eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
773 ویدیو
243 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کورش هخامنشی و پدرش، بنیان‌گذاران خیانت در ایران ✅ نشریه (economist.com) در مصاحبه با نیل مک گرگور (Neil MacGregor)، رییس موزه بریتانیا (British Museum) پیرامون ، به نکاتی قبل توجه اشاره کرد: وی درباره منشور کورش هخامنشی گفت: « یکی از فرمانروایانی است که روشی از حکمرانی بدون تکیه بر ایجاد ترس را یافته است... من فکر می‌کنم این دلیلی است که به او علاقه دارد. به طور خاص در غرب، فرانسوی‌ها، بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها شیفته او می‌شوند. چرا که آنها هم با چالشی مشابه رویارو هستند: اینکه چگونه می‌توان جامعه‌ای را تصور کرد دین‌های مختلف می‌توانند در کشوری واحد همزیستی کنند.» 📙نشریه اکونومیست، 3 آوریل 2013، عنوان مقاله: «Why is the Cyrus cylinder important?» ✅ تحلیل: - نیل مک‌ گرگور مدعی می‌شود که «کورش روشی از حکمرانی بدون تکیه بر ایجاد ترس را یافته بود»، لیکن چنین سخنی عمومیت ندارد. امروزه مورّخین معتقدند که کورش نیز در تازش به سرزمین‌ها و فتوحات، «آن گونه که طبیعت و خاصیت هر جنگی است» در دل‌های بسیاری رعب و وحشت انداخت. (اسناد فتوحات خشونت‌آمیز، و کشتار مردم به دست کورش هخامنشی: yon.ir/SefB0) - نیل مک‌ گرگور می‌گوید که علاقه زیادی به کورش داشت و اتباع شیفته کورش اند. از دیگر سوی، مکتب فکری (سیاستمدار ایتالیایی) که به "ماکیاولیسم" مشهور است، معتقد است که در سیاست و اداره مملکت استفاده از هر وسیله‌ای مجاز است، و در اصطلاح معتقدند که و در راه رسیدن به هدف، می‌توان از هر وسیله مشروع یا نامشروعی استفاده کرد. چنین موضوعی را در زندگانی کورش می‌توان مشاهده کرد. آنجایی که در زندگانی او می‌خوانیم که وی و و را برای رسیدن به هدف، مُجاز می‌پنداشت...
قحطی، بردگی ،کنیزی زنان و دختران ارمغان هخامنشیان برای مصری ها پس از حمله وحشیانه دوم(پسر دوم) به بلا و بدبختی گریبان مردم و کشور مصر را فراگرفت در اینباره الواحی بدست آمده است که عمق فاجعه را به زیبایی نشان میدهد، تاریخدان،ایرانشناس و متخصص زبان های باستانی ایرانی ایلامی در این باره چنین می گوید : "مصر مدتی چنان دچار و درماندگی شد که در تاریخ کشور بی سابقه بود». وقتی که اوجاهورسنت که دوست و ملازم کمبوجیه بود چنین می نویسد، در درستی آن نمی توان تردید کرد. اشیای قیمتی و ی بی حسابی به چنگ سپاه پیروز افتاد. تصادفا لوحی مربوط به یک قرار داد از بر جای مانده است که نوری تعیین کننده به این اوضاع می افکند. بر پایه ی این لوح ادین-نبو"، مزدوری بابلی(سرباز )، در مصر به غنیمت به دست آورده بود. هنگامی که او سال بعد (۵۲۴) از خدمت ایرانیان مرخص شد، به میهن خود بازگشت. او در بابل این کنیز و دختر سه ماهه اش را به تاریخ ۳۱ دسامبر ۵۲۴ به دو پوند نقره یا ۲۱۶ مارک طلا فروخت)" 📖والتر‌هینتس‌،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه۱۲۷ ✍ نویسنده: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌒خسوف ناتمام یک مرد🌒 🔷🔸مستند «خسوف ناتمام یک مرد» که با موضوع بررسی و شناخت شخصیت ذوالقرنین تهیه شده است چند روز قبل از شبکه مستند پخش شد. 🔶🔹در این‌مستند به تمامی احتمالات ذوالقرنین بودن اشخاص مختلف از اسکندر و حاکم چین گرفته تا کوروش منطبق با دلایل قرآنی و روایی پرداخته شده است. http://www.telewebion.com/episode/1809057
🔬🔮 سایت علمی و قدرتمند Scientificamerican از عظمت دانشمند اسلامی و نقش مقتدرانه ی اسلامگرایان در پیشرفت علم میگوید⚡️ _____________ ♻️ تاریخ فراموش شده از دانشمندان مسلمان: The Forgotten History of Muslim Scientists 💎 در گذشته بدون شکوفا شدن علم بین سرزمینهای اسلامی شاید دنیای مدرن امروزی فاقد علوم جبر و الگوریتم بود. 💎 هزاران سال پیش یک فیزیکدان ، علم بررسی رفتار و ویژگیهای نور را بازنویسی کرد که اثرات انقلابی کتاب او قابل مقایسه با اثر مبانی ریاضی فلسفه طبیعت از نیوتون در 700 سال بعد بود. 💎 یک دانشمند مسلمان در قاهره بنام ابو علی الحسن بن الحسن ابن هیثم ( در غرب وی با نام الحازن شناخته میشود) با آزمایشهای مختلف و بکارگیری شکست نور در برخورد با آینه ثابت کرد که نور در مسیر مستقیم حرکت میکند. 💎 ابن هیثم در علم مدرن نیز مانند فیزیک آزمایشگاهی پیشقدم شد.او نخستین فرد بود که توانست مفهوم دوربین را با استفاده از یک جعبه که سوراخی در آن تعبیه شده بود و برای گرفتن یک عکس بمنظور کشیدن دقیق آن استفاده میشد تعریف کند،که نوید بخش ساخت دوربینهای مدرن امروزی بود. همچنین او تغییر رنگ نور در اعماق و تاثیر آن در بینایی انسان را مورد بررسی قرار داد. 💎 سهم او در این میان شامل اولین توجیه از سپیده دم و شفق به عنوان اثر شکست نور در جو نیز می‌باشد.همه اینها (اکتشافات) در عصری رخ داد که با استناد به رونوشت کتابهای راهبان ایرلندی نورمن ها در حال حمله به پادشاهی آنگولا ساکسون در انگلند بودند و غارتگران وایکینگ در حال سوزاندن میراث علمی یونان و روم بودند. 💎 ابن هیثم فقط یکی از جمع کثیر کسانی بود که در قرون گذشته در جهان اسلام کارهای علنی کردند و کمک های چشم گیری به پیشرفت علم کردند. در واقع عصر طلایی علم مسلمانان حدود هزاران سال عمر داشت چنان که امروزه به عنوان 1001 اختراع در موزه علمی نیویورک به نمایش در می آید. ➕ترجمه به اصل متن وفادار است. 🌐https://www.scientificamerican.com/article/forgotten-history-muslim-scientists/ 🎓محقق : MALEK IBN HARES
آیا ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شدند؟! ✅جان ناس پاسخ میدهد: 🔻در سده اول و حتی بعدِ آن، فاتحان روش زور و را برای نشر دین خود بکار نمی بردند. زیرا گفته با اهل کتاب مدارا کنید🔺 📒تاریخ جامع ادیان _ جان ناس_ چاپ سوم 1354_ ص320
✂️تحریف بی شرمانه کتاب های علمی در جهت کسب آبرو برای دودمان ... چه کسانی پشت پرده در متون دست دارند؟
موبد ها و کپی کردن علوم یونانی در اوستا 🖨 کپی کردن علوم، توسط ها و ها در تمامی زمینه ها مانند: علم گاه شماری(تقویم)،علم طب،ستاره شناسی،الفبا و... که قبلا با اسناد معتبر ذکر کرده ایم ، یک امر ثابت شده است. که در طول تاریخ حیات بی فروغ خود که از نظر علمی هیچ چیز برای گفتن نداشتند با کپی کردن و گرفتن علوم از سایر ملت ها قصد ادامه حیات و کسب آبرو داشتند. در همین زمینه باستان شناس و ایران شناس فرانسوی در کتاب ایران از آغاز تا اسلام مینویسد: 🔻بعض قسمت های -منبع همه دانش-شامل قطعاتی بود که از طب بحث میکرد و در آنها دستور های بقراط را با تعلیمات آیین زرتشتی منطبق کرده بودند.ترجمه آثار خارجی :یونانی،لاتینی و هندی در عهد شاپور اول شروع شد.🔺 📖رومن گیرشمن،ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمدمعین،انتشارات علمی و فرهنگی،صفحه ۴۰۶ goo.gl/rLWb1Z 👈 اسکن کتاب ✍
اوضاع سخت اقتصادی مردم تحت سلطه هخامنشیان سیاست خارجی هخامنشیان همواره بر تجاوز و جنگ استوار بوده است. اساسا این سلسله پادشاهی با شورش و جنگ آغاز شد. جنگ های سنگین و مستمر و اجبار مردم به پرداخت خراج سنگین و های طاقت فرسا برای تهیه و تجهیز سپاهیان، مردم عادی را در سخت ترین وضعیت ممکن قرار داده بود. اوج تهی دستی و گرفتاری گردم جایی مشخص میشود که آنها مجبور میشدند فرزندان خود را برای بردگی و به بیگاری کشیده شدن در ازای پول بفروشند!😔 در این باره در کتاب خود تاریخ باستانی ایران می نویسد: 🔻وضع مردم عادی به روزگار کهن و نیز در امپراتوری هخامنشیان بسیار دشوار بود و در اسناد اکدی از پدر و مادرهایی یاد شده که فرزندان خود را برای بازپرداخت وام خویش می فروختند.🔺 📖ریچاردنلسون‌فرای،تاریخ باستانی ایران،ترجمه مسعود رجب‌نیا،صفحه ۱۹۲ Dandamaev, Kontraki Sotsialno-ekonomichesko 146, also in detail 18/ Wiesbaden, 1972), 33-45. Dandamev, Kontraki o sdache vnaem skota, prinadlezhavshego Satrapu Arshamu," Problemy omicheskoi Istorii drevnego mira Sbomik pamayati A.I.Tyumenev (Moscow, 1963), detail Dandamaev, "Politische und wirtschaftliche," Historia, Einzelschriften,18(wiesbaden,1972),33_45 goo.gl/rprGko 👈 اسکن کتاب ✍
دید زشت و غیر انسانی اوستا به معلولین در ، یشتها ، فصل 5 ( آبان یشت ) بند 93 : اردویسور ( یکی از ) خطاب به میگوید : 🔻من بدان آیین که کر و کور و کوتاه قد و نابخرد و غشی و دیگر داغ خوردگان اهریمن برگذارند پای نمی گذارم. از این زَور - نوشیدنی مقدس - من گوژسینه ، گوژپشت ، کوتاه تن و تباه دندان نباید بنوشند.🔺 goo.gl/1RcdpN 👈 اسکن کتاب ⚠️یعنی از دیدگاه ( و دین )  نابینایان و ناشنوایان و کوتاه قدها و دیگر معلولین هم ردیف نابخردان و جزو داغ خوردگان هستند! ❗️به راستی آیا میتوان این احکام را الهی و مطابق فطرت انسان دانست ؟ ⁉️نابینایان ، ناشنوایان ، کوتاه قدها و حتی معلولین و ... آیا انسان نیستند ؟؟ چرا باید از سوی دین زرتشتی ، داغ خوردگانِ اهریمن نامیده شوند ؟؟؟ چرا باید هم ردیف نابخردان قرار گیرند؟ چرا نباید از نوشیدنی مقدس بنوشند ؟
سلام علیکم ان شاءالله تا اینجا فعلا کافیه تا یه چند روزی. ان شاءالله بعدا دوباره مطلب میذارم اینکه یه جا و زیاد میذارم از جعت اینه که هم خودم مشغولم فعلا و هم اینکه بزرگواران هر روزی بتونند چندتایی بخونند و معطل مطلب نباشند.... التماس دعا @tadbirrr
حتما چندین بار بخوانید.... آیا ضرورت حرکت را احساس کرده ایم ؟ مسأله این نیست که گفتند و شنیدیم ، نوشتند و خواندیم . باید خود به این « احساس » رسیده باشیم . این احساس به راحتی نسبت به خیلی چیزها در ما شکل می گیرد . احساس می کنیم تشنه ایم و آب می خواهیم و برای رسیدن به آن حرکت می کنیم . آدمی تا زمانی که مسائل را در همین حد ، احساس نکرده باشد . منشاء « عمل و حرکتی » در او نخواهد شد . این نکته که چرا از جایی که هستیم حرکت کنیم ؟باید خود ، جواب آن را بدهیم . ما که برای رسیدن به یک شغل ، یک منصب ویا حتی یک لیوان آب این قدر فعال و کوشا هستیم و این قدر زد و بند می کنیم ، آیا ضروری تراز اینها برایمان وجود ندارد ؟ آیا در همین سطح و اندازه هستیم ؟! این سؤال را باید خود ، جوابگو باشیم نه اینکه از دهان همدیگر و یا از کتابی به خودمان تلقین و تحمیل کنیم . 📚 حرکت ، علی صفایی حائری ، ص 15
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
این پیام اول بود که هنوز اپلود نشده بود برای همین الان اپلود شد.
شبهه می‌کنند که ولی‌فقیه اختیارات تام دارد و می‌تواند مصوبات مجلس را رد کند یا بر دولت نظارت کند و ...، پس چه فرقی با اختیارات تام شاه دارد؟ پاسخ چیست؟
خودشان قوانینی در ذهن مصوب می‌کنند و سپس نسبت به آن اشکال کرده و شبهه پراکنی می‌کنند و سعی می‌کنند با تأسی به اثر اصل «مجاورت» در امر تبلیغ و القا، نام ولایت فقیه را مترادف با شاه بیاورند که سؤال یا شبهه‌ی آنها صرفاً جنبه سؤال یا شبهه نداشته نباشد، بلکه کار ضد تبلیغ خود را نیز انجام داده باشند. در اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یازده بند تحت عنوان وظایف و اختیارات رهبری مصوب شده که در هیچ کدام رد قوانین مصوب مجلس یا نظارت بر دولت وجود ندارد و هر کدام این امور به مرجعی ذیربط با تعریف وظایف واگذار شده است. البته در خصوص «نظارت» باید دقت داشت که دو تعریف وجود دارد: یکی نظارت خاص است که طبق قانون برای هر مقامی وجود دارد. به عنوان مثال: مجلس خبرگان به عملکرد رهبری نظارت دارد، مجلس شورای اسلامی یا سازمان بازرسی کل کشور و ...، هر کدام بر اساس حدود اختیارات و وظایف به عملکرد دولت در حُسن اجرای قوانین مصوب نظارت دارد، شورای نگهبان به قوانین مصوب نظارت دارد که با احکام شرع یا قانون اساسی مغایرت نداشته باشد...، و اصلاً نظارت بر عملکرد دولت، از وظایف رهبری نمی‌باشد. اما نظارت، یک معنای عام نیز دارد که در این معنا، کار و وظیفه همگان در همه امور است. از خواص مانند مراجع تقلید، فقها، مجتهدین، دانشمندان، حقوق‌دانان، اساتید و ... گرفته تا تک تک آحاد مردم، نه تنها می‌توانند، بلکه باید بر همه مراتب و امور کشور نظارت داشته باشند - که دارند. اما لازم است به نکات ذیل نیز توجه شود: الف - در هر نظامی (از خانواده گرفته تا یک کارخانه، شرکت، یا حتی یک تیم ورزشی ... تا یک کشور) باید فصل الخطابی وجود داشته باشد، وگرنه آن نظام بی سر و ته بوده و قطعاً از هم می‌پاشد. از این رو امروزه که جهان به هم مرتبط است و ناچار است به سوی یکپارچگی رود، فصل الخطاب‌های بین‌المللی نیز مانند سازمان‌ملل یا شورای امنیت قرار داده‌اند و برای شورای امنیت نیز فصل‌الخطابی چون «حق وتو» قرار داده‌اند. از این رو می‌توان به واژه فقهی چنین بیان داشت که هر نظامی و همگان، هم فقه (قانون) دارند و هم ولایت (رهبری نظام) و هم ولایت فقیه. منتهی مهم است که کدام فقه و کدام ولی فقیه؟ قوانین خدا حاکم و جاری شود (ولایت فقه اسلام) و بالاترین مقام آن «ولی فقیه» باشد، یا قوانین ساخت بشر بر بشر حاکم و جاری شود و بالاترین مقام آن نیز هر کس باشد که به هر طریقی توانست بر مسند قدرت بنشیند؟ ب – خوب است گرامیان با فصل الخطاب‌های نظام‌های مدعی دموکراسی نیز آشنا باشند: امریکا: در امریکا رئیس جمهور فصل الخطاب و صاحب ولایت است، لذا به غیر از ریاست بر قوه مجریه، اختیاراتی در عرصه قانون گذاری و مجلس نیز دارد، مانند: «رییس جمهور می‌تواند در پیام به کنگره خواستار قانون گذاری در موارد لازم گردد، و هم چنین حقّ وِتوی مصوّبات کنگره را نیز دارد. اگر کنگره‌ مصوبه‌ی خود را مجدداً با دو سوم آرای اعضای هریک از دو مجلس تصویب کند، این بار، رییس جمهور مکلف است قانون را توشیح و دستور را اجرا کند». *- رییس جمهور آمریکا «در مواقع اضطراری و در صورت پیدایش بحران‌ها اختیارات تامی دارد که می‌تواند شخصاً دستور دهد و کنگره و دیگر نهادها و وزارتخانه‌ها ملزم به اجرای آن هستند.» یعنی به جای لایحه، طرح و قانون، می‌تواند «شخصاً» قانونی را وضع کرده و دستور دهد که حتی کنگره ملزم به اجرای آن است؟!!! انگلیس: نظام انگلیس پادشاهی است و انگلیس کلاً از حقوق اساسی مدوّنی برخوردار نمی‌باشد(؟!) قوانین این کشور بر مبنای «پارلمانیسم» مصوب می‌گردد و بر اساس این مبنا «پارلمان انگلستان متشکل از مجلس لردها و مجلس عوام به همراه پادشاه یا ملکه انگلستان حاکمیت این کشور را برعهده گرفته و اداره می‌نماید.» *- و از اختیارات دیگر پادشاه یا ملکه انگلیس عبارت است از: *- عزل و نصب وزیران،انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و یا تعطیل پارلمان از اختیارات پادشاه است. *- انتصاب اعضای مجلس لردها که متشکل از حدوداً 926 لرد از شاهزادگان، اشراف و شخصیت‌های فرهنگی، علمی و بالاخره شخصیت‌های مذهبی است. *- عزل و نصب نخست وزیر، و به طور معمول، فردی را که حزب پیروز در انتخابات مجلس عوام این کشور بر می‌گزینند،به نخست وزیری منصوب می‌نماید، و عملاً در موارد بحرانی می‌تواند اقدام به عزل نخست وزیر این کشور نماید. آلمان: از اختیارات رئیس جمهور آلمان، متناسب با این بحث عبارتند از: *- عزل و نصب صدر اعظم. *- انحلال مجلس فدرال،در مواقعی که با اکثریت مطلق آرا، قادر به انتخاب صدر اعظم نگردد و رییس جمهوری صلاح را در انحلال مجلس فدرال تشخیص دهد. فرانسه: *- رییس جمهور می‌تواند با موافقت نخست وزیر، مجلسی ملی را به تشخیص خود منحل سازد. *- رییس جمهور می‌تواند پاره‌ای از امور، موارد را به آرای عمومی بگذارد. (یعنی خودش مجلس شود و از مردم در موردی رأی بگیرد). ج – با توجه به نمونه‌های فو
ق، معلوم می‌شود که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در خصوص اختیارات «ولایت، رهبری، فصل الخطاب یا هر چه نامش را بگذاریم»، هنوز نقص‌های بسیاری به تناسب قانون اساسی لیبرال دموکراسی‌ترین کشورهای جهان دارد. در قانون اساسی ما حتی راجع به اختیار عزل رئیس جمهور توسط رهبری آمده است: *- عزل رییس جمهور، با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکمِ دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم. البته لازم به ذکر است که «اختیارات ولی فقیه» در شرع مقدس منحصر به مفاد قانون اساسی نمی‌باشد، و قانون اساسی نیز چنین مطلبی را مدعی نیست، بلکه برای اختیارات و وظایف معینی حصر گذاشته است، یعنی جز ولی فقیه کسی نمی‌تواند دارای این اختیارات و وظایف باشد. از این رو امام خمینی (ره) در مورد اختیارات رهبری در قانون اساسی فرمودند: «آقایان برای این که خُب دیگر با این روشنفکرها مخالفت نکنند یک مقدار کوتاه آمدند. این که در قانون اساسی هست، این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه‌ی شؤون ولایت فقیه. و از ولایت فقیه به آن طوری که اسلام قرار داده است، هیچ کسی ضرر نمی‌بیند».
 وظایف ولایت فقیه دقیقاً چیست؟ آیا نظارت «علی وار» است؟ چرا مسئولین طبق نهج البلاغه مجازات نمی‌شوند و ...؟
بسیار لازم و ضروری است که همه آحاد ملت، چه آنان که خود را نه تنها موافق، بلکه به خاطر اعتقاد و باور راسخ به اسلام راستین پایبند، مطیع و حامی «ولایت فقیه» می‌دانند و چه آنان که نسبت به «ولایت فقیه» مخالف یا منتقد هستند و چه آنان که معمولاً فقط به منافع شخصی خود مشغول هستند و اصلاً نسبت به یک نظام سیاسی (هر چه که باشد) و اصول آن بی‌اطلاع هستند، حتماً و یقیناً در دو مقوله مطالعه‌ی بیشتری نمایند. مقوله‌ی اول «اصل ولایت و بالتبع ولایت فقیه» در اعتقادات و فقه اسلامی است و اصل دوم «قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ایران» می‌باشد. بی‌تردید اگر سطح اطلاع و آگاهی اذهان عمومی نسبت به این دو مقوله ارتقای بیشتری یابد، راه القای شبهه و ایجاد اعوجاج نیز مسدودتر می‌گردد و دشمنان نیز نمی‌توانند بر موج بی‌اطلاعی اذهان عمومی سوار شده و تا این حد ضد تبلیغ کنند که مثلاً اگر گوشت، مرغ یا گوجه فرنگی گران شد، ولایت فقیه را هدف بگیرند و یا از درک مردم از واژه «مطلقه» بر اساس مهفوم مصطلح در محاوره و عدم آگاهی به تعریف خاص این واژه در فقه، سوء استفاده کنند. اگر به مهندسی همین شبهه مذکور دقت شود، مشهود است که یک سؤال جدی را مطرح نموده، اما سعی دارد با شعارهایی که خودش نیز مفهوم آن را نمی‌داند، پاسخ مطلوب را پیشاپیش القا نماید. وگرنه در طرح سؤالی چون «وظایف ولی فقیه یا رهبری چیست»، این واژه‌ی «نظارت علی وار» یعنی چه؟ و از کی تا به حال نهج البلاغه یک کتاب فقهی و حقوقی شده است که مجرمین طبق آن مجازات شوند؟! باید دقت شود که هیچ کس مانند حضرت علی (ع) نمی‌تواند «علی‌وار» زندگی و حکومت کند. اما همان حضرت علی (ع) نیز اگر مردم و مسئولین «علی وار» نیاندیشیده و زندگی نکنند، خانه نشین می‌شود، یا در دوران حکومتش موفق به تحقق همه یا حتی بخش قابل توجهی از اهداف و برنامه‌هایش نمی‌گردد. فقط با یک موضع گیری عادلانه‌اش در قبال بیت المال، نه تنها یاران و همسنگران قدیمی و محکمش چون طلحه و زبیر از وی جدا می‌شوند، بلکه بزرگان را تحریک به جنگ داخلی کرده و قائله جنگ جمل را به راه می‌اندازند. پس «علی‌وار» بودن رهبر به تنهایی کفایت نمی‌نماید، اگر چه رهبر خود حضرت علی علیه‌السلام باشد. واقعاً اگر شخص پیامبر اکرم (ص) در رأس حکومت بودند، با کسانی که عمداً در اذهان عمومی ایجاد شبهات باطل کرده و به جنگ فرهنگی و تبلیغاتی با نظام و اصول نظام می‌پرداختند، چگونه رفتار می‌نمود؟ آیا غیر از این است که از ابوسفیان و امت جاهلش، به رغم آن همه کفر، ظلم و جنایت گذشتند و خانه‌ی او را برای تابعینش خانه امن اعلام نمودند تا زمینه برای ایجاد امنیت، ثبات نظام، به اسلام روی آوردن مردم مکه مهیاتر گردد، ولی از چند شاعر و تبلیغات‌چی علیه اسلام و نظام اسلام نگذشتند و آنها را مجازات نمودند؟! پس، یقین بدانید کسانی که این ادعاها را دارند، و حتی آن قدر نمی‌دانند که نهج البلاغه کتابی است که در آن برخی از بیانات و یا مکتوبات آن حضرت توسط مرحوم سید رضی (ره) جمع آوری شده است، نه کتاب فقه و حقوق اسلامی، حتی یک لحظه هم تحمل زندگی علی‌وار و عدل علی (ع) را نمی‌آوردند و حتماً به مقابله با او از طریق جنگ نرم و سخت می‌پرداختند. چنان چه اکنون نیز تحمل نمی‌آورند. وظایف ولایت فقیه: در هر حال به صورت خلاصه بیان می‌گردد که «ولایت فقیه»، همان «ولایت فقه اسلام»، یعنی قبول حاکمیت قوانین اسلامی، به جای قوانین من درآوردی شرق و غرب و التزام به آن است. بدیهی است هر نظامی، چه در قانون اساسی خود و چه در سایر قوانین مدنی، حقوقی و کیفری‌اش، از قوانینی برخوردار می‌باشد که منطبق با اصول و اهداف آن نظام است و اگر آن نظام احیاناً مردمی (دموکراسی واقعی) نیز باشد، این اصول و قوانین بر اساس خواست و رأی مردم حاکم می‌گردد. و در همه نظامات نیز رهبری و فصل الخطاب وجود دارد. در نظام جمهوری اسلامی ایران، «ولایت فقه اسلامی» پذیرفته شده است. لذا رهبری نظام نیز باید برعهده یک «فقیه» واجد شرایط باشد. و ولایت فقیه یکی از فقهایی است که از میان سایر فقها برای پذیرش این مسئولیت انتخاب و عهده دار می‌گردد. پس ولایت فقیه، مقوله‌ی جدیدی نیست، همان ولایتی است که همه فقها و مراجع از آن برخوردار بوده و هستند و تقلید از آنان بر کسی که خودش مجتهد نیست واجب بوده و هست. منتهی اگر نظام  اسلامی مستقر شد، ضرورت و امکان اجرای تمامی احکام اسلامی در مسائل متفاوت اجتماعی، از جمله، حکومت، قضا، اقتصاد، صلح، جنگ و ...، میسر و اجتناب ناپذیر می‌گردد. لذا ولایت آن فقیه نیز از محدوده‌ی احکام شخصی (نماز، طهارت، روزه و ...) گسترده‌تر می‌شود و اطاعت از احکام حکومتی وی، حتی بر فقها و مراجع نیز واجب می‌گردد. هر چند که نظر شخصی‌شان موافق آن نباشد. و باید دقت نمود که این التزام انحصار در فقه شیعی یا قوانین اسلامی ندارد، بلکه در هر نظامی قوانینی تدوین می‌شود که بسیاری با آن مخالف هستند،
اما همین که تصویب شد، همگان ملزم به رعایت آن می‌باشند و اگر تخلف کنند، جرم محسوب می‌گردد. با توجه به نکات فوق، دو مهم نیز روشن می‌شود: اول آن که «ولی فقیه» یکی از مسئولین اجرایی کشور، مانند رئیس جمهوری، وزیر، مدیر کل، شهردار و ... (که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از سوی مردم انتخاب می‌شوند) نبوده و عهده‌دار وظایف محوله به آنان نمی‌باشد.  و دوم آن که متناسب با وظایف محوله در فقه راجع به فقیه، مرجع، حاکم شرع (در جهان اسلام) و هم چنین وظایف بیان شده در قانون اساسی، وظایف و بالتبع اختیاراتی دارد. وظایف مندرج در قانون اساسی: در ذیل وظایف مندرج در بند 110 قانون اساسی ایفاد می‌گردد که البته باید توجه شود که هر کدام از این وظایف، گستره‌ی بسیار وسیع و نیز تعاریفی دارد. به عنوان مثال وقتی بیان می‌شود «‌نظارت‏ بر حسن‏ اجرای‏ سیاست‌های‏ كلی‏ نظام‏»، فرق دارد با نظارت به عملکرد مثلاً وزارت بازرگانی یا شهرداری‌ها. برای آنها نیز قوانین، چارچوب‌ها و سازمان‌هایی برخوردار از شرح وظایف وجود دارد. هر چند که اگر در سیستم اداره کشور نیز تصمیمی از سوی آنها اتخاذ شود که با «سیاست‌های کلی نظام» منافات یا مغایرت داشته باشد، رهبری وارد می‎شود. مانند: انرژی هسته‌ای. مفاد یازدگانه به شرح ذیل است: 1. تعیین‏ سیاست‌های كلی‏ نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏. 2. نظارت‏ بر حسن‏ اجرای‏ سیاست‌های‏ كلی‏ نظام‏. 3. فرمان‏ همه‏ پرسی‏. 4. فرماندهی‏ كل‏ نیروهای‏ مسلح‏. 5. اعلان جنگ‏ و صلح‏ و بسیج‏ نیروها‏. 6. نصب‏ و عزل‏ و قبول‏ استعفای‏: الف: فقهای‏ شورای‏ نگهبان‏. ب: عالی‌ترین‏ مقام‏ قوه‌ی‏ قضاییه‏. ج: رییس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏. د: رییس‏ ستاد مشترك‏. ه: فرمانده‌ی‏ كل‏ سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامی‏. و: فرماندهان‏ عالی‏ نیروهای‏ نظامی‏ و انتظامی‏. 7. حل‏ اختلاف‏ و تنظیم‏ روابط قوای‏ سه‏‌گانه‏. 8. حل‏ معضلات‏ نظام‏ كه‏ از طرق‏ عادی‏ قابل‏ حل‏ نیست‏، از طریق‏ مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏. 9. امضا حكم‏ ریاست‏ جمهوری‏ پس‏ از انتخاب‏ مردم‏ صلاحیت‏ داوطلبان‏ ریاست‏ جمهوری‏ از جهت‏ دارا بودن‏ شرایطی‏ كه‏ در این‏ قانون‏ می‌آید، باید قبل‏ از انتخابات‏ به‏ تایید شورای‏ نگهبان‏ و در دوره‏ اول‏ به‏ تایید رهبری‏ برسد. 10. عزل‏ رییس‏ جمهور با در نظر گرفتن‏ مصالح‏ كشور پس‏ از حكم‏ دیوان‏ عالی‏ كشور به‏ تخلف‏ وی‏ از وظایف‏ قانونی‏، یا رای‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ به‏ عدم‏ كفایت‏ وی‏ . 11. عفو یا تخفیف‏ مجازات‏ محكومین‏ در حدود موازین‏ اسلامی‏ پس‏ از پیشنهاد رییس‏ قوه‌ی‏ قضاییه‏. رهبر می‏تواند بعضی‏ از وظایف‏ و اختیارات‏ خود را به‏ شخص‏ دیگری‏ تفویض‏ كند. امام خامنه ای – 24/7/1390 «... در واقع رهبرى، يك مديريت كلان ارزشى است. همين طور كه اشاره كردم، گاهى اوقات فشارها، مضيقه‌ها و ضرورتها، مديريتهاى گوناگون را به بعضى از انعطافهاى غير لازم يا غير جائز وادار ميكند؛ رهبرى بايستى مراقب باشد، نگذارد چنين اتفاقى بيفتد. اين مسئوليتِ بسيار سنگينى است. اين مسئوليت، مسئوليت اجرائى نيست؛ دخالت در كارها هم نيست. حالا بعضى‌ها دوست ميدارند همين طور بگويند؛ فلان تصميمها بدون نظر رهبرى گرفته نميشود. نه، اينطور نيست. مسئولين در بخشهاى مختلف، مسئوليتهاى مشخصى دارند. در بخش اقتصادى، در بخش سياسى، در بخش ديپلماسى، نمايندگان مجلس در بخشهاى خودشان، مسئولان قوه‌ى قضائيه در بخش خودشان، مسئوليتهاى مشخصى دارند. در همه‌ى اينها رهبرى نه ميتواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادر است دخالت كند؛ اصلاً امكان ندارد. خيلى از تصميم‌هاى اقتصادى ممكن است گرفته شود، رهبرى قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی‌كند؛ مسئولينى دارد، مسئولينش بايد عمل كنند. بله، آنجائى كه اتخاذ يك سياستى منتهى خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبرى مسئوليت پيدا ميكند. در تصميم و عملِ رهبرى بايد عقلانيت در خدمت اصول قرار بگيرد، واقع‌بينى در خدمت آرمان‌گرائى‌ها قرار بگيرد.»
چرا رهبری اقدامی در جهت مبارزه با فساد در قوه ی قضاییه انجام نمی‌دهند؟ این را می‌پرسم، چون رئیس این قوه مستقیم توسط ایشان انتخاب می‌شود.
انبیا و امامان علیهم السلام، همگی به صورت مستقیم، از ناحیه‌ی خداوند متعال انتخاب و منصوب می‌گردند و همگی معصوم نیز هستند، اما چه بسا امت‌شان "بنی‌اسرائیل"، "خوارج" یا "کوفی" شوند. ●- حالا قوه‌ی قضاییه، به دلایلی مورد حمله است؛ لذا از اینجا شروع کرده‌اند و بعد به مابقی دستگاه‌ها حمله می‌کنند و البته هدف نهایی آنها نیز "رهبری" می‌باشد. وگرنه متأسفانه فساد و از جمله فساد اقتصادی و بدتر از آن "نفوذ"، در جاهای دیگر نیز مشهود است؛ و تذکرات علنی مقام معظم رهبری نیز به خاطر اطلاع، هوشیاری و بصیرت عموم مردم است، وگرنه به خودشان و به صورت خصوصی، بسیار متذکر شده‌اند. ●- کار رهبری در انتصاب، این است که رییس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعه‌ای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با او نیست. بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعه‌‌ی تحت پوششی مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است. این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رییس صدا و سیما را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران، فیلم‌نامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و ... را نیز ایشان انتخاب کنند! یا چون رییس بنیاد مستضعفان را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارمندان را خودشان تحت نظر داشته باشند و عملیات اجرایی در معاملات و نقل و انتقال املاک و ... را نیز خودشان انجام دهند. یا چون فرماندهان ارشد ارتش و سپاه را ایشان منصوب می‌کنند، تمامی امور اجرایی را نیز خودشان انجام دهند ... و یا آن که دست کم، نواقص موجود را خودشان برطرف کنند (یعنی همان امور اجرایی). ●- مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی مجلس، قوه قضاییه، قوه مجریه و ...، همه و همه بازوهای رهبری هستند، حال چه مستقیم منصوب گردند و چه به واسطه‌ی انتخاب مردم در جایگاهی قرار گیرند؛ بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمی‌تواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد. ●- به عنوان مثال: تبیین سیاست‌های کلی نظام، بر عهده‌ی رهبری می‌باشد. خب سند چشم انداز بیست ساله کشور تدوین شد، به مجمع تشخیص مصلحت فرستاده شد تا نقطه‌نظرات اعلام گردد و بالاخره در سال 1389 به تمامی قوا و دستگاه‌ها ابلاغ گردید. حال اگر بیشتر دستگاه‌ها اعلام می‌کنند که از سند چشم‌انداز عقب هستیم، یعنی ضعف مجلس و دولت و نهادها؛ حالا رهبری چه کند؟ همه را برکنار نماید و خودش انجام دهد؟! ●- گاهی مدیریت‌ها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعیف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود قوانین است، یا ضعف برنامه‌ریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه! حال رهبری چه کند؟!