═🌸⃟࿐═══════✿❂✿
✍چند لحظه خلوت با حضرت ولی عصر عجل الله 💫
آقا جون ، یابن الحسن ، مولای من 💫
دل بی قرار نیست ادا در می آوریم
چشم انتظار نیست ادا در می آوریم 😔
عمریست در تلاطم دنیا و لذّت است
وقف نگار نیست ادا در می آوریم 🍃
مرغی که هر زمان سر یک بام می پرد
دنبال یار نیست ادا در می آوریم 😭
قلبی که دل به صحبت سر ما سپرده است
فکر بهار نیست ادا در می آوریم🍃
اصلاً دلی که مست ریا و ربا شود
گوشش به کار نیست ادا در می آوریم 🍃
بر لب دعای ندبه و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست ادا در می آوریم 😭
آقا محبّ واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست ادا در می آوریم 😔
آقاجونم ❗️نمیدونم چرا وقتی گرفتار میشم یاد شما می افتم ، وقتی گناه سراسره وجودم رو میگیره ، اونوقت که دیگه حالم از خودم و کارهام بهم میخوره ، وقتی دلم اونقدر از گناهانی که کردم پره و............... 😭
آقا جان یه وقتهایی بود که اگه یه گناه کوچیک میکردم دلم میگرفت ، عذاب وجدان میگرفتم ، وای اگه اون گناه رو روز دوشنبه و یا پنجشنبه انجام میدادم ، چه حاله بدی بهم دست میداد ، چون میدونستم که نامه اعماله ما شیعیان رو به شما ، تو این روزها ارائه میدن ، همش دعا و استغفار و توبه میکردم به درگاه خدا که گناهانم و قبل از این که نامه اعمالم رو ببینین ببخشه ، فکر اینکه شما پرونده سیاه من رو ببینین برام عذاب میشد 😔
هی به خودم فحش و لعنت میفرستادم و میگفتم آخه این چه کاری بود که کردی ❓ فکر اون لحظه که شما با دیدن پرونده من ناراحت میشید داغونم میکرد ، آخه شما از ما شیعیان انتظاره این کارهارو ندارید 😔
آقا جان ولی چند وقتی هست که دیگه بعد از گناه کردن عذاب وجدان نمیگیرم آقا دیگه دلم نمی گیره بعد از گناه کردن ، آقا جان دیگه شبها که میخوابم یادم میره از خدا بخوام توفیق بده شما رو زیارت کنم 😭
آقا جانم دستمو بگیر ، نه ببخشید شما دستمو گرفتید که الان دارم باهاتون درد دل میکنم 😔
آقا همه ایرادها از منه اینو خودم میدونم ، آقا منو ادبم کن ، آقا کمکم کن تا وجدانم بیدار شه و برگرده به اون اصل وجودیه خودش 😭
آقا شرمنده ام از این همه رو سیاهی ، شرمنده ام ....شرمنده....😔
آقا با این همه رو سیاهی باز هم برای فرجتون دعا میکنم آخه به رحیم بودن خدا اطمینان دارم اون انقدر مهربونه که حتی دعای یه گناه کار مثل من رو هم قبول میکنه 🍃
پس با همه ی وجودم زمزمه می کنم 👈 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
هدایت شده از تاریخ تشیع
═🌸⃟࿐═══════✿❂✿
✍چند لحظه خلوت با حضرت ولی عصر عجل الله 💫
آقا جون ، یابن الحسن ، مولای من 💫
دل بی قرار نیست ادا در می آوریم
چشم انتظار نیست ادا در می آوریم 😔
عمریست در تلاطم دنیا و لذّت است
وقف نگار نیست ادا در می آوریم 🍃
مرغی که هر زمان سر یک بام می پرد
دنبال یار نیست ادا در می آوریم 😭
قلبی که دل به صحبت سر ما سپرده است
فکر بهار نیست ادا در می آوریم🍃
اصلاً دلی که مست ریا و ربا شود
گوشش به کار نیست ادا در می آوریم 🍃
بر لب دعای ندبه و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست ادا در می آوریم 😭
آقا محبّ واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست ادا در می آوریم 😔
آقاجونم ❗️نمیدونم چرا وقتی گرفتار میشم یاد شما می افتم ، وقتی گناه سراسره وجودم رو میگیره ، اونوقت که دیگه حالم از خودم و کارهام بهم میخوره ، وقتی دلم اونقدر از گناهانی که کردم پره و............... 😭
آقا جان یه وقتهایی بود که اگه یه گناه کوچیک میکردم دلم میگرفت ، عذاب وجدان میگرفتم ، وای اگه اون گناه رو روز دوشنبه و یا پنجشنبه انجام میدادم ، چه حاله بدی بهم دست میداد ، چون میدونستم که نامه اعماله ما شیعیان رو به شما ، تو این روزها ارائه میدن ، همش دعا و استغفار و توبه میکردم به درگاه خدا که گناهانم و قبل از این که نامه اعمالم رو ببینین ببخشه ، فکر اینکه شما پرونده سیاه من رو ببینین برام عذاب میشد 😔
