eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
6.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
746 ویدیو
241 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
➕ حسین فردوست از تحلیل رفتن رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ می‌نویسد: «ارتش هیچگاه فرمانده مردد و ضعیف را دوست ندارد. همان رضاخان باوجودی که اکنون شاه قدرتمند بود همین که در شهریور ۱۳۲۰ ضعف نشان داد فرماندهان لشکری که آنها را از درجۀ گروهبانی به سرلشکری رسانده بود از او اطاعت نکرده و هریک طبق تصمیم خود عمل کردند. همان گروهبان کریم بوذرجمهری که اکنون امیرلشکر بوذرجمهری بود به دستور رضاخان املاک مردم را در شهریار تصاحب کرد و برای دو پسرش به ارث گذارد و املاک رضا را در شمال با آن وضع فجیع اداره می‌کرد، در شهریور ۱۳۲۰ حاضر نشد از ۸۰ هزار حلب بنزین موجود پنج حلب برای فرار رضا در اختیارش بگذارد و اگر محمدرضا از او خواهش نکرده بود معلوم نبود رضاخان چگونه اتومبیلش را به اصفهان می‌رساند! 🖇منبع: ظهور و سقوط پهلوی، حسین فردوست
🔴ازدواج زوری حسین فردوست در خاطرات خود می‌نویسد: «در سال ۱۳۱۷رضاخان تصمیم گرفت دو دختر بزرگش (شمس و اشرف) را شوهر دهد. دو نفر کاندید شدند از دو خانواده معروف فریدون جم پسر محمود جم و علی قوام پسر ابراهیم قوام. همان روز خود اشرف با ناراحتی برای من تعریف کرد که پدرم ما را صدا کرد و گفت: موقع ازدواجتان است و دو نفر برای شما درنظر گرفته شده است. شمس چون خواهر بزرگتر است انتخاب اول با او است و دومی هم نصیب تو خواهد شد! چنین شد و چون فریدون جم خوش تیپ‌تر و جذاب‌تر بود شمس او را انتخاب کرد و علی قوام که چه ازنظر قیافه و چه ازنظر شخصیت با جم تفاوت زیادی داشت سهم اشرف شد! 🖇منبع: حسین فردوست، ظهور و سقوط خاندان پهلوی، ج۱، ص ۶۳
🔴بی سوادی و عصبانیت رضاشاه ➕محمد ارجمند، تلگرافچی مخصوص شاه، راجع‌به خصوصیات رضاشاه می‌نویسد: «سواد فارسی شاه کم بود و منحصر به خواندن مراسلات خوش خط و روزنامه بود. خط فارسی او خوب نبود و در انشاء و املاء نیز بسیار ضعیف بود. زبان روسی را در قزاقخانه آموخته بود و گاهی ترکی صحبت می‌کرد. رضاشاه در قسمت‌های نظامی و عملیات جنگی محفوظاتش بسیار بود. رضاشاه در کارها خیلی عجول بود و به محض اینکه خبر غیر مترقبه‌ای به عرضش می‌رسید سخت عصبانی می‌شد و در همان حالت عصبانیت دستورهایی صادر می‌کرد. ولی بعد تردید پیدا می‌کرد. اغلب مرا احضار می‌کرد و دستور صدور تلگرافی را می‌داد و بعد از چند دقیقه از مضمون آن پشیمان می‌شد. مجدداً من احضار می‌شدم و مضمون دستور صادره را تغییر می‌داد. 🖇 منبع: محمد ارجمند، شش سال در دربار پهلوی، ص۱۱۷
🔴ارتش پنج دقیقه ای ➕نقل قول از ابوالحسن عمیدی‌نوری روزنامه‌نگار در دوره رضاشاه: «من در روزهای سوم تا پنجم شهریور 1320 که رادیو تهران خبر از جنگ در ایران می‌داد و اعلامیه اول ارتش منتشر شد به یاد آن مطلبی افتادم که چندی قبل شنیده بودم درباره قدرت نظامی ایران که روزی یکی از مستشاران فهمیده نظامی فرانسوی ارتش نزد رضاشاه ایستاده بود در حالی که ارتش در مراسم رژه و سان ارتش با تمام ساز و برگ جنگی آن از جلوی شاه عبور می‌نمود. شاه سرمست یک دنیا غرور و مسرت رو به او کرد، پرسید: به نظر شما ارتش ایران در جنگی که فرضاً با روسیه شوروی درگیر شود چه نقشی را بازی می‌کند؟ او جواب داد: فقط پنج دقیقه قادر به مقاومت است و بس. 🖇 منبع: خاطرات یک روزنامه نگار، مختارحدیدی،ص 505
