eitaa logo
سید محمد جواد سید شبیری
995 دنبال‌کننده
611 عکس
76 ویدیو
78 فایل
کانال شخصی حجةالاسلام سیدمحمدجواد سیدشبیری(مشهد) شامل محتوای سخنرانی، مباحث حدیثی و مناسبتی مرتبط با معارف اهل البیت(علیهم السلام) ارتباط با بنده👇 @smjssh ارسال پیشنهادات، مطالب جدید و مفید👇 @rejal_admin تبلیغ👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حلم و حکمت مرحوم آیت‌الله سید احمد شبیری زنجانی در "الکلام یجر الکلام" می نویسد:🔻 📝 احنف بن قيس، از بزرگان اهل بصره و بسيار محترم بود و يكى از حكما و عقلا و سياسيّين بود. در حلم، بوده، می‌گفتند فلانى از احنف، حليم‌تر و بردبارتر است. 💠 به گفتند از كجا اين حكمت را اخذ و اين حلم را ياد گرفتى؟ گفت از حكيم عصر و حليم دهر، بن عاصم منقرى. و به قیس گفته شده كه حلم كه را ديدى تا حلم ياد گرفتى و علم كه را ديدى تا علم ياد گرفتى؟ گفت از حكيمى ياد گرفتم كه حكمتش تمام نمى‌شود؛ بن صيفى تميمى. و به او گفته شد حكمت و بردبارى و رياست و بزرگوارى را از كه ياد گرفتى؟ گفت از حلم و ادب و عجم و عرب، بن عبدالمطلب علیه‌السلام. ✅ حليف، به معنى هم قسم كه دو نفر سوگند خورده باشند كه با هم باشند؛ و كنايه از ملازم بودن است، چون جناب خيلى با حلم و وقار بود. 💠مى‌گويند شيخى تناور و خوشرو بود كه در او، جمال پادشاهان و وقار حكيمان بود. ❖ــــــــــــــ❖ در كتاب «اصل الشيعة»، از ابوسعيد منصور بن حسين آبى، متوفّى سنه 422 ، در كتاب «نثر الدرر» نقل كرده كه احنف بن قيس گفت: «وارد شدم بر ؛ براى من از گرم و سرد و شيرين و ترش، آن قدر آورد که من تعجّب كردم. بعد، يك قسم از خوردنى آورد، من نشناختم. پرسيدم: اين چيست؟ گفت: اين رودۀ است كه با مخ ، پر كرده و با روغن ، پخته و شكر زده‌اند. من كردم. معاويه گفت: چرا گريه كردى؟ گفتم: علیه‌السلام را ياد كردم كه من در خدمتش بودم؛ وقت طعام و افطارش رسيد، مرا نگه داشت. ديدم براى او انبانى آوردند مُهر زده. عرض كردم: چه در داخل آن است؟ فرمود: جو. عرض كردم: ترسيدى از او بردارند؟! فرمود: نه، ترسيدم كه حسن يا حسين علیهماالسلام، روغنى يا زيتى بمالند. 🔻عرض كردم: حرام است آن يا اميرالمؤمنين؟ فرمود: نه، و لكن بر پيشوايان حقّ، لازم است كه خودشان را در عداد ضعفا قرار دهند تا براى فقير، فقرش دشوار نباشد. معاويه گفت: كسى را ياد كردى كه فضل او انكار نمى‌شود.» 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با پيغمبر ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰ 👇👇 🌻 @shobeiri
📌 یا ؟ 🌞روزی از مقابل خانه حضرت (س) می گذشت و آن حضرت را در حال آسیاب کردن گندم دید؛ در این هنگام فرزند آن حضرت می کرد، سلمان برای کمک، از حضرت (س) خواست که اجازه دهد یا آسیاب کند یا کودک را آرام کند. حضرت فاطمه(س) آسیاب کردن گندم را به سلمان سپرد و فرمود: "من برای آرام کردن- و - فرزندم مناسب ترم." 📚احمدبن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۵۱. 👇👇 @shobeiri
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با پيغمبر ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰ 👇👇 🌻 @shobeiri
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با خدا(ص) ساكن شوى بر قاتلان حسين كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🏴 روضه حضرت متن اصلی دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین از عالمان است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است. «در حاويه آمد كه: خاندان نبوت در حالت حال مردان كه در شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده می‌داشتند، و هر كودكى را وعده‌ها می‌دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز می‌آيد، تا ايشان را به خانه آوردند، دختركى بود ، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من (ع) كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست: ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق كرد.» 📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین این مطلب را از آن نقل کرده است. ⚫️ شهادت حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیهما تسلیت باد. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📌 گزارشی از حضرت (س)، 10 روز بعد از رحلت رسول الله(ص) به سمت مسجد رفت. ایشان در میان گروهی از انصار و مهاجران حاضر در مدینه، از پشت پارچه ای که برای او آویخته بودند، آهی سوزناک کشید که مردم از شنیدن آن متأثر و گریه کردند. اوضاع جلسه آشفته و پریشان گردید. ایشان کمی درنگ نمود تا اینکه جوش و خروش مردم فروکش کرد. آن حضرت بعد از حمد و ثنای الهی و فرستادن درود بر رسول الله(ص)، شروع به سخن کرد. بار دیگر حاضران در مسجد به افتادند. بعد از حاکم شدن سکوت در جلسه، ایشان در خطبه خود که مشهور به فَدَکیه است، مجموعه‌ای از معارف اسلامی در زمینه‌های ، ، و رسول الله(ص)، عظمت قرآن، و ولایت را بیان کرد. ایشان ضمن بیان مواضع سیاسی علیه نظام حاکم و سرزنش مصادره‌کنندگان فَدَک، همچنین بر ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرفه و نفاق، ذیل پذیرش و اهل بیت(ع) تأکید کرد. حضرت زهرا(س) در این خطبه با خواص اتمام حجت کرد و به مهمترین نکات لازم پیرامون غصب حق همسرش امیرمؤمنان (ع) و بازگشت تاسف بار مردم به پرداخت. 📚ابن طيفور، بلاغات النساء، ص24- 23. 📚جوهری، السقیفه و فدک، ص101- 98؛ 📚ابن طيفور، بلاغات النساء، 31- 26. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📌حتما باید از کسی بترسیم تا خوبی کنیم؟ روزی امیرمومنان (ع) کنیزی را در کوچه های در حال دید؛ وقتی علّت را پرسید، کنیز گفت: اربابم پولی داده تا گوشتی بخرم؛ وقتی بازگشتم، گفت: مرغوب نیست. حالا نه گوشت را می پذیرد و نه ارباب! امام همراه کنیز نزد قصّاب رفت و از او خواست گوشت را عوض یا را برگرداند؛ قصّاب امام را نشناخت. وی شد و مشتی بر سینه امام زد و گفت: از مغازه ام خارج شو. همسایگان قصّاب وقتی به او گفتند: می دانی بر سینه چه کسی کوبیدی؟ او، امیرمؤمنان(ع) است. مرد قصّاب نزد امام آمد و از او عذرخواهی کرد. 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص112. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
آخر مهربانی و لطافت 🛑عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ ص بِالنَّاسِ الظُّهْرَ فَخَفَّفَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لَهُ النَّاسُ هَلْ حَدَثَ فِي الصَّلَاةِ حَدَثٌ قَالَ وَ مَا ذَاكَ قَالُوا خَفَّفْتَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَقَالَ لَهُمْ أَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ 🔰 روزی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) نماز ظهر را به جماعت می خواندند که ناگهان دو رکعت آخر نماز را سریع به پایان رساندند. اصحاب پس از نماز از حضرت سوال کردند: چرا نماز را سریع تمام کردید؟ پیامبر(ص) فرمودند: مگر صدای گریه کودکی را نمی شنوید؟ نماز را سریع تمام کردم تا به کودکی که گریه می کرد، رسیدگی کنند. 📚: الکافی،۶، ص۴۸ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🏴 سالروز شهادت خرمافروشِ سرباز جهاد تبیین 📍میثَم تمّار اَسَدی کوفی از یاران امام علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع)، که پیش از واقعه کربلا در کوفه (60 ه - ق) به شهادت رسید. ✅ آثار 🔸 تفسیر یکی از آنها تفسیری است که از علی (ع) آموخته بود. (آقابزرگ طهرانی، ج۴، ص۳۱۷) در روایتی، میثم، خطاب به عبدالله بن عباس گفته است که امام علی (ع) تأویل قرآن را به وی آموخته است. زمانی که میثم به عمره رفت، به ابن عباس گفت هر مطلبی درباره تفسیر قرآن می‌خواهد، از وی بپرسد. ابن‌عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن‌زیاد خبر داد، ابن‌عباس که گمان می‌کرد میثم این خبر را از روی غیب گویی به او داده است، به وی بی‌اعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن‌عباس پذیرفت و پس از مدتی همه اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.(کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱) 🔸 حدیث میثم، کتابی هم در حدیث داشته است که فرزندانش از آن، روایاتی نقل کرده‌اند. پاره‌ای از روایات آن در منابع موجود است. (طوسی، الامالی، ص۱۴۸؛ غفار، الکلینی و الکافی، ص۲۸) این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به اهل بیت (ع)، برتری مسجد کوفه بر بیت‌المقدس، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلوم‌کردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگان‌اش به دست علی (ع)، است.(رقی، المحاسن، ص۳۰۹و۳۱۰؛ ثقفی، الغارات، ج۲، ص۴۱۳و۴۱۵؛ طوسی، الامالی، ص۱۴۸و۲۴۶و۴۰۵و۴۰۶؛ شاذان، الفضائل، ص۳۵) 📌پیشگویی میثم تمار درباره خباثت امویان طبق سخنی از جناب هنگام در پای دار مرگ، عده ای روز را روزی مبارک خواهند شمرد و برای آن فضائلی جعل خواهند کرد.(1) بنابر فرمایش امام (ع) نیز، برای تقرب به یزید و گرفتن پاداش از او، با ، روز عاشورا را روز برکت نامیدند تا مردم را از و عزا و حزن بر امام (ع) دور کنند. (2) 📚شیخ صدوق‏، الامالی، ص128. 📚شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص226. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با پيغمبر ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰ 👇👇 🌻 @shobeiri
📌آیا این جمله ای كه از حضرت (س) وارد شده است: «اللهم عجل وفاتی سریعا» سندش معتبر است؟ پاسخ: در رابطه با طلب مرگ از خداوند در روایات اسلامی، مؤمنان از چنین آرزو و طلبی منع شده اند همان طور كه امام (ع) در نامه ای به حارث همدانی می فرمایند: بسیار به یاد مرگ باش و منزل های پس آن را به یاد داشته باش، امّا هرگز آرزوی مرگ مكن مگر آن گاه كه صد در صد به رضایت الهی مطمئن باشی. امّا در برخی روایات به حضرت زهرا(س) منسوب است كه آن حضرت از خداوند نمودند مثل همان كه در متن سؤال ذكر شده است در رابطه همین جمله «اللهم عجل وفاتی سریعا» كه به صورت، «یا الهی عجل وفاتی سریعا». ذیل یك روایت طولانی ذكر شده و خودش هم در قالب است و ظاهرا همان طور علامه مجلسی خودش گفته این روایت را از برخی از كتب نقل كرده كه نیستند و هم چنین ناقل روایت شخصی به نام ورقة بن عبدالله ازدی كه اثری از وی در كتب رجالی و حدیثی نیست و خبر هم به صورت خبر واحد می باشد. قبل از علامه در منابع معتبر این روایت وارد نشده است و بعد از مجلسی هم آن ها كه نقل كرده اند از مجلسی نقل كرده اند. لذا به این روایت با این شرایط نمی توان اعتماد كرد. امّا آن چیزی كه هست این است كه روایات مشابه دیگری نقل شده كه شاید مؤید این روایت باشند. چنانچه شیخ با سندش از ابن عباس نقل می كند: حضرت رسول اكرم(ص) روزی كه امام حسن و امام حسین ـ علیهم السلام ـ روی زانو های آن حضرت نشسته بودند و (س) كنارش بود با حالت مطالبی از پیشامدهای روزگار بعد از خود بیان فرمودند و حضرت فرمودند: بعد از من فاطمه می شود و خدای متعال مریم دختر عمران را به پرستاری او می فرستد و آن زمان است كه فاطمه می گوید: پروردگارا از زندگانی خسته شدم و از بندگان و اهل دنیا روی گردانم بلاها و مصیبت های ناگوار دیدم خدایا مرا به پدرم ملحق گردان. پس خداوند او را به من ملحق می كند و او اول كسی می شود از كه به من می شود. در آن حال می گویم: خدایا كسی كه به او ظلم كرده لعن كن و كسی كه حق او را غصب كرده به سزای عملش برسان. 💠هرچند این دعای حضرت برای الحاق به پدر هم به معنای طلب مرگ نیست، همانطور که در قرآن (و الحقنی بالصالحین) و ادعیه موارد مشابه وجود دارد. ✅البته طلب مرگ نمودن از خداوند دلایل گوناگونی می تواند داشته باشد كه اگر منشأ آن ایمان قوی و محبت وصف ناشدنی نسبت به خداوند و اولیاء او باشد به طوری كه انسان آماده ی مرگ باشد بلکه گویی مشتاق مرگ باشد، ممدوح است و این كه حضرت پیامبر اكرم(ص) به آن حضرت فرموده بودند: اول كسی هستی كه به من ملحق می شوی. اشتیاق حضرت زهرا(س) را به وصال به پدرش بیشتر می نموده است. 📚نهج البلاغه، نامه 69. 📚مجلسی، بحارالأنوار، ج43، ص173. 📚صدوق، الامالی، ص112 ـ 115. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
