💐 شهادت_شاهچراغ🕯🕯🕯
✍ احمد بن موسی بن جعفر ملقب به شاهچراغ و مشهور به سید السادات الاعاظم، از فرزندان امام کاظم(ع) و برادر حضرت امام رضا (ع) است که در نزد پدرش از جایگاه و احترام ویژه ای برخوردار بوده است.
─┅═༅🍃🖤🍃༅═┅─
✅ شیخ مفید از احمد بن موسی با بزرگی و عظمت یاد کرده، و میگوید: احمد بن موسی(ع) فردی کریم النفس، جلیل القدر، پرهیزکار و پارسا بود.(1)
✅ او در راه پیوستن به برادر خود به سوی خراسان سفر نمود ولی در راه توسط افراد قُتلُغ خان، عامل مأمون، خلیفه عباسی در شهر شیراز به شهادت رسید.
درود صلوات خدا بر ایشان
السلام علیک یا احمدابن موسی علیه السلام✋🌸
هفدهم_رجب
ماه_
هدایت شده از گل زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت دختر هندی بخاطر حجاب😭
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
24 رجب
ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 7 هـ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ ی ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺘﺢ ﮔﺮﺩﻳﺪ.
این فتح در 27 ﺭﺟﺐ و 15 محرّم نیز ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻮﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻳﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ ی «ﻗﻤﻮﺹ» ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻨﺪ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله علیه ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋُﻤَﺮ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ.
← ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
«ﻓﺮﺩﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻓﺘﺢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ».
ﻫﻤﻪ ی ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﺭﺯﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺠﺎﺳﺖ ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ :
ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ. ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻴﺪ.
ﺳﻠﻤﺔ ﺑﻦ ﺍﻛﻮﻉ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ ﻋﻠﻰ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ، ﺯﺣﻤﺖ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ».
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺭﺽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻧﮕﺸﺖ.
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ، ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ، ﻋﺰﺭﺍﺋﻴﻞ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﻓﻴﻞ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ، ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ، ﻭ ﺩﻋﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ». و ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﻳﺎ ﻋﻠﻰ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻦ».
← ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺁن ها ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ.
ﻣَﺮﺣَﺐ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ. ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺶ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻧﻴﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎک ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﺻﺪﺍﻯ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻨﺪ.
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺣﻴﺪﺭﻯ ﺩﺭ ﻗﻠﻌﻪ ﺭﺍ ﻛَﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣَﻌﺒَﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ی ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ.
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 21، ص 41 _ 1. و ... .
2. مصباح المتهجد : ص 749. و ... .
3. بحار الأنوار : ج 97، ص 384.
4. توضیح المقاصد : ص 4.
5. کافی : ج 8، ص 351.
*#غروب هفتمین خورشید، امام موسی کاظم علیه السلام* 🏴
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران🌹
در ادامه ی مطالب مربوط به سیره ی تاریخی و زندگی حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام، میپردازیم به شرح مختصری از مکارم اخلاقی و سخاوت و عبادت آن حضرت در مدت عمر شریف خود
👇🏴🌹
کمال الدین محمد إبن طلحه شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت در وصف امام موسی إبن جعفر علیه السلام نقل میکند:
موسی پسر جعفر صادق امام کبیر القدر، عظیم الشأن، التجهد مجد در اجتهاد مشهور به عبادات و مواظب بر عبادات و معروف به کرامات است.
همانگونه که در مطالب گذشته عرض شد، او را به دلیل بخشندگی و رأفت و مهربانی که با دشمنان و بدگویان و اهانت کنندگان داشت او را به نام ( کاظم ) لقب دادند به جهت کظم غیضش یعنی فرو برنده ی خشم .