🔴التماس رضاشاه به فروغی ➕ حسین فردوست در خاطراتش می‌نویسد: روز چهارم شهریور ۱۳۲۰ ازطریق محمدرضا پهلوی مطلع شدم که رضاخان بدون اسکورت با لباس همیشگی و همان شنل آبی در حالیکه فقط صادق‌خان،راننده‌اش با او بود به منزل محمدعلی فروغی می‌رود. این نخستین بار که او حاضر شد به خانه کسی برود. خانه فروغی، خانه‌ای قدیی در مرکز شهر بود. رضا به آنجا رفت و چند ساعتی با فروغی خلوت کرد. محمدرضا همان شب جریان را برای من تعریف کرد و گفت که پدرم به فرمانده اسکورت دستور داد که: نباید به دنبال من بیایی! چون با لباس سلطنتی رفته بود عده‌ای در مسیر او را شناخته بودند. رضاشاه ملتمسانه به فروغی می‌گوید که من از شما راه نجات می‌خواهم. فروغی پاسخ داد خودت راه نجات نداری ولی اگر می‌خواهی بیشتر غرق نشوی باید اول، فوری دستور آتش‌بس بدهی تا روس‌ها وارد تهران نشوند. دوم، هیچ راهی به جز ترک ایران نداری. رضاخان پاسخ می‌دهد امر شما را اطاعت می‌کنم فقط خواهش دارم که تداوم سلسله پهلوی توسط محمدرضا را تضمین کنید. 🖇 منبع: ظهور و سقوط خاندان پهلوی، عبدالله شهبازی، ج۱، ص ۹۵،۹۶
🔴رضاخان از نگاه نماینده انگلیس ➕ اسکرین نماینده انگلیس که مدتی در ایران خدمت کرده و کم و بیش به زبان فارسی آشنا بود نخستین برخورد خود را با شاه ایران بعد از استعفایش چنین توصیف می‌کند: «رضاشاه باقامتی خمیده در لباس خاکستری تیره در حالی که روی نرده کنار عرشه خم شده بود با نگاهی خیره از فراز آب‌های دریا به ساحل ور دست بمبئی می‌نگریست .. ناخدا پس از اینکه مرا به نزد او هدایت کرد آهسته خودش را عقب کشید و من ناگهان خود را در مقابل یک مرد بلند قد که شانه‌اش کمی خمیده، موهایش سفید و خطوط عمیق و ناهموار چهره‌اش، حکایت از جنگ آزمودگی می‌کرد تنها یافتم. با اینکه قبلاً رضاشاه پهلوی را از نزدیک ندیده بودم ولی قیافۀ او را از روی تصاویر و مجسمه‌هایش به یاد داشتم. اما مردی که هم‌اکنون در جلوش ایستاده بودم در مقایسه با آنچه در مخیله‌ام جا داشت بسیار مسن‌تر و شکسته‌تر بود. 🖇 منبع : مرگ در مرداب، ابراهیم حسن‌بیگی، ص۱۴۴
🔴ترور شخصیت ها در زمان رضاشاه آرتور میلسپو وزیر دارایی در دوره رضاخان راجع‌به ترور برخی شخصیت‌ها در این دوره می‌نویسد: «وظیفۀ کار رضاخان طبعاً حکومت ترور بود. به عنوان مثال می‌توان از فیروز وزیر مالیه سابق، تیمورتاش وزیر دربار که زمانی مورد اعتمادش بود، سرداراسعد یکی از رؤسای ایل بختیاری که زمانی وزارت جنگ را برعهده داشت نام برد. علی‌اکبر داور که یک صاحب-مصب فوق‌العاده لایق بود، خودکشی کرد. کیخسرو شاهرخ نمایندۀ زرتشتیان در مجلس که تاجری محترم بود، به قتل رسید. او به زیارتگاه‌ها بی‌احترامی کرد. روحانیون را مضروب کرد و کشت. هیچ‌کس نمی‌دانست به چه کسی اعتماد کند و هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد اعتراض یا انتقاد کند.» 🖇 منبع: آرتور میلسپو، آمریکاییان در ایران، ص ۵۴
🔴سرکوب شدید ایلات و عشایر توسط رضاشاه امرای ارتش نوین مهمترین نقش را در سرکوب عشایر داشتند. احمد امیراحمدی فرمانده لشگر غرب ۲۸ نفر از سران عشایر کویرکوه را دستگیر و به تهران اعزام کرد. او در نامه‌ای به رضاشاه نوشت: «رؤسای ایلات باید در زندان باشند تا بتوان ایلات مورد نظر را تخت‌قاپو کرد.(منظور از تخته‌قاپو اسکان عشایر کوچرو می‌باشد) پس از اینکه ایلات در نواحی خراسان سکنی گزیدند، رؤسای عشایر را باید به همان جا فرستاد و چون مدتی در حبس می‌ماندند و تنبیه می‌شوند وجودشان مورد استفاده برای دولت و برای ایلات تخت‌قاپو شده، می‌باشد.» 🖇منبع: خاطرات نخستین سپهبد ایران، غلامحسین زرگری‌نژاد، ص ۳۳۶
