بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»
نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»
قسمت اول
در ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۸/ ۹ مرداد ۱۳۹۷ آقای فرید مدرسی در کانال خود یادداشتی منتشر کرد درباره تطور بیبیسی فارسی، از رسانهای که پیشتر تلاش میکرد به مراعات ایستارهای حرفهای ژورنالیسم و «بیطرفی رسانهای» تظاهر کند، به رسانهای «جنگی» که «قرارگاه مرکزی جنگ روانی علیه ایران» بشمار میرود. او نوشت:
«بیبیسی فارسی قرارگاه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران و کانون استراتژیک این پروژه "سعودی-امریکایی-اسرائیلی" است که در تفاهمنامههای امنیتی میان سرویسهای بینادولتی این نقش را برعهدهاش گذاشتهاند. در این پروژه مهم این نیست که دولت بریتانیا حضور ندارد، بلکه از آن جهت است که سرویس اطلاعاتی انگلیس در هر پروژهای امنیتی وارد میشود تا از بدهبستانها جا نماند؛ برای دیگران بازی میکند تا دیگران هم در جایی دیگر برای او بازی کنند.» [۱]
نقش علنی و بیپروای کنونی بیبیسی فارسی بعنوان «قرارگاه مرکزی جنگ روانی علیه ایران» عجیب و بیسابقه نیست. این رسانه، زمانی که فقط رادیو بود، هم در شروع کارش در زمان جنگ جهانی دوم (یکشنبه، ۸ دی ۱۳۱۹/ ۲۹ دسامبر ۱۹۴۰)، به ریاست حسن موقر بالیوزی، و هم در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت، این نقش آشکار را در رابطه با ایران ایفا میکرد.
با تحول تکنولوژیک در حوزه ارتباطات، و پیدایش امکان حضور رسانههای تصویری ماهوارهای و سپس اینترنتی در سراسر جهان،
از چهارشنبه، ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹/ ۲۵ دی ۱۳۸۷ بیبیسی فارسی پخش تلویزیون خود را نیز آغاز کرد.
تأمین بودجه سالیانه ۱۵ میلیون پوندی در وزارت خارجه بریتانیا برای راهاندازی تلویزیون بیبیسی فارسی آسان نبود. این کار از طریق بهروز آفاق، رئیس منطقه آسیا و اقیانوس آرام در سرویس جهانی بیبیسی، [۲] میسر شد و حمایت سیاسی و مالی کانون معینی که آفاق نماینده آن بشمار میرود. منظور آن کانون سیاسی- مالی جهانوطن و عمیقاً ضد ایرانی، و در عین حال به شدت فعال و ذینفوذ و برخوردار در ایران، است که در بریتانیا و آمریکای شمالی به شکلی کاملاً آشکار بعنوان همپیمان استراتژیک نئوکانها و لابی اسرائیل عمل میکند و در بسیاری از نهادهای فکری و آکادمیک و تبلیغاتی مرتبط با ایران حضور تأثیرگذار و در بسیاری موارد نقش فائقه و هدایتکننده دارد.
تلویزیون بیبیسی فارسی، بمنظور جلب مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر بر فضای سیاسی و فرهنگی ایران، قریب به یک دهه کوشید با کجدار و مریز خود را رسانهای «بیطرف» جلوه دهد و کارشناسان صاحب نام را دعوت کند. ولی اینک ظاهراً در مقطعی مشابه با سالهای جنگ جهانی دوم و نهضت ملی شدن نفت قرار گرفتهایم و به این دلیل بیبیسی فارسی کارکرد استتارشده خود را برای عامه مخاطبان «عیان» کرده و «کارشناسان» حاضر در آن به افرادی دست چندم و گاه با عناوین جعلی تبدیل شدهاند.
عبدالله شهبازی
بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»
نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»
قسمت دوم
جنجالی که بیبیسی فارسی درباره کنوانسیون ۱۲ اوت ۲۰۱۸ دریای خزر پدید آورد، نمونه کلاسیک آن نوع از «جنگ روانی» رسوا و بیپروا است که تنها در وضعیتهای خاص و اضطراری، مانند جنگ، از آن استفاده میشود.
این رسانه در ۱۲ اوت ۲۰۱۸/ ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ (روز انعقاد کنوانسیون خزر میان ۵ کشور مجاور دریای خزر) با فردی بنام رجب صفروف مصاحبه کرد و او را با عنوان جعلی «عضو هیئت کارشناسی روسیه در مذاکرات قزاقستان بر سر رژیم حقوقی دریای خزر» معرفی نمود. صفروف در مصاحبه فوق مدعی شد: «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد.» [۳]
این ادعای بکلی دروغ از سوی شخصی با سمت جعلی، که برخی کانالها او را حتی به مقام «معاون وزارت خارجه روسیه» ارتقا دادند، به سرعت پژواک گسترده یافت و جنجالی بزرگ برانگیخت که تا امروز ادامه دارد.
