eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
777 ویدیو
244 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
📌چگونه صنعت نفت ایران ملی شد؟ یکی از موانع بسیار جدی ملی شدن صنعت نفت، نخست وزیر وقت، رزم آرا بود، وی از مزدوران و هواداران سیاست انگلیس در ایران و فردی بسیار مستبد بود، رزم آرا چنان سختگیر و تابع انگلیس بود که حتی اشرف خواهر شاه از او می‌ترسید و نمی توانست روی حرف وی چیزی بگوید. 📌جبهه ملی که اغلب از طرفداران نهضت ملی شدن نفت بودند هم از قدرت رزم آرا می‌ترسیدند و سقوط رزم آرا را به علت حمایت شدید انگلیس از وی، غیر ممکن می‌دانستند و به کلی تز «ملی شدن صنعت نفت» را شکست خورده می‌دانستند. 🔺رزم آرا به دفاع از شرکت نفت انگلیس که نفت ایران را در اختیار داشت، پرداخت و خطاب به نمایندگان مجلس شورای ملی گفت: شما که نمی‌توانید یک کارخانه سیمان را اداره کنید چگونه می‌توانید نفت را شخصاً استخراج کنید؟ ملت ایران که شایستگی ساختن لولهنگ (آفتابه گِلی) را هم ندارد چگونه می‌تواند صنعت نفت را اداره کند؟ 🔺روز ۱۵ اسفند ماه ۱۳۲۹، دکتر مصدق اعلامیه‌ای برضد رزم آرا منتشر کرد. نواب صفوی می‌گوید دکتر مصدق از قتل رزم آرا آگاه بوده است. ☑️رزم آرا در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ ه. ش. به وسیله گلوله خلیل طهماسبی (از فدائیان اسلام) که از یاران نزدیک آیت الله کاشانی و نوّاب صفوی بود در صحن مسجد امام انجام گرفت و به این ترتیب استعمار انگلیس، سلاح خود را از دست داد و راه برای ملی شدن نفت باز گردید. روز ۱۷ اسفند (یک روز بعد از ترور رزم آرا)، کمیسیون نفت مجلس به اتفاق آرا پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را به تصویب رساند. در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ مجلس شورای ملی و در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مجلس سنا، گزارش کمیسیون را تصویب کردند و صنعت نفت ایران رسما ملی اعلام شد. 🔺بعد از دستگیری طهماسبی، آیت الله کاشانی در مصاحبه مطبوعاتی صریحاً اعلام کرد که قاتل رزم آرا باید آزاد شود، زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش انجام شده است و در حقیقت حکم اعدام رزم آرا را ملت صادر کرده و خلیل طهماسبی مجری اراده ملت ایران بوده است. نیمه دوم اسفند یادآور مبارزه ملت ایران با استعمار اقتصادی انگلیس در صنعت نفت است. تاریخ معاصر ایران نشان داده است که هر جا پای استعمارگران و غربی‌ها به حیات اقتصادی و سیاسی کشور باز شده، کار‌ها گره خورده و کشور عقب افتاده است. اما هر جا اراده مردم و رهبران ایران این بوده که غربی‌ها را بیرون کنیم و به طرح‌های آن‌ها اعتماد نداشته باشیم و روی پای خود بایستیم، موفق بوده ایم. lish.ir/1PxD
⛔️شبهه ۱-آیا ولی فقیه لازم است آخوندیا معمم باشد؟! این شکل روحانیت را چگونه از دید قرآن تفسیر میکنید؟! ۲-با این تفسیر اهل تسنن نیز میتوانند بیان کنندکه آنها نیز در طول تاریخ اسلام ولی فقیه داشته اند؟! به این سئوال آنان چه پاسخی میتوان داشت ؟! ۳-چگونه با وجود حجت خدا یک نفر میتواند نایب او یا ولایت امر یا فقیه باشدولی حجت خدا خودش نباشد ؟!با این تفسیر اهل تسنن نیز میتوانند ادعا کنند خلافت ۳ خلیفه اول خلافت ولایت فقیه بوده وآنهانایب امام عصر خود بوده اندچگونه این ادعا را میتوان رد نمود؟! ۴-از نظر اهل تسنن هرکه خلیفه یا حاکم شد بمصداق آیه اطیعوالله واطیعوالرسول واولی الامر منکم حاکم اولی الامرمنکم است وما اولی الامر منکم را ولایت مطلقه فقیه میدانیم آیا اگر حاکم اهل تسنن نیز فردی باشد که شرایط ولایت فقیه ما را داشته باشد میتوان اورا هم ولایت فقیه یا اولی الامر منکم طبق عقیده خودمان بعنوان شیعه نامید؟! ❇️پاسخ 🔺فقهای شیعه در دو مورد افتا و قضا در باب گستره اتفاق نظر دارند، اما در باب شعاع ولایت فقیه در مورد تصرف در امور مسلمانان، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که غالبا بین تصور حداقلی محدود به امور حسبیه و تصور حداکثری بر شیون سیاسی، اجتماعی قرار دارد. دیدگاه دوم را ولایت مطلقه می‌خوانیم که توسط حضرت امام خمینی(ره) تدوین و تبیین شده است. مراد از ولایت مطلقه فقیه، ولایت بدون قید و شرط (مانند شرط انطباق بر اسلام) نیست و ناسازگار با اصل حاکمیت مردم نیز نیست. ☑️👈 ولایت‌فقیه‌به عنوان یک رکن اساسی در حوزه سیاست اسلامی مطرح و نظام رهبری حکومت اسلامی را در زمان غیبت امام معصوم(ع) را ترسیم می نماید؛ موضوع اصلی ولایت فقیه این است که در زمان غیبت امام معصوم(ع) چه باید کرد؟ ایا امت اسلامی باید بدون رهبر باشد؟ یا باید به رهبری طاغوت تن دهد و از اجرای اموزه ها و احکام اسلامی صرف نظر نماید؟ یا باید بهترین کسی را که از نظر علم و زهد و تقوا و مدیریت سیاسی، کمترین فاصله را با معصوم دارد به رهبری امت اسلامی بپردازد؟❓ 🔺اولی الامر امامان معصوم (ع ) می باشند. چنان که حضرت رسول (ص ) در پاسخ از این سوال می فرمایند: ایشان جانشینان من و ائمه معصومین (ع ) می باشند, (تفسیر المیزان , ج ۴, ص ۴۰۸). علاوه بر روایات متعدد مفاد آیه نیز بر این مطلب دلالت دارد زیرا در آیه نیز اطاعت از پیامبر و اولی الامر مطلق است وهیچ قید و شرطی ندارد و این دلیل آن است که آنان برخلاف حکم خدا هیچ دستوری نمی دهند و الا یک نوع تضاد در حکم خدا پیش می آید و این در صورتی امکان دارد که پیامبر و اولی الامر معصوم باشند و هرگز گناه یا خطایی از آنان سر نزند 🔺اهل سنت آن را طبق بعضی از روایات , به مطلق امیر و حاکم تفسیر کرده اند, (الدرالمنثور, جلال الدین سیوطی , ج ۲, ص ۱۷۶). برخی نیز گفته اند: ((اولی الامر)) شامل حاکمان راستین است و لذا آیه شریفه دلالت بر لزوم تبعیت از فقهای جامع الشرایط دارد که منصوب از سوی امام معصوم می باشند.  🔺ولی فقیه در زمان غیبت امام معصوم (ع ) از طرف آن بزرگواران برای رهبری و اداره جامعه اسلامی , منصوب شده است . چنان که در توقیع شریف از جانب امام زمان (عج ) آمده است : 👈((اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم )) یا مقبوله عمر بن حنظله که امام صادق (ع ) می فرمایند: ((من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی خلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته حاکما علیکم فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانما استخف بحکمنا و علینا راد والراد علینا کالراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله )), (اصول کافی , ج ۱, ص ۶۷) روایات متعدد دیگری نیز هست که همگی بیانگر لزوم اطاعت از ولی فقیه است و مخالفت با ولی فقیه را در حد مخالفت با ائمه (ع ) و مخالفت با خداوند می داند👉 🔻🔻 دو اصل و , از ویژگى هاى اصلى ولایت فقیه است, که اگر هر دو یا یکى از آن ها نباشد, یا قبلا بوده و بعد از میان رفته, چنین کسى نمى تواند مقام رهبرى را برعهده بگیرد.  📌بنابر این ولایتِ امر، از آنِ فرد اصلح و فقیه برتر است و با وجود او ، نوبت به فرد صالح نمی رسد. و در صورت تعدد فقهای واجد الشرایط ، باید یکی از فقهایی را که دارای ملاک ترجیح و برتری در اموری نظیر ؛ «اعلم بودن، برجستگی در فضایل اخلاقی، مقبولیت بیشتر، صلابت و استواری، مدیریت قوی تر، تدبیر استوارتر و...» ، نسبت به دیگران است، به رهبری برگزید.
🗓 امروز یکشنبه ↯ ☀️ ۱۲بهمن ١٣٩٩ 🌙 ۱۷ جمادی الثانی ١۴۴٢ 🎄 ۳۱ ژانویه ۲۰۲۱ 📿 ذکر روز : یا ذو الجلال و الاکرام 🍃🌸 هر كس با كتاب ها آرام گيرد، هيچ آرامشى را از دست نداده است.
🌷فرا رسیدن ۱۲ بهمن، سالروز ورود تاریخی امام خمینی(ره) به میهن و آغاز دهه فجر مبارک باد
🔺1. وعده مجانى بودن آب و برق توسط دولت موقت داده شد و حضرت امام آن را اصلاح فرمودند . 🔺2. جمله "در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد" اگرچه در بیانات ایشان موجود نیست، اما اساس باور و عملکرد حضرت امام (ره) بوده است . * برگزاری اولین انتخابات و رفراندوم کمتر از 2 ماه از پیروزی انقلاب، ایجاد نظام مردم سالاری دینی ، مجلس ، انتخابات مختلف و ... موید این امر است . 🔺3. "روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند" این مطلب نقل قول ایشان از دشمنان و حکومت شاه است نه از طرف خودشان! صحیفه نور ج2 ص161 صحیفه نور, ج13 ص347 🔺4. "همه احزاب در ابراز عقیده آزاد هستند" این جمله شرطی نیز دارد که نویسنده با شیطنت آن را حذف نموده است : احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند, مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد." صحیفه نور ج22 ص 173 🔺5. "مارکسیستها در ابراز عقیده آزادند" ادامه جمله : "... زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند. 📌... هرکس آزاد است که اظهار عقیده کند و برای توطئه کردن آزاد نیست..." صحیفه نور, ج3 ص371 * همانگونه که مارکسیستها در 3 سال اول انقلاب در ابراز عقیده خود آزاد بودند اما پس از اخلال در امنیت و حرکتهای مسلحانه با آنان برخورد شد . 🔺6. با جستجوى انجام شده , سایر جملات موجود در متن شبهه در 22 جلد صحیفه نور یافت نشد و این سخنان صرفا به حضرت امام، منتسب شده و کذب مى باشد. 🔺7. در آستانه دهه مبارک فجر و پیروزى انقلاب اسلامی , دشمنان و منافقان با انتشار این قبیل شبهات و اکاذیب، در پى تخریب جلوه های انقلاب و بنیانگذار آن در میان مردم مى باشند. http://shayeaat.ir/post/98
💠موانع تحقّق اهداف انقلاب اسلامی/عوامل درونی 🔻ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این هدف، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی میبخشد و اسمش میشود جهاد؛ این موانع چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی موانع درونی، یکی موانع بیرونی. 1⃣موانع درونی یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها - چه تصمیم‌گیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب - وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. موانع درونی، ضعفهاست؛ ضعفهای فکری است، ضعفهای عقلانی است، است، آسان‌گرائی است، آسان‌پنداری است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. آسان‌پنداری هم مثل آسان‌گیری و سهل‌انگاری است؛ آن هم یکی از موانع راه است. گریز از چالش هم یکی از ضعفهای درونی ماست... یعنی در واقع همان راحت‌طلبی، مواجهه‌ی با مشکلات را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجهه‌ی با مشکلات. اینها ضعفهای درونی ماست. یکی دیگر از ضعفهای درونی عبارت است از تربیتهای_اجتماعیِ موجود و عادتهای_تاریخی، که اینها در ما ملت ایران در آغاز انقلاب بود. امروز ما می‌بینیم که عنوان ما_میتوانیم در همه هست... تربیتهای قبلی درست عکس این بود. هر کاری که مطرح میشد، میگفتند آقا ما که نمیتوانیم! آقا فلان چیز را بسازید، میگفتند ما که نمیتوانیم! با فلان شعار غلط در دنیا مقابله کنیم، میگفتند آقا ما که زورمان نمیرسد، ما که نمیتوانیم! «ما میتوانیمِ» امروز، آن روز «ما نمیتوانیم» بود. این، آن تربیت اخلاقی و تاریخیِ بازمانده‌ی از دوران گذشته است. توسری خوری، شنیدن زور، دیدن فسق در کسانی که از آنها جامعه توقع عدالت و انصاف و طهارت و پاکیزه‌دامنی دارد، عادت شده