هی به خودم فحش و لعنت میفرستادم و میگفتم آخه این چه کاری بود که کردی ❓ فکر اون لحظه که شما با دیدن پرونده من ناراحت میشید داغونم میکرد ، آخه شما از ما شیعیان انتظاره این کارهارو ندارید 😔
آقا جان ولی چند وقتی هست که دیگه بعد از گناه کردن عذاب وجدان نمیگیرم آقا دیگه دلم نمی گیره بعد از گناه کردن ، آقا جان دیگه شبها که میخوابم یادم میره از خدا بخوام توفیق بده شما رو زیارت کنم 😭
آقا جانم دستمو بگیر ، نه ببخشید شما دستمو گرفتید که الان دارم باهاتون درد دل میکنم 😔
آقا همه ایرادها از منه اینو خودم میدونم ، آقا منو ادبم کن ، آقا کمکم کن تا وجدانم بیدار شه و برگرده به اون اصل وجودیه خودش 😭
آقا شرمنده ام از این همه رو سیاهی ، شرمنده ام ....شرمنده....😔
آقا با این همه رو سیاهی باز هم برای فرجتون دعا میکنم آخه به رحیم بودن خدا اطمینان دارم اون انقدر مهربونه که حتی دعای یه گناه کار مثل من رو هم قبول میکنه 🍃
پس با همه ی وجودم زمزمه می کنم 👈 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
مادر که نباشه نظم خونه بهم میریزه؛ نگاه کن:
علی؛ نجف
حسن؛ بقیع
حسین؛ کربلا
زینب؛ دمشق
*حاج اسماعیل*
□○پاداش درود فرستادن بر فاطمه سلام الله علیها...
◾️ پیغمبر_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند:
◾️«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» "
◾️ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همهی گناهان او را، بدون استثناء، میبخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق میکند.
☑️و این صلوات چقدر زیباست:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»
📚 بحارالانوار جلد 43 ص55
باد پاییزی اگر برگ خزان را می برد🍂
مهر زهرا هم گناه شیعیان را می برد..
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
رسول الله درباره حضرت زهرا می فرمایند
به ازای هر نخ چادر دخترم فاطمه گروه گروه مسلمان وارد بهشت خواهد شد
اما افسوس که مردم قدر نشناس مدینه این چادر را خاکی کردند
بی بی جان...
هزاران کلید هم بیاورند،
قفل دلتنگی های دلم را باز نمی کنند
شاه کلید دلم ، فقط نگاه توست....
یا فــاطمه زهــرا (س)🥀🏴
💧باز باران با ترانه
دارد از مادر نشانه..💧
💧بوی باران..
بوی اشک مادرانه💧
💧 پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته💧
💧سمت خانه..
کوچه ها و تازیانه💧
💧گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه💧
💧تازیانه تازیانه. .
پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه.💧
💧باز باران.
دانه دانه ،حیـدرانه💧
💧بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه💧
💧زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه💧
💧بـــــاز بـــاران
باز . . .💧
🌼ایام فاطمیه را خدمت همه شما محبانش تسلیت عرض می کنم.
التماس دعا
هدایت شده از تاریخ تشیع
💧باز باران با ترانه
دارد از مادر نشانه..💧
💧بوی باران..
بوی اشک مادرانه💧
💧 پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته💧
💧سمت خانه..
کوچه ها و تازیانه💧
💧گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه💧
💧تازیانه تازیانه. .
پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه.💧
💧باز باران.
دانه دانه ،حیـدرانه💧
💧بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه💧
💧زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه💧
💧بـــــاز بـــاران
باز . . .💧
🌼ایام فاطمیه را خدمت همه شما محبانش تسلیت عرض می کنم.
