🟨 #حرف_اضافی ✍داستان  #عبیدالله_ابن_زبیر 🔶 #عبدالله_ابن_زبیر چند سال در مکه و مدینه حکومت کرد... ✍و یک مدتی هم کوفهدر اشغال او  بود تا بعد #حجاج او را کشت و بدنش را دار زد و مدت‌ها بر سر دار بود.⚔ ⚡️✨🍃⚡️🍃 ↩️ این عبد الله بن زبیر یک برادری به نام #مصعب_ابن_زبیر دارد که او حاکم کوفه شد آن هم به دست #عبدالملک_مروان سر از بدنش جدا شد. 🔪 👈👈یک برادر دیگر به نام #عبیدالله_ابن_زبیر داشت که حاکم #بصره و  #امام_جمعه بود..    🍃🍃🍃🍃 🕌در یکی از خطبه‌های نماز جمعه اش نوشته اند یک روز در حالی که داشت خطبه می‌خواند👈 راجع به شتر #حضرت_صالح صحبت می‌کرد 🔰🔰🔰🔰

✍ این کلمه سر زبان‌ها افتاد، به #عبيدالله_ابن_زبیر «مقوم الناقه» گفتند؛.. 👈 یعنی قیمت گذار شتر.👉 ◻️◻️◻️◻️◻️ 🗞 لذا برای او نامه می‌آمد #مقوم_الناقه می‌نوشتند،... 📍در کوچه بچه‌ها فریاد می‌زدند (مقوم الناقه! ) ⚡️⚡️⚡️ 💠این قدر زندگی در #بصره برای او سخت شد که دیگر نتوانست در بصره بماند و استعفا داد.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ⬅️ به خاطر یک کلمه بی مبنا آبرویش رفت و سقوط کرد. 🟫🟫🟫🟫