eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
6.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
746 ویدیو
241 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔شاه لرزید، علم به وُدکا پناه برد ‍ ✳️ افتضاح عجیب نیروی دریایی ارتش شاه که باعث لرزش پهلوی و پناه گرفتن اسدالله علم به مشروب شد! یکشنبه،‌ 14 آبان 1351 «شب هوا طوفانی شد. صبح از مؤسسات گوناگون بازدید به عمل آوردیم و به موقع برای رژه در ساعت 10 رسیدیم. به دلیل هوای بد، برای ما امکان نداشت که از کشتی سلطنتی که در لنگر انداخته بود مانور را تماشا کنیم،‌ در عوض از یک برج مراقبت دریایی بالا رفتیم. در میان میهمانان نوه امپراطور اتیوپی هم حضور داشت که فرمانده نیروی دریایی کشور خودش است. 29 کشتی و یک ناوگان کامل قایق‌های اژدرافکن رژه رفتند و به هنگام عبور از جلوی جایگاه ما توپ‌هایی به علامت احترام شلیک کردند. در پشت آنها تعدادی هلیکوپتر و 16 هاورکرافت رد شدند. در همان لحظه شاه درخواست کرد که چند تا از کشتی‌های مجهز به موشک،‌ به هدفی که دیروز هلیکوپترها با آن دقت هدف‌گیری کرده بودند،‌ تیراندازی کنند. دو تا از کشتی‌ها برای این منظور انتخاب شدند. اولی به کلی هدف را ندید، و دومی حتی نتوانست را از سکوی پرتاب شلیک کند. افتضاح غریبی بود،‌ و بیشتر به خاطر حضور میهمان اتیوپی ناراحت کننده‌تر بود. از شدت عصبانیت دچار چنان سردردی شدم که لاجرم به بیش از یک لیوان ودکا متوسل شدم. شاه از خشم می‌لرزید،‌ ولی آرامش ظاهری‌اش را حفظ کرده بود. ناهار،‌ در حال و هوایی پر تنش و عصبی صرف شد. آهسته به وزیر دارایی که در کنارم نشسته بود اشاره کردم،‌ اگر هدف‌گیری‌ها بر طبق برنامه پیش رفته بود،‌ حالا چه مدح و ستایشی درباره نیروی دریایی می‌شنیدیم،‌ و چه صحبت‌هایی در مورد تسلط بر خلیج فارس و تمام اقیانوس هند گفته می‌شد.» 📚منبع: ، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج1، تهران، طرح نو،‌ چاپ اول، بهار 1371، ص395.
❌ مسخره است خود شاه هم تریاک بکشد! شنبه 6 اردیبهشت 1349 «بازدید از بوشهر. چای شاه سرد بود و حسابی عصبانی شد. امروز بعدازظهر به شیراز برگشتیم ـ شاه هنوز اوقاتش تلخ بود... یکی از همراهان مسن ما در این سفر، تریاکی است و امشب یک بست به شاه تعارف کرد و گفت که حالش را بهتر می‌کند.1 من به شدت مخالفت کردم، گفتم هر چند دلم نمی‌خواهد عیش شاه را منقض کنم، ولی مسخره است شاه مملکتی که قاچاقچیان مواد مخدر را به اعدام محکوم می‌کند، خودش تریاک بکشد.»2 1. امیرهوشنگ دولو قاجار، یکی از همین ملتزمین رکاب بود که به پااندازی و جور کردن بساط منقل و وافور شاه شهره بود و یک بار هم از همین بابت از طرف پلیس سوئیس تحت تعقیب و پیگرد قرار گرفت و موجبات رسوایی بدی را برای دولت ایران به‌وجود آورد. 2. ، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو،‌ بهار 1371، ص 233.
✳️ نخست وزیر دست راست شاه نشسته بود و تمام مدت که ما صحبت می‌کردیم چشم از ما بر نمی‌داشت و تمام تلاشش را به کار برد تا با عرضه کردن روزنامه‌های صبح، توجه شاه را به خود جلب کند. پس از نگاهی سرسری به روزنامه‌ها ناگهان شاه فریادی از خشم کشید که سخنرانی دیروزش را به غلط نقل قول کرده‌اند. خواست بداند که خبرنگار چرا چنین خطایی کرده و نخست وزیر جز اینکه در جایش جابه جا بشود کار دیگری نمی‌توانست بکند و پشت سر هم قول می‌داد که در مورد آن تحقیق کند؛ که البته فراموش کرده بود دیروز هیچ خبرنگاری حق ورود به آنجا را نداشته و روزنامه‌ها برای این خبر کلاً به گزارشی که از وزارت اطلاعات داده شده بود متکی بوده‌اند. نمی‌دانم که شاه به این نکته واقف بود یا نه، ولی از اشاره به آن خودداری کردم. شاه در تمام مدت ناهار اخم کرد در حالی که نخست وزیر بی‌قرار نشسته بود و احتمالاً به جد و آباء خودش برای چنین خبطی فحش می‌داد... سه شنبه ، ۱۶ آبان ۱۳۵۱ جلد یک، صفحه ۴۰۰.