eitaa logo
شعر شیعه
8.1هزار دنبال‌کننده
753 عکس
269 ویدیو
31 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب خبر کنید تمام قبیله را بر شانه می‌برند امام قبیله را ای کاش می‌گرفت به‌جای تو دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را برگرد ای بهار شکفتن که سال‌هاست سنجیده‌ایم با تو مقام قبیله را بعد از تو، بعد رفتن تو، گرچه نابجاست باور نمی‌کنیم دوام قبیله را تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را زخمیم، خنجر یمنی را بیاورید زنجیرهای سینه‌زنی را بیاورید ای خفته در نگاه تو صد کشور آینه شد مدتی نگاه نکردی در آینه رفتی و روزگار سیه شد بر آینه رفتی و کرد خاک جهان بر سر آینه رفتی و شد ز شعله‌برانگیزی جنون در خشکسال چشم تو خاکستر آینه چون رنگ تا پریدی از این خاک‌خورده باغ خون می‌خورد به حسرت بال و پر آینه دردا فتاده کار دل ما به دست چرخ یعنی که داده‌اند به آهنگر آینه در سنگخیز حادثه تنها نشاندی‌اش ای سرنوشت رحم نکردی بر آینه امشب در آستان ندامت عجیب نیست ای مرگ اگر ز شرم بمیری هر آینه ای سنگدل دگر به دلم نیشتر مزن بسیار زخم‌ها زده‌ای، بیش‌تر مزن @shia_poem
امشب خبر کنید تمام قبیله را بر شانه می‌برند امام قبیله را ای کاش می‌گرفت به‌جای تو دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را برگرد ای بهار شکفتن که سال‌هاست سنجیده‌ایم با تو مقام قبیله را بعد از تو، بعد رفتن تو، گرچه نابجاست باور نمی‌کنیم دوام قبیله را تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را زخمیم، خنجر یمنی را بیاورید زنجیرهای سینه‌زنی را بیاورید ای خفته در نگاه تو صد کشور آینه شد مدتی نگاه نکردی در آینه رفتی و روزگار سیه شد بر آینه رفتی و کرد خاک جهان بر سر آینه رفتی و شد ز شعله‌برانگیزی جنون در خشکسال چشم تو خاکستر آینه چون رنگ تا پریدی از این خاک‌خورده باغ خون می‌خورد به حسرت بال و پر آینه دردا فتاده کار دل ما به دست چرخ یعنی که داده‌اند به آهنگر آینه در سنگخیز حادثه تنها نشاندی‌اش ای سرنوشت رحم نکردی بر آینه امشب در آستان ندامت عجیب نیست ای مرگ اگر ز شرم بمیری هر آینه ای سنگدل دگر به دلم نیشتر مزن بسیار زخم‌ها زده‌ای، بیش‌تر مزن @shia_poem
امشب خبر کنید تمام قبیله را بر شانه می‌برند امام قبیله را ای کاش می‌گرفت به‌جای تو دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را برگرد ای بهار شکفتن که سال‌هاست سنجیده‌ایم با تو مقام قبیله را بعد از تو، بعد رفتن تو، گرچه نابجاست باور نمی‌کنیم دوام قبیله را تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را زخمیم، خنجر یمنی را بیاورید زنجیرهای سینه‌زنی را بیاورید ای خفته در نگاه تو صد کشور آینه شد مدتی نگاه نکردی در آینه رفتی و روزگار سیه شد بر آینه رفتی و کرد خاک جهان بر سر آینه رفتی و شد ز شعله‌برانگیزی جنون در خشکسال چشم تو خاکستر آینه چون رنگ تا پریدی از این خاک‌خورده باغ خون می‌خورد به حسرت بال و پر آینه دردا فتاده کار دل ما به دست چرخ یعنی که داده‌اند به آهنگر آینه در سنگخیز حادثه تنها نشاندی‌اش ای سرنوشت رحم نکردی بر آینه امشب در آستان ندامت عجیب نیست ای مرگ اگر ز شرم بمیری هر آینه ای سنگدل دگر به دلم نیشتر مزن بسیار زخم‌ها زده‌ای، بیش‌تر مزن @shia_poem
امشب خبر کنید تمام قبیله را بر شانه می‌برند امام قبیله را ای کاش می‌گرفت به‌جای تو دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را برگرد ای بهار شکفتن که سال‌هاست سنجیده‌ایم با تو مقام قبیله را بعد از تو، بعد رفتن تو، گرچه نابجاست باور نمی‌کنیم دوام قبیله را تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را زخمیم، خنجر یمنی را بیاورید زنجیرهای سینه‌زنی را بیاورید ای خفته در نگاه تو صد کشور آینه شد مدتی نگاه نکردی در آینه رفتی و روزگار سیه شد بر آینه رفتی و کرد خاک جهان بر سر آینه رفتی و شد ز شعله‌برانگیزی جنون در خشکسال چشم تو خاکستر آینه چون رنگ تا پریدی از این خاک‌خورده باغ خون می‌خورد به حسرت بال و پر آینه دردا فتاده کار دل ما به دست چرخ یعنی که داده‌اند به آهنگر آینه در سنگخیز حادثه تنها نشاندی‌اش ای سرنوشت رحم نکردی بر آینه امشب در آستان ندامت عجیب نیست ای مرگ اگر ز شرم بمیری هر آینه ای سنگدل دگر به دلم نیشتر مزن بسیار زخم‌ها زده‌ای، بیش‌تر مزن @shia_poem