2️⃣
✔️سید باقر کاظمی وزیر امورخارجه رضاشاه بود که توی خاطراتش درباره واگذاری اروندرود به عراق نوشته است.
😐 او تعریف کرده که چطور رضاشاه با گریه و التماس وزیر عراقی، همهی اروندرود به غیر از روبروی آبادان را به عراق واگذار کرد!
آن هم با وجود مخالفت مسئولین آن روزِ مذاکرات درباره اروندرود.
🟠پشتپردهی ماجرا البته مال انگلیس است و بازیهای روباه پیر توی منطقه ما که بماند!
😭ایرانیها بعداً فهمیدند چه کلاه گشادی سرشان رفته!
✅ باز هم مذاکره و رایزنی ادامه داشت تا اینکه در قراداد الجزایر مجدداً مالکیت اروند به ما برگشت. سال ۱۳۵۳.
❌سال ۵۹ صدام همین موضوع را بهانه کرد!
❌۲۶ شهریور قراداد را پاره کرد و
❌ ۳۱ شهریور به ایران حمله کرد.
البته چیزهای دیگری هم در میان بود.
همراه ما باشید...
فردا .... همین موقع...همین جا😉
#نبردمقدس
#دفاع_مقدس
@shogh_prvz
🌹هادی علاقه زیادی به شهید آوینی داشت.
روز و شب اسم او را به زبان میآورد.
📹عشقش این بود که فیلمهای شهید آوینی را ببیند.
✔️سعی میکرد هم از نظر فنی، تکنیکی و هم ساختاری، نوشتاری خود را به شهیدآوینی نزدیک کند.
📌او دنبال ساخت روایت فتح ۲۰۱۳ بود. حتی مسئولش میگفت فیلمهایی که هادی گرفته بود به لحاظ فنی واقعا تک است و حتی میتوان گفت یک سبک است؛
سبکی که خود هادی درست کرد و حتی میتوان این سبک را به نام او معرفی کرد.
#شهیدهادی_باغبانی
@shogh_prvz
میدونستید هادی ، کاملا آدم ِعادی بوده؟!
آدمِ معمولی بوده؟
از زبان همسرش میگم براتون
🌸🌸🌸🌸🌸
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🌹«هادی» از لحاظ ظاهری، فرق آنچنانی با جوانان امروزی نداشت؛
😊مثلا ریشهای خود را کوتاه میکرد،
لباس آستین کوتاه میپوشید
و مانند همه جوانان که در جامعه میبینیم، بود.
از طرفی نه افراطی بود و نه تفریطی.
✅ اما نکته مهمی که داشت، هدف کارهایش رضای خدا و اخلاص بود . و این موضوع اولین سفارشی بود که به دیگران میکرد؛ این رمز پیروزی «هادی» بود.
🌱در زندگی مادی ، مثل همه مردم شاد بود و برای آسایش زندگی خود تلاش میکرد و اینکه برخی فکر کنند که شهدا به هیچ چیز زندگی دنیایی خود اهمیت نمیدادند و فقط میگفتند که من باید حتما بروم و شهید شوم و اینگونه حرفها، خیر؛
🌹«هادی» اینگونه نبود.
#شهیدهادی_باغبانی
@shogh_prvz
3️⃣
❌صدام جزایر سهگانه ایرانی در خلیجفارس را هم میخواست!
✔️از طرفی آقایی منطقه را هم میخواست!
😏فکر هم میکرد که ایرانِ بعد از انقلاب، یک کشور به همریخته و آماده برای اشغال است!
😱از طرفی ترسیده بود که مردم عراق از مردم ایران، انقلاب کردن را یاد بگیرند!
😠پشت ماجرا البته آمریکا بود!
مهمترین کشور منطقه که تا ۵۷ دست گماشتهی او بود از دستش رفته بود.
✅افتاده بود دست مردمی که به تبعیت از امام، آمریکا را قبول نداشتند.
❌ فتح لانهی جاسوسی و شکست حمله طبس هم اعصابش را ریخته بود به هم...
🔴حالا وقت انتقام و پس گرفتن ایران از امام و مردم بود!
🌑بهترین وسیله هم، صدامِ مغرور و جلاد بود.
💣و جنگ شروع شد...!
بقیه قصه برای فردا...
همین موقع..همین جا...😉
#نبردمقدس
#دفاع_مقدس
@shogh_prvz
🌹سلام و خیر مقدم خدمت بزرگوارانی که تازه به جمع ما پیوستند
قدیمی ها ارادت🌹😊
🌱این هفته با معرفی شهید باغبانی در خدمتتون هستیم.🌹
📌پیام های سنجاق شده کانال رو بخونید😊
شوق پرواز
🥀وقتی قضیه تعرض به حرم حضرت زینب(س) را شنید بسیار اندوهگین شد.
و میگفت :
مرگ همه جا همراه آدم است،
چه خوب است آدم با نگهبانی از حرم حضرت زینب(س) به شهادت برسد.🥀
#شهیدهادی_باغبانی
@shogh_prvz
🌱بدون اغراق باید بگویم که رفتار او چه با خانواده و چه با دیگران بسیار خوب و مهربانانه بود.
🌹شهید باغبانی همواره به دنبال کمک کردن به دیگران بود و این موضوع به اندازه ای بود که در منزل به او لقب ناجی داده بودیم.
🌱از دیگر خصوصیت بارز و مثبت همسرم، تبعیت محض از مقام معظم رهبری بود و به بحث حلال و حرام بسیار توجه داشت.
#شهیدهادی_باغبانی
@shogh_prvz
صفحه ویراستی شوق پرواز رو دارید؟
https://virasty.com/Shogh_parvaz/1725603088542574401
4️⃣
😐هشتاد تا کشور آمدند پشت سر صدام؛
😏خیالش راحت بود که سر یک هفته ایران را میگیرد.
😁خاصترین پیشبینی و انتظارش این بود که مردم خوزستان از ارتش عراق استقبال کنند!
🌱اما مردم با همه وجود ایستادند. زمانی که ارتش هنوز تمرکز و سازمان درستی نداشت و حتی بنیصدر در رأس قوهی مجریه و فرماندهی کل قوا، خیانت میکرد.
✔️حال آن روزهای خوزستان چیزیست شبیه حال و روز «بهنام!» سیزده ساله و یک نوجوان زبر و زرنگ. جا داشت توی کوچه پسکوچههای خرمشهر بدود و بازی کند؛ برود کنار کارون و تنی به آب بزند.
🔴اما شهر داشت سقوط میکرد! بهنام دست به اسلحه شد. به مجروحین کمک میکرد. میرفت کوچه پسکوچههای خرمشهر و جای عراقیها را پیدا میکرد و به رزمندههای شهر خبر میداد. چند بار گیر عراقیها افتاد اما فرار کرد...
🥀و بهنام محمدی همان روزهای اول جنگ با ترکش خمپاره شهید شد. یک قهرمانِ سیزدهساله با تنی خسته از جنگیدن توی کوچههای شهر خودش، خرمشهر...
بقیه ماجرا در قسمت بعدی...
فردا..همین موقع...همین جا...
#نبردمقدس
#دفاع_مقدس
@shogh_prvz