🔴 دختران ایرانی برای سران عرب! علیرغم شعارهای ضدعربی که از دهان گشاد سلطنت طلبان نمی افتد، در خاطرات علم می خوانیم که جناب وزیر دربار برای در اختیار گذاشتن دختران ایرانی به سران دولت های عرب کمال عنایت را برای آنها داشت! «زمانی که سلطان قابوس آمد و رفت شاه پرسید: در این دو شبه خوش گذرانی چه کرد؟ عرض کردم:‌ هر شبی چهار پنج خانم در اختیارش بود(!) در خارج کاخ اما چه کرد نمی‌دانم. فرمودند: تازه داماد احیانا ناخوش نشود. عرض کردم: خیر دخترهای ایرانی تمیز شده‌اند و او هم خیلی آنها را دوست دارد!» 📚منبع: یادداشت های اسدالله علم / جلد ششم /ص ۱۶۹.۱۷۰
وقتی ارزش ها عوض میشود عوضی ها باارزش میشوند
🔴افزایش ۷۰ درصدی آب توسط شاه در سال ۱۳۴۷ قیمت آب کشور به طور وحشتناکی ۷۰ درصد گران شد.اسدالله علم که وزیر دربار شاهنشاهی را بر عهده داشت در رابطه با این افزایش قیمت در خاطرات خود مینویسد : گران شدن قیمت آب را عرض کردم. شاهنشاه فرمودند:آخر مملکت تا کی می تواند دائما سرویس مفت و مجانی بدهد ؟ عرض کردم :به هر حال ۷۰ درصد قیمت آب را بالا بردن صحیح نیست،شاهنشاه به عرایض من توجه نفرمودند و من ناراحت شدم. 📖منبع : خاطرات علم.جلد اول . ص۱۴۶ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ترجمه: In 1347, water bill increased harshly up to 70 percent. In relation to this issuue, Asadullah Alam who was the Minister of Royal Court, said in his diaries: I said about increasement of water bill, Shah siad: "Until when the government is able to serve people freely?" "But hiking up of water to 70 percent is not correct." I replied. Shah did not notice my speeches, and i got upset. 📖Refrence: The Diaries of Asadullah Alam, 1st volume. P 146.
🔆مشکلات کشور در دوران پهلوی و نبود امکانات و ناراحتی شاه به دلیل خرابی تلفن . 🔴در دوران پهلوی مشکلات کشور به دلائل مختلف روز به روز در حال افزایش بود،علم در خاطرات خود در رابطه با مشکلات خطوط تلفن مینویسد : . . شاهنشاه را گرفتار دیدم.می خواستم جویا شوم.خودشان فرمودند: یک ربع است می خواهم یک شماره تلفن آزاد بگیرم ، ممکن نمی شود! . . عرض کردم وضع تلفن هم به علت بی حساب بودن کار ، و هم به سبب توقعات زیاد مردم بد است.اگر حسابی در کار نباشد و طرح جامع نداشته باشیم ،کارها خراب می شود.متاسفانه بعضی از کارهای ما چون مطالعه نمی شود و شاهنشاه هم از مشاوران خوششان نمی آید، قضاوت و مطالعه ی صحیحی در بعضی کارها نیست و اغلب به این روز می افتد. 📖منبع: خاطرات علم. جلداول ص ۲۱۱ 🔵In Pahlavi time, problems in country were increasing daily. Alam wrote in his diaries about telephone lines: I saw Shah distressed, I wanted to know the reason. He said: "I'm trying to dial a number without any success." I replied that due to high expectation from people and untidy management, the telephone situation is unsuitable. If we do not have a comprehensive plan or scheme in the society, everything will get faulty. Unfortunately, some work is often in the same situation because Shah does not like the advisors, there is no excact study on it, and there is no consideration 📖Reference: The Diaries of Asadullah Alam, 1st volume. P 211.