در باب سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت، ابوالفرج اصفهانی نقل کرده است :
چون به آن جناب خبر میرسید که شخصی پریشان و بیمار و بدحال است در هر کجای شهر که بود بلافاصله کیسه ی دینار یا درهمی با خود بر می داشت و به منزل آن شخص بیمار می رفت و می فرمود:
از پدرم جعفر صادق علیه السلام شنیدم که میفرمودند :
جهت رعایت و رفاه حال بیمار هرگاه به عیادت مریضی رفتید مدت زمان دیدارتان با او به اندازه ی دوشیدن شیر شتری باشد تا او و خانواده اش معذّب نگردند
و ایضاً میفرمود:
به عیادت بیماران با هدیه و سوغاتی وارد شوید حتی اگر دانه ایی خرما باشد؛
و همچنین میفرمود :
با خنده رویی و روی گشاده بر بیماران وارد شوید و تا زمانی که بر بالین بسترش حضور دارید اشک چشمان خود را فرو برید تا موجب افسردگی و پریشانی خاطر آن شخص بیمار نگردد.
شیخ مفید رحمه الله روایت کرده است :
آن حضرت هرگاه به عیادت بیماری می شتافت حداقل مبلغی که با خود برای خانواده آن شخص بیمار می برد کمتر از ۲۰۰ دویست یا ۳۰۰ سیصد دینار یا اشرفی نبود و میفرمود:
افضل ترین صله رحم با برادران خود، دیدار با دست پر است.
شیخ مفید رحمه الله علیه و دیگر مورخین و محدّثین روایت کرده اند که:
در مدینة النّبی مردی از نوادگان و اولاد خلیفه ی دوم عمر إبن خطاب وجود داشت که بسیار با آل علی علیه السلام بداخلاق و ناگوار بود. هرگاه امام موسی إبن جعفر علیه السلام را در مکانی یا محفل و مجلسی مشاهده میکرد از روی عمد در حضور خاص و عام زبان میگشود به لعن و دشنام و بدگویی به علی و خاندان علی علیه السلام و میگفت: خدا شما را بکشد که ما تشنه به خون شما هستیم؛
اصحاب و مریدان و ارادتمندان واقعی به خاندان عصمت و طهارت که اهانت و بدگویی آن شخص را می شنیدند هر بار برمیخواستند تا پاسخ اهانتش را با اهانت و بی حرمتی دهند اما امام موسی الکاظم علیه السلام به شدت مانع برخورد اصحاب و یاران با آن شخص میشد و میفرمود :
خویشتن داری از خود نشان دهید، زیرا یکی از نشانه های مؤمن، خویشتن داری و حِلم و بردباری بر اهانت و فحاشی بدگویان است.
بدین منوال آن حضرت هرگز اجازه نمیداد کسی در مقابل بدگویی و توهین و بی حرمتی به آن جناب از خود عکس العملی نشان دهد تا اینکه در یکی از روزهای گرم تابستان حجاز به امام موسی إبن جعفر علیه السلام خبر رسید آن شخص هتاک مریض و در بستر بیماری افتاده است.
با شنیدن این خبر، امام با پای پیاده خود را به منزل او رسانید .
به نقل از مورخین تاریخ ، منزل آن شخص خارج از شهر مدینه در میان نخلستان ها و اراضی زراعی بود؛
چون امام علیه السلام را بر بالین خویش مشاهده کرد با تعجب پرسید :
آیا تو پسر همان کسی نیستی که هر صبح و شام قبل و بعد از نمازهای پنج گانه او را دشنام میدهیم و لعنت میکنیم !؟
امام علیه السلام با خوشرویی و کمال مهربانی و متانت فرمودند :
ای بنده ی خدا؛ ما برای عیادت و دیدار با تو به منزلت آمده ایم نه برای تجدید خاطرات.
آن شخص بیمار از سر شرمساری و خجالت گفت :
آیا به راستی شما خاندانی هستید که به عیادت دشمنان خویش میروید آن هم در این گرمای طاقت فرسا !؟
امام علیه السلام فرمودند :
ما تنها برای عیادت نیامده ایم بلکه جهت رفع حاجات و برآورده کردن نیاز شما به منزل تو آمده ایم. از من چیزی بخواه تا در صدد برآوردن نیازت بکوشم، زیرا امروز تو احتیاج به مساعدت و کمک ما داری و ممکن است فردا ما چنین شویم و به کمک و نصرت تو احتیاج پیدا نماییم.
