#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#ولادت
#ترکیب_بند
باز این دست دعا، اعطای داور خواسته
با تضرع رخصتِ ذکر پیمبر خواسته
اولین مداحِ احمد چون خدای احمد است
این دلِ مولا پرستم، اذن حیدر خواسته
تا شود جذب غلام خویش، الطاف رسول
بهر وصفش یاریِ زهرای اطهر خواسته
چون دَم روح القدس شد همدم جان و دلم
از نهادم نام احمد تا فلک برخواسته
طینت پاکم که باشد از اضافات گِلش
از سُویدای وجودم مدح دلبر خواسته
آتش ذوقم چنان شد مشتعل در سینه ام
آری انگاری که من مداحش از دیرینه ام
کیست احمد که حبیب حیِّ سرمد میشود
با علی یک روح در دو جسم، احمد میشود
کیست احمد که دلش ظرفیت وحی خداست
بس امین است او امین وحی سرمد میشود
بعد ذکر عالیِ اَلله ربُ العالمین
ذکر جبریل امینش یا محمد میشود
کیست احمد قابِ اَو اَدناست قُرب منزلش
با خداوند جلی نزدیک، این حد میشود
کیست احمد، با علی نورٌ علی نورِ کمال
فارق از هر غیر، آن روح مجرد میشود
اینچنین بر درگه سبحان نیایش میکنم
من خداوندِ محمد را ستایش میکنم
شد بهار آفرینش حکمفرما در ربیع
برترین عبد خدا آمد بدنیا در ربیع
این خبر پیچید در کاخ سرانِ ظلم و جور
ریخت برهم پایه های تاق کسرا در ربیع
خشک شد دریاچۀ ساوه ز بس بَد یُمن بود
وز سماوه ناگهان جوشید دریا در ربیع
نوری از مُلک حجاز آمد عیان، تا شرق رفت
شد خموش آتشکده در فارس، اما در ربیع
دستِ ابلیس از همه هفت آسمان کوتاه شد
سرنگون شد در همه بتخانه، بتها در ربیع
کاهنان و ساحران، محروم از ترفندها
این اباالزهراست دلبند همه دلبندها
آمد آن یکتا که مینازد به او یکتای او
آمد آن مولا که میبالد به او مولای او
آمد آن دلبر که کوثر میشود بر او عطا
آن اباالزهرا که حق بخشد به او زهرای او
سیزده معصوم از نور وجودش جلوه گر
چارده معصوم یکجا میدهد معنای او
مجتبی و مرتضی و مصطفی یک معنی اند
نور اهلُ البیت، پابرجاست برمبنای او
آمده بابا بزرگ حضرت ارباب ما
آنکه صدرُالمصطفی چندی شود مأوای او
زینت دوش نبی، پروردۀ آغوش او
روی خاک کربلا روزی شود مدهوش او
روزی از غربت، دلِ سوزان هر دو بشکند
سنگ یا چوب جفا، دندان هر دو بشکند
این مدینه، آن به کوفه، دعوت از مردم شوند
آه از بیعت شکن، پیمان هر دو بشکند
صورتِ ناموسشان، سیلی ز اعدا میخورد
پس غرورِ عترت و قرآن هر دو بشكند
گاه در محراب خونین، گاه در میدان جنگ
از قفا فرق سرِ یاران هر دو بشکند
گاه با تیغ جفا و گاه با تیر ستم
سینۀ پاک علمداران هر دو بشکند
این همان ذکر حسینٌ مِنّیِ پیغمبر است
یاری اسلام با آن پاره پاره حنجر است
بعد او کار امام صادق است احیای دین
گر چه با خط شهادت میشود ابقای دین
مکتب شیعه پدیدار از امام صادق است
با جهادش بیمه شد امروز تا فردای دین
حوزۀ علمیه مرهون هدایتهای اوست
خیل شاگردان او دادند جان در پای دین
پرچم کرب و بلا برپا ز قال الصادق است
او مهیا کرد ما را بهر عاشورای دین
انقلاب ما هم از الطاف او پیروز شد
تا شود بیداری اسلامی دنیای دین
ای مسلمان! هر که خواهد روزگار انتقام
پای قال الصادقش باید دهد جان، والسلام
#محمد_ژولیده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem