eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
783 ویدیو
244 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
حیف که خودتون رو خرج مطالعه نمیکنید.عمل کردن پیشکش.خودتون اگاه بشید حداقل
⛔️ شبهه: ⛔️ کم کم جهانیان دارند به بلایی که سرمردم ایران وپادشاه آن آوردند اقرار میکنند! ولی خیلی هاهنوز درخواب زمستانی به سر میبرند و سکوت کردند! انتشار کتاب ضدایرانی «سقوط بهشت» درباره واپسین روزهای سلطنت پهلوی/ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ انتشار کتاب ضدایرانی «سقوط بهشت» درباره واپسین روزهای سلطنت پهلوی/حکومت‌های سکولار حامی آزادی زنان؟ شنبه 16 مرداد 1395 ساعت 00:41 نیویورک تایمز در نقدی بر کتاب سقوط بهشت، برخی مطالب آن را دور از واقعیت‌ دانست که نگاهی تک‌بُعدی به رودیدادهای زمان پیروزی انقلاب اسلامی دارد. تصویر انتشار کتاب ضدایرانی «سقوط بهشت» درباره واپسین روزهای سلطنت پهلوی/حکومت‌های سکولار حامی آزادی زنان؟ به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با انتشار مطلبی در پایگاه اینترنتی خود نوشت: «اقدامات محمدرضا [شاه معدوم ایران] برای سکولارسازی و تلاش‌هایش برای [به‌اصطلاح] آزادی زنان سنتی و مذهبی این کشور، که به‌منظور تحقق رویای وی برای مدرن‌سازی ایران صورت گرفت، باعث قدرت گرفتن اقلیت زنان سکولار این کشور شد. همچنین، در نتیجه اقدامات محمدرضا شاه تا پیش از سال 1978 (1357) حدود یک‌سوم کل دانشجویان این کشور را زنان تشکیل می‌دادند.» نگارنده گزارش سپس می‌افزاید: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، این روند متوقف شد؛ اما طولی نکشید که با رشد نرخ سوادآموزی در میان زنان این کشور، شمار دانشجویان زن دانشگاه‌ها و سهم مشارکت زنان در فعالیت‌های اجتماعی به‌طور چشمگیری افزایش یافت. زنان ایرانی در طول تنها چند سال به آزادی‌هایی دست یافتند که هرگز در زمان سلطنت محمدرضا تجربه نکرده بودند. در ادامه گزارش آمده است: علی‌رغم وجود این تجربه به عنوان شاهدی زنده، هنوز هم دیدگاه غالب درخصوص منطقه خاورمیانه این است که حکومت‌های سکولار این منطقه آزادی بیشتری به زنان اعطا می‌کنند. «اندرو اسکات کوپر» با انتشار کتاب جدیدش «سقوط بهشت: پهلوی‌ها و آخرین روزهای شاهنشاهی ایران»، سعی در اصلاح این دیدگاه تک‌بُعدی رایج در غرب درخصوص شاه [معدوم] دارد. با این وجود، وی با عنوانی که برای کتابش انتخاب کرده است، خیلی زود دستش را رو می‌کند. کوپر تنها بر رویدادهایی که وی به‌اصطلاح «بهشتی» می‌خواند تمرکز کرده و مسائلی از جمله تنفر شدید محمدرضا شاه نسبت به اعتراضات -ولو مسالمت‌آمیز- به سیاست‌های رژیم پهلوی و همچنین رنجش وی از آمریکایی‌ها بدلیل حوادث سال 1953 میلادی (1332 هجری شمسی) را نادیده می‌گیرد. در حالی که این عوامل منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد. نگارنده گزارش سپس می‌افزاید: بزرگترین مشکل کوپر انعطاف‌ناپذیری و دشمنیش با دین [مبین] اسلام است. وی نیز مانند دیگر نویسندگان سکولار به نقش دین در پیروزی انقلاب اسلامی آنطور که باید نپرداخته است. کوپر تلاش می‌کند خوانندگانش را متقاعد کند تصویری که پیش از این در ذهنشان از محمدرضا شاه به عنوان پادشاهی مستبد و سرکوبگر ساخته‌اند، تغییر دهند و وی را آنطور که این نویسنده معرفی می‌کند، تجسم کنند
⛔️ شبهه: ⛔️ تلگراف آیت الله خمینی به شاه در 17 مهر 1341 پس از اهدای تحیت و دعا، به ‏طوری که در روزنامه ‏ها منتشر است، دولت در انجمن‏های ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی ‏دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زن‏ها حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه‏ های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.» الداعی روح الله الموسوی الخمینی ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 💠 اول: اقدامات و عملکرد امام خمینی (ره) در سال‌های پس از انقلاب در رابطه با زنان، نشان می‌دهد آنچه ایشان با آن مخالفت می‌کرد اعتراضی بود به 👈عملکرد حکومت، نه 👈 نفس حقوق زنان. امام (ره) مخالف حضور زنان در برنامه های ضددینی حکومت شاه بود و انجام حرکتی بودند که منجر به تقویت نظام دیکتاتوری می‌شد. ولی اصل حضور و مشارکت زنان از نظر ایشان بلااشکال و حتی ضروری بوده است. 💠 دوم: امام ( ره) در اوایل نهضت خویش قبل از سال 42، مخالفت آشکار خود را علاوه بر مخالفت با کشاندن زنان به پای صندوق های رای، با دیگر اقدامات شاه در سواستفاده ابزاری از زنان همچون 👈به سربازی بردن دختران نیز ابراز کردند. امام این مخالفت را ابتدا (قبل از حمله به مدرسه فیضیه و نیز قیام 15 خرداد 42) با زبان نرم تر و سپس با زبان هشدارآمیزتری بیان کردند. 💠 سوم. در جامعه ای که حق رای حتی برای مردان نیز یک موضوع بود، اعطای حق رای به زنان، صرفا امری تبلیغاتی و در راستای حضور هر چه بیشتر زنان در دستگاه آلوده شاهنشاهی بود. وقتی نحوه آشنایی شاه ایران با ملکه، مراجعه فرح برای تن فروشی به داماد شاه بود، و در واقع، فرح، تقدیمی !!! اردشیر زاهدی به شاه بود، 😰😞 وضع زن در آن دوران روشن تر میشود. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، خاطرات ارتشبد سابق حسين فردوست، ص 211)