بود. یعنی اگر در دوران پیش از می‌آمدند به مردم میگفتند آقا فلان مسئول عالی کشور - حالا شخص اول که خود شاه بود - یا وزرا یا مسئولین فلان عیاشی را کردند، فلان فسق را کردند، فلان عمل زشت و ناهنجار را انجام دادند، مردم تعجب نمیکردند؛ میگفتند خوب، هست دیگر؛ معلوم است! یعنی عادت کرده بودند به اینکه مسئولانی را که باید پاک باشند و پاکدامن باشند، آلوده‌دامن و ناپاک ببینند. اینها همان موانع درونی است؛ اینها آن چیزهائی است که در مقابل رسیدن به یک هدف و مقصود والا عایق ایجاد میکند. خشم و شهوتهای بی‌مهار و تربیت نشده، دلبستگی به عادات و عقاید خرافیِ میراثی، و بد فهمیدن دستور دین جزو ضعفهای درونی است. بعضی‌ها خیلی از چیزها را نمیفهمیدند. مبارزه میکردیم؛ بعضی‌ها به استناد روایاتی که هر پرچمی که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدی (عج) برافراشته شود، در آتش است، با مبارزه مخالف بودند. میگفتند آقا شما قبل از مبارزه‌ی حضرت صاحب‌الزمان (عج) میخواهید مبارزه شروع کنید؟! خوب، این پرچم مبارزه را که بلند میکنید، در آتش است. معنای حدیث را نمیفهمیدند... اینها همه موانع درونی‌ای بود که بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، ما ملت ایران با این زمینه‌ها میخواستیم کشور را به سمت آن اهداف ببریم. خوب، اینها هر کدامش یک مانع بود. البته اینها برطرف شدنی بود، نه اینکه برطرف شدنی نبود؛ خیلی‌اش هم با تبیین برطرف شد. لذا همین تبیین‌ها موجب شد که انقلاب اسلامی بر بسیاری از این پیش‌زمینه‌های تاریخی و تربیتهای غلط فائق بیاید و فائق آمد. البته در بعضی‌اش هم هنوز فائق نیامدیم، که آن انگیزه‌های دیگری دارد - مثل این مصرف‌گرائی و اسراف و این چیزها که حالا گفتند - این جزو میراثهای ما از گذشته است و متأسفانه این میراث را نگه داشتیم. ما ملت ایران باید این جامه‌ی ناسازِ بی‌اندامِ زشت را از تنمان بیرون بیاوریم. ما خیلی مصرف‌زده هستیم؛ باید این را حلش کنیم. همه باید دست به دست هم بدهند و این قضیه را حل کنند. خوب، اینها عوامل درونی بود. ✍امام خامنه ای، بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز،
💠موانع تحقّق اهداف انقلاب اسلامی/عوامل بیرونی 2⃣آن‌وقت عوامل بیرونی که دیگر الی ماشاءاللَّه وجود داشته است؛ همه‌ی کسانی که به نحوی از انقلاب یا از هدفهای انقلاب متضرر میشدند، اینها جلوی انقلاب ایستادند. از امنیت یک عده‌ای متضرر میشوند، از عدالت یک عده‌ای متضرر میشوند، از نفی حاکمیت طاغوت یک عده‌ای متضرر میشوند، از نفی سلطه‌ی بیگانه یک جماعتی متضرر میشوند، از نفی استبداد یک عده‌ای متضرر میشوند. اینها همه در مقابل انقلاب صف کشیده‌اند. تا الان هم این صف‌کشی ادامه دارد. سال اول انقلاب در تقریباً چهارگوشه‌ی کشور با شعار قومیت، کانونهای جنگ و درگیری به وجود آمد. در بلوچستان، در کردستان، در ترکمن‌صحرا، در نقاط مختلف؛ با بهانه‌ی قومیت...یک عده‌ای به نام بلوچ و با یک استفاده و ترفندی با انقلاب درافتادند. عین همین قضیه در مورد کردستان بود. عین همین قضیه در مورد ترکمن‌صحرا بود. بعد تحریکات اینها روشن شد، معلوم شد که از کجا تحریک میشوند. خوب، اینها موانعی بودند که جلو راه انقلاب را میگرفتند. اینطور نبود که این اتومبیل در جاده‌ی آسفالته بتواند درست حرکت کند. بعد از این مسئله‌ی قومیتها، تنافسهای درونی خود ماهابود با یکدیگر، که آن‌هم یک ماجرای تلخ و بدی دارد؛ ماجرای ملال‌آوری دارد. بعد جنگ تحمیلی بود؛ هشت سال. شما ببینید این نیروی متراکمی که ملت ما در مقابله‌ی با دشمن گذاشت و توانست دشمن را به زانو دربیاورد - نه فقط صدام را، بلکه آن کسانی که پشت سر صدام بودند، اینها به زانو درآمدند در مقابل انقلاب اسلامی - اگر در خدمت به سمت هدفهای عمرانی و آبادانی و سازندگی جمهوری اسلامی بنا بود قرار بگیرد، چقدر کار پیش میرفت. البته ما از تحمیل جنگ سود بردیم. ما از این تهدید به مثابه‌ی بهترین فرصتها استفاده کردیم. ملت ایران این تهدید را به معنای حقیقیِ کلمه تبدیل کرد به یک فرصت بزرگ، یک آزمایشگاه عظیم؛ یک میدان عظیمِ تجربه‌ها شد و خیلی برکات عاید شد؛ اما واقعیت قضیه هم این بود که تحمیل جنگ بر یک کشور مشکلات را درست میکند. بنابراین انحصارطلبان جهانی از یک طرف، اشرار داخلی از یک طرف، توطئه‌های ابرقدرتها از یک طرف، دست اغواگر تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادیِ آن ابرقدرتی که دستش از ایران با انقلاب اسلامی کوتاه شده بود از یک طرف - یعنی آمریکا که تا امروز هم ادامه دارد - اینها همه در مقابل این حرکت عظیم ملت ایران ایستادند. 🔺با وجود این موانع، حالا بیائید ارزیابی کنید ببینید حرکت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به سمت آن هدفها چطور بوده. من اگر بخواهم ارزیابی کنم، عملکرد را بسیار خوب میدانم. جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی عملکردش یک عملکرد با نمره‌ی بسیار خوب است. در مقابل این همه مشکلات مگر طاقت می‌آورند؟ در دوره‌ی ما حوادث جابه‌جایی قدرت در آفریقا و در آسیا و در خیلی جاها انجام گرفته بود؛ هیچکدام طاقت نیاوردند. در دوران قبل از ما هم انقلابهای بزرگ دنیا - مثل انقلاب کبیر فرانسه، مثل انقلاب اکتبر شوروی - در مقابل این حوادث گوناگون هیچکدام طاقت نیاوردند، یعنی از همان اول منحرف شدند. خصلت مردمی بودن، خصلت اسلامی بودن، خصلت آرمانگرا بودن، اینی که جوان انقلابیِ امروز بعد از سی سال اینجا می‌ایستد، آرمانهای انقلاب را به عنوان آرزوها و مطالبات خودش در میان میگذارد و با صدای بلند مطرح میکند، این خیلی توفیق بزرگی است برای انقلاب. هرگز در انقلابهای دیگر اینطور نبود. ✍امام خامنه ای، بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز،
💠قیام علیه فرهنگ غرب انقلاب اسلامی ایران تنها قیام علیه استبداد سیاسی یا استعمار سیاسی یا اقتصادی نبود؛ قیام علیه ، ایدئولوژی غربی، دنباله روی از تفکر غربی بود، بازگشت به هویت اسلامی و خود واقعی و روح جمعی این مردم بود یعنی قرآن. ✍استاد شهید مطهری 📚آیندۀ انقلاب اسلامی ایران، ص۲۴۷
💠جمهوری اسلامی منهای انقلاب اسلامی معنا ندارد یک امر است؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثه ای اتّفاق افتاد، یک عدّه ای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک از انقلاب است. انقلاب یک ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال به وجود نمی آید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، تحوّل- اصلاً ندارد؛ هیچوقت تمام نمی شود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] -منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامه ها و در مجلّه ها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بی عقلی پیدا میشود به صراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضی های دیگر هم هستند اینقدر بی عقل نیستند، به این صراحت نمی گویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف می زنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد. یعنی همان حالت تجدیدپذیری، همان حالت تحوّل دائمی، همان حالت باید در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد والّا جمهوری اسلامی نیست؛ حکومت اسلامی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است. ✍امام خامنه ای_ ۹۴/۶/۲۵
💠 جمهوری اسلامی یك منظومه است جمهوری اسلامی - كه از انقلاب اسلامی برخاسته است - یك واحدی است كه داری دو بعد است: اسلامی بودن و مردمی بودن؛ هم اسلامی است، هم مردمی است. و مردمی است، چون اسلامی است؛ چون اسلام دین جامعه است. دین مسئولیت همگانی است؛ اسلام دین تك تك افراد و اشخاص به حیث خودشان فقط نیست؛ آن هم هست، اما افراد به حیث اجتماعشان هم مورد خطاب اسلامند. اسلام یك دین مردمی است؛ یك دینِ مسئولیت عمومی است؛ بنابراین مردمی بودن از خود اسلامی بودن برمی‌‌آید. اسلامی هم هست؛ چون خدای متعال منت گذاشته است: «بل اللَّه یمنّ علیكم أن هداكم للإیمان»؛ منت گذاشته بر ما، هدایت كرده ما را به این ایمان؛ پروردگار به مردم ما، به خود ما منت گذاشته، ما را به این دین هدایت كرده؛ لذا جمهورِ ما اسلام را میخواهند و این دین الهی را بحمداللَّه خدای متعال به ما داده است. بنابراین «جمهوری اسلامی» است؛ یك منظومه است، یك مجموعه است، یا بگوئیم واحدِ دارای ابعادی است كه این ابعاد باید با همدیگر مورد ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد؛ این درهم‌‌تنیدگی باید حفظ بشود. هر كدام از این جهات تضعیف بشود، كل و مجموعه تضعیف شده است. مسئله‌‌ی ولایت هم پایبندی به همین مجموعه است؛ چه ولایت معصومین (علیهم السّلام)، چه ولایت فقیه كه دنباله‌‌ی ولایت معصومین و ادامه‌‌ی او هست. مسئله‌‌ی پایبندی به این مجموعه و رعایت حفظ این مجموعه در كشور و در نظام است، كه زاویه‌‌ای پیدا نكند، مشكلی برایش به وجود نیاید، در او تنقیصی و تبعیضی حاصل نشود، با همین جامعیت حركت كند و پیش برود. و این اسلام ناب هم كه در فرمایش امام بود، ناظر به همین است؛ چون امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمریكائی. اسلام آمریكائی فقط آن نیست كه آمریكاپسند باشد؛ هر چیزی كه خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتی هم همین جور است، اسلام التقاطی هم همین جور است، اسلام سرمایه‌‌داری هم همین جور است، اسلام سوسیالیستی هم همین جور است، اسلامهائی كه با شكلها و رنگهای مختلفی عرضه بشود و آن عناصر اصلی در او وجود نداشته باشد، همه‌‌اش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریكائی است. انسان مشاهده میكند در این معارضه‌‌هائی كه با نظام در طول این سی سال انجام گرفته، این اسلامهای گوناگون حضور داشته‌‌اند؛ هم اسلام التقاطی وجود داشته، هم اسلام سلطنتی وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستی وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجهه‌‌ی با نظام جمهوری اسلامی وجود داشته‌‌اند. خوب، در این نگاه به اسلام و درك و فهم از اسلام، فرد و جامعه با هم ملاحظه میشوند، معنویت و عدالت با هم ملاحظه میشوند، شریعت و عقلانیت با یكدیگر ملاحظه میشوند، عاطفه و قاطعیت در كنار هم دیده میشوند؛ اینها همه باید باشد. قاطعیت در جای خود، عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت - كه آن هم خارج از شریعت البته نیست - در جای خود؛ همه در كنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومه‌‌ی مستحكم، موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود. ✍امام خامنه ای، ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
💠آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است ✍ رهبرانقلاب، ۱۳۷۵/۰۲/۱۳ نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمی تواند این را منکر شود. مخالفين ما هم نمی توانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه میکنند و میگویند «مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا کردند.» نظام مردمی، جز با آگاهی مردم ممکن نیست پیش برود. نظام دیکتاتوری، نظام کودتایی، نظام تحمیلی که با مردم سر و کاری ندارد، برایش مهم نیست که مردم بفهمند یا نفهمند. چه آن جا که شمشیر حاکم است و چه آن جا که سرمایه حاکم است، فرقی نمیکند. بنابراین، برای آن نظام، آگاهی مردم مهم نیست. [اما] نظام مردمی، مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند. منظور، تبلیغات نیست که حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه، بلکه مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است.
💠عدالت میخواهد... اگر قرار است کاری در فضای عملی و میدانی انجام شود باید مبتنی بر مباحث نظری باشد، امام علی ع میفرمایند که من می خواهم پرچم عدالت دست افرادی باشد که اهل فکر و تحلیل هستند، این تعبیر صریح نهج البلاغه است. اگر من و شما که ادعای عدالتخواهی داریم تامل و مطالعه و این ابتدائیات را کنار بگذاریم به روزمرگی دچار می شویم و عدالتخواهی تبدیل به یک دکان و دستگاهی برای دیده شدن تبدیل می شود، آنوقت دیگر مهم نیست این عدالتخواهی برای مردم و جامعه آب و نان دارد یا نه! مهم این است که برای شخص خودمان اب و نان داشته باشد! عدالتخواهی گام به گام است باید انباشت تجربیات صورت بگیرد. حتی حکومت امام زمان هم همینطور است، سال دهم حکومت ولی عصر نسبت به سال اول پیشرفته تر و عادلانه تر است سال از انقلاب ما گذشته است الان باید به یک جمع بندی برسیم تا بتوانیم بعد از آن به یک تجدید مطلبی برسیم! باید مجموعه تجربیات، درس ها و عبرت های خود را جمع بندی کنیم یکی از مهم ترین فلسفه های وجودی تشکیلات همین است که ما نباید از همانجایی شروع به کار کنیم که قبلی ها شروع کرده بودند، باید از اشتباهات و تجربیات آن ها درس و عبرت بگیریم، حتی اگر قرار است اشتباه کنیم باید اشتباهات جدیدی صورت بگیرد نه اینکه اشتباهات قبلی تکرار شود. چه شد که عاقبت حکومت امام علی ع آن چیزی که باید نشد و به آن فرجام دچار شد؟ چرا در ظاهر شکست خورد و حکومت به دست کسی مثل معاویه افتاد؟! ما با یک جامعه ای مواجه هستیم که عدالتخواه ترین فرد تاریخ در راس آن قرار داشت ولی حکومتش شکست خورد. حال چه کسی را متهم کنیم؟ حکومت علی مغلوب جنگ نرم شد. در یک جنگ روانی کار به جایی رسید که علی ع را به شهادت رساندند! چرا مردم با علی همراهی نکردند؟ دلسوزتر و عدالتخواه تر از امیرالمومنین برای آحاد جامعه مگر وجود داشت؟ اگر سازوکارهایی وجود دارد برای اخلال رابطه بین مردم و عدالتخواه ترین حکومت های عالم، این ساز و کارها باید کشف و خنثی شود مشکل حکومت علی ع این بود که کسی نبود با این ساز و کارها مخالفت کند، آنها هم که مخالفت می کردند تک به تک حذف می شدند،رویش هایی هم جای آنها را نگرفت پس در جامعه علی ع از آن ها که باید تحلیل، روشنگری و توجیه می کردند، یک عده شهید شدند، یک عده کردند، یک عده دچار و شدند، یک عده هم خودشان را فروختند آیا جمهوری اسلامی نمیتواند به چنین آسیب هایی دچار شود؟ اتفاقا جامعه امروز ما در یک چنین شرایطی قرار دارد بنده بیش از همه با تحجر مبارزه کردم اما آیا قرار است به اسم مبازره با بخش مهمی از تهدیدها و خطرهای انقلاب را فراموش کنیم؟! یادمان نرود که چه ضربه محکم و مهلکی میخواست به این انقلاب بزند! در عرض دوسال ذخیره شیعه را جارو کردند، بهشتی و رجایی و باهنر و... را همین التقاطی ها به شهادت رساندند. امروز روزی است که باید تاریخ انقلاب را در جامعیت خودش مرور کنیم، که متحجرین و التقاطیون چه کردند؟ خطیر و جدی بودن مسئله را درک کنید، همتتان را مضاعف کنید و به میدان بیایید، نگویید به ما چه مربوط است! عدالت میخواهد نه بچه سوسول و نه افراد لات ✍وحیدجلیلی در چهلمین نشست جنبش عدالتخواه دانشجویی