انجمن علمی_دانشجویی شیعه شناسی پردیس فارابی دانشگاه تهران
▪️◾️سالروز "شهادت" ام المصائب، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) تسلیت باد.◾️▪️
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir
◾️حضرت زینب سلام الله علیها👈 شخصیت بی نظیر اسلام که ام المصائب بودند و "شهید" شدند.
✅محمدحسین رجبیدوانی پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام:
واژه شهادت را برای رحلت حضرت زینب (س) بکار بردم برای اینکه معتقدم حضرت، به شهادت رسیده است چراکه ایشان در قیام سیدالشهدا(ع) پا به پای امام معصوم (ع) در نهضت عاشورا بود و مصائبی را دید که برادر بزرگوارش مشاهده نکرد. بنابراین وقتی یک سال و نیم پس از عاشورا رحلت میکند، در حقیقت به شهادت رسیده است و مرگ طبیعی به هیچ وجه برای حضرت متصور نیست.
رجبی دوانی افزود: حضرت زینب(س) توفیق داشت تا محضر 7 معصوم را درک کند. از این جهت شاید میتوان او را شخصیتی بینظیر در تاریخ اسلام معرفی کرد. امّا با همه اوصافی که در نَسب حضرت وجود دارد که بالاترین آن این است که او مولود بهترین زوج عالم است امّا شخصیت حضرت زینب(س) منحصر به این مساله نیست و به قول امام باقر(ع) که فرمودند: " علم و معرفتی که حضرت یافته، اکتسابی نیست.". این روایت را امام سجاد(ع) تکمیل میکندکه "أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة". از این سخن در مییابیم که حضرت زینب(س)، دارای علم لدنّی بوده است.
🔶رجبیدوانی با بیان اینکه شخصیت این بانوی بزرگوار در دفاع از حرم ولایت متجلّی شده است، تصریح کرد: آن حضرت در قضیه رحلت رسول خدا(س) و ماجرای سقیفه پا به پای مادرش حضرت زهرا(س) حرکت میکند و خطبه معروف به فدکیه که هیچ ربطی به موضوع فدک ندارد، را برای مردم روایت و بازگو میکند. نکته دیگری که میتوان شخصیت این بانو را ذوب در ولایت دانست زمانی است که امیرالمومنین (ع) پس از 25 سال به خلافت میرسد و مجبور میشود برای از بین بردن فتنههای مشرکان به کوفه رهسپار شود، آنگاه است که حضرت زینب (س) دوشادوش امامش به کوفه میرود.
👈وی ادامه داد: حضرت زینب(س) در 4 سال اقامت امام علی(ع) در کوفه، کنار پدرش میماند و پس از شهادت پدرش، با امام حسن(ع) همراهی میکند تا جاییکه وقتی امام مجتبی(ع) مجبور به مصالحه و ترک کوفه میشود، به همراه برادرش به مدینه بازمیگردد. در قیام سیدالشهدا(ع) نیز پا به پای برادرش حرکت میکند و نه اینکه فقط علاقهاش به امام حسین(ع) سبب اخذ این تصمیم شده است که طرح این مساله دور از شان حضرت است بلکه وقتی احساس میکند، امامش در خطر است، زندگی را رها میکند و با امام زمانش همراه میشود چراکه مهمترین رکن اسلام، ولایت است.
پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام در توصیف شخصیت حضرت زینب(س) گفت: وقتی کاروان امام حسین(ع) به سوی کربلا حرکت میکند، با اینکه حضرت رباب(س) همسر سیدالشهدا(س) همراه کاروان است، اما مدیریت خاندان به حضرت زینب(س) سپرده میشود و امام حسین (ع) تا لحظه شهادتش، فقط حضرت را خطاب قرار میدهند. حتی زمانیکه فرزند شیرخواره خود را به آغوش میطلبد، او را از حضرت زینب(س) طلب میکند.
🔶وی اضافه کرد: آن حضرت، بانویی است که وقتی حضرت علی اکبر(ع) در میدان به شهادت رسید، برای التیام داغ برادرش به میدان رفت و ناله سرداد تا جاییکه برادرش او را به آغوش گرفت و به خیمهها بازگرداند. او بانویی است که وقتی فرزندانش به میدان می روند، از خیمه بیرون نمیآید تا برادرش شرمنده او نشود و زمانیکه امام حسین(ع) به شهادت میرسد، تازه ماموریت حضرت زینب(س) شروع میشود.
🔸رجبیدوانی بیان اینکه حضرت زینب(س) وظیفه مراقبت از امام زمانش را در واقعه کربلا برعهده دارد، گفت: به جرات میتوان گفت اگر حضرت زینب(س) در واقعه کربلا نبود، امام زینالعابدین(ع) به شهادت میرسید. اول، زمانی بود که شمر به خیمهها حمله کرد و وقتی حال بیمار امام را دید، تصمیم گرفت تا حضرت به قتل برساند امّا حضرت زینب(س) مانع این اقدام شد. دوم زمانی بود که حضرت در کاخ عمربن سعد به خطبهخوانی پرداخت و خشم عمر را برانگیخت و آنجا دوباره حضرت زینب(س) به کمک امام زمانش آمد و او را از فتل نجات داد. در بحرانهای دیگری نیز حضرت به کمک امامش آمد و وظیفه انتقال پیام عاشورا را به عهده گرفت و چه خوب گفتند که "کربلا، در کربلا میماند اگر زینب(س) نبود".
🔗https://www.tasnimnews.com
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir
نکات فرهنگی فرمایشات مقام معظم رهبری در روز اول فروردین 1398.pdf
112.1K
🔸نکات فرهنگی مهم فرمایشات مقام معظم رهبری در روز اول فروردین 1398-مشهدمقدس🔸
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir
🔶روایتی ازتاریخ بیهقی درمورد سیل🔶
روز شنبه نهم ماه رجب ميان دو نماز بارانكى خردخرد مىباريد، چنانكه زمين ترگونه مىكرد. و گروهى از گلهداران در ميان رود غزنين فرود آمده بودند و گاوان بدانجا بداشته، هرچند گفتند: از آنجا برخيزيد كه مُحال بود برگذر سيل بودن، فرمان نمىبردند، تا باران قوىتر شد، كاهلوار برخاستند و خويشتن را بپاى آن ديوارها افكندند كه به محلّت ديه آهنگران پيوسته است و نهفتى جستند، و هم خطا بود و بياراميدند و بر آن جانب رود كه سوى افغان شال است بسيار استر سلطانى بسته بودند در ميان آن درختان تا آن ديوارهاى آسيا و آخرها كشيده و خرپشته زده و ايمن نشسته؛ و آن هم خطا بود كه بر راه گذر سيل بودند و پيغامبر ما محمد مصطفى صَلَى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، گفته است: «نَعُوذُ بِاللّٰهِ مِنَ الْاَخْرَسَيْنِ الْاَصَميْنِ» و بدين دو گنگ و دو كر آب و آتش را خواسته است.
و اين پل باميان در آن روزگار بر اين جمله نبود، پلى بود قوى به ستونهاى قوى برداشته و پشت آن دو رسته دكان برابر يكديگر، چنانكه اكنون است. و چون از سيل تباه شد، عبويۀ بازرگان آن مرد پارساى با خير، رَحْمَةُ اللّٰهِ عَلَيْه، چنين پلى برآورد يك طاق بدين نيكويى و زيبايى و اثر نيكو ماند؛ و از مردم چنين چيزها يادگار ماند. و نماز ديگر را پل آنچنان شد كه بر آن جمله ياد نداشتند و بداشت تا از پس نماز خفتن بديرى و پاسى از شب بگذشته، سيلى در رسيد كه اقرار دادند پيران كهن كه بر آن جمله ياد ندارند. و درخت بسيار از بيخ بكنده مىآورد و مغافصه دررسيد. گلهداران بجستند و جان را گرفتند و همچنان استرداران، و سيل گاوان و استران را در ربود و به پل رسيد و گذر تنگ، چون ممكن شدى كه آن چندان زغار و درخت و چهارپاى به يك بار بتوانستى گذشت؟
طاقهاى پل را بگرفت، چنانكه آب را گذر نبود و به بام افتاد، مدد سيل پيوسته چون لشكر آشفته مىدررسيد، و آب از فراز رودخانه آهنگ بالا داد و در بازارها افتاد، چنانكه به صرّافان رسيد و بسيار زيان كرد؛ و بزرگتر هنر آن بود كه پل را با دكانها از جاى بكند و آب راه يافت. اما بسيار كاروانسراى كه بر رستۀ وى بود، ويران كرد و بازارها همه ناچيز شد و آب تا زير انبوه زدۀ قلعت آمد، چنانكه در قديم بود پيش از روزگار يعقوب ليث، كه اين شارستان و قلعت غزنين عمرو، برادر يعقوب آبادان كرد ....
و اين سيل بزرگ مردمان را چندان زيان كرد كه در حساب هيچ شمارگير نيايد. و ديگر روز از دو جانب رود مردم ايستاده بود به نظاره،
نزديك نماز پيشين را مدد سيل بگسست، و بچند روز پل نبود و مردمان دشوار از اين جانب بدان و از آن جانب بدين مىآمدند تا آنگاه كه باز پلها راست كردند. و از چند ثقۀ زاولى شنودم كه پس از آنكه سيل بنشست، مردمان زر و سيم و جامۀ تباه شده مىيافتند كه سيل آنجا افكنده بود، و خداى، عزّوجلّ، تواند دانست كه بگرسنگان چه رسيد از نعمت.
📚تاریخ بیهقی جلد 1 ، (صفحه 341-343)
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir
🔲مسلمان شدن راهب🔲
در روايتى آمده است:
روزى حضرت امام موسى بن جعفر عليهما السلام به طور ناشناس كه از حكومت وقت گريزان بود، وارد يكى از روستاهاى شام شد. در آن جا كنار درِ غارى رسيد كه در آن راهبى بود. راهب هر سال يك روز به پيروان خود موعظه مىكرد. همين كه چشم راهب به آن حضرت افتاد، هيبتى از حضرتش بر دل او وارد شد و گفت: شما غريب هستيد؟
فرمود: آرى.
گفت: از ملت ما هستيد يا از غير ما؟
فرمود: از شما نيستم.
پرسيد: تو از امت مرحومه (امت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله) هستى؟
فرمود: آرى.
گفت: از دانشمندان آنها هستى يا از نادانان آنها؟
فرمود: از نادانان آنها نيستم؟
گفت: چطور مىشود كه (در بهشت) ريشۀ درخت طوبى در خانه عيسى است - و به عقيده شما در خانه حضرت محمّد است - و شاخههاى آن در تمام خانههاست؟
فرمود: مانند خورشيد است كه نورش همه جا وجود دارد و تمام مكانها را فرا مىگيرد با اين كه خودش در آسمان است.
گفت: چطور مىشود كه هر چه ميوهها و غذاهاى بهشتى را بخورند نه تمام مىشود و نه كم مىگردد؟
فرمود: مانند چراغ در دنياست كه هر چه از آن چراغهاى ديگر را روشن كنند، نور آن كم نمىشود.
پرسيد: در بهشت سايهاى گسترده وجود دارد؟
فرمود: پيش از طلوع آفتاب تمام بهشت در سايهاى گسترده است.
خداوند در قرآن مىفرمايد: «آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟»
گفت: بهشتيان در بهشت چه مىخورند كه نه ادرار مىكنند و نه دفع مىنمايند؟
فرمود: بچه در رحم مادر چگونه تغذيه مىشود كه نه بول مىكند و نه دفع مىنمايد.
گفت: بهشتيان خدمتكارانى دارند كه براى آنها هر چه ميل داشته باشند مىآورند بدون اين كه به ايشان دستورى بدهند؟
فرمود: هر وقت انسان به چيزى نياز داشت اعضاى او متوجه مىشوند و طبق خواستۀ او عمل مىكنند بدون اين كه به آنها امرى كند.
گفت: كليد بهشت از طلا است يا نقره؟
فرمود: كليد بهشت، زبان انسان است كه مىگويد: «هيچ معبودى جز خدا نيست».
گفت: راست مىفرماييد.
آن گاه او مسلمان شد؛ و همۀ همراهانش با او مسلمان شدند.