🔴محمدرضاشاه : زنها نفهم هستند محمدرضاشاه سابقه بیشماری در توهین و استفاده ابزاری از زنان داشت و زنان را بی عقل توصیف میکرد .در همین رابطه علم در خاطرات خود می گوید : ✳چون شاه را کسل دیدم،قدری از گرفتاری های خودم با زن و بچه در کنار دریا به شاه گفتم و این که افسوس زیادی از دیدن دخترهای خوشگل که به آنها دسترسی نداشتم خوردم.شاه قدری خندیدند ✳سپس فرمودند: این خانم کی دست از سر تو برمیدارد ؟عرض کردم : نمیدانم ولی بهر حال دوستش دارم ✳شاه فرمودند: متاسفانه این زنها نمی فهمند که چه بکنند! 📖منبع:خاطرات علم.جلد اول.ص ۲۳۰ 🔵Mohammad Reza Shah numerously was accused of insulting to women and instrumental looking at them. ✳In this regard, Alam says in his diaries: . ✳"Since I found Shah bored, I started talking to him about my issues with my family beside the sea, and I sighed a lot of not having beautiful girls. Shah laughed a little. ✳"When will this woman (your wife) get off your back?", He asked. ✳"I do not know, but I love her.", I replied. ✳"Unluckily women do not understand what to do!", He continued. 📖Reference: The Diaries of Asadullah Alam, 1st volume. P 230.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ساخت راه آهن در دوره رضا پهلوی از افتخارات همیشگی پهلوی پرستان بوده! ❗️اما این فیلم به شما ثابت میکنه که ساخت این راه آهن برای خیانت به ایران وهموار کردن راه شوروی وانگلیس بوده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن های 2500 ساله پهلوی!👆 و دردناکتر این است که حالا عده ای پیدا شدند تا در راستای تطهیر ، همه این ولخرجی های از جیب مردم را شکوه و عظمت نداشته ی پهلوی معرفی میکنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه و فرح در جمع اعضای دولت فرح نکته ای در مورد میگوید وشاه درجمع سران با اینگونه برخورد میکند. دسترسی به آن دوره بهترین روش شناخت دیکتاتوری پهلوی هاست
⛔️پیشکش آب هیرمند به افغانستان توسط رضاشاه و نابودی و خشک شدن سیستان و بلوچستان افغانستان در 1289قمری از ایران مستقل می‌شود. «مساله هیرمند» و بهره برداری از آب آن،اتفاقی بود که تا همین امروز روابط دو کشور را تحت الشعاع قرار داده است. بخشی از مذاکرات دو دولت،در دوره فرمان‌سالاری صورت پذیرفت.مذاکرات بر سر و آب آن از 1310 شمسی به مدت 7 سال ادامه یافت.قرارداد 1317 ماحصل تلاش‌های دو طرف بود.با این همه،روند حوادث به گونه ای پیش رفت که در عمل،نتیجه‌ به سود افغان ها خورد. . 🔴۱.اهدای چند منطقه از کشور برای «اعتمادسازی» از بدو حکمیت ماکماهون و تجزیه بخش‌هایی از سیستان تا روی‌کارآمدن محمد‌ظاهر‌شاه در افغانستان،مساله هیرمند با بالا و پایین‌های متععدی تداوم یافت.ارفع روایت می‌کند: «بهترین وسیله برای برقرار ساختن مناسبات دوستانه بین ایران و افغانستان، در آن زمان به نظر اعلیحضرت رضاشاه کبیر رجوع به بود.»(مکی/ص154) بنابراین، آتاتورک فخرالدین آلتای را برای حکمیت مامور کرد و به و فرستاد.مذاکرات در 1313 باحکمیت ترکیه انجام شد که با رای ترک‌ها، «160 فرسخ از خاک ایران به افغانستان منظم شد.(مکی/ص 50) «سیاست حسن همجواری» اول،برای جلب اعتماد افغان‌ها به حضور در پیمان سعدآباد، رای حَکَم را می‌پذیرد. منطقه چکاب، منطقه دیگری بود که برای اعتمادسازی به افغان‌ها داده شد. رضاشاه در توجیه این واگذاری به شوکت‌الملک حاکم سنتی چکاب،معتقد است «ارزش چکاب چه از لحاظ سوق‌الجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دام‌ها بدان پایه نیست که همسایه خود ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوءتفاهم کند.» (مکی/ص52) با این همه در 1315، فرصت انعقاد قرارداد موقتی میان دو کشور فراهم می آید.