آن مرد بیمار گفت:
ده روز است زراعتم خشکیده و پژمرده گشته است؛ نخیلاتم آبیاری نگشته اند و توان کار کردن ندارم.
امام علیه السلام کیسه ایی از زیر شال مبارکش بیرون آورده و ۴۰۰ چهارصد دینار سرخ عراقی به او داد و فرمودند:
این مبلغ ناچیز را جهت آب و نان و صرف امرار معاش خانواده ات بردار.
سپس عبای خویش را از تن به در کرده با یاری دو تن از همراهان خویش بیل برداشته و زراعت و نخلستان آن مرد را آبیاری نمودند.
آن مرد با مشاهده ی چنین صحنه ایی به اهل خانه اش گفت:
به خدا سوگند که اینان خاندان جود
و کرم و رأفت و مهربانی اند.
إبن شهر آشوب مورخ سنی مذهب اهل تسنن روایت کرده است که:
سومین روز گذشته از عید نوروز باستان سال ۱۶۵ هجری جماعتی از اهل ایران به خدمت امام موسی إبن جعفر الکاظم علیه السلام شرفیاب گردیده و پس از ادای احترام و سلام، امام علیه السلام این عید باستانی را به ایشان تبریک و تهنیت گفت و فرمود :
هر روزتان عید و دل هایتان شاد و خرم باد.
جماعت ایرانی با تعجب و حیرت خاص عرضه داشتند:
ای پسر رسول خدا؛ منصور دوانیقی خلیفه ی جور عباسی ما را به خاطر چنین عید باستانی سرزنش میکند و میگوید:
این عید در اسلام وارد نگردیده است و هیچ اثر مثبتی در آن مشاهده نمیشود اما شما بالعکس منصور دوانقی این عید باستانی را به ما تبریک و تهنیت گفته و به یُمن شاد باش ما را استقبال میکنید؛ فلسفه و حکایت آن چیست؟
امام موسی إبن جعفر الکاظم علیه السلام فرمودند :
اگرچه این عید باستانی در اسلام وارد نگردیده است اما اسلام آن را بر کسی نهی نکرده و هرگز بر شما حرام نیست، زیرا در این عید باستانی چندین سنّت از سنّت های حسنه ی رسول خدا صلی الله علیه واله در میان اهل ایران برقرار میشود که مهم ترین آن، دید و بازدید اقوام و خویشان و دوستان است که اسلام آن را صله رحم میداند و این کاری پسندیده و از سنّت حسنه است و دیگری اینکه قبل از آغاز سال نو، جماعت شما منازل و خانه های خویش را به رسم هر ساله با آب و جارو تمیز کرده و نظافت مینمایند که این کار نیز مصداق حدیث جدّمان رسول خداست که فرمودند: ( النظافت من الایمان) یعنی نظافت و بهداشت از ایمان شماست.
و دیگری اینکه در این ایام شنیده ام که جماعت شما به رسم شاد باش و تهنیت، یکدیگر را در آغوش مهر و محبت گرفته و به یکدیگر هدیه ( عیدی) میدهید که این کار نیز از سنّت حسنه ی رسول خدا در اسلام بود، زیرا آن حضرت و دیگر آبا و اجداد ما دادن و گرفتن هدیه را از برادران خویش بسیار دوست میداشتند و رسول خدا میفرمود:
یکدیگر را با دادن هدیه به هم شاد و مفتخر کنید حتی اگر به کاسه ایی گندم یا جو باشد، زیرا گرفتن و دادن هدیه تعامل اجتماعی را میان مردم مستحکم تر و باعث کثرت مهر و محبت و ایجاد وحدت در دلها و قلوب مردم میشود.