🌟از وقتی دور برم را شناختم، دیدم تنها کشوری که جرات کرده روبروی قلدر هفت تیرکش، دنیا بایستد 🇮🇷 است! 🌟من خوشحالم که ایرانی هستم، نه به خاطر ، که نمیشناسمش. حتی اگر استوانه صلحش را اولین سند بدانند، چه کنم املم و اعتمادی به مترجم های اشرف پهلوی ندارم!😶 را که شناختم خوشحال شدم، که هر چند بار بخواهم، میتوانم وصیت نامه اش را بخوانم و حقوق انسان ها از هر رنگ و نژاد و قومی را در آن ببینم. 🌟خوشحالم که ایرانی‌ام، اما پادشاهان و کشورگشایان هویت من نیستند.☹️بخاطر اما میبالم به خودم. که با آن لبخند مشهور و نگاه همیشه کم اعتنا به دوربینش، فرزندان استعمار را به بازی گرفته! و امید مظلومان منطقه از چنگال وحشیان داعشی و اسرائیلی✡ است. 🌟خوشحالم که ایرانی ام و در مرکز تشیع بدنیا آمده و زندگی کرده ام، اما نژادپرست نیستم و همه انسانها را برابر میدانم.👨‍❤️‍👨 من دفاع از خاک و ناموس را با پرستش وطن و نژادپرستی اشتباه نمی گیرم. و هر جا مظلومی هست، با دست و دل و زبانم یاری اش خواهم کرد.🤗 🌟 من به کاخ نمی‌بالم که اگر بدرد بخور بود به درد سازنده اش میخورد تا آخر عمری در تیمارستان های در به در نشود، به افتخار میکنم که جذبه نداشته اش دست و پای وزیر خارجه را سست کرده بود. 😊 💠 میگویند باش، 🤐و من میگویم آنست که به یاد قلمرو کوروش کبیر شب را صبح کنی و به گردن بیاندازی، تا حقارتی را که در دلت انداخته فراموش کنی! 🔻توهم یعنی فکر کنی برای احقاق حقوق ملتها تشکیل شده. 😞 🔻توهم یعنی آنکه فکر کنی وجود خارجی دارد. که فکر کنی مشکل با ایران ساختن بمب بوده! 🔻توهم آنست که بیاندیشی دنیا قانونی عادلانه دارد. من هر چه از این واقع بین ها دیدم توهم بود. 🔻توهم آن است که بگویی گفتگوی تمدنها، و از موشکهای شان زهله بترکانی. 🔻توهم آن است که با الفاظ فریبنده، سر مشتی احمق مدرن را گول بمالی. بگویی: 👈نه به موشک! اما روشنفکرمابهای هرهری نفهمند منظورت این است: نه به .👌😞 🔻 توهم آن است که دم از رابطه با دنیا بزنی، اما مقصود اصلی ات، واردات پفک نمکی و گوجه فرنگی و تعطیلی رابطه با کارخانه های کشور خودت باشد.😟 💠 من دیدم که با دست خالی صدام را گور به گور کردیم، و دیدم که شن های طبس را دفن کرد. دیدم که مرگ بر شاه، شاه را کشت، دیدم که روز قدس را از پیروزی در جنگ شش روزه کشانده به شکست در جنگ بیست و دو روزه! 🌟من افتخار می‌کنم که ایرانی‌ام بخاطر آنکه رهبرم دیپلمات نیست، ✌ است و خودش هزینه داده پای انقلابی بودنش. 🌟من افتخار میکنم رهبرم دفاع از مظلومان را از ترس ظالمان ترک نکرده است، که بیست و هفت سال است انقلابی ✌رهبری کرده. 🌟من یک انقلابی ام نه کشته مرده این جناح و آن جناح. و انقلابی بودنم را با همان چرتکه خنده دار واقع گرایان هم حساب میکنم. توهم واقع گرایی ندارم. به خدا اما ایمان دارم. 🌟 خدا را شکر که مسلمانم، شیعه ام، ایرانی ام، که در عصر روح الله متولد شدم و خدا را شکر که سرباز رهبرم هستم.
⛔️ شبهه: ⛔️ اظهارات جنجالی جعفر والی هرگز خودم را به خاطر بازی در سریال معمای شاه نمیبخشم! از دروغ بدم می آید. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ در پی طرح اظهارات از سوی این بازیگر که در معمای شاه نقش «روح الله خالقی» را ایفاء می کرده، «علی لدنی» تهیه کننده این سریال با ارائه توضیح هایی درباره این سخنان گفت: «طرح چنین اظهاراتی از سوی این بازیگر و تخطئه سریالی که گروهی از هنرمندان مختلف در ساخت آن حضور دارند، مایه تاسف است. این مطالب در شرایطی عنوان می شود که سازندگان سریال بیشترین همکاری را با او داشته و حتی در مواقعی که آقای جعفرخان والی قادر به حفظ کردن دیالوگ ها نبودند و کار ضبط سریال به برداشت های طولانی و مختلف می انجامید، گروه سازنده با صبر و بردباری فراوان این وضعیت را تحمل کرده و با همراهی مسوولانه سعی کرده اند خللی به نقش وی وارد نشود. حالا مشخص نیست چرا ایشان چنین اظهاراتی را درباره سریال بیان کرده اند.» لدنی با بیان این مطلب که «به واسطه حضور این هنرمند، ما دردسرهای فراوانی را متحمل شدیم اما از حضور ایشان در سریال پشیمان نیستیم» گفت: «به احترام این هنرمند، گروه سازنده برداشت های بالا را صبورانه تحمل کردند و حتی از مقطعی به بعد با وجود اندک بودن تعداد سکانس های این بازیگر از فیلم نامه چشم پوشی کرده و بیان دیالوگ ها را به عهده خود وی گذاشتند. شاید به دلیل این حواشی و مسائل است که روح استاد این روزها از حضور در معمای شاه آزرده است و با چنین اظهار نظرهایی کل فعالیت یک گروه را زیر سوال می برند.» لدنی در ادامه با اشاره به بخش دیگری از اظهارات والی که در آن با ذکر قسم جلاله «والله» عنوان کرده: «آن دوران این‌طور نبود که این سریال روایت می‌کند» گفت: «بازیگری در کسوت و پیشینۀ جعفر والی قاعدتا باید پیش از حضور در اثری، فیلم نامه آن را مطالعه کنند. اگر در مورد معمای شاه فیلم نامه ای که به ایشان داده شده را مطالعه نکرده باشند، اشکالی حرفه ای و جدی به وی وارد است. اگر هم مطالعه کرده اند و سپس نقش را قبول کرده اند؛ دیگر طرح چنین مطالبی چه موضوعیتی دارد؟!» شکرخدا هم شواهد نشان می دهد آنچه که ساخته شده با آنچه که نگاشته شده عیناً تطابق دارد. لدنی درباره بخش دیگر سخنان والی که با ارجاع به آن زمان گفته وضعیت دوران پهلوی شبیه آنچه معمای شاه نشان می دهد نبوده گفت: «زندگی کردن افراد در یک دوره خاص دلیلی بر اطلاع از همه جزئیات و زوایای تاریخی یک دوره نیست. حضور ایشان در آن دورۀ تاریخی که سند تاریخی به حساب نمی آید. آیا جعفر والی در لایه های پنهان آن مقطع تاریخی حضور داشته است؟ آیا به دربار، ساواک و نسخت وزیری رفت و آمده داشته است؟ آیا با نمایندگان قدرت های خارجی آن دوره ارتباط داشته اند؟ از نظر ایشان کدام بخش از سریال خلاف واقع است؟ آیا رویدادهایی مانند: بحران نان، وقایع سی تیر، بیست و هشت مرداد و... زاییده تخیل سازندگان سریال بوده یا در عالم واقعیت رخ داده است؟ اساسا کدام بخش از سریال از نظر استاد والی با واقعیت تاریخی متناقض است که ما درخصوص آن تامل کنیم؟» لازم به ذکر است این مجموعه تخت نظر مورخین معتبر کشور به رشتۀ تحریر در آمده که صد البته نمی تواند نگاه شخصی نویسندۀ اثر در محتوای تاریخی سریال حاکم باشد. مورخینی که هر کدام ده ها تألیف داشته که برخی از آن در دانشگاه ها تدریس می شود. صرف نظر از کار پژوهشی 5600 نسخه سند از ساواک، نخست وزیر، وزارت دربار و غیره در اختیار پروژه قرار داده شده که نمی توان آن را انکار کرد و فجایع رخ دادۀ عصر پهلوی را نادیده گرفت. لدنی در پایان با ابراز تاسف بابت پاسخ نامناسبی که جعفر والی به رفتار مهربانانه گروه سازنده داده اند گفت: «گروه سازنده معمای شاه با والی مانند یک پدر رفتار کردند. ایشان حتی تا آخرین لحظات همکاری با سریال نیز از حضور در جمع سازندگان سریال ابراز رضایت می کردند که فیلم ضبط شدۀ آن از آخرین روز خداحافظی ایشان به عنوان پشت صحنه موجود است. استاد عزیز آخر یک بام و دو هوا برخورد کردن در شأن مقام شما نیست.» در آخر معروض می دارم، آقای والی عزیز و گرامی حضورتان در پروژه معمای شاه برای کل عوامل افتخاری بوده و همچنان جنابعالی را جزء گروه و عوامل معمای شاه می دانیم ولی متاسفانه برخی شما را برای رسیدن به مقاصد خودشان دستاویز قراردادند تا به نیت های سیاسی خودشان نزدیک شوند و از چهره فرهنگی شما برخی نیات سیاسی را تحقق بخشند. امید است با توکل به خداوند منان شاهد هنرنمایی دیگر از شما استاد گرانقدر سینما، تئاتر و تلویزیون باشیم. منبع:صابر نیوز
⛔️ شبهه: ⛔️ ﻫـﻨﮕـﺎﻣﯽ ﮐﻪ رضا شاه به ایران آمد ؛ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺷﺖ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ روسیه ٫ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼِ ﮔﯿﻼﻥ٬ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺋﯿﺲ ‌جمهور ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﯽﮐﺮﺩ... ﺩﺭ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﻣﺮﮐﺰﯼ، ﺍﻣﯿﺮ ﻣﻮﯾﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﮐﻮﻫﯽ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ... ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ در دست ﺩﻭ ﻃﺎیفه ﺗﺮﮐﻤﻦ ﺑﻮﺩ. (خلاصه شده) ✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅ متن شایعه مملو از دروغ و تحریفات روشن تاریخی است که صرفا با هدف تطهیر چهره سیاه رضاخان در ذهن ایرانیان، ساخته و پرداخته شده. واقعیت متن بدینصورت است: ❎ وقتی اومدم👇👇 🚫می‌خواستم قاجار رو که ضدانگلیسی شده بود از میان بردارم و حکومت جمهوری برپا کنم، البته خود خودم که نه. ها بهم دیکته میکردند. اول از همه دخل میرزا کوچک خان را آوردم که بخاطر مبارزه علیه بشدت بین مردم ایران محبوبیت داشت، با حمایت تسلیحاتی انگلیس تونستم همه شونو بکشم ! حتی اونایی که خودشونو تسلیم کرده بودند؛ کشتم.(1) 😔 امثال شیخ خزعل که منافع انگلیسیارو تامین میکرد نذاشتن سرکوب کنم.(2) پیش خودمون بمونه بعضیا، سرکوبی یاغی های معروف دوران 😳(ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ ﺳﺮﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﻮﭺﻫﺎ) و دوران احمدشاه (نایب حسین کاشی) هم به اسم من زدند بلکه کارنامه ام درخشان بشه (3)😰 ✔️آخه اگه عرضه داشتم کشورو انقدر سروسامون بدم که 20سال بعدش،یه شبه با اردنگی انگلیسیا بیرون نمیرفتم خب😠 🚫لغو کاپیتولاسیون هم به اسم خودم تموم کردم . بعد ازباطل شدن همه قراردادهای دوران قاجار رسما لغو کاپیتولاسیون رو اعلام کردم البته ابلاغیه هایی به سفارتخانه‌های اروپایی فرستادم و در آن حقوق ویژه و مزایاشونو محترم شمردم. خواستم مطمئن بشن لغو کاپیتولاسیون، صرفا جنبه تبلیغ وجهه ضداستعماری برای خودم بوده !(4) 🚫برای احداث بانک ملی هم ناچارشدم 250هزار لیره (یک سی‌ام بودجه‌ کل مملکت) را بعنوان خسارت به انگلیسیا بپردازم تا بتونم امتیاز چاپ و نشر اسکناس را بگیرم. (5) 🚫 عشایر را اجبارا اسکان دادم بخاطر همین وقتی متفقین حمله کردند، هیشکی نبود که جلوشون بجنگه.(6)🤐 🚫 سواد ⁉️ منظور از سوادآموزی، آموزش 2 سال خواندن و نوشتن هست نه اینکه دیپلم و لیسانس و دکترا به ملت بدیم. 😉 شروعش هم از دوره قاجار بود. اما خوشحالم همشو به اسم من میزنین! میدونید اونقدر من و پسرم به فرهنگ شما خدمت کردیم که وقتی محمدرضا را بیرون کردید، یعنی در طول 57 سال سلطنت ما، 70 درصد مردم همچنان بی سوات بودند.