📚بحارالانوار-ج48-ص 105
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir
✨دوره آموزشی مروجین عفاف و حجاب✨
🕣زمان:
29 و 30 فروردین 98
ساعت 8:30 الی 18:30
📍مکان:
پردیس فارابی دانشگاه تهران (جاده قدیم قم_تهران، بعد از ترمینال)
💳هزینه ثبت نام:
30 هزار تومان ( 50% تخفیف برای دانشجویان پردیس فارابی)
🚨ویژه بانوان فعال و دغدغه مند در حوزه عفاف و حجاب و حداکثر دارای 30 سال سن.
مهلت ثبتنام:
تا پنج شنبه - 15 فروردین98 (تعداد محدود)
✍جهت ثبتنام:
1.نام و نام خانوادگی
2.میزان تحصیلات
3.شماره موبایل
خود را به آیدی زیر در سروش، ایتا، گپ و بله ارسال کنید🔻
@fsh1414
🔻گزارشی از وفات حضرت ابوطالب (علیه السلام)🔻
◾️درگذشت ابوطالب ضایعه ی بسیار ناگواری برای پیامبراسلام صلی الله علیه و آله بود، به طوری که فرمود: «أصابته بعظیم من الأذی حتی ترکته لقی ما نالت قریش منی شیئا أکرهه حتی مات ابوطالب» [سنگینی اذیت و آزاری که از قریش دیدم در برابر مصیبت درگذشت ابوطالب ناچیز است تا روزی که ابوطالب وفات یافت، دست قریش از آزار من کوتاه بود].
▪️از دست دادن عموی بزرگواری همچون ابوطالب که وی را از هشت سالگی تا سال دهم بعثت به مدت چهل و دو سال حمایت و سرپرستی کرده بود و همواره قلبش از مهرورزی به او سرشار بود، مایه ی تأثر عمیق او شد. رسول خدا کنار جنازه ی در کفن پیچیده ی عمویش آمد و او را دید با خاطری آکنده از اندوه به کام مرگ افتاده، امواج بی کران اشک را رها کرد، قسمت راست پیشانی او را چهاربار و قسمت چپ پیشانی او را سه بار دست کشید و بانوایی حزن آلود فرمود: «یا عمّ کفّلت یتیما و ربیت صغیرا و نصرت کبیرا فجزاک الله عنی خیرا» [ای عمو! هنگامی که یتیم شدم پرستارم بودی، و مرا در خردسالی پرورش دادی، و در بزرگی یاری ام کردی، خداوند تورا از جانب من پاداش نیک دهد]، سپس دستور داد علی علیه السلام او را غسل دهد.
▪️ابن ابی الحدید از قول امامیه نقل کرده است که روایت شده است» چون ابوطالب درگذشت، علی علیه السلام خدمت پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله) آمد و خبردرگذشت پدر خود را به اطلاع آن حضرت رساند. رسول خدا بسیار افسرده خاطر و اندوهگین شد و به او فرمود: برو خودت او را غسل بده و چون او را برتابوت نهادید مرا آگاه کن. علی علیه السلام چنان کرد.
پیامبر هنگامی رسیدکه جنازه ی ابوطالب بر دوش مردان به سوی گورستان برده میشد. رسول خدا جنازه را مخاطب ساخت و فرمود:
«وصلتک رحم یا عم! وجزیت خیرا فلقد ربیت و کفلت صغیرا و نصرت و ازرت کبیرا» [ای عموجان! پیوند خویشاوندی را رعایت کردی و پاداش پسندیده دریافت خواهی کرد، همانا مرا در کودکی پرورش دادی و کفالت کردی و در بزرگی یاری دادی و همکاری کردی ].
سپس تا کنار گور به دنبال جنازه رفت و کنار جسد ایستاد و فرمود:
«أما و الله لأستغفرن لک ولأشفعنّ فیک شفاعة یعجب لها الثقلان» 👈همانا به خدا سوگند! برای تو چنان آمرزش خواهم و شفاعت نمایم که آدمیان و پریان از آن شگفت زده شوند!
📚کتاب ابوطالب (علیه السلام) صحابی مظلوم- صص 152-153
@shiastudies_farabi_ut_ac_ir