eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
777 ویدیو
244 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلابی بودن یعنی حراست از ولایت فقیه
ناگفته نماند که در این بین و در تمام این مدت خیلی‌ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن و آن را اذهان مردم پاک کنند! خیلی‌ها برای از بین بردنش تئوری‌ها و توجیه‌های مختلفی بیان می کردند! خیلی ها تلاش کردند که با برخی از رفتارها و اقدامات باطل خود، آن را پوچ و بی حاصل تلقی کنند!
مگر جز این است که انقلابی بودن با زندگی کردن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با قانونمند بودن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با دوران آرامش در یک جامعه هیچ منافاتی ندارد؟
چگونه «انقلابیِ مثبت» باشیم؟ - ديگران https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=47684
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
https://instagram.com/stories/s.s.sepahi/2642017206822568319?utm_source=ig_story_item_share&utm_medi
استوری در مورد موضوع موضع گیری ایران در قبال افغانستان به صورت خلاصه. حتما بخونید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ ماجرای سوزاندن ۷۲ کبوتر زنده در مراسم عزاداری زنجان چه بوده است؟ ✳️مجید غضنفری مستندساز محیط زیست که برخی رسانه‌ها به نقل از صفحه او در شبکه‌های اجتماعی جزییاتی از این خبر را منتشر کرده بودند در این باره به خبرنگار مهر توضیح می‌دهد: 1️⃣قبلا هم که موضوع را پیگیری کردم متوجه شدم سوختن پرندگان نه از روی عمد بلکه بر اثر قصور و اهمال مسئول دکورهای مراسم و عدم هماهنگی وی با افرادی که وظیفه داشته‌اند چادرها را برای اجرای تعزیه به آتش بکشند به وجود آمده و در واقع قبل از اینکه پرنده‌ها از محوطه خارج شوند، متاسفانه خیمه‌ها را به آتش کشیدند و این پرنده‌ها سوختند. 2️⃣پیگیری‌هایم متوجه شدم همان زمان هم موضوع منجر به اعتراض مردم شده بود اما شاید چون شبکه‌های اجتماعی مثل الان فراگیر نبود در سطح کمتری مطرح شده بود اما اخیراً در این باره حاشیه‌سازی‌های بسیاری شد. پی نوشت مربوط به قبل سال ۱۳۹۵ است 3️⃣آن موقع خود مردم و اهالی و … اعتراض کرده بودند ولی چون حادثه سهوی بوده اساساً کسی کاری نمی‌توانسته بکند و چادرها هم که شعله می‌گیرد آن‌قدر حرارت دارد که از دست کسی کاری بر نمی‌آمده اما همان زمان برخوردهایی هم با مسببین این کار انجام شده است. mehrnews.com/xMt4b --------------------------
سلام خدمت شما عزیز خدا تا به حال به جهت کمک و یاری شما خیر مهربان در راه خیر و کمک به نیازمندان کارهای بزرگی انجام شده است.اجرتون با خداست. الان نیازمند یاری شما خوبان هستیم.هر مبلغی در توان دارید در این راه پربرکت دریغ نکنید که خدا جبران میکند. برای کمک به تهیه لوازم تحریر بچه های مستضعف در شروع سال تحصیلی جدید به کمک شما بنده خوب خدا نیاز داریم. اگر هم نشد کمک کنید نیت کنید و دلتان را به این راه وصل کنید. شماره کارت جهت کمک 👇👇 6037 9975 0116 0726 بانک ملی.سعیدسپاهی
🔺نوجوانی بیست‌ساله بودم. تازه برخی کتاب‌های انحرافات عاشورا را خوانده بودم و همه‌اش دنبال این بودم که چرا فلان مداح این‌طور شور می‌خواند؟ چرا فلان خطیب آن جمله را گفت؟ چرا هیات زنجیرزنی توی خیابان می‌افتد؟ اینها که تعقل عاشورایی ندارند. تشکیک‌های کتاب‌ها در مورد برخی افراد کربلا و برخی اتفاقات ذهنم را پر کرده بود. به همه چیز گیر می‌دادم. 🔺گذشت تا سال ۸۴ رفتم دانشگاه تهران. دانشکده ما کرج بود. روبروی‌ خوابگاه دانشکده ما بود، سمت راست مصلی و سمت چپ امام‌زاده حسن کرج. برای همین چهارراهی کنار خوابگاه ما مرکز مهم سیاسی و مذهبی شهر بود. ترم اول کارشناسی ارشد بودم. آن‌قدر درس‌ها سنگین بود که آن سال مهر که رفتم تهران، ۲۸ اسفند که خوابگاه داشت تعطیل می‌شد فهمیدم برای برگشتن به شیراز بلیط هم نگرفته‌ام. یعنی اصلا شلوغی درس‌ها فرصتی برای فکر کردن به چیز دیگری برایم باقی نگذاشته بود. آن سال محرم را توی اتاق و با نوار کاست محمود کریمی گذراندم. تا روز عاشورا. صبح بلند شدم. نماز و زیارت عاشورا خواندم و کتاب را باز کردم. ساعت ده صبح کم‌کم هیات‌های زنجیرزنی کرج افتادند توی خیابان پشت خوابگاه تا بروند اما‌م‌زاده حسن برای عرض تسلیت. دیدم دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم. دلم کنده شد. رفتم پشت پنجره و با نواهای همان هیات زنحیرزنی که روزی به وجودشان می‌تاختم سینه زدم و اشک ریختم. آن حادثه باعث تحولی در وجودم شد. 🔺 آن سال به من فهماندند حادثه کربلا را ساحتی است احساسی و ساحتی است عقلانی. درست است که ساحت احساسی کربلا برای رسیدن به ساحت عقلانی‌اش تعبیه شده، اما با حذف ساحت احساسی کربلا، ساحت عقلانی‌اش هم به خطر می‌افتند. هنوز هم انتقاداتم باقی بود، اما فهمیدم همین سروصدای طبل‌ها و فریادهای مداح‌ها است که فرق روز آخر ذی‌حجه و روز اول محرم را به طور هماهنگ در کل کشور اعلام می‌کند. آن سال به من فهماندند که چه حکیم بوده‌اند آن کسانی که نذری را گذاشته‌‌اند تا روضه را تضمین کنند و روضه را گذاشته‌اند تا منبر را تضمین کنند. آن سال فهمیدم مثلث آشپز-مداح-خطیب با هم تکمیل می‌شوند. 🔺 فهمیدم برای آن‌که ذهن جامعه اصلاح شود باید اول احساسش همراه شود و سفره، انگیزه تجمع است برای آن هر دو. بعد فهمیدم چرا پیامبر برای آغاز دعوت علنی خود در جمع عشیره اقربین خودش، ابتدا سفره انداخت. آن سالی که چند روزی بیرون رفتن هیات‌ها ممنوع شد قدرشان را فهمیدم. 🔺سبحان‌الله! شناخت انسان و نیازهایش و رسیدن به حکمت اولویت‌بندی و مدیریت این نیازها تا کجا می‌تواند موثر باشد. در کدام کتاب مدیریت منابع انسانی این چیزها را یاد می‌دهند؟