(7)😢 🚫 توی این کشور، انقدر نویسنده و شاعر و روزنامه نگار سرشناس و 8000 نفر از مردم عادی را کشتم. دیگه کسی جرات نداشت علیه من جیک بزنه. تازه اون علی اکبر داور که ثبت اسنادو راه انداخت هم دخلشو آوردم.😎 🚫 قیام مردم در مسجد گوهرشاد را سرکوب کردم به سربازانم فرمان دادم مردمی که در خانه خدا در پناه امام رضا(ع) جمع شده بودند، محاصره و تیرباران کنند. 🔫🔫در حالیکه درهای مسجد به روی مردم بسته شده بود و امکان خارج شدن از مسجد را نداشتند. (امام رضایی بودن اصن یعنی همین)😔 🚫 من مث شاهان بی لیاقت قاجار حرمسرا نداشتم اما شهوت و عطش عجیبی به ملک و زمین داشتم. 10درصد کل زمینهای ایران را به نام خود داشتم! و 44 هزار سند مالکیت به اسم خودم صادر کرده بودم. 😐 حتی گاهی می دیدی کل یک روستا به نام من بود! 😋 بیشتر این زمینها رو از مردم بینوا به زور میگرفتم، و وای به حال کسی که در مقابل خواسته من مقاومت میکرد.(8) 🚫ضمنا کی گفته من تریاکی نبودم،حرفه ای میکشیدم!(9) تازه بخاطر سود سرشارش، خرید و فروش تریاکو به دولت منتقل کردم. شعبه های فروش و مصرف تریاک و شیره راه انداختیم.(10) غلامرضا، محمودرضا و اشرف هم صدها هكتار زمین‌ داشتن كه فقط توش خشخاش كشت میشد! (11)😐 🚫 بیمه؟ شهرنشینی؟ آبادانی؟ در آمارهای سرشماری سال ۱۳۵۵، (یعنی بعد از سالها حکومت پدر و پسر) از 3میلیون مسکن روستایی، 2 میلیون و 300 هزار واحد مسکونی لوله کشی آب نداشتند. بقیه پیشرفتها را از روی همین یه قلم، ببینید. (12)
❎ روزی که رفتم 👇👇 کشورم کامل به اشغال متفقین درآمده بود.😞 کشورم رو به دست ولیعهد عیاش 22 ساله رها کردم ریشه کنی مالاریا و تراخم و بقیه مریضیا را برای بعدازانقلاب تون گذاشتم . (14) دختری مثل اشرف براتون به یادگار گذاشتم که برای فساد و بی بندو باری و قاچاق مواد مخدر، سرآمد همه مردان بوالهوس و فاسد روزگار بود.☹️ سیاست مذهب زدایی من ریشه دوانده بود. چون اصالت اسلامی برای من غیر قابل تحمل بود ما باید هویت ایرانی خود را در قالب فرهنگ غرب حفظ می کردیم پوشش مردان را تغییر دادم و حجاب از سر زنان برداشتم و تخم بی حیایی در نهاد جامعه آنچنان پاشیدم که سالهای بعد با اندک نم و رطوبتی به بار می نشیند!! 👆👆 ✍ منابع شایعه رضاشاه وقتی آمد و وقتی رفت👇👇: 1.http://yon.ir/6tEV 2. http://yon.ir/aJMy و http://yon.ir/pnn6 3. http://yon.ir/x4yu و http://yon.ir/o6LA 4. http://yon.ir/db0d 5. http://yon.ir/Elv5 6. http://yon.ir/aHbc 7. آبراهیمیان، ایران بین دو انقلاب، ص 549 8. http://yon.ir/7vRm و http://yon.ir/e883 9.علی مردانی، مواد مخدر و رژیم پهلوی، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 25 ،1388، ص 144 و فرودست، 1370، ج1، ص 72 10. سازمان اسناد بهارستان، ش سند: 09278-02 و کوهی کرمانی، 1324: ج 1، ص 73 11. مفاسد خاندان پهلوی - شهلا بختیاری – تهران – مرکز اسناد انقلاب اسلامی - آذر 1384 *.برادران شاه - احمد پیرانی - چاپ اول ـ تهران ـ نشر به آفرین ـ 1382 12. http://yon.ir/odaH 13. http://yon.ir/6hIP 14. http://yon.ir/8tyT
⛔️ شبهه: ⛔️ ميخواست اسلام را نابود كند! ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ فرح پهلوی: محمدرضا گفت من هیچ اعتقادی به اسلام ندارم ✅ تحکیم يک حکومت لائيک در پايگاه اصلي تشيع دولت های آمريکا وانگلیس بابه قدرت رساندن محمدرضاپهلوي،درپي آن بودندتادرايران،يعني پايگاه اصلي مذهب تشيع،يک حکومت غيرمذهبي(یابه عبارت بهتر،ضدمذهبی)راکه ادامه حکومت رضاخان باشد،مسلط سازنددرپناه آن بتوانندبه راحتي منابع ثروت خدادادي اين کشورراغارت کرده،نفوذوسلطه خودرادرکل منطقه خليج‌ فارس وخاورميانه گسترش دهند. محمدرضاپهلوي فرزنديک ديکتاتورفاسد،ضداسلام ودست‌ ‌نشانده ومزدوربيگانگان بود. تاج‌الملوک آيرملو(همسراول رضاشاه)درخاطرات خودراجع به برخي ويژگي‌هاي رضاخان مي‌گويد: "رضااوايل تظاهربه دين‌داري مي‌کرد،امابعدهاازدين و مذهب اسلام رويگردان شدومي‌گفت اسلام دين اعراب باديه‌نشين است،چه دخلي داردبه ايراني‌ها؟!" شاهپورغلامرضاپهلوي نيزدرموردرضاخان مي‌گويد: " پدرم مي‌گفت اسلام دين عرب‌هاي وحشي است وربطي به ايرانيان نداردوتاوقتي ايراني‌هادست ازاسلام برندارند،تحت قيموميت اعراب قراردارندو اگرمامي‌خواهيم ازاثرات و آلودگي حمله اعراب خود راپاک کنيم،بايدازدين آنهادست برداريم ...اين حرف‌هاراافرادي مانند[محمد علي]فروغي و[احمد]کسروي به پدرم آموزش مي‌دادند." شاهپورغلامرضادرجای دیگرمي‌گويد: "پدرم ازاين که مردم ايران مسلمان هستند،هميشه ناخشنودبوداماقدرت مقابله با آنهارانداشت.پدرم به افتخارات گذشته ايران مي‌انديشيدواگرماجراي شوم شهريور 1320 پيش نمي‌آمدو ايران اشغال نمي‌شد و فرصت ومجال کافي مي‌يافت،بساط اسلام رااز اين کشورجمع مي‌کردوحوزه‌هاي علميه راکه آخوندتربيت مي‌کنند،نابودمي‌ساخت." تاج الملوک آیرملو نیز می‌گوید : " رضا در مورد عزاداري امام حسين مي‌گفت من نمي‌فهمم چرا مردم براي عرب‌ها عزاداري مي‌کنند؟! بعد هم که رضا به ترکيه رفت و اوضاع آنجا را ديد، دستور داد که در ايران هم کشف حجاب شود و زن‌ها چادر مشکي سر نکنند. البته آخوند‌هابارضا ازدرمخالفت درآمدندورضاهم دستورضرب و شتم آنهاراصادرکردتا آنهاگوشمالي ببينندودرکارهاي حکومتي دخالت نکنند." محمدرضاپهلوی نيزهمچون پدرش تلاش بسياري کردتا اسلام رادراين کشورنابودکندوحکومتي غيرمذهبي رابرمردم مسلمان ايران تحميل کند. فرح پهلوي نیزدرموردشوهرش(محمدرضا)چنين مي‌گويد: "محمدرضامي‌گفت من هيچ اعتقادي به اسلام ندارم. اسلام دين اعراب بدوي است.بنابراين وقتي چيزي راقبول ندارم،چرابايدبه دروغ خودراطرفدار آن نشان بدهم؟ ...وقتي تاريخ ايران ازتاريخ هجري شمسي به تاريخ شاهنشاهي تغييرداده شد،محمدرضا نفس راحتي کشيدوگفت خوشبختانه موفق شديم تاريخ اعراب وحشي و بيابان گردرابه زباله‌دان تاريخ بيندازيم واميدوارم يک روز ازدست دين آنها هم راحت شويم ... همسرفقيدم،آدم روشنفکرو دانائي بودوبه هيچ‌وجه خرافات وباورهاي مذهبي راقبول نداشت.اوبابسياري از اعتقادات ديني مخالف بودو آنهارا ساخته ذهن بيماربشر مي‌دانست. به‌ويژه با اعتقادات شيعه مخالف بودامانمي‌توانست دربرابرآن موضع‌گيري کند زيرا از بازي‌هاي جالب تاريخ اين بود که يک نفر آدم بي اعتقاد به مباني اسلام و مذهب شيعه، حالا پادشاه تنها کشور شيعه جهان بود! ... هويدا بارها و بارها محمدرضا را تشويق کرد تا بنيان‌هاي مذهبي اسلام را در ايران سست کند و معتقد بود اسلام، دين تازيان است و ايرانيان نبايد از دين تازيان پيروي کنند." فرح در جاي ديگري به مجري راديوي 24 ساعته لس‌آنجلس گفت: "شاه اعتقادات مذهبي نداشت و به‌خصوص در اين سال‌هاي آخر حکومتش که مرتب مورد مدح و چاپلوسي قرار مي‌گرفت، به شدت بي دين شده بود و حتي بدش نمي‌آمد که توصيه هويدا مبني بر لغو رسمي بودن دين اسلام در کشور و ترويج فرقه بهائيت را به کار بندد ، اما از مردم به شدت مي‌ترسيد و وحشت داشت که مردم عليه او دست به شورش بزنند. به همين خاطر از هويدا خواست تا در خفا وسيله رشد بهائيان را فراهم کند اما به‌طور رسمي و علني در اين مورد صحبتي نکند و حتي موضوع بهائي بودن خودش را هم پنهان نگه دارد." شاهپور غلامرضا پهلوي نيز در مورد برادرش مي‌گويد: " محمدرضا هميشه از اين که در قانون اساسي، اسلام دين رسمي معرفي شده، ناراضي بود و مي‌گفت اين بر خلاف حقوق‌بشر است! محمدرضا، روحانيون را ارتجاع سياه مي‌ناميد و معتقد بود که بهترين راه مقابله با ملّاها، تضعيف آيين اسلام است که در حمله اعراب به ايران، به ملت ايران تحميل گرديده و تا وقتي که مردم دست از تعصب ديني برندارند، ما ترقي و پيشرفت نخواهيم کرد!" تالیف: کامران غضنفری منبع: روزنامه ی کیهان
⛔️ شبهه: ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﻩ رفتم ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭﺍﺯ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮐﻨﯿﺪ. ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ2ﻫﻔﺘﻪ ﻣﻬﻠﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ2ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺎﻣﺪﺍﺭﮎ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﻧﺰﺩ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ بﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩﮐﺎﺭﮔﺮ ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻭ...ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺍست. ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻮﻟﺶ ﭼﯽ؟ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﭼﻨﺪﺷﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ کند ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﻤﺮﺍﻧﯽ ﻣﺪ ﻧﻈﺮﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﻢ.ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺯﯾﺮﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺮﺩﮎ ﻓﻼﻥ ﻓﻼﻥ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﮑﻦ ﮐﻪ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﯽ ، ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺭﺯﺍﻗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ؟ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯾﻬﺎ .ﻣﻦ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﯽ ﺑﯽ ﻋﺎﺭ ﭼﻄﻮﺭ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ..! ﻋﺮﻕ ﺭﻭ ﮔﺮﻭﻥ ﮐﻦ ﻫﺮﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﺨﻮﺭﻩ. ﮐﻮﻓﺖ ﺑﺨﻮﺭﻩ. ﭼﺮﺍ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮔﺮﻭﻧﯽ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎﺝ ﻣﻠﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯼ؟ ﻫﻤﯿﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭﺑﻨﺪ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﯽﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﺸﺮﻭﺑﺎﺕ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ! ✅◀️پاسخ دوم شبهه:◀️✅ رضاشاه و شهردار ... ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ؛ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﻩ رفتم ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪ... ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮐﻨﯿﺪ... ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ2ﻫﻔﺘﻪ ﻣﻬﻠﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ2ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺎﻣﺪﺍﺭﮎ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﻧﺰﺩ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ؛ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ،ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩﮐﺎﺭﮔﺮ،ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻭ...ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺍست. ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻮﻟﺶ ﭼﯽ...؟ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ... ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﭼﻨﺪﺷﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ کندﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﻤﺮﺍﻧﯽ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﻢ... ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺯﯾﺮﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ؛ ﻣﺮﺩﮎ ﻓﻼﻥ،ﻓﻼﻥ ﺷﺪﻩ،ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﮑﻦ ﮐﻪﺁﺳﺎﯾﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﯽ،ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺭﺯﺍﻗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ...؟ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯾﻬﺎ... ﻣﻦ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺟﻮﺍﻧﺎن ﺑﯽ ﻋﺎﺭ ﭼﻄﻮﺭ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ... ﻋﺮﻕ ﺭﻭ ﮔﺮﻭﻥ ﮐﻦ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﺨﻮﺭﻩ،ﮐﻮﻓﺖ ﺑﺨﻮﺭﻩ... ﭼﺮﺍ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮔﺮﻭﻧﯽ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎﺝ ﻣﻠﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯼ...؟ همین کار ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ"ﺩﺭﺑﻨﺪ" ﺑﺎ ﭘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﺸﺮﻭﺑﺎﺕ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ... 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 1⃣ حکایت "ساخت خیابان دربند توسط رضاشاه و با مالیات عرق فروشی" هم از آن جمله داستان های بی اساسی است که برای تطهیر چهره ی خاندان منحوس پهلوی ساخته و در فضای مجازی منتشر می شود و البته جز چند سایت و وبلاگ غیرمعتبر منبع دیگری ندارد. 2⃣ یک تناقض اساسی در این داستان ساختگی 👈 اگر مردم نمی توانستند برای تفریح به منطقه ی دربند بروند، پس عرق خورها مزاحم کدام مردم می شدند؟ و چطور بوده که اینها برای رفتن به دربند و تفریح و عرق خوری مشکلی نداشته اند؟ 3⃣ مسیری که امروزه به نام خیابان دربند می شناسیم ( حدفاصل میدان قدس تا میدان دربند ) پیش از دوره ی پهلوی هم مورد استفاده ی افراد محلی و حتی درباریان قاجار بوده است. گزارشاتی از حضور و اقامت ناصرالدین شاه و برخی شاهزادگان و همچنین احداث یک "عمارت ناهارخوری" در منطقه ی دربند نقل شده است. yon.ir/q4or 4⃣ تنها اقدام عمرانی گزارش شده از سوی رضاشاه در منطقه ی دربند، دستور ایجاد چند ویلا و مهمانخانه بوده است. yon.ir/i9Z0 5⃣ نویسنده ی داستان قصد القای 2 مطلب بی اساس را به مخاطب داشته است: الف: کم ارزش بودن شرابخواری در نظر رضاشاه،👈 در حالی که می دانیم پهلوی ها و شخص رضاخان نه تنها با استعمال مشروبات الکلی مشکلی نداشته اند بلکه هم مصرف آنها در جشن ها و میهمانی های دربار معمول بوده و هم در ایجاد مراکز فسق و فجور کوشیده اند. yon.ir/ZZj9 yon.ir/Y6yP ب: اهمیت مبارزه با گران فروشی در نظر رضاشاه، 👈 در حالی که تاریخ از ناتوانی حکومت وی از کنترل اوضاع اقتصادی و بالا بودن قیمت ها حکایت دارد. yon.ir/iep3
⛔️ شبهه: ⛔️ ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺡ پهلوى ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮐﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﻋﻘﻞ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﺪ: ( قابل توجه تهيه كنندگان فيلم معماى شاه) ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﮊﻧﻮ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺍﻭﺭﺍﻧﯿﻮﻡ ﻭ ﺩﺭﺻﺪ ﻏﻨﯽ ﺳﺎﺯﯼ! ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺧﻮﺏ ﯾﺎ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻬﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﺭﺯﺩ. ﺍﻣﺎ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﯾﺎﺩﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﺑلندﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻼ‌ﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ... (خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 1- با یک جستجوی ساده اینترنتی می توان فهمید که چنین مطلبی در صفحات فیسبوک فرح پهلوی وجود ندارد و کذب است. 2- اینکه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی عده ای با اصل داشتن انرژی هسته ای مخالف بودند مساله ای نیست که کسی آن را انکار نماید اما مساله این است که اولا تعداد این افراد بسیار اندک بود به طوری که شبهه اندازانی که در صددند تا مخالفت نظام با انرژی هسته ای را در ابتدای انقلاب القاء کنند جز یک مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی هیچ سند دیگری در این زمینه پیدا نکرده اند که نشان می دهد مخالفت با این موضوع ، اساسا خواسته ای عمومی نبوده و صرفا یک دیدگاه بسیار نادر بوده است که به قلم فردی به نام عبدالرحمان علوی که حتی جزء مشاهیر انقلاب هم نبوده است ثبت شده است . 3- در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در سال 1358 هنوز خط مشی ها و سیاست های کلی نظام اسلامی در زمینه موضوعات مختلف از جمله انرژی هسته ای تدوین نشده و در مورد آن تصمیم گیری نشده بود و به همین دلیل کلیه مواضعی که در این مقطع در مورد مخالفت یا موافقت با انرژی هسته ای مطرح می شود فاقد رسمیت می باشند و نباید آن را به نظام نسبت داد مگر اینکه حداقل از سوی یک نهاد رسمی نظام جمهوری اسلامی چنین موضعی صادر شده باشد و مخالفتی نیز از جانب سایر نهادهای ارشد نظام از جمله رهبری نظام با آن صورت نگرفته باشد که در این مقطع نه تنها هیچ واکنشی در این زمینه صورت نگرفته است بلکه با انتصاب رئیس سازمان انرژی اتمی و در واقع زدن مهر تایید بر ادامه کار آژانس ، به نوعی مهر تایید بر اصل فعالیت هسته ای زده شده است 4- حال آنکه اگر همانگونه که ادعا شده است نظام با داشتن انرژی هسته ای مخالف بوده و آن را یک خیانت به ملت تلقی می کرد در فضای انقلابی آن مقطع به راحتی می توانست انحلال آن را کلید بزند همانگونه که سازمانی همچون ساواک با وجود داشتن تشکیلات گسترده در داخل و خارج از کشور و صدها نیروی انسانی به دلیل ماهیت خائنانه آن به راحتی منحل شد . 5- شواهد حاکی از این است که اراده قوی ای برای بهره برداری از این انرژی وجود داشت و به همین دلیل در همان سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، نظام در صدد احقاق حقوق خود و احیای قراردادهایی که با طرف های غربی بسته شده بود بر آمد و حتی گفته می شود شهید چمران نیز با توجه به مدرک تخصصی اش که مرتبط با فیزیک هسته ای بود طرح هایی در راستای استفاده از انرژی هسته ای صلح آمیز داشت که با شهادت وی متاسفانه عملیاتی نشد . 6- به هر حال اعدام عباسعلی خلعتبری نه به قرارداد هسته ای ارتباطی داشت و نه به قرارداد الجزائر و ادعاهایی که در این زمینه می شود فاقد مستند معتبری می باشد. 7- بر اساس اسناد و شواهد موجود جرم عباسعلی خلعتبری هیچ ارتباطی به مساله هسته ای و یا قرارداد الجزایر نداشته و اصل اتهام وی همچون بسیاری از وابستگان به رژیم پهلوی که اعدام شدند مشارکت در تحکیم و بسط دیکتاتوری منحوس رژیم سلطنتی پهلوی بود که این اقدام به دلیل اینکه منجر به نابودی کشور و نیز قتل عام هزاران انسان بی گناه و زندانی شدن هزاران تن دیگر در طول این دوران سیاه ، عقب ماندگی کشور ، وابستگی همه جانبه کشور به بیگانگان و ... شد قطعا جرمی نابخشودنی بود که مستحق اشد مجازات بود . به عنوان مثال در بخشی از یکی از گزارش هایی که در مورد دادگاه عباسعلی خلعتبری آمده است در مورد کیفر خواست وی به نقل از رئیس دادگاه به صورت خلاصه چنین گزارش شده است : «آقای خلعتبری شما متهم هستید به فساد در زمین ، قیام علیه حاکمیت ملی ، عضویت در هیئت حاکمه ضد ملت ، وزیر خارجه و عضو ارشد آن حکومت ، شما شریک جرم آن حکومت بودید که به دست امپریالیست ها و اربابان آمریکایی اداره می شد ، استخدام عناصر ساواک و سیا در وزارت خارجه و ... »(روزنامه کیهان ، 23فروردین 1358 ، ص2) برگرفته از http://yon.ir/503I
⛔️ شبهه: میدانستید ایرانیان نزدیک به ۸۰ جشن در سال داشتند؟ میدانستید در آئین نیاکانمان گریه، سخت نکوهش شده؟ میدانستید ایرانیان، سیاه پوشیدن را اهریمنی میدانستند؟ میدانستید موسیقی و رقص نزد ایرانیان عبادت بوده؟ همه ما میتوانیم یک فردوسی باشیم، پس بیاییم فرهنگ پاک نیاکانمان را دوباره زنده کنیم. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 1⃣ در زرتشتی، دعا و نيايش خوانده می‌شد.[۱] همانگونه که واژه «جشن» هم از ریشه «یزشن/یسن» به معنی نیایش و مراسم پرستش است.[۲] آن‌هم دعاهایی که هیچ جذابیتی برای طبع سالم ندارد. که نمونه بارز این دعاها را می‌توان در ستایش روان (گئوش اوروان) دید که از ادعیه و نیایش‌های مشهور اوستایی (گاتهایی) است.[۳] به هر روی، بعضاً رقص و ساز و نیز در این مراسم به کار می‌رود، ولی جشن در ادبیات زرتشتی لزوماً به معنی رقص و شادی نبوده، بلکه به مطلقِ مراسمِ نیایش، جشن گفته می‌شود. مثلاً در ايران باستان، حتی مجلس ختم (پرسه) هم "جشن" نامیده می‌شد.[۴] عجیب‌تر اینکه شرکت در برخی از این (مراسم‌های پرستش) اجباری بود! و مردم مجبور بودند که کارهایشان را تعطیل و در این جشن‌ها شرکت کنند.[۵] 2⃣اوستا را كه بخوانيم و نیز را، موارد بسیاری از رنج و آه و مردمان ایرانی را می‌شنویم. نه فقط انسان‌ها، بلکه ایزدان نیز از غم و اندوه و رنج، تهی نبودند.