پس با کدامین بهانه میتوان عید باستانی شما جماعت ایرانی را نهی و حرام کرد؟
مصداق حدیث امام علی علیه السلام که به ایرانیان مقیم کوفه و مدائن فرمود :
( کل یومکم نوروز و ایضاً نوروزکم منصور )
یعنی : *هر روزتان مثل ایام نوروز عید باد و این عید با نصرت و پیروزی باد.*
*إنشاءالله ادامه مطالب مربوط به امام موسی الکاظم علیه السلام را فرداشب خدمت شما عزیزان ارسال خواهیم کرد.*
*با تشکر از همراهی شما*
*التماس دعا*🌹🏴
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
🥀▫️🥀▫️🥀▫️🥀▫️🥀
⚫️ عرض سلام واحترام و تسلیت
▪️شهادت مظلومانه و جانگداز هفتمین امام هُمام
🔹عبد صالح
🔹باب الحوائج
🔹موسیبن جعفر
🔹حضرت امام کاظم علیه السلام
🔹را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر
🔹عجل الله تعالی فرجه الشریف
▪️تسلیت و تعزیت عرض میکنم .
🥀▫️🥀▫️🥀▫️🥀▫️🥀
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید مبعث مبارک 🎈🌼
به همه ی امت مبارک 🌸🎈
روی شونه های محمد (ص) 🌷🌹
ردای نبوت مبارک 💐🌺🍀
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
____🍃🌸🍃____
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*بسم الله الرحمن الرحیم*
🌹 وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ. 🌹
عید سراسر نور و رحمت، انسانیت و کرامت، صداقت و تربیت، عید بعثت رسول اعظم و نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) بر شیفتگان پیامبر مهربانی و رحمت و دوست داران اهل عصمت و طهارت مبارک باد.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هدایت شده از گل زهرا
🌹🌹🌹بنام خدا🌹🌹
سلام بر امت محمد (ص)
سالروز بعثت پر خیر و برکت حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی(ص) بر تمام مسلمین خصوصا محبان اهل بیت ع و عزیزان بزرگوار مبارکباد.
وجود مبارکش فرمود: :
🌹هر کس بخشی از کار مسلمانان را بر عهده گیرد و در کار آنها مانند کار خود دلسوزی نکند، بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.
🌹صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.
🌹هرکس آبروی برادر مسلمانش را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
🌹هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت گناهان او را بپوشاند.
🌹پُرارجترین مردم کسی است که آنچه را که به او مربوط نیست رها کند.
🌹داناترین مردم کسی است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید.
🌹دانشمندان، چراغهای زمین، جانشینان پیامبران، وارثان من و وارثان پیامبرانند.
🌹به فرزندان خود احترام بگذارید و آنها را نیکو تربیت کنید تا مورد غفران پروردگار قرار گیرید.
🌹🌹نگاه به نامحرم تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است، هر کس به پاس حرمت الهی آن را ترک کند، خدا ایمانی به او میدهد که شیرینی آن را در دل احساس مینماید.
🌹هر کس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب مى دهد و هر کس غم و غصه اش زیاد شود، تنش رنجور مى گردد.🌹عیدمبعث مبارکتان و گوارای وجودتان🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود زیبای عید سعید مبعث
عید مبعث بر تمام مسلمین مبارک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
♥️❤️عید بزرگ مبعث مبارک باد❤️♥️
💐🍀اَللّهُمَ
💐🍀صَلَّ
💐🍀عَلی
💐🍀مُحَمَّدٍ
💐🍀وَآلِ
💐🍀 مُحَمَّد
💐🍀وَعَجِّل
💐🍀فَرَجَهُم
💐🍀وَ اَهلِک
💐🍀عَدُوَّهُم...
