر کشید عبا را و صیحه زد
از روضه های سیلی و معجر شروع کرد
برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد
از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد
لب تشنه بود خیره به لیوان و... آب شد
از التهاب مشک برادر شروع کرد
هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد
تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد
غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد
مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد:
ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین!
دم را برای روضه ی مادر شروع کرد
یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد
- هیزم می آورند حرم را خبر کنید-
این بیت را چه مرثیه آور شروع کرد
وقتی که شعر قافیه هایش تمام شد
شاعر بدون واهمه از سر شروع کرد.
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید
گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید
صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
چشم تو بود روز ازل غمزه ساز شد
نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد
دست تو ربنای قنوت اجابت است
سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است
اشکت نزول آیه ی باران رحمت است
لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است
هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست
پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست
از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست
آغشته با دعای تو رزق حلال ماست
شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست
ایرانی است مادر تو، این مدال ماست
ما را علی غلام حسینش خطاب کرد
از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد
در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود
مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود
جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود
منبر که جای بازی بوزینه ها نبود
منبر برای حج تو میقات عشق بود
حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#بی_تفاوت_نباشیم
#فلسطین
#شهادت
#غزل
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت
شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
آنقَدَر حرف زیاد است، خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهی پنجره از فولاد است
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مناجات
#پنجاره
بهانه است ولی خب برای من کافی است
همین که شعر مرا می بری به کنگره ها
همین که در دکور خانه ام دو تا تندیس
اضافه می شود و می روی به خاطره ها
یکی دو تا غزل خوب ،، می شوی گاهی
فقط بمان و نیا تا تو را اضافه کنم
به انتظار مدرنی که شعر خواهد شد
مهم ، حضور تو در روزنامه ی شهر است
چقدر سوژه برایم می آوری با خود
حوادث یمن و جنگ شام هم بد نیست...
فقط اجازه بده وضعمان همین باشد
زمین خسته سر از آسمان درآورده است
چه عیب دارد اگر این رعیت خوشبخت
کنار نام تو از جنگ ، نان درآورده است
چه ساده در عوض آب ، نفت نوشیدیم
فقط بمان و نیا ، قول می دهم این شهر
برای نیمه ی شعبان شلوغ تر بشود
ظهور را به علائم چه احتیاجی بود
نیا که شادی ما پر فروغ تر بشود
چقدر روی بَنرها شکیل و خوش اسمی!!!
خودت بگو ؛ تو اگر آمدی به خانه ی ما
چگونه حوصله ی شهر ، با تو سر نرود ؟!!
دلت چگونه می آید بیایی و مِن بعد
به جمکران تو این قوم رهگذر نرود
نیا ، سه شنبه برایت نماز خواهم خواند
چه فکر می کنی ای انتظار ناپایان
جدایی من و تو ماجرای یک شبه نیست
هزار سال پیاپی گذشت و دلخونی
هنوز کوچه ی ما آنچنان محجّبه نیست
گناه روسری ما به گردن باد است...
برای آنکه بیایی نیاز مبرم بود
که مرد و زن همه با هم کنار هم باشیم
همین که نام خیابانمان ولیعصر است
اجازه داد که در اختیار هم باشیم
اذان رسید و به دجّال اقتدا کردیم
نوشته اند که هر چیز جای خود خوب است
مهم نبود که حتی به قهقرا بروم
نوشته اند که از جمعه استفاده کنم
کنار مهدیه گاهی به سینما بروم
جهان به خنده ی (بَت مَن) علاقمندم کرد
اراده کن که بیایی ولی تامل کن!
که رودها همه پابست ماهیان تواند
به غیر سیصدو چندین نفر که برگشتند
تمام مردم دنیا سپاهیان تواند
نیا که عطسه ی دنیا به صبر فرمان داد
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_عسگری_علیه_السلام
#شهادت
#چارپاره
قصد،قصد زیارت است اما
مانده اول دلم کجا برود
حال و روز مرا هرآنکس دید
گفت باید به کربلا برود
-نجف و کربلا-دلم لرزید
-مشهد و کاظمین، خوب آمد
یازده بار استخاره زد دل من
تا بفهمد به سامرا برود
ابتدای مسیر،الله است
انتهایش بقیه الله است
سامرا وعده گاه آخر ماست
جاده باید به انتها برود
همه یک روح و یک بدن هستید
پس تمام شما حسن هستید
دل من با تو سامرایی شد
تا به دیدار مجتبی برود
تو بقیع پر از مخاطره ای
کربلایی و در محاصره ای
یا که باید جگر به زهر دهی
یا سرت روی نیزه ها برود
دل به غم هرچه مبتلا می شد
پیش تو سر من رءا می شد
بعد تو بار غم گرفته به دوش
دل که تا ساء من رءا برود...
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
آنقَدَر حرف زیاد است، خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهی پنجره از فولاد است
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem