eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا نایب زاده: 👈 ﺗﻘﺪﯾﻢ به زنان و دختران نجیب و پاکدامن شایسته ایران زمین ♥️ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﺎﺯ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻭﺟﻮد 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺠﻮﺩ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﺁﺳﻮﺩگی 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﭘﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﺪﯾﻪ ﯼ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺪﻡ ﻭ ﯾﮏ ﻫﻢ ﺻﺪﺍ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺸﻖ ﻭ ﻫﺴﺘﯽ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﺎﯾﻨﺪﮔﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻟﻄﯿﻒ؛ ﻓﺼﻞ ﺑﻬﺎﺭ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻻﻟﻪ ﺯﺍﺭ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺎﺷﻘﯽ؛ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﮔﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺎﻃﻔﻪ؛ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻭﻓﺎ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﻌﺪﻥ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺻﻔﺎ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺭﺍﺯ؛ ﻣﺤﺮﻡ؛ ﯾﮏ ﺭﻓﯿﻖ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﺎﺭ ﯾﮑﺪﻝ؛ ﯾﮏ ﺷﻔﯿﻖ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺮﺩ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺪﻡ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺩﺭﺩ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺣﺲ ﺧﻮﺵ؛ ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺐ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻮﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﺮ ﻧﺼﯿﺐ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﺎﻏﻬﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﺪﺍ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺷﻔﯿﻖ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﯿﻖ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﻧﻮﺭﻫﺎ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺳﺎﺯ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺟﺎﻥ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﺮﻫﻢ ﻫﺮ ﺧﺴﺘﮕﯽ 🌹ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻰ میلاد مادر خوبیها بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه (س) و روز بزرگداشت مقام مادر و زن را به همه مادران و زنان و دختران سرزمینم تبریک عرض میکنم 🌹🍃
سلام علیکم عرض ادب و احترام محضر همه دوستان عزیز شبتون حسینی
میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا«س» بر همه شما خجسته و مبارک باد ❇️بسم الله الرحمن الرحیم❇️ کنفرانس:  تاریخ اسلام ✍محوریت:   میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها
✍از امام باقر علیه السلام از «جابر ابن عبدالله» روایت شده است که گفت: ❇️از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سوال شد: تو فاطمه را می‌بوسی و در آغوش می‌گیری و به خود نزدیک می‌سازی و با او رفتاری داری که با دیگر دخترانت نداری؟!⁉️⁉️
✍پیامبر فرمود:  سیبی از بهشت برایم آورد، من آن را خوردم و آن در صلب من قرار،گرفت، ♦️✍ آنگاه خدیجه به  فاطمه حامله شد، پس من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می‌کنم». 📚 بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۵.
🗓در بیستمین روز از ماه جمادی الثانی، حضرت  به دنبال زنان قریش قاصدی فرستاد 🖍 تا وی را به هنگام وضع حملش یاری رسانند. 🧕اما آنان، سرزنش کنان خواسته اش را رد کردند و کمک خود را از وی دریغ داشتند. ♦️♦️♦️♦️♦️
💠 «س» دل شکسته و غمگین نشست. 🔺 چرا که در آن روزگار مرسوم بود که زنانی را برای انجام چنین اموری استخدام کنند. ⛔️همچنین از وجود و هم خبری نبود. 🔶🔺بنابراین پیداست که یک زن در چنین موقعیتی. به کسی نیاز دارد تا او را مدد برساند.
❇️خدیجه«س» دل شکسته و افسرده بود و حق هم داشت. ✍آیا مگر او تا دیروز سرور زنان قریش و بانوی حجاز نبود که بازرگانی شمال و جنوب جزیره ی عربستان بر ثروت و متاع تجاری او دور می‌زد⁉️؟ 🖊 اما از هنگامی که او را در راه خداوند انفاق کرده بود، تنها و پریشان مانده بود و همان زنانی که تا دیروز به خدمتکاری او مباهات می‌کردند، اکنون همگی از وی رخ برتافته بودند⛔️.
✍اینک جا دارد که بپرسیم: 👈 از جلال خداوند و نیز از حرمت بی کرانه ی او چه انتظاری می‌رفت تا در حق خدیجه انجام دهد؟⁉️ ❇️زیرا اگر او دعوت به اسلام را نمی پذیرفت و را در راه نشر دین خدا صرف نمی کرد، موقعیتش با آنچه که اکنون در آن به سر می‌برد، به کلی تفاوت می‌یافت.
❇️خداوند  علیهاالسلام را در چنین حالت مشابهی مخاطب ساخت و به او فرمود: 🔶شاخه درخت خرما را تکان دهد تا برایش خرمای تازه فروریزد. 🖊خدایی که دیوار کعبه را شکفات تا که موقعیتی مانند وضع فعلی داشت به درون خانه رود و علی بن ابی طالب را به دنیا آورد!!🕋
✍به راستی از کرم خداوند در چنین لحظه ای چه انتظاری می‌رفت؟⁉️ 🔷  «س» با همان افسردگی نشسته بود که چهار بلند بالا و گندمگون به خانه ی او گام نهادند. 💠یکی از آنان به وی گفت: «باک مدار و اندوه به خود را مده که ما در کنار توییم و اینک آمده ایم تا وظیفه ای را که زنان در چنین موقعیتی برعهده دارند، به انجام رسانیم. ✅✅✅✅
💠سپس افزود: من هستم همسر ابراهیم و این دختر مزاحم است و این یک، دختر عمران است و این یکی نیز خواهر موسی». 🔶👈 آنگاه هر چهار تن به کمک خدیجه شتافتند تا علیهاالسلام به دنیا آمد.
دوستان شرمنده نت بسیار ضعیف هست و متنها بسیار دیر به شما عزیزان میرسه برای امشب کافیست
خسته نباشید
🔶پایان نشست🔶
تاریخ تشیع
🔶پایان نشست🔶
سلام وخدا قوت استاد
تاریخ تشیع
سلام وخدا قوت استاد
سلام علیکم تشکر ممنونم سپاس
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
✍بسم الله الرحمن الرحیم ❇️  قصه شب 🖊:  این داستان:  نود و نُه میش!
👳‍♂به هارون الرشید گفتند: شخصی به نام « » کنیزکی دارد که روزگار مثل حُسن صورت و لطف سیرت او نزاییده 🧕  و از نظر زیبایی  روی دلربایش با ماه آسمان برابری می‌کند.
👳‍♂«هارون » چون این خبر را  شنید، طینت در باطنش اثر کرد و با خود گفت: 👈چرا چنین کنیزی در زمان خلافت من باشد و در خدمت من نباشد!🤔 🔸  و دست روزگار او را به دیگری بسپارد. ✍در همان لحظه قاصدی  را به دنبال « » فرستاد، و به کاخ حکومت احضارش کرد
🔸چون ناطقی  حاضر شد، 👳‍♂هارون گفت:  شنیده‌ام  شایسته ای داری، باید او را حاضر کنی! 🌀 وقتی «ناطقی» این سخن را شنید مانند بید به خود لرزید، با لب خشک و دیده ی تر به خانه برگشت، 🧕 وقتی کنیزک، ارباب خود  را به آن حال دید گفت: چه واقع شده که اینقدر پریشان و دگر گونی؟؟ 🔻 داستان  را برای کنیزک بزگو کرد
🧕کنیزک گفت:  باک مدار و اندوه مخور که اگر یار اهل است این کار سهل است. ✍مرا با اطمینان خاطر نزد  بفرست. 👈من چنان میکنم به فضل خدای تعالی که تو از این غم نجات پیدا کنی. 🔶«ناطقی» کنیزک را نزد  فرستاد.