اما اقدامات ماموران افغان در احداث نهر‌های جدید وبستن سد در بند لخشک مذاکرات را به وقفه انداخت. 🔴۲.اهدای رود هیرمند به افغانها برای پیوستن افغانستان به ،فیصله دادن به مساله آب هیرمند لازم بود.«مذاکراتی که درباره روابط ایران و افغانستان صورت گرفت مقدمه ورود در پیمانی بود که به پیمان سعدآباد معروف گشت ولی در آن موقع مطلقا درباره پیمان مزبور در خارج صحبتی به جراید داده نمی شد واین مذاکرات محرمانه بود، فقط بین رضاشاه و صدراعظم افغانستان جریان داشت.»(مکی/ ص 343) در همین راستا، ابتدا در 1315 قرارداد موقتی میان دو کشور امضا شد و در ششم بهمن 1317،قرارداد به همراه اعلامیه منضم به آن در کابل به امضا رسید. . 🔮آری خیانتی دیگر از این خاندان منحوس در تاریخ ثبت شد و آن جدایی سرزمین واز دست رفتن منابع آب این کشور بود.چرا این وقایع برای مردم بازگو نمی شود ؟ چرا رسانه های دروغ پراکنی مثل منوتو آن را بازگو نمیکند ؟ تاریخ را نمی توان تطهیر کرد
🔴پروین غفاری دختر ۱۵ ساله ای که از شاه حامله شد و با تهدید شاه مجبور به سقط جنین شد ! . ✅ معروف به مأمور سرگرم کردن در روزهای جدایی شاه و فوزیه بود.خانه‌ی پری غفاری در «نظامیه» حوالی میدان بهارستان بود. پری در آن سالها پانزده سال بیش نداشت 💠پری پس از آشنایی با شاه توسط فردوست و وعده ازدواج شاه به او در خصوص اولین دیدار با شاه گفت : «... احساس کردم که بروی ابرها گام بر می‌دارم، از اینکه در کنار شاه قدم می‌زنم خود را خوشبخت احساس کردم و غافل از اینکه همچون صیدی دست و پا بسته اسیر یک سفاک شده‌ام». اما پس از چندی رابطه شاه با پری منجر به شدن پری شد که با تهدید شاه برای سقط بچه روبه رو شد 💠شاه به پری می‌گوید: «می‌خواهم زیبا و خوش اندام بمانی ... تو نبایستی حامله شوی ... آشفته به سویش برگشتم و فریاد زدم، تو سه ماه است؛ هر چه خواسته‌ای ... حال می‌گویی نباید حامله شوی ... اعلیحضرت عزیز من حامله‌ام ... حامله ... تو نمی توانی با خریدن یک خانه خرابه مرا گول بزنی ... بایستی با من ازدواج کنی ... شاه برگشت و گامی به سوی من برداشت، در چشمانم نگریست ... احمق دیوانه چرا گذاشتی حامله شوی؟ گفتم تو این طفل را در شکم من کاشتی ... حال می‌گویی چرا حامله شده‌ام ... شاه دستانش را روی شانه‌ من گذاشت... گفت : ببین پروین تو بایستی این جنین را سقط کنی». . 💠شاه برای راضی‌کردن پری یک هدیه ای برای او فرستاد که کلید و سند یک خانه در خیابان کاخ بود ... به هر حال پری مغلوب شاه شد، سعی کرد او را برای خودش حفظ کند .و سرانجام با وعده ازدواج شاه و دادن هدایای فراوان پری بچه را سقط کرد و روابط شاه وپری به تیرگی رفت و شاه پس از مدتی او را رها کرد و با ثریا ازدواج کرد 💠سرانجام داستان پری و شاه با ازدواج ثریا به پایان رسید و پری روزهای پس از جدایی را با افرادی چون غلامرضا برادر شاه ، ایادی پزشک مخصوص شاه و خاتم خلبان مخصوص شاه سپری نمود و بعد وارد عرصه سینما شد و به بازیگری پرداخت. 📖منبع:خاطرات ارتشبد فردوست و خاطرات پروین غفاری ❌پ.ن: بعد به دروغ میان میگن از وقتی پهلوی اومد حرمسراها رو از بین بردند! یا داستان تخیلی هم بستر نشدن رضاشاه با یک دختر در ترکیه را نشر میدهند ! ساده نباشیم .
حالا به دل خودتون بخونید من مطالب رو برای استفاده خودم حتما بارگزاری میکنم با دونفری که به من گفتند دنبال می کنند.