دلیل گریه های مدام حضرت زهرا سلام الله علیها 👈حضرت فاطمه(ع) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) به فاصله کمی به پدر بزرگوارشان ملحق شدند. در این فاصله اندك تا شهادت خود حضرت(س) گریه و حزن ایشان به قدری بود، که نام ایشان جزء می باشد. امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسُفُ(ع) وَ فَاطِمَةُ(س) بِنتُ مُحَمَّدِِ(ص) وَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ(ع)! وَ أَمَّا فَاطِمَةُ(س) فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا : قَدْ آذَیْتِینَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ! إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِالنَّهَارِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِی حَتَّى تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ》 ♦️گريه كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! امام صادق(ع) درباره علت گريه حضرت فاطمه(س) فرمود : حضرت فاطمه(س) در فراق رسول اکرم(ص) به قدرى گریه كرد كه اهل مدینه خسته و ناراحت شده و به او گفتند : تو به واسطه كثرت گریه‏ ات ما را اذیّت مى‏ كنى! باید یا شب گریه کنی و یا روز گریان باشی! لذا حضرت زهرا(س) از مدینه خارج و به سوى قبر شهداء مى‏ رفت، وقتى ناراحتی هاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ كرد، به سوى مدینه باز مى‏ گشت.(۱) اما حقیقت این است که گریه حضرت فاطمه(س) تنها براى از دست دادن پدر نبود، بلکه گریه های ایشان، مردم را به یاد وقایعی مى انداخت، که نسبت به آن بی تفاوت شده بودند و این دل حضرت فاطمه(س) را به درد می آورد، از جمله بی حرمتی و بی اعتنایی به فرمایشات رسول اکرم(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) و هجوم و اهانت به خانه وحی و نادیده گرفتن و حتی فراموشی واقعه غدیر و اینکه حضرت(س) به واسطه این گریه ها به نوعی درصدد اثبات حقانیت و مظلومیت امام علی(ع) بود. چون با شعار 《فُقِدَ النَّبِیُّ وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ》 این راه را پیش گرفتند. اما اینکه آیا این گریه ها موجب آزار اهل مدینه بوده است یا نه؟!! 👤علامه مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی در این باره می‏ گوید : «ما تصور نمی‏ كنیم كه گریه زهرا(س) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلكه آنچه آنان را ناراحت كرد و به واكنش واداشت چیزی است كه وجود زهرا(س) در كنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شكستگی برمی‏ انگیخت (یعنی) مظلومیت زهرا(س) كه بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده بود و نمایانگر حالت تحریك مداوم مردم پاك نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود كه از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواسته‏ هایش فرو گذار نكرد. گریه زهرا در فراق شخص رسول خدا(ص) به اندازه گریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری كه به مجرد وفات پیامبر اسلام، بر خاندان پیامبر(ص) وارد شد نبود (در واقع گریه اصلی برای اوضاع پس از رحلت پیامبر(ص) بود)»(۲) به هر حال پس از فشار حاکمان و اعتراض همسایگان، امام علی(ع) در قبرستان بقیع، اتاقى براى فاطمه زهرا(س) ساخت که (بیت الاحزان) نام گرفت. پس از آن حضرت فاطمه(س) در آن شروع به گریه نمودند؛ و به این نحو، گریه را علنی تر کردند. البته گریه حضرت(س) در خانه ی خودش تا حدودی علنی بود، چون خانه امیرمومنان(ع) به مسجد النبی(ص) چسبیده بود و درب آن به داخل مسجد باز می شد. لذا تمام اهل مسجد آن گریه های اعتراض را می شنیدند و برایشان یقین حاصل می شد که آن حضرت(س)، از ابوبکر و مردم مدینه رنجیده اند. لذا بر آنها واجب می شد که رضایت حضرتش را جلب کنند، امّا چنین نکردند. البته طبق احادیث خود اهل سنّت، ابوبکر و عمر اقدام نمودند به جلب رضایت آن حضرت(س)، ولی آن حضرت(س) رضایت ندادند که هیچ، بلکه تأکید نمودند که هیچگاه آنها را نخواهند بخشید.