طبق رویه مرسوم در «جنگ روانی»، کمی پس از «انفجار دروغ بزرگ» آن را تکذیب میکنند ولی این تکذیب پژواک نمییابد و امواج ناشی از «بمب خبر جعلی» تا مدتها مخاطبان غیرمتخصص را متأثر میکند و حتی به «باور عامه» تبدیل میشود.
طبق این فرمول، بیبیسی فارسی در فردای آن روز از قول صفروف کذایی ادعای سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر را تکذیب کرد [۴] ولی «دروغ بزرگ» کار خود را کرده بود و این تکذیب بر عامه مخاطبان تأثیر نداشت. البته بیبیسی فارسی تا این لحظه سمت ساختگی برای صفروف (عضو هیئت کارشناسی روسیه در مذاکرات قزاقستان بر سر رژیم حقوقی دریای خزر) را تکذیب نکرده است.
دو روز بعد (۲۳ مرداد) علت پروپاگاندای سنگین فوق علیه کنوانسیون دریای خزر را امیر طاهری، سردبیر روزنامه کیهان در اواخر دوران پهلوی، عیان کرد. او در مصاحبه با دویچه وله فارسی گفت:
«تنها نکته روشن که در شش بند آمده این است که به هیچ کشور خارجی… اجازه حضور نظامی در خزر داده نشده است. این چیزی است که روسیه مدتها دنبال آن بود، زیرا آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان در زمان ریاست جمهوری جرج بوش مشغول مذاکره بودند تا به عنوان عضو وابسته وارد پیمان ناتو بشوند و روسیه همیشه مخالف بود.»
پایان
—-
۱- یادداشت ۹ مرداد ۹۷ فرید مدرسی:
t.me/faridmod/11034
۲- بیوگرافی بهروز آفاق در وبگاه بیبیسی:
http://www.bbc.co.uk/pressoffice/biographies/biogs/worldservice/behrouzafagh.shtml
۳- مصاحبه رجب صفروف با بیبیسی فارسی، ۱۲ اوت ۲۰۱۸:
t.me/bbcpersian/27524
۴- مصاحبه رجب صفروف با بیبیسی فارسی، ۱۳ اوت ۲۰۱۸:
t.me/bbcpersian/27564
۵- «امیر طاهری: روسیه میخواهد دریای مازندران را دریای پوتین کند.»، دویچه وله فارسی، ۱۴ اوت ۲۰۱۸:
https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-45083457
🔴تصاویری دیده نشده از جزیره آریایی یا آریانا
⛔این جزیره ایرانی در زمان شاه در مالکیت امارات درآمد که امارات نام آن را به صیر ابونعیر تغییر داده است !!
❌طبق نقشهها و اسناد موثق تاریخی و بینالمللی این جزیره کوچک اما حیاتی یعنی «آریانا» یا «آریایی» متعلق به ایران بود و در تعاملات و بده بستانهایی که رژیم سابق با انگلیس داشت و تحولاتی که منجر به اتحاد شیخنشینهای هفتگانه و شکلگیری امارات متحده عربی شد، جزیره آریانا با حدود ۱۲ کیلومتر مربع که در آن زمان یعنی سال۱۳۵۱ ظاهرا ارزش اقتصادی، نظامی، توریستی و جمعیتی نداشت، مورد غفلت مقامات رژیم پهلوی قرار گرفت و تقدیم امارات شد.
❌شیخنشین شارجه به دلیل نزدیکی به این جزیره ابتدا بهصورت موقت بهعنوان مکانی برای پهلوگیری قایقهای ماهیگیری و کمپ استراحت غواصان استفاده میکرد، اما به مرور کشفیاتی در جزایر صورت گرفت و به اهمیت توریستی جزیره اریانا افزوده شد.
❌امارات با خرج هزینههای هنگفت حتی نام دو جزیره، خصوصأ اریانا یا آریایی را در گوگل ارث به صیر ابو نعیر تغییر داد و با دلایل واهی از جمله نزدیکی جغرافیایی و کوچک بودن جزیره،خود را مالک جزایر دانست.
❌این جزیره بر خلاف تصوری که بعضی کارشناسان دارند، در دریای سرزمینی امارات واقع نشده است، چرا که هر کشور تا فاصله ۲۴ مایل( تقریبا ۴۴ کیلومتر) از ساحل خود به طرف دریا حق مالکیت دارد که اصطلاحأ به آن آبهای داخلی و دریای سرزمینی میگویند، در حالی که فاصله دو جزیره زرکوه و آریانا ( که اماراتیها به آن صیر ابو نعیر میگویند) بیش از ۶۰ کیلومتر است.
❌حال با توجه به این بذل و بخشش ها و در اختیار قرار گرفتن یا به نوعی اشغال این جزایر در زمان غفلت سردمداران رژیم پهلوی ، شیخ نشین های امارات پا را فراتر گذاشته و ادعای مالکیت جزایر سه گانه را دارند ، این ادعا هم به دلیل قراردادی خیانت باری است که ایران در زمان پهلوی با انگلیس در مورد جزایر سه گانه بسته است ( از کلمه اشغال استفاده شده است) که به دلیل ترس و وحشت اماراتی ها از قدرت نظامی و منطقه ای ایران در همان حد اظهار نظر باقی میماند
منبع
http://pahlaviha.pchi.ir/show.php?page=contents&id=2214
🔴ترویج و ازدواج همجنسگرایی توسط گوگوش(خواننده مهمانی های دربار پهلوی)
❌آیا باید باور کنیم امثال این خواننده های فراری قبل از انقلاب که تفکر رژیم گذشته را دنبال میکنند فقط به هنر میپردازند ؟ هنری که در جهت ترویج عقاید منحرف در جامعه به مانند ازدواج همجنس گرایان یا تخریب افراد و شخصیت ها و یا سیاه نشان دادن وضعیت جامعه استفاده میشود ؟! آیا باید باور کنیم اینها خودجوش و بدون حمایت از جایی این آهنگ ها را پخش میکنند ؟ به نوع خبر یورونیوز دقت کنید می گوید ملکه موسیقی ایران یا نیم میلیون بازدید نشان از توجه مردم به ازدواج همجنسگرایان دارد و .... مخاطب را هم نفهم و کودن فرض میکنند !
❌اسم این نوع حرکت ها رو چی میشه گذاشت ؟ آیا نوجوان سیزده یا چهارده ساله ایرانی با دیدن این موزیک ویدیو توانایی تحلیل این مطالب را دارد که این نوع تفکر خوب است یا بد ؟ ببینید چطور و با چه اهرم هایی دید و نگاه مردم را به ارزش ها و غیر ارزش ها تغییر میدهند و مثل همیشه مسئولین فرهنگی همیشه در خواب تشریف دارند
گوشه ای از اشیای عتیقه به تاراج رفته ایران با اجازه رضاشاه
(ورق بزنید تا با خیانت های این خاندان بیشتر آشنا شوید)
❌❌رضا شاه به دلیل نداشتن محبوبیتی در داخل کشور، بقا و پایداری حکومت خود را در کمک و حمایت دولت های خارجی می دید؛ به همین دلیل هموراه در پی کسب رضایت این دولت ها گام برمی داشت که این رضایت گاهی به قیمت غارت منابع مردم ایران تمام می شد. اریک اف اشمیت که در سال 1935 به ریاست گروه باستان شناسی اعزامی به تخت جمشید منصوب شده بود، پس از ایجاد مشکلاتی در روند کاری خود، در صحبت هایی با کاردار سفارت آمریکا به این موضوع اشاره می کند. کاردار سفارت آمریکا در گزارشی از صحبت های اشمیت می گوید: « در این صحبت ها تصریح شد که اعطای امکانات به باستان شناسان آمریکایی بخشی از سیاست رضا شاه برای جلب حمایت دولت آمریکا از رژیم پهلوی بوده است. هرگونه احساس تضعیف این حمایت ها ( نظیر چاپ مقاله ی خصمانه در مطبوعات) بلافاصله تأثیری منفی در فعالیت گروه باستان شناسی می گذارد.»
⭕️منبع:
تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران 1320- 1304 خورشیدی، دکتر قلی مجد، ترجمه ی مصطفی امیری/ گ- مرادی
The Great American Plunder of Persia's Antiquities, 1925-1941
❌ماجرای خرید اف ۱۴ به جای اف ۱۵
🔻سپهبد آذربرزین معاون عملیاتی و جانشین نیروی هوایی می گوید ما در امریکا هم زمان از اف ۱۴ و اف ۱۵ بازدید و پرواز کردیم و بنا به دلایل زیر قرار بر این شد اف ۱۵ خریداری کنیم :
🔻با خرید اف ۱۴ قدرت هوایی ما ۳۰ درصد کاهش پیدا میکرد
🔻با خرید اف ۱۵ قدرت هوایی ما ۱۲۰ برابر افزایش پیدا میکرد .
🔻با خرید اف ۱۵ علاوه بر قدرت دفاعی قدرت تهاجمی ما افزایش پیدا میکرد .چون اف ۱۴ فقط دفاعی بود ولی اف ۱۵ دفاعی و تهاجمی بود .