💐🍀 اَللّهُــــمَّ
💐☘عَجـِّل لِوَلیِّکَ
💐🍀الفَـرَج
💚💛عید بزرگ مبعث مبارک
روزتون نبوی😍🌸
💎یاران امام مهدی (عج)
به چهار گروه تقسیم می شوند:
🌼 ۱- اوتاد
افرادى هستند که به اندازه یک چشم برهم زدن از خداى خویش غفلت نمى کنند و به دنبال مال دنیا نیستند مگر آن چه که نصیب و روزى آنها شود و خطاها و لغزش هایى که از افراد دیگر صادرمى شود از آنها سر نمى زند و (در خصوص غیر پیامبران) در آنها عصمت شرط نیست، آن عصمتى که از شرایط قطب است. این گروه بى واسطه با حضرت مهدى علیه السّلام در ارتباط هستند.
🌼 ۲- ابدال
ابدال یک درجه از اوتاد پایین تر و در مرحله بعدى هستند که ممکن است گاهى از آنها غفلتى صادر شود ولى بلافاصله با تذکر و تنبّه آن غفلت را از خود دور مى کنند و هرگز گناه عمدى از آنها سر نمى زند.
🌼 ۳- نجباء
در رتبۀ بعد از ابدال قرار دارند و با دو واسطه (اوتاد و ابدال) با حضرت علیه السّلام در ارتباط هستند.
🌼 ۴- صلحاء
افراد باتقوایى هستند که متصف به صفت عدالت هستند، اما ممکن است گاهى اوقات از آنها خطایى سرزند که بلافاصله استغفار کرده و پشیمان مى شوند همان طور که خداوند متعال مى فرماید: هرگاه گروهى از شیاطین در دل اهل تقوى وسوسه و خیالاتى واردکنندبلافاصله آنها متذکر شده و همان دم خدا را به یاد آورده آگاه و بینا مى شوند.(۶)
🍀صلحاء با سه واسطه با حضرت مهدى علیه السّلام در ارتباط هستند.(۷)
✨اگر یکى از اوتاد کم شود، یکى از ابدال جایگزین او مى شود و جاى آن ابدال را یکى از نجباء پر مى کند و به جاى او یکى از صلحاء وارد دستۀ نجباء مى شود و هرگاه یکى ازصلحا کم شود از بقیۀ مردم که صلاحیت و لیاقت داشته باشند جایگزین صلحاء مى شوند.(۸)
شما جزئ کدام یک هستید؟
📚منابع
1-سوره ملک آیه ۳۰
۲- امام حاضر،مدیرناظر صص۷۶-۷۵
۳-مصباح کفعمی ص۵۳۴ حاشیه بر دعای ام داوود
۴-کافى،ج ۳،ص ۱۴۱
۵-تاریخ غیبت کبری ،محمدصدر ص۱۹۵ به نقل ازغیبت طوسی ص۱۰۲
۶- اعراف /۲۰۱
۷- امام حاضر ، مدیر ناظر ص
۸- مصباح کفعمى،ص ۷۰۴
*#گام به گام با کاروان حسینی*
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران🌹
امشب *۲۸ ماه رجب المرجّب* ،مصادف است با سالروز و *سرآغاز اولین گام از نهضت و قیام سرخ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام* و هجرت آن حضرت از مدینه ی منوّره به سمت مکّه ی معظّمه و پیش مقدمه ی آغاز حوادث عاشورا.
بدین وسیله با کسب اجازه از اساتید بزرگوار و با عنایت و توفیق خداوند متعال و اهلبیت اطهار علیه السلام، قصد داریم همانند سال گذشته جهت تکمیل برنامه ی تاریخی " *#گام به گام با کاروان حسینی* " از امشب که مصادف است با سرآغاز هجرت و شروع قیام آن حضرت تا پایان رویدادهای کربلا ،از امروز تا پایان ماه صفر بر اساس تقویم و روزشماری های تاریخ کربلا با ارائه ی استناد و منابع و مآخذ معتبر از کتابهای تاریخی و روایی عاشورا و کربلا خدمت شما عزیزان ارسال نماییم.