التماس دعا
🔰 وصیت حضرت زهرا و تنهایی امیرالمومنین بر مزار حضرت فاطمه سلام الله علیها
🔷 #مصيبت_زهرا بر على فوق العاده سخت و دشوار است. حضرت زهرا حالشان نامساعد بود و در بستر بودند. على عليه السلام بالاى سر زهرا نشسته بود. زهرا شروع كرد به سخن گفتن. متواضعانه جملههايى فرمود كه على عليه السلام از اين تواضع فوق العاده زهرا رقّت كرد و گريست. مضمون تعبير حضرت اين است:
🔹 على جان! دوران زندگى ما دارد به پايان مى رسد، من دارم از دنيا مى روم، من در خانه تو هميشه كوشش كردهام چنين و چنان باشم، امر تو را هميشه اطاعت كنم، من #هرگز_امر_تو_را_مخالفت_نكردم، و تعبيراتى از اين قبيل.
🔶 آنچنان على را متأثر كرد كه فوراً زهرا را در آغوش گرفت، سر زهرا را به سينه چسبانيد و گريست:
🔸دختر پيغمبر! تو والاتر از اين سخنان هستى، تو والاتر از اين هستى كه اساساً گفتن اين سخنان از سوى تو صحيح باشد؛ يعنى چرا اينقدر تواضع مىكنى؟! من از اين تواضع تو ناراحت مى شوم.
❇️ محبت فوق العادهاى ميان على و زهرا حكمفرماست كه قابل توصيف نيست، و لهذا مى توانيم بفهميم كه تنهايى على بعد از زهرا با على چه مىكند. فقط چند جملهاى را كه خود مولاى متقيان على عليه السلام روى قبر زهرا فرمود كه جزء كلمات ايشان در #نهج_البلاغه است عرض مىكنم.
🙏🏼زهرا وصيت كرده بود: «على جان! خودت مرا غسل بده و تجهيز و دفن كن. #شب_مرا_دفن_كن، نمىخواهم كسانى كه به من ظلم كردهاند در تشييع جنازه من شركت كنند». «زهرا همچنين وصيت كرده بود: على جان! بعد كه مرا به خاك سپردى و قبر مرا پوشانيدى، لحظهاى روى قبر من بايست و دور نشو كه اين، لحظهاى است كه من به تو نياز دارم.»
🔷 على در آن شب تاريك تمام وصاياى زهرا را مو به مو اجرا مىكند. حالا بر على چه مى گذرد، من نمى توانم توصيف كنم: زهراى خود را با دست خود دفن كند و با دست خود قبر او را بپوشاند؛ ولى اين قدر مى دانم كه تاريخ مى گويد:
🔷«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ هاجَ بِهِ الْحُزْنُ» على قبر زهرا را پوشاند و گرد و خاك لباسهايش را تكان داد. تا آن لحظه مشغول كار بود و اشتغال به يك كار قهراً تا حدى براى انسان انصراف ايجاد مى كند. كارش تمام شد. حالا مى خواهد #وصيت_زهرا را اجرا كند، يعنى بماند. تا به اين مرحله رسيد، غمهاى دنيا بر دل على روآورد؛ احساس مى كند نياز به درد دل دارد. گاهى على درد دلهاى خودش را با چاه مىگفت، سرش را در چاه فرو مىبرد. ولى براى درد دلى كه در زمينه زهرا دارد، فكر مىكند هيچ كس بهتر از پيغمبر نيست. رو مىكند به قبر مقدس پيغمبر اكرم:
♨️ «السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللَّهِ عَنّى وَ عَنِ ابْنَتِكَ النّازِلَةِ فى جِوارِكَ وَ السَّريعَةِ اللِّحاقِ بِكَ. قَلَّ يا رَسولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرى.»
داغ مادر، داغ بابا، کربلا هم پیش رو...
روزهای سخت زینب بعد از این آغاز شد..!
#یافاطمهالزهرا 🥀
#ایام_فاطمیه 🥀
⚫️شهادت زهرای اطهر تسلیت باد
🌹▪️ فاطمه زهرا فرمود: «خانه خانه توست و من که بانویی با شخصیت ام، زوجه تو هستم. هر عملی که خود میپسندی انجام بده. »
حضرت امیر به آن مظلومه فرمود: «مقنعه خود را بپوش. » آن بانو مقنعه خود را پوشید و روی خود را به طرف دیوار کرد.