مطلب زیاده هر چند وقت یه بار مطالب بارگزاری میشه
التماس دعا
✳️ گزارش هایی که شاه آن ها را نخواند! بی شک گزارش های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی برای سران یک کشور نقش حیاتی دارد، اگر این اطلاعات از راه درست تهیه نشود و یا بعد از تهیه به سران کشور تحویل نشده و بر اساس این اطلاعات دست اول تصمیم گیری ها مدیریت نگردد همان اتفاق خواهد افتاد که شاه در سال های پایانی حکومت خود دید و در نهایت ساقط شد. در روز عاشورای سال 1342 امام خمینی سخنرانی طوفانی و آتشین خود را در قم علیه شاه و سیاست های دولت اسدالله علم ایراد کرد، شبانگاه روز بعد از این سخنرانی بود که مرجع تقلید مردم بازداشت و به دنبال آن قیام خونین 15 خرداد 1342 آغاز و شدت یافت. حکومت با مشت آهنین و به شدیدترین شکل ممکن مردم را در خیابان ها مثل برگ خزان بر زمین ریخته و صدها نفر کشته و هزاران نفر نیز مجروح شدند، تیتر و گزارش های یک و دو روزنامه ها در روزهای بعد از قیام خود موید اوضاع بحرانی کشور در آن روزها بود. بعد از یک هفته شاه گمان می کرد که بحران تمام شده و مردم فراموش کرده اند، بعضی گزارش های ساواک نیز این گمان را تقویت می کرد، از جمله در یک گزارش به تاریخ 10 مرداد 1342 می خوانیم : « در جریان اخیر همه مردم فهمیدند که روحانیون منظور و هدف خاصی نداشته به علاوه آن قدرت روحانی که متصور بود دارا باشند فاقد می باشند.» این سند تصریح داشت که روحانیون و سران آن فاقد قدرت کافی برای تاثیر گذاری بر مردم هستند و در جریانات اخیر یعنی 15 خرداد و حوادث بعد از آن این واقعیت بر همگان عیان شده است، معلوم نبود گزارشگر ساواک بر اساس کدام ادله این ناتوانی را استنباط نموده بود ولی از تحلیل مندرج در سند ساواک می گذریم و به یک خبر در یک گزارش دیگر می رسیم. بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 15 مرداد 1342 « در ساعت 14:30 روز جمعه 11 /5 /1342 آقایان خمینی و محلاتی و قمی به خانه شماره 8 در خیابان شمیران ایستگاه مینا کوچه دفتری متعلق به آقای نجاتی انتقال داده شدند و از ساعت 16 الی 21:30 متجاوز از سه هزار نفر از طبقات مختلف از نامبردگان دیدن کردند و هر یک دست آقای خمینی را می بوسیدند.» در بخش دیگری از این سند که به رویدادهای روز بعد یعنی صبح 12 مرداد 1342 می پردازد می خوانیم: ««در ساعت 7 مردم شروع به رفتن به داخل منزل نامبرده نموده در ساعت 8 از طرف شهربانی کل کشور به مأمورین انتظامی دستور داده شد که دیگر ملاقاتی از آقای خمینی به عمل نیاید نتیجتا در ساعت 9 وضع محل سکونت مشارالیه بدین شرح بود؛ در داخل منزل آن عده از مردم که صبح داخل شده بودند کماکان نشسته و خارج نمی شدند و در پیاده رو خیابان شمیران نیز در حدود هزار نفر جمعیت که مانع از رفتن آنان به داخل منزل گردیده بودند ایستاده بودند. در همین ساعت ریاست پلیس تهران جهت بازدید به محل وارد شد. طلاب خارج از منزل مرتبا اصرار می نمودند که ما بایستی آقا را زیارت کنیم والا نخواهیم رفت. رئیس پلیس به مردم اخطار نمود فعلاً ملاقاتی صورت نخواهد گرفت مردم متفرق شوند و منتظر پخش اعلامیه ای در این باره باشند.» رک : قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد 4، صص 11-10 در یک سند دیگر به تاریخ 12 مرداد 1342 آمده است: «عصر دیروز به مناسبت آزاد شدن آیت الله روح الله خمینی از زندان ... دسته دسته از مردم به منزل داخل و در حالی که در صف ایستاده بودند به نوبت سینه و دست و پای خمینی را می بوسیدند و عموما هم متاثر شده و گریه می کردند و ... تا ساعت 9 جمعیت مثل سیل می آمد و از یک در وارد می شدند و دست و پای خمینی را می بوسیدند و از در دیگر خارج می شدند.» رک همان، صفحه 12 سند نخست که به آن اشاره شد حاوی تحلیل یک گزارشگر ساواک بود که تاکید داشت حوادث بعد از 15 خرداد نشان داد که علما و روحانیون فاقد قدرت هستند و گزارش های بعدی نشان می داد که آیت الله خمینی بعد از حدود دو ماه زندان و بعد از یک آزادی مختصر که بدل به حصر شد چگونه با موجی از هجوم مردم و طرفداران خود روبرو می شود که چون سیل وارد و دست و پای او را می بوسند و از در دیگر خارج می شوند! شاه همیشه گزارش هایی از نوع اول را که حاوی تحلیل های گزارش نویسان متملق بود را می خواند و یا می دید ولی تمایلی برای شنیدن خبر و آن چه در واقع و حقیقت امر رخ داده است نداشت، زمانی که تمایلی برای شنیدن آن چه در رخ می دهد نداشته باشی ناچار زمانی از خواب بیدار می شوی که وقت بسیار اندکی برای پر کردن کیف و خروج از کشور و پیدا کردن جان پناه داری و دوستان دیروزت امروز از تو با عنوان یاد می کنند!