با تشکر از همراهی شما عزیزان🌹
نخست، پیش مقدمه ایی داشته باشیم از حوادث و رویدادهای سال ۵۶ هجری (پنجاه و شش هجری) یعنی ۴ سال قبل از مرگ معاویه إبن ابوسفیان و اخذ بیعت از مردم عراق و شام و حجاز برای جانشینی فرزندش یزید.👇
در این سال ( ۵۶ ) هجری که چهار سال قبل از مرگ معاویه إبن ابوسفیان بود مردم حجاز و عراق و شام با زور و تزویر و تطمیع و فریب دستگاه ظلم و جور بنی امیه به نیابت از طرف یزید با پدرش معاویه إبن ابوسفیان بیعت کردند و معاویه از مردم آن سامان پیمان کتبی و شفاهی گرفت که پس از مرگ او ، فرزندش یزید را خلیفه ی مسلمین و جانشین پس از خودش دانسته و او را امیر ممالک اسلامی بدانند.
آغاز این کار و پیشگام در این موضوع حساس و خطیر سیاسی از مُغیرة إبن أبی شُعبه بود که در آن سال به فرمانداری کوفه پایتخت عراق عرب از طرف معاویه منصوب بود و به وی گزارش دادند که معاویه قصد دارد تو را از حکمرانی کوفه عزل کرده و به جای تو سعید إبن عاص (برادر عمرو عاص) را به فرمانداری پایتخت عراق شهر کوفه منصوب نماید.
چون گزارش این کار به مغیرة إبن أبی شعبه رسید با خود گفت بهتر است قبل از این که معاویه إبن ابوسفیان دست به چنین اقدامی زند خود بار سفر بسته از کوفه به دمشق نزد او رفته و تقاضای انصراف از تخت فرمانداری کوفه را دهم .
سرانجام پیش از رسیدن حکم عزل خود از طرف معاویه، مغیرة إبن أبی شعبه از کوفه به سمت دمشق بار سفر بست و چون به دربار معاویه إبن ابوسفیان در دمشق رسید با یزید إبن معاویه ملاقات کرد؛
پس از مقدمه چینی و چاپلوسی نزد شاهزاده ی اموی ، مغیره به یزید گفت :
همانا یاران بزرگ و برجسته ی پیامبر صلی الله علیه و خاندان وی و بزرگان و مهتران قریش و بزرگسالانی که آغاز اسلام را لمس کرده بودند در گذشته دار فانی را وداع گفته اند و تنها فرزندانشان به جای مانده اند و تو در این میان از بین فرزندان قریش و اولاد عبد مناف برترین و ژرف اندیش ترین و آگاه ترین شان به روش جهانداری و شیوه ی پیامبر خدا هستی، همانگونه که پدرت معاویه إبن ابوسفیان بوده و هست؛ اما نمیدانم امیرالمؤمنین معاویه إبن ابوسفیان از چه بیم دارد که برای تو از مسلمین بیعت نمی ستاند و تو را به عنوان خلیفه ی پس از خودش به مردم ممالک اسلامی معرفی نمیکند؟
یزید به او گفت :
آیا این کار شدنی است؟
مغیره گفت :
آری ؛چرا نباشد وقتی که خزانه های ثروت و بیشتر از نیم مردم شام پشتیبان تو و پدرت معاویه اند!
یزید سخنان مغیرة إبن ابی شعبه را به استماع پدرش معاویه رساند.
معاویه نیز مغیرة إبن ابی شعبه را به نزد خود فرا خواند و به او گفت :
در گوش یزید چه گفته ایی ای ابلیس؟
مغیرة إبن ابی شعبه با مکر و نیرنگ گفت :
ای امیر؛ تو دیدی که پس از خلیفه ی سوم مسلمین، شهید مقتول حضرت عثمان إبن عفان چه خونریزی ها و ناسازگاری هایی در میان امت محمّد روی داد. اینک یزید جانشین توست، از مسلمین برای او بیعت بگیر که اگر خدایی نکرده برای تو پیشامدی رخ دهد یا اتفاقی بیفتد او پناه مردم و جانشین تو باشد تا خونی ریخته نگردد و آشوبی به راه نیفتد.