[۶] آنچه مشخص است در ایران باستان سختی ها و رنج‌های فراوان در کنار و نداری وجود داشته، مردم زحمت‌کش و رنجدیده همواره می‌بایستی حاصل دست‌رنج خود را به اربابان می‌دادند تا دردی بر دردهای ملت و لذتی بر سرخوشی‌های درباریان افزوده شود. مردم از سر فقر و فلاکت در جنگ‌ها به دنبال سواره نظام حرکت می‌کردند تا اجساد كشته‌شدگان را برهنه كنند و سربازان را خدمت نمايند، تا از این رهگذر اندکی از ابتدایی‌ترین نیازهای خود را تأمین کنند.[۷] در متن پهلوی یادگار زریران (Yatkar-i-Zariran) آمده است که گشتاسپ مؤمن زرتشتی، در جنگ‌ها، برای حفظ تاج و تخت خود، حتی از کودکان ده ساله هم استفاده می‌کرد و اگر این کودکان به جنگ نمی‌آمدند، حکم اعدام برایشان صادر می‌شد.[۸] این رنج‌های بشری را نباید نادیده گرفت. 3⃣نکته‌ای شگفت انگیز آنجاست که "برخی" پادشاهان ، در صورت نیاز و برای تأمین اهداف خود، سرزمین‌های ایرانی را به همراه مردمان ساکن آن به حکومت روم و... می‌فروختند.[۹] آیا این رنج نیست؟ مردم ایران به قدری از دست شاهان و در رنج و عذاب بودند، که وقتی سپاه عرب به ایران رسید، اکثریت ایرانیان حاضر نشدند از حکومت ساسانی و آیین زرتشتی دفاع کنند و بخش اعظم سرزمین‌های ایرانی بدون جنگ فتح شد.[۱۰] حتی هنگامی که بعد از دو قرن حکومت به سلسله‌های ایرانی (همچون طاهریان و سامانیان و صفاریان و آل بویه و...) رسید، آنان هیچ تلاشی برای بازگشتن به آیین‌های دینی قبل از اسلام نکردند. بلکه همچنان مروّج شریعت اسلام بودند. همین امور نشانگر این است که ادعای و و خوشبختی مردم ایران در عصر باستان و و اندوه دائمی مردم در عصر اسلامی، دروغ است. 4⃣ اسلام هم و هم را جزئی از طبیعت انسان می‌داند (سوره نجم، آیه ۴۳) که به زندگی آدمی تعادل می‌بخشد و البته دانش بشری نیز اثبات کرده است که «گریستن» فواید جسمی و روانی بسیار زیادی دارد. لیکن زرتشتیگری با پی‌گرفتن یک روش به شدت با گریه و گریستن مخالفت کرده است. حتی در ، مادر حق ندارد در غم از دست دادنِ فرزند خود اشک بریزد.[۱۱] و مسلماً چنین رویه‌ای موجب نابودی و انحطاط ذهن و روان آدمی است، و می‌بینیم که اسلام (برخلاف زرتشتیگری) اعتدال را پیش گرفته است. حتی قرآن، شادی و نشاط قلبی را از نشانه‌های اهل بهشت می‌داند.[۱۲] و همچنین از نشانه‌های در دنیا، خشنودی و خوشحالی از فضل خداست.[۱۳] 🔴🔴منابع:
[۱]. بنگرید به: Encyclopædia Iranica, Mary Boyce, GĀHĀNBĀR, Iranicaonline.org: February 2, 2012, Vol.‎ X, Fasc.‎ 3, pp.‎ 254-256 Encyclopædia Iranica, Werner Sundermann, FESTIVALS ii, Iranicaonline.org: January 26, 2012, Vol.‎ IX, Fasc.‎ 5, pp.‎ 546-550 [۲]. مری بویس، جشن‌های زرتشتیان، مترجم رضا دستجردی، نشریه چیستا، اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۸، شماره ۲۵۸-۲۵۹، ص ۴ ابراهیم پورداود، یسنا، تهران: انتشارت اساطیر، ۱۳۸۷، ج ۱ ص ۲۳ [۳]. بنگرید به «گئوش اوروان و زرتشت ، نمادی از فلسفه ی مزدیسنا http://www.adyannet.com/news/1329» [۴]. موبد کورش نیکنام، مقاله «بازتاب حكمت ايرانی در جشن‌های تابستانی»، تارنمای شخصی کورش نیکنام، استاد پورداود: «یسنا به معنی ستایش و پرستش است، به طور عموم و از این لغت، مطلق آنچه داخل عبادت است از نذر و قربانی و مدیحه و غیره اراده کنند». (پورداود، همان، ج ۱ ص ۲۳). [۵]. مری بویس، جشن‌های زرتشتیان، مترجم رضا دستجردی، نشریه چیستا، اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۸، شماره ۲۵۸-۲۵۹، ص ۴-۵ [۶]. بنگرید به «شکست خوردن ایزد اهورایی از اهریمن و پرخاشگری پس از شکست http://www.adyannet.com/news/1145»، «کارنامه‌ی ایزدِ مهر http://www.adyannet.com/news/12994» بنگرید به «سرِ بى‏‌گناهان بـُـريدن چرا http://www.adyannet.com/news/10993؟»، «سرهای بریده شده ، نمونه‌ای از کردار نیک... http://www.adyannet.com/news/10981»، «بریدن اعضای بدن مجرمین، در اسلام یا زرتشتی‌گری؟ http://www.adyannet.com/news/12028»، «زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک http://www.adyannet.com/news/11037»، «قتل عام مردم بلوچستان به دست انوشیروان http://www.adyannet.com/news/1438»، «قتل عام مردم گیلان و دیلمان به دستور انوشیروان http://www.adyannet.com/news/1644» و... [۷]. آرتور کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، انتشارات دنیای کتاب، تهران ۱۳۶۸، ص ۴۸۹ [۸]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، ۱۳۷۱، ص ۵۱، بند ۲۴-۲۵ [۹]. پروكوپيوس، جنگ‏‌هاى ايران و روم‏، ترجمه: محمد سعيدى‏، انتشارات علمى و فرهنگى‏،چاپ چهارم، تهران‏ ۱۳۸۲، ص ۱۰۶ ؛ سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، انتشارات افسون‏، چاپ هفتم، تهران ۱۳۸۰، ج ‏۱، ص ۶۲۴-۶۲۳؛ آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان‏، ترجمه: رشيد ياسمى‏،، ناشر: دنياى كتاب‏، چاپ ششم، تهران‏ ۱۳۶۸، ص ۳۲۷- ۳۲۶ [۱۰]. بنگرید به مجموعه مقالات پیرامون فتح ایران http://www.adyannet.com/category/82 ۱۱]. بنگرید به «آیین زرتشتی و ممنوعیت گریستن در عزای عزیزان http://www.adyannet.com/news/13596» [۱۲]. سوره آل‏‌عمران، آیه ۱۷۰ [۱۳]. سوره یونس، آیه ۵۸