یک خیزش اجتماعی و قیام مردمی مانند 15 خرداد 1342 را می شود با توپ و تانک سرکوب کرد و مردم را چون برگ خزان آن گونه که در 15 خرداد رخ داد بر زمین ریخت و از کشته ها پشته ساخت و گمان کرد که همه چیز تمام شده است ولی بر اساس قانون پایستگی انرژی که شکلی از آن در جامعه نیز ساری و جاری است «انرژی از بین نمی‌رود و به وجود نمی‌آید.و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود» اعتراض مردم نیز فرو نمی نشیند بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود، اگر این اعتراض ها شنیده شود و روند انتقال قدرت دمکراتیک و آزاد باشد، در رای مردم خود را نشان داده و صندوق های رای فصل الخطاب می شوند و اگر آزادی انتخاب مردم در ذهن و فعل زمامداران بی معنی باشد و صندوق ها در دربار و سفارت خانه های خارجی پر و خالی شوند این اعتراض چون اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی حالت خشن به خود گرفته و عده ای دست به اسلحه می برند و گروهی دیگر نیز به خیابان ها ریخته و آن چنان و آن قدر فریاد می زنند و از کشته شدن نمی هراسند که دودمانی را بر باد می دهند و طرحی نو می اندازند.
✳️ مجموعه ای که تاریخ دهه شصت را روایت می کند « ایران پس از انقلاب اسلامی » به گام هشتم خود رسید! 💠 : « » مجموعه ای که به گام هشتم خود رسیده است به روزشمار تحولات کشور از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان زمستان 1359 می پردازد و از سوی انتشارات « خبرگزاری فارس » روانه بازار کتاب شده است. بی شک محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر بدون دسترسی به رویدادهای این برهه و به صورت روزانه و برگرفته از منابع دست اول و تدوین شده در آن روزهای حساس کشور راه به جایی نخواهند برد، درباره دهه شصت بسیاری نوشته اند و از آن جایی که این نوشته ها لباس گذر زمان بر تن کرده و از حال به گذشته نگاه می کنند کافی به مقصود نیستند، مرور آن چه در روزهای حساس و سرنوشت ساز دهه شصت گذشته است به استناد مطبوعات و مستندات آن روزها برای هر پژوهشگری ضروری و راهگشا به نظر می رسد. مجموعه « ایران پس از انقلاب اسلامی » به تلاش « » پژوهشگر تاریخ معاصر تلاش دارد این نقیصه را جبران کند، مرور تاریخ دهه شصت از روز ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی به استناد مطبوعات و جراید آن روزها ، خاطرات شخصیت های مطرح و تاثیر گذار آن دوره ، اسنادی که سال ها پس از رخداد منتشر شده و زوایای پنهان تحولات را روایت کرده اند و ... به این مجموعه ویژگی منحصر به فردی داده است. نکته دیگری که از یک سو حُسن و از سویی دیگر می تواند نقیصه این مجموعه مورد توجه و تامل قرار گیرد انتشار روزانه آن در خروجی « خبرگزاری فارس » می باشد ، این مجموعه از روز 22 بهمن سال 1390 تهیه و همزمان در « خبرگزاری فارس » منتشر شده است ، دسترسی مخاطبان فضای مجازی به مجموعه هر چند به صورت ویراستاری و تدوین نهایی نشده نقطه قوت مجموعه به نظر می رسد ولی از آن جایی که در تدوین و انتشار روزانه یک مجموعه دقت لازم و ضروری فدای سرعت می شود از برخی منابع روز از جمله جراید آن برهه استفاده کمی شده است که امید می رود در چاپ های بعدی این نقیصه جبران گردد. جلد اول این مجموعه روزشمار تاریخ « ایران پس از انقلاب اسلامی » را از روز نخست پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان بهار 1358 روایت می کند ، این دوره برای انقلاب روزهای سرنوشت سازی بود ، از سویی رجال دوره پهلوی که جنایات زیادی مرتکب شده بودند محاکمه و مجازات می شوند و از سوی دیگر گروهک های تروریستی شکل گرفته در ایام انتقال قدرت از جمله « فرقان » دست به ترور بزرگانی چون شهیدان آیت الله مطهری و قرنی می زنند، رفراندوم تاریخی تعیین نوع نظام جدید و رای بیش از 98 درصدی مردم به « جمهوری اسلامی » ، مقابله نیروهای انقلاب با جریان های انحرافی مقابل خط امام و ...