معاویه گفت:
خود نیز در نقض پیمان با حسن إبن علی همانگونه که در عهدنامه قید گردیده بود و آن را زیر پای گذاشتم درصدد بودم که قبل از مرگ خویش برای یزید از مسلمین بیعت ستانم اما نمیدانم آیا در این کار کسی مرا یاری میکند؟ زیرا فرزندم یزید مع الأسف شخصیتی نیست که همانند خودم در سیاست کاردان و راه بلد باشد، خوف دارم او از عهده اش برنیاید .
مغیره گفت :
شام را به عهده ی خودت گذار، زیرا تو در سرزمین شام سرشناس تر و بهتر از هر کس، مردم این مرز و بوم را میشناسی و رگ خواب این جماعت در دست توست و اما عراق، به تو پیشنهاد میکنم کوفه را به من واگذاری و بصره را به زیاد إبن أبی که اینک در آنجا والی و حکمران از جانب توست.
من از اهالی کوفه بیعت گرفته و زیاد إبن أبی از مردم بصره.
معاویه گفت :
با مردم حجاز چه کنم ؟ اهالی مکّه و مدینه را چه کنیم؟
مغیره گفت : هرگاه
مردم بصره و کوفه و دمشق که سه نقطه ی اصلی و مهم به شمار میروند با تو به نیابت از طرف یزید بیعت نمودند مردم حجاز نیز بیعت خواهند کرد.
این را به عهده ی سه تن گذار تا مردم مدینه را رام نمایند.
معاویه گفت : آن سه تن را بگو.
مغیره گفت :
اولی عبدالله إبن عمر إبن خطاب فرزند خلیفه ی دوم است که اگر مردم مدینه او را ببینند که رضایت به خلافت یزید داده و با او بیعت کرده است به دنباله ی او، مردم نیز بیعت خواهند کرد.
و دومین و سومین نفر، مروان إبن حَکم و ولید إبن عُتبه است که اینک کارگزاران تو در مدینه اند و باید از آنها بخواهی به هر قیمتی که هست یزید را در چشم مردم حجاز زیبا جلوه داده و از او به نیکی و سخاوتمندی و دینداری در محافل و مجالس یاد کرده و به گونه ایی وانمود کنند که گویی یزید از آسمان غیب به روی زمین افتاده است؛ آنچنان او را پاک و معصوم در ذهن و عقل عوام تداعی نمایند که اهالی حجاز با اینکه او را هنوز به چشم ندیده اند خود داوطلبانه به بیعتش درآیند.
معاویه پوزخندی زد و گفت :
آنچه در وجود یزید اصلاً وجود ندارد را به وجود آورند و آنچه را که در وجود و ذات اوست از مردم پنهان و مخفی بداریم!
آیا از خدا نیز میتوان مخفی نگه داشت؟
مغیره گفت :
کدام خدا !؟ خدای شما خاندان ابوسفیان که زر است و ثروت و مال و ملک یا خدای محمّد و خاندانش که نامرئی و غیر قابل مشاهده و توصیف است!؟
معاویه گفت :
مروان و ولید إبن عُتبه خود به خوبی کار خود را میدانند چه کنند و خیالم از جانب آن دو تن آسوده است اما عبدالله إبن عمر را چگونه به میدان عمل وارد کنیم؟
مغیرة إبن أبی شعبه گفت :
عبدالله إبن عمر ذاتاً شخصی حریص و طمع خوی هست، هرچند از صبح تا شب در پی عبادت و نماز و روزه بر سر سجاده اش نشسته و دخالتی در امور سیاست و جامعه ی مسلمین ندارد اما میتوان او را با درهم و دینار کلان خریداری کرد.
