#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
دوباره شهر مدینه بوی جنان آمد
نوید روشنی از هفت آسمان آمد
فضای شهر که از عطرِ گل معطر شد
ز نسل پاک حسن عالَمی منور شد
به چند واسطه، اَنوار ظاهری تابید
ز سبط مجتبوی نور باقری تابید
قدم به خاک جهان زد گُلی خدایی بو
محدثِ علوی، یارِ مصطفایی بو
@hosenih
بنازم آنکه ز حکمت، رساند امدادش
به علم و حلم و صبوری، شبیهِ اجدادش
کسی که نور ولایت ز صورتش پیداست
کسی که در ره اهدافِ فاطمی شیداست
کسی که از پَرِ قنداق، عاشق علی است
چه عاشقی، سه امامِ هُمام را ولی است
اگر چه خوبیِ آلِ کریم باید گفت
کنون مدیحه ی عبدالعظیم باید گفت
مدیحِ عبدالعظیم است مدحِ پیغمبر
چنانکه مُلکِ ری اَش کربلاست تا محشر
خدا وکیلی از آندم، که تازه مهمان شد
به لطفِ هادی دین، چلچراغ ایران شد
چه ناب رهبرمان، وصف میکند او را
ری است قبله ی تهران و اوست قبله نما
وجودِ اوست، که شد مُلکِ ری به قم پیوند
همانکه مکتب اسلام، زد از او لبخند
همانکه عرضه ی دینش رَهی مجرب شد
به محضرِ سه امام، آیتی مقرب شد
همانکه از شهِ دین، شیعه را پیام آورد
بما ز سوی امامِ رضا سلام آورد
همانکه درسِ امامِ جواد را خوانده
به نزد هادیِ دین اعتقاد را خوانده
حدیث سلسله را نقل کرده از معصوم
پیامِ کرب و بلا را گرفته از مظلوم
□ □ □
شبیهِ هادی دین، درد و داغ و هجران دید
به دوره ی متوکل، هزار هرمان دید
در آن زمان که حرم، شاهدِ تخاصم بود
به چشمِ خویش نظاره گرِ تهاجم بود
حریم کرب و بلا ردِ پای عدوان شد
سه بار شخم زدند و بخاک یکسان شد
به امرِ حاکمِ ظالم، حرم به آب افتاد
ولی حسین، خودش از عطش ز تاب افتاد
نبود عبدالعظیم آنزمان که در گودال
تنِ حسین به سُمِ ستور شد پامال
اگر چه شد حرمِ یار بر سرش ویران
ولی ندید تنش را بزیرِ نیزه ، نهان
ندید حنجره اَش را، یهود نیزه زدند
چه نیزه ها به دهانی که جرعه جرعه زدند
@hosenih
ندید دخت علی، راهِ چاره میگیرد
ندید بوسه ز رگهای پاره میگیرد
ندید رختِ اسیری به جسمِ ناموسش
و ماند اینهمه روضه، همیشه کابوسش
به ذکر دائمِ یا منتقم که عادت کرد
ز غصه بر تنِ خود جامه شهادت کرد
هنوز مجلسِ روضه بپاست در حرمش
دعا و ذکر و مناجات، فیضی از کرَمش
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#روز_مباهله
#خاتم_بخشی_امیر_المومنین_ع
✔️نزول آیه زکات، آیه تطهیر و سوره هل اتا
شکرِ خدا که حافظِ دینِ خدا، خداست
مامورِ حفظِ عترتِ و دین، ختمُ الانبیاست
بالاترین دلیل به آیات، هَل اَتاست
وقتی کسی، علیهِ خدا اِدعا کند
اینجا نبی، به یاریِ عترت، دعا کند
با اهلبیتِ خویش، پیمبر خطاب کرد
همره، دو سبط و فاطمه و بوتراب کرد
شرمنده از تجمّعشان آفتاب کرد
گفت ای خدا، اَهالیِ من، زینتِ منند
این جمع، اهلبیتِ من و عترتِ منند
یارب بحقِ فاطمه رحمت بما ببار
این جمع را ز رجس و پلیدی جدا بِدار
ما را مطهر از همه آفات،،، برشمار
در دَم رساند آیه ی تطهیر، جبرئیل
میگفت با ملائکه تکبیر، جبرئیل
@hosenih
با صدهزار شکر و دوصد ذکرِ کردگار
راهی شدند با همه ی، هیبت و وقار
بهرِ مباهله بسوی نقطه ی قرار
تا صف زدند آل نبی گِرد هم، چو کوه
حیران شدند جمعِ نصارا از این شکوه
دیدند چونکه آل نبی را، خدا صفات
نَجرانیان ز گفته پشیمان شدند و مات
گفتند جملگی که نباشد رهِ نجات
اِلّا به سر نهادنِ حکم محمدی
این است دینِ حق و همین، راه سرمدی
وقتی رسول، حجتِ حق را بیاورد...
اولاد را به همرهِ زهرا بیاورد...
همراهِ آل فاطمه، مولا بیاورد...
دیگر توانِ هیچکسی قد نمیدهد
حق را خدا به غیر محمد نمیدهد
نورِ جلیست، آیه ی نابِ مباهله
شرحِ ولیست، آیه ی نابِ مباهله
مدحِ علیست، آیه ی نابِ مباهله
در ظاهرش، اگر چه بنام پیمبر است
شانِ نزولِ آن بخدا، وصفِ حیدر است
آری، علیست وجهِ خدا، مایه ی خدا
نور خدا، تمامیِ سرمایه ی خدا
توحید را نشانِ خدا، آیه ی خدا
شاهی که بر گدا برکات آورَد، علیست
آنکه رکوع را به زکات آورَد، علیست
وقتی خدا به حیدر عطا،،، ذوالفقار کرد
اِبقای دین، به حیدرِ دُل دُل سوار کرد
در راهِ دین، علی همه هستی نثار کرد
تنها اُحد نشاند، نَود زخم بر تنش
بدر و حنین ها سببِ بغضِ دشمنش
حیدر شناس کیست، بجز یارِ مرتضی
زهرا پیِ تلافیِ ایثارِ مرتضی
آمد به کوچه و شد علمدارِ مرتضی
آنجا که هیچکس به علی اعتنا نکرد
زهرا، علیِ خانه نشین را رها نکرد
در کوچه ها ز فاطمه، حرمت شکسته شد
پهلوی او به راهِ ولایت شکسته شد
در بیتِ وحی، غنچه ی عصمت شکسته شد
پس پاسدارِ میر و علم، کیست؟ فاطمه
اصلِ مدافعینِ حرم، کیست؟ فاطمه
@hosenih
حقِ علی، به یاریِ زهرا اَدا شود
باید به راهِ فاطمه، جانها فدا شود
تا راضی از تمامیِ عالم، خدا شود
زهرا شناس کیست؟ حسین است و زینب است
کرب و بلا شناسیِ ما، اصلِ مطلب است
کرب و بلا، که مکتبِ زهرا شناسی است
گودالِ قتلگاه، تولّا شناسی است
رفتارِ شام و کوفه، تبرّا شناسی است
در قتلگه، امام که مهمان نمیشود!
بر نیزه رأسِ قاریِ قرآن نمیشود!
مظلوم را، به نیزه ی صیاد میزنند؟
زنجیر را، به گردنِ سجاد میزنند؟
آخر، سرِ سه ساله مگر داد میزنند؟
ویرانه را، رقیه که آباد میکند...
نامِ علی، به ماذنه ها داد میکند
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e