🔻قیمت اف ۱۴ حدود ۳۶ میلیون دلار بود و قیمت اف ۱۵ حدود ۹ میلیون دلار و برای ما مقرون به صرفه خرید اف ۱۵ بود .
🔻برای راه اندازی و پرواز اف ۱۵ ما پرسنل خارجی نمیخواستیم ولی برای پرواز اف ۱۴ نیاز به ۳۰۰ پرسنل امریکایی بود که فقط مربوط به آموزش بود و ما تا به حال از انها برای عملیات استفاده نکردیم.
🔻تجهیزات پشتیبانی و تست اف ۱۵ در کشور مهیا بود ولی برای اف ۱۴ مهیا نبود وباید هزینه های میلیاردی برای آن انجام میدادیم !
🔻به جای خرید ۷۰ فروند هواپیمای اف ۱۴ میتوانستیم حدود ۲۷۰ فروند اف ۱۵ بخریم !
❌سپهبد آذربرزین با اشاره به دلایل بالا میگوید گزارش ما به شاه ارسال شد ولی در آخرین لحظه نمایندگان شرکت گرومن که یک شرکت ورشکسته نیز بود به همراه چند سناتور امریکایی به دربار رفتند و شاه بدون توجه به دلایل کارشناسی و علمی نیروی هوایی اقدام به خرید اف ۱۴ اقدام کردند که مورد اعتراض نیروی هوایی قرار گرفت !
نبود وسایل حمل و نقل و شکاف طبقاتی شدید
🚗در دوران پهلوی از هر ده نفر جمعیت تهران ، یک نفر خودروی شخصی داشت، در حالی که این نسبت برای دیگر مناطق ۹۰ به یک بود.(یعنی در دیگر نقاط ایران از هر ۹۰ نفر یک نفر اتومبیل داشت)
📚منابع:
۱.تاریخ ایران مدرن .نوشته یرواند آبراهامیان . ص ۲۵۶
۲. F.kazemi,poverty and revolution in iran(new york: new york university press,1980),p.25.
🔻رتبه ایران در جهان در دوران پهلوی
◾ایران در سال ۱۳۵۰ یکی از بدترین کشورهای دنیا بود .
◾ در دهه ی ۱۳۳۰/۱۹۵۰ ایران یکی از مشکل دارترین کشورهای جهان سوم به لحاظ توزیع نابرابر درآمدها بود؛اما بنا برگزارش سازمان بین المللی کار در دهه ی ۱۹۷۰/۱۳۵۰ به یکی از بدترین کشورهای جهان تبدیل شد.
📚منابع:
۱:تاریخ ایران مدرن.نوشته یرواند آبراهامیان .ص۲۵۲
۲: Internationallabor office,"employment and income policies for iran" unpublished report,geneva ,1972 ,appendix c,p .6.
➖➖➖➖➖➖➖➖
☑️آمار بالای مرگ و میر نوزادان در دوران پهلوی
📍در زمان پهلوی به دلیل بیماری های گسترده و نبود پزشک و متخصص بیشترین آمار بالای مرگ و میر نوزادان را داشتیم، که بسیاری از این نوزادان به دلیل بیماری ها مختلف و عدم تشخیص مناسب از دنیا میرفتند، آبراهامیان در همین رابطه در کتاب خود مینویسد :
◾ایران پس از دو دهه یکی از بدترین کشورها در بخش مرگ و میر کودکان و نسبت پزشک به بیمار بود.
📚منبع:تاریخ ایران مدرن .نوشته یرواند آبراهامیان.ص ۲۵
🔅چی بودیم، چی شدیم
◾از زمانی که شاه برای ساخت ماهواره های غربی ابراز خوشحالی می کرد و پیام تبریک می فرستاد برای روسای این کشور ها و متخصصان آنان، چون توان و اراده ساخت نداشت و به متخصصان ایرانی اعتمادی نداشت
◾تا زمانی که ایران با استفاده از متخصصان ایرانی خود به چند کشور فضایی دنیا پیوست، 💪✌✌🇮🇷
پ.ن:یک درصد فکر کنین اگر ما اون سالها بر متخصصان داخلی خود تکیه میکردیم و از تکنولوژی غرب همزمان استفاده میکردیم چه کشور ابرقدرتی در دنیا میشدیم ولی متاسفانه نوکری مثل پهلوی کارش فقط تعریف تمجید از غرب بود و از پیشرفت فقط برهنگی و ...را فهمیدند !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی سگی اسرائیلی
این رو اگه تو ایران انجام میدادن چندتا سلبریتی بی سواد پست تو اینستاگرام درج میکردن ؟!