معاویه گفت: احسنت بر تو باد، رأی و پیشنهادت مرا کارگر افتاد، امیدوارم همانگونه ایی شود که گفتی، لذا میخواستم سعید إبن عاص را بر کوفه به جای تو بگمارم اما اینک با پیشنهادی که دادی از این کار منصرف گردیدم؛ پس بنابراین هم اکنون به کوفه بازگرد و بیعت مردم آن سامان را به عهده ی تو میگذارم تا از آنان به نیابت از طرف یزید بیعت ستانی و رجال و سران طوایف و عشیره های عراق عرب را جهت تجدید بیعت به سمت شام روانه نمایی و اینک خود نیز نامه ایی به زیاد إبن أبی مینویسم تا بیعت اهل بصره را از آنان بگیرد.
و اما درباره ی عبدالله إبن عمر، وجه نقدی به مبلغ ۱۰۰ هزار (صد هزار ) درهم همراه با نامه ایی برای مروان إبن حَکم به مدینه روانه خواهم کرد تا آن وجه نقد را به عنوان هدیه به عبدالله إبن عمر تقدیم کرده و اگر عبدالله إبن عمر از وی پذیرفت مردم مدینه را به بیعت با یزید فرا بخواند.
مُغیره إبن أبی شعبه گفت :
اگر عبدالله إبن عمر به این کار تن نداد چه میکنی؟
معاویه گفت:
فعلاً به طور موقت از مدینه تا مدتی صرف نظر کرده و دست نگه میداریم، زیرا مشکل اساسی و اصلی در آنجا نه تنها عبدالله إبن عمر هست بلکه اشخاصی چون حسین إبن علی إبن أبیطالب و عبدالله إبن زبیر إبن عوام نیز موانع سرسخت و سد راه ما در این کار هستند؛ پس بهتر است همانگونه که گفتی از اهالی شام و عراق بیعت گرفته و میخ خود را در این دو سرزمین سخت کوفته تا نوبت به سرزمین حجاز رسد.
اما بعد...
مغیرة إبن أبی شعبه از دمشق به کوفه بازگشت؛ طی مدت کوتاهی توانست با زمینه سازی های دروغین و جعلی که در اوصاف یزید إبن معاویه در ذهن و تصور مردم عراق ایجاد کرده بود عده ی زیادی از مردم کوفه و اطراف و اکناف کوفه را به بیعت با معاویه به نیابت از طرف یزید وادار نماید اما همچنان برخی دیگر از شیعیان و دوستداران اهلبیت اطهار علیه السلام که خود را شیعیان امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام و مریدان دو فرزند گرامی اش حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام میدانستند از بیعت با مغیرة إبن أبی شعبه سر باز زده و تن به زیر بار این ذلت ندادند.
مغیره إبن أبی شعبه همچنان سرگرم اخذ بیعت از رجال و بزرگان پایتخت عراق که در آن روزگار شهر کوفه قرار داشت بود که معاویه إبن ابوسفیان نامه ایی از دمشق برای زیاد إبن أبی فرماندار بصره نوشت و از او خواست تا همانند مغیرة إبن أبی شعبه والی کوفه او نیز مردم بصره را به بیعت با یزید وادار نماید.
پس از آنکه نامه ی معاویه به زیاد إبن أبی در بصره رسید ،زیاد إبن أبی نامه را قرائت کرده و گفت: معاویه چه زود شتاب کرده است! ای کاش کمی در این کار می اندیشید تا دودمان آل ابوسفیان را پس از خود به باد فنا نسپارد!
سپس، زیاد إبن عُبید إبن کَعب نُمِیری را به نزد خود فرا خواند و او را از مضمون نامه ی معاویه درباره ی ولیعهدی و خلافت یزید مطلع کرد و به او گفت: تو یکی از سران بزرگ و اشراف زاده ی شهر بصره ایی؛ میخواهم نظر تو را در ا