(۳) در روایات دیگری آمده است که حضرت فاطمه(س) پس از رسول اکرم(ص) همیشه محزون و غمگین بود و هیچگاه نخندید و آنگاه که بیمار شد، در شکایت خود به سوى خدا چنین مى گفت : 📋《يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ! بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ فَأَغِثْنِي اَللَّهُمَّ زَحْزِحْنِي عَنِ اَلنَّارِ وَ أَدْخِلْنِي اَلْجَنَّةَ وَ أَلْحِقْنِي بِأَبِي مُحَمَّدٍ(ص)》 ♦️اى خداوند زنده و پاينده، به رحمت تو پناه مى برم پس به فريادم برس! بار خدايا! مرا از آتش جهنم دور گردان و به بهشت وارد كن و مرا به پدرم رسول خدا(ص) ملحق ساز.(۴) 📚منابع : ۱)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۲۷۲ ۲)مأساة الزهراء(س)، مرتضى عاملى، ج۱، ص۳۳۵ ۳)صحیح بخاری، ج۶، ص۱۴۵ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۷۸، ص۲۳۳ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال استاد سید محمد جواد سید شبیری🔹 http://eitaa.com/shobeiri ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
📌الگوی همسرداری حضرت (س) اگر امیرمؤمنان (ع) به مأموریتی می رفت، حضرت (س) وسائل و ایشان را آماده میکرد و چون از فرط ، تحمل دوری همسرش را نداشت و میکرد. به عنوان نمونه، در مأموریتی که برای امیرمؤمنان علی پیش آمد، سه روز گذشت و خبری از آن حضرت نیامد؛ حضرت (س) نگران گردید و با حال گریان نزد رسول الله(ص) رفت تا خبری از ایشان بیابد.» 📚ابن حنبل، مسند، ج6، ص282. 📚شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج1، ص115. 📚شیخ صدوق‏، الامالی، ص105. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ کانال استاد سید محمد جواد سید شبیری http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
💠 حلم و حکمت مرحوم آیت‌الله سید احمد شبیری زنجانی در "الکلام یجر الکلام" می نویسد:🔻 📝 احنف بن قيس، از بزرگان اهل بصره و بسيار محترم بود و يكى از حكما و عقلا و سياسيّين بود. در حلم، بوده، می‌گفتند فلانى از احنف، حليم‌تر و بردبارتر است. 💠 به گفتند از كجا اين حكمت را اخذ و اين حلم را ياد گرفتى؟ گفت از حكيم عصر و حليم دهر، بن عاصم منقرى. و به قیس گفته شده كه حلم كه را ديدى تا حلم ياد گرفتى و علم كه را ديدى تا علم ياد گرفتى؟ گفت از حكيمى ياد گرفتم كه حكمتش تمام نمى‌شود؛ بن صيفى تميمى. و به او گفته شد حكمت و بردبارى و رياست و بزرگوارى را از كه ياد گرفتى؟ گفت از حلم و ادب و عجم و عرب، بن عبدالمطلب علیه‌السلام. ✅ حليف، به معنى هم قسم كه دو نفر سوگند خورده باشند كه با هم باشند؛ و كنايه از ملازم بودن است، چون جناب خيلى با حلم و وقار بود. 💠مى‌گويند شيخى تناور و خوشرو بود كه در او، جمال پادشاهان و وقار حكيمان بود. ❖ــــــــــــــ❖ در كتاب «اصل الشيعة»، از ابوسعيد منصور بن حسين آبى، متوفّى سنه 422 ، در كتاب «نثر الدرر» نقل كرده كه احنف بن قيس گفت: «وارد شدم بر ؛ براى من از گرم و سرد و شيرين و ترش، آن قدر آورد که من تعجّب كردم. بعد، يك قسم از خوردنى آورد، من نشناختم. پرسيدم: اين چيست؟ گفت: اين رودۀ است كه با مخ ، پر كرده و با روغن ، پخته و شكر زده‌اند. من كردم. معاويه گفت: چرا گريه كردى؟ گفتم: علیه‌السلام را ياد كردم كه من در خدمتش بودم؛ وقت طعام و افطارش رسيد، مرا نگه داشت. ديدم براى او انبانى آوردند مُهر زده. عرض كردم: چه در داخل آن است؟ فرمود: جو. عرض كردم: ترسيدى از او بردارند؟! فرمود: نه، ترسيدم كه حسن يا حسين علیهماالسلام، روغنى يا زيتى بمالند. 🔻عرض كردم: حرام است آن يا اميرالمؤمنين؟ فرمود: نه، و لكن بر پيشوايان حقّ، لازم است كه خودشان را در عداد ضعفا قرار دهند تا براى فقير، فقرش دشوار نباشد. معاويه گفت: كسى را ياد كردى كه فضل او انكار نمى‌شود.» 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