از رویدادهای دیگر این برهه است که به صورت روزانه در جلد اول مجموعه روایت شده اند. در جلد دوم نیز که به « تابستان 1358 » می پردازد مقابله جمهوری اسلامی با تجزیه طلبان کردستان زیر عنوان « خودمختاری » و همچنین تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی و مذاکرات منتهی به تصویب اصل مترقی ولایت فقیه مورد بررسی قرار گرفته و به نقل از منابع آن روزها روایت می شوند، تابستان 1358 نماز جمعه تهران به امامت برگزار و در شهریور ماه همین سال نیز « » پس از عمری مجاهدت دار فانی را وداع می گوید. مهم ترین رویداد پائیز 1358 نیز که در جلد سوم این مجموعه به خوبی به آن پرداخته شده است تسخیر لانه جاسوسی می باشد، در حالی که آمریکا شاه فراری را پذیرفته بود و این برای نظام نوپای اسلامی نوعی توطئه تلقی می شد اعضای این دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان در حاشیه مراسم گرامیداشت سالگرد انقلاب الجزایر در این کشور با برژینسکی دیدار می کنند و این برای امت انقلابی ایران غیرقابل تحمل بود ، اعتراضات به جنایات و توطئه های آمریکا در روز 13 آبان همین سال به تسخیر لانه جاسوسی و متعاقب آن استعفای دولت موقت منتهی می شود که همه این رویدادها در جلد سوم « ایران پس از انقلاب اسلامی » روایت شده اند.
زمستان 1358 نظام نوپای اسلامی که هنوز جشن اولین سالگرد پیروزی و شکل گیری خود را جشن نگرفته است اولین انتخابات ریاست جمهوری را برگزار و متعاقب انتخاب « ابوالحسن بنی صدر » به عنوان اولین رئیس جمهور در روزهای پایانی اسفند ماه نیز انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار می گردد، تحولات منتهی به برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری و نخستین دوره مجلس شورای اسلامی جذاب و خواندنی است، از سویی بنی صدر در تلاش است به دنبال پیروزی به دست آمده مجلس را نیز تصاحب کرده و قدرت را یک دست به چنگ آورد و از سوی دیگر نیز جریان انقلابی با اتحاد مانع این خواسته و هدف رئیس جمهور می شود. جریان های ضد انقلابی از جمله گروهک منافقین و ...نیز در این دوره تحرکات شدیدی دارند که همه این رویدادها و تحولات در جلد چهارم این مجموعه بازخوانی و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. جلد پنجم تا هشتم این مجموعه نیز به ترتیب رویدادهای بهار ، تابستان، پائیز و زمستان 1359 را روایت می کند ، سالی که در ابتدای آن تقابل ایران اسلامی و انقلابی با آمریکا شدت گرفته و به قطع رابطه میان دو کشور منتهی می شود و متعاقب آن نیز تجاوز آمریکا با طوفان طبس شکستی خفت بار را تجربه می کند و در انتها نیز تقابل جریان انحرافی با محوریت ابوالحسن بنی صدر با نظام اسلامی به اوج رسیده و به غائله 14 اسفند منتهی می گردد. چهار جلد مذکور این دوره حساس از تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی را مرور کرده است. « » پژوهشگر و تدوین کننده این مجموعه می گوید در نظر دارد هشت جلد بعدی که به روزشمار « » در سال های 1360 و 1361 می پردازد را در کمتر از یک سال بعد روانه بازار کتاب کند ، با این حساب در 22 بهمن سال 1397 « ایران پس از انقلاب اسلامی » به گام شانزدهم خود خواهد رسید. 💠 پی نوشت شماره جدید به معرفی مجموعه پرداخته است.