سپس آنها به حضور آن بانو آمدند و پس از اینکه سلام کردند، به حضرت زهرا گفتند: «از ما راضی باش تا خدا از تو راضی شود. »
فرمود: «منظور شما چیست؟ »
گفتند: «ما قبول داریم که به تو ستم کردیم و برای همین تقاضای عفو و بخشش داریم. »
زهرای اطهر فرمود: «اگر شما راست میگویید چیزی را که من از شما میپرسم جواب بگویید و میدانم که جواب آن را میدانید. اگر جواب مرا درست گفتید، آن وقت یقین پیدا میکنم برای این مطلبی که گفتید آمده اید. » گفتند: «آنچه در نظر داری بپرس. » حضرت زهرای اطهر فرمود: «شما را به خدا قسم میدهم آیا نشنیدید که پدرم پیغمبر خدا درباره من میفرمود: «فاطمه پاره تن من است هر کس که او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است. » گفتند چرا. فاطمه اطهر دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «پروردگارا! این دو نفر مرا اذیت کردند، من #شکایت ایشان را به تو و به پیغمبر تو میکنم. نه به خدا من هرگز از شما #راضی نخواهم شد، تا اینکه نزد پدر بزرگوارم بروم و او را از #ظلم و #ستمی که با من کردید آگاه کنم و آن حضرت درباره شما قضاوت کند! » اولی پس از شنیدن این مطلب صدا به واویلا بلند کرد و دچار جزع و فزع شدیدی شد! دومی به وی گفت: «ای خلیفه پیامبر خدا! آیا جا دارد که تو از سخن یک زن این طور به جزع و فزع بیفتی! »
راوی میگوید: «حضرت زهرای اطهر به مدت چهل روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده بود. هنگامی که بیماری آن بانو شدت گرفت، حضرت علی بن ابی طالب را خواست و به آن حضرت فرمود:
«ای پسر عمو! من خودم را آماده سفر آخرت میبینم. به تو وصیت میکنم که با دختر خواهرم ازدواج کنی، زیرا او برای فرزندانم نظیر خودم است. یک تابوت هم برای من تدارک ببین، زیرا ملائکه اوصاف آن را برای من شرح داده اند. مبادا در موقع تشییع جنازه و دفن و نماز خواندن بر بدن من، هیچ کدام از #دشمنان خدا حاضر گردند! »
ابن عباس میگوید: «حضرت زهرای اطهر همان روز از دنیا رحلت کرد. همه مردم مدینه از زن و مرد غرق ضجه و گریه شدند و مردم دچار مصیبتی گردیدند که در روز رحلت پدرش حضرت رسول دچار شده بودند. اولی و دومی نزد حضرت امیر آمدند و پس از تسلیت گفتن، به آن حضرت گفتند: «مبادا قبل از ما بر جسد دختر پیامبر نماز بگذاری! » ولی هنگامی که شب شد، علی بن ابی طالب علیه السّلام، عباس، فضل، مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را خواست. آنگاه بر بدن مبارک آن مظلومه نماز خواندند و او را به خاک سپردند.
صبح که شد، اولی و دومی به همراه مردم مدینه آمدند تا بر بدن حضرت فاطمه زهرا نماز بخوانند. ولی مقداد گفت: «فاطمه را شب گذشته به خاک سپردیم.
دومی رو به اولی کرد و گفت: «نگفتم آنها کار خودشان را خواهند کرد! » عباس گفت: «فاطمه اطهر خودش وصیت کرد که شما بر بدنش نماز نخوانید! »
دومی گفت: «ای بنی هاشم! شما آن حسادتی را که از قدیم الایام با ما داشتید، هرگز ترک نخواهید کرد؛ آن کینه و دشمنیهایی که در سینه شماست از بین نخواهد رفت. به خدا قسم من تصمیم دارم که قبر فاطمه را نبش کنم و بر جنازه اش نماز بخوانم! »
حضرت امیر علیه السّلام فرمود: «یا ابن صحاک! به خدا قسم اگر چنین عملی را انجام دهی، قسمی را که خورده ای به تو باز میگردانم و اگر این شمشیرم را از غلاف بکشم، تا تو را هلاک نکردهام آن را غلاف نمی کنم. »
دومی از این حرف آن حضرت جا خورد و ساکت شد، زیرا میدانست علی هر گاه قسم بخورد، به قسم خود عمل خواهد کرد.
آنگاه به وی فرمود: «آیا تو همان کسی نیستی که پیغمبر معظم اسلام تصمیم گرفت تو را بکشد، آن حضرت به دنبال من فرستاد، من با شمشیر کشیده نزد تو آمدم که تو را به قتل برسانم، اما خدای علیم این آیه را نازل کرد: «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا» [۱]،
{بر علیه آنان عجله مکن، زیرا ما آنچه را که باید برای آنان آماده کنیم، آماده کرده ایم. } [۲]
📖[۱]سوره مریم،آیه ۸۵
📖[۲]بحارالانوار،ج۴۳،ص۲۵۴،ح۲۹