🔰 هرگاه نگاه رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، به «» و «» می‌افتاد، سوره مبارکه «» را با «» می‌خواند ... به روایت کتاب شریف «کافی» و «بصائرالدرجات» و «کنز الفوائد»، امام صادق علیه‌السلام فرمودند: جدّم علیه‌السلام پیوسته می‌فرمود: 📋 مَا اجْتَمَعَ التَّیْمِیُّ وَ الْعَدَوِیُّ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ هُوَ یَقْرَأُ «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» بِتَخَشُّعٍ وَ بُکَاءٍ 🔻هیچ‌گاه نبود که اوّلی و دوّمی نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باشند مگر آنکه آن حضرت، سوره مبارکه «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» را با خشوع و گریه، شروع به خواندن می‌نمود. (از آنجا که طبق روایات، حقیقت «لیلة‌القدر», حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است، صلی‌الله‌علیه‌وآله با دیدن آن دو نفر، به یاد ماجرای غصب و مصائب وارده بر آن بانوی مظلومه می‌افتادند و می‌گریستند) 🔹 آنگاه آن دو نفر می‌‌گفتند: چقدر نسبت به این سوره، خشوع به خرج می‌‌دهی؟! رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌‌فرمود: 📋 لِمَا رَأَتْ عَیْنِی وَ وَعَیٰ قَلْبِی وَ لِمَا یَرَی قَلْبُ هَذَا مِنْ بَعْدِی 🔻این رقّت‌ و اشک‌های من به سبب چیزی است که با چشمم دیده‌ام و دلم آن را در بر گرفته است، همان چیزی که پس از من بر دل این شخص (مولا علی علیه‌السلام) وارد می‌شود. 🔸 آن دو نفر می‌گفتند: شما چه دیده‌اید و او چه خواهد دید؟ آن‌گاه آن حضرت روی خاک برای آن‌ها می‌نوشت: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» {در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان برای هر کاری [که مقرر شده است] فرود آیند}. 🔹 سپس می‌فرمودند: آیا بعد از این که خداوند می‌فرماید: «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» دیگر چیزی باقی می‌ماند؟ آن‌ها در جواب می‌گفتند: نه. ایشان می‌پرسیدند: آیا می‌دانید این «امر» به چه کسی نازل می‌شود؟ می‌گفتند: به شما؟ می‌فرمودند: آری. 🔸 باز آن حضرت می‌پرسیدند: آیا «لیلة‌القدری» بعد از من نیز هست؟ و آیا این امر پس از من نیز نازل می‌شود؟جواب می‌دادند: آری. ایشان سؤال می‌کردند: بر که نازل می‌شود؟ در جواب می‌گفتند: نمی‌دانیم. 🔹 آن‌گاه امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمودند: 📋 فَیَأْخُذُ بِرَأْسِی وَ یَقُولُ إِنْ لَمْ تَدْرِیَا فَادْرِیَا هُوَ هَذَا مِنْ بَعْدِی 🔻رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دست بر سر من می‌گذاشت و می‌فرمود: اگر نمی‌دانید اینک بدانید! آن شخص بعد از من، این است. 🔸 آن دو نفر، این شب را پس از شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، به جهت وحشت شدیدی که در جان‌شان افتاده بود، به خاطر داشتند. 📚الكافی، ج۱، ص۲۴۹ 📚بصائرالدرجات، ص۲۴۴ 📚کنز الفوائد،ص۳۹۶. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
🏴 روضه حضرت متن اصلی دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین از عالمان است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است. «در حاويه آمد كه: خاندان نبوت در حالت حال مردان كه در شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده می‌داشتند، و هر كودكى را وعده‌ها می‌دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز می‌آيد، تا ايشان را به خانه آوردند، دختركى بود ، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من (ع) كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست: ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق كرد.» 📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین این مطلب را از آن نقل کرده است. ⚫️ شهادت